در تاریخ بازار خودروی کشور چند خودروی استیشن هستند که خوشبخت شدهاند. یکی پیکان استیشن بود که الحق در زمان خودش گره از کار خیلیها باز کرد. دیگری بنز استیشن بود که البته فقط برای اموات محترم از آن استفاده میشد. آخری هم در کمال تعجب هیوندای i40 SW است. بله یادمان نرفته که پراید استیشن و پژو 405 استیشن هم داشتیم ولی خود ایرانخودرو و سایپا هم دلشان نمیخواهد این دو مدل در کارنامهشان وجود داشته باشد. امروز سراغ هیوندای رفتیم. خودرویی که نفهمیدیم چطور شد آمد و نفهمیدیم چطور شد رفت.
شاید آمد تا ویترین هیوندای رُند شود. یعنی بعد از i10، i20 و i30 انگار زشت بود اگر i40 نمیآید؛ جوری جنس واردکننده. درباره موفقیت این خودرو نمیتوان خیلی روشن اظهارنظر کرد. چراکه این خودرو زمانی وارد بازار شد که هیچ رقیبی نداشت. هیچ رقیبی نداشت چون مشتری ایرانی اصلاً به این تیپ خودروها علاقهای نشان نداده است. به همین دلیل حتی فروش یک دستگاهیاش هم نشان از موفقیتش دارد.
هیوندای i40 از کجا آمد؟
نمیگوییم شکستخورده ولی i40 یکی از بیبرنامهترین محصولات هیوندای بود. شرکت در حالی که دنیا روی سوناتا و آزرا حساب باز کرده بود، یک دفعه گفت چقدر خوب میشود که یک سدان بزرگ خانوادگی هم بسازم. کرهایها اردیبهشت سال 90 (ماه می سال 2011) این محصول را از ترس انتقادات بازار داخلی و مشتریان وسواسی اروپایی در نمایشگاه بارسلون رونمایی کردند. یک اضافهکاری بیمورد که رونمایی نکردنش هم اتفاق بدی نبود. بعد تازه هیوندای آمد هنرنماییاش را بیشتر هم کرد و شهریور همان سال نسخه استیشن i40 را رونمایی کرد. گل بود، به سبزه نیز آراسته شد.
در کشور خودشان که شانسی برای فروشش نبود؛ نه شانس نه تقاضا. در اروپا هم که اساساً هیچ ببخشید ببخشید هیچ آدم عاقلی نمیآمد بامو سری 5 استیشن، مرسدسبنز C کلاس واگن، آئودی A6 آلرود و ولوو V60 را ول کند و برود هیوندای i40 استیشن بخرد. حالا این وسط بد نیست بدانید که 65 درصد استیشنهای تولیدی دنیا را اروپاییها سوار میشوند. پس این شد که هیوندای رفت سراغ بازارهای خنثی مثل نیوزیلند، استرالیا و مالزی. شرکت خیلی مرام به خرج داد که این خودرو را 8 سال تولید کرد.
هیوندای پرونده مدل سدان و استیشن را سال 2019 بست. اینکه سال 2014 در اوج درخشش هیوندای سوناتا YF و النترا MD ناگهان واردکننده رفت سراغ عرضه i40 خیلی تعجببرانگیز بود. یک سال بعدش هم که سر و کله مدل استیشن پیدا شد. اما به طرزی عجیب نسخه استیشن این خودرو حداقل از طرف مشتریان پس زده نشد و دستکم فاجعه نیافرید.
بررسی طراحی هیوندای i40
خیلیها میگفتند چرا هیوندای اسم این خودرو را النترا استیشن نگذاشت؟ چراکه نمای جلوییاش شباهتی عجیب به این خودرو دارد. این یعنی زرنگی. یعنی تجربه یک زبان بصری که قبلاً موفقیتش ثبت شده بود. چشمهایی گیرا با حالتی جسور و دوستداشتنی. خطوط روی بدنه و سقف طوری هستند که به زیبایی هرچه تمامتر، استیشن بودنش خیلی به چشم نمیآید.
باید اعتراف کنیم که حتی خودروسازان بزرگ هم در پایانبندی و طراحی انتهای محصولات این کلاس دستپاچه عمل میکنند. یا یک طرح زننده را به اجرا میگذارند یا یک کپی مضحک از مدل سدان. اما روی i40 شاهد یک ساختار منسجم منطقی روی چراغهای عقب هستیم. مخصوصاً آن انحنای زیبای روی ستون سوم که هندسهای شبیه به برش درب عقب دارد.
داخل کابین با فضایی آشنا مواجه میشویم. با کمی اغماض میتوان اتمسفر سوناتا LF را اینجا هم احساس کرد. یک هارمونی شیک و منظم. همهچیز سر جای خودش است. هیچ چیز نامتقارنی دیده نمیشود. بهویژه پنل مواج زیر کنسول که جلوهای باکلاس به آن بخشیده است. در این خودرو هم باب میل مشتری ایرانی سراسر دکمه دیده میشود. این همان چیزی است که از هیوندای انتظار داریم.
بررسی مشخصات فنی هیوندای i40
پیشرانههای هیوندای همیشه قابل دفاع بودهاند. چه روی شاسیبلندها و چه روی کوپهها. چه روی سدانها و چه روی همین استیشن. داریم درباره یک قلب منطقی 2 لیتری GDI صحبت میکنیم که 178 اسببخار قدرت و 213 نیوتنمتر گشتاور تولید میکند. میدانید قشنگی ماجرا چیست؟
قوای محرکه i40 با حجم کمتر، قویتر از سوناتا LF با حجم بیشتر است. شتاب صفر تا صد زیر 11 ثانیهای برای محصولی در این کلاس واقعاً بد نیست. مخصوصاً اینکه جعبهدندهاش 6 سرعته اتوماتیک با انتقال قدرت FWD است. اگر این شما را راضی نمیکند، شاید خوب باشد بدانید که سرعت نهایی این خودرو 200 کیلومتر برساعت میشود.
وقتی از یک خودروی هماهنگ صحبت میکنیم، منظورمان دقیقاً چنین چیزی است. یک خانوادگی بیادعا که با وزن حدود 1600 کیلوگرمیاش مصرف سوختی زیر 8 لیتر در هر 100 کیلومتر دارد. بر خلاف تصور خیلیها، خودروهای استیشن از نظر ابعاد تفاوت خاصی با یک استیشن ندارند. درواقع بزرگترین تفاوت آنها، بخش انتهایی است. گویی صندوق عقب تا سقف بالا آمده باشد. شاید انتظارش را نداشته باشید ولی رینگهای i40 واقعاً 18 اینچی هستند.
بررسی آپشنها و تجهیزات هیوندای i40
ریلکس کنید. آپشنهای این خودرو قشنگ ایرانیپسند است. یعنی مثلاً در بخش کنترل پیمایش با آیتمهایی مانند کروز، ایستایی در سربالایی، کنترل کشش و کنترل پایداری روبرو هستین، فقط جای خالی کنترل حرکت در سرپایینی باقی میماند. این یکی از معدود خودروهایی است که سیستم مدیریت پایداری خودرو را به صورت استاندارد دارد. از نظر سنسور، خیالتان راحت، همهچیز داریم. عقب، جلو، باران، فشار باد و رادار نقطه کور. فقط ای کاش دستیار تغییر لاین هم اینجا داشتیم.
مطمئن باشید هیوندای i40 از نظر ایمنی برای خریدارش سنگ تمام میگذارد. 9 ایربگ، ترمز EBD و با ترمز کمکی در کنار 5 ستاره کامل از یورو NCAP همین ماجرا را تایید میکند. انگار در هر بخش باید یک چیزی کم باشد. مثلاً در این بخش جای خالی ترمز اضطراری حس میشود. اینکه چراغهای اتولایت و نوربالای اتوماتیک دارد نباید اتفاق خاصی به حساب بیاید. ولی اینکه چراغشور دارد میتواند چیز جالبی باشد. خود ما هم قبلاً فکر میکردیم یک خودروی استیشن الزاماً باید خیلی محافظهکار و سر به زیر باشد. ولی همین یک آپشن پدال شیفتر برای منتقدین بس است.
مدتها بود که روی خودروهای جدید چنجر ندیده بودیم ولی روی سیستم صوتی 7 بانده i40 دیده میشود. خیلی دوست داشتیم روی این خودرو دوربین 360 درجه میدیدیم. ولی خُب اینکه صندلی راننده 10 حالته برقی است، حالمان را بهتر میکند. در آخر سقف پانوراما و سانروف را هم به لیست آپشنهای استاندارد اضافه کنید.
تجربه رانندگی با هیوندای i40
ئه؟ چرا اینقدر i40 خوب است؟ چرا نمیخریدش؟ استیشن است دیگر، کرونا ندارد که. یک بار هم شده سوارش شوید تا بهفمید داریم چه چیزی را از دست میدهیم. واقعاً بینقص. واقعاً. همهچی عالی. صندلی عالی. دستهدنده عالی. فرمان عالی. دید عالی. کیفیت عالی. شتاب عالی. فرمانپذیری عالی. ترمز عالی. اینکه میگوییم عالی، بیدلیل نیست. جوگیر نشدیم که. هیوندای است دیگر. پاگانی زوندا نیست که. ولی به طرزی شوکهکننده جذاب است.
همان روزهایی که آمد خیلیها گفتند i40 به کیفیت بنزین حساس است و وبال گردن رانندهاش میشود. حالا پنج سال از آن روز گذشته و هیوندای i40 خیلی با بنزین تولیدیمان حال کرد. حتی میگفتند که این خودرو به کیفیت روغن شدیداً آلرژی دارد. والا شما به مالکان این خودرو بگو یاتاقان چیست و اویل پمپ کجاست. یک خودرو دیگر باید چه چیزی داشته باشد که مشتری را راضی کند؟ رفقا پول دستتان است، بگذارید و i40 بخرید. رفقا چون تقاضا برای این استیشن پایین است، قیمتش هم در نوسانها چندان تغییری نمیکند.
عکاس: عرفان اسلامپناه
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما