به بازار خودمان نگاه نکنید که 70 درصدش سهم دو شرکت است و با سیاست «همینی که هست» رفتار میکنند و تازه دو قورت و نیمشان هم باقی است. در دنیا، رقابت بین شرکتهای بزرگ واقعاً کُشنده است. خودروسازان درست و حسابی در بازارهای درست و حسابی، آنچه مشتری میخواهد را میسازند. حتی مقابل خواستههای عجیب نق و ناله نمیکنند. چک و چانه هم نمیزنند. مثل هوندا. مشتریاش میگوید من یک چیز جمعوجور مثل فیت، چابک مثل سیویک، باکیفیت مثل آکورد، خانوادگی مثل سیتی و جادار مثل CR-V میخواهم. هوندا نمیگوید که آخه ترکیب این چیزها غیرممکن است. میگوید، بفرما این هم وِزِل؛ آنچه شما خواستهاید.
هوندا وزل از کجا آمد؟
دیدید بعضیها اسم شناسنامهایشان یک چیز است، پدرشان آنها را یک چیز صدا میکند و مادربزرگشان هم چیز دیگر؟ حالا شده حکایت این خودرو. هوندا یک بار به آن Vezel میگوید، یک بار HR-V و حتی شده آن را ZR-V و گاهی هم XR-V صدا بزند. اینها را ولش کنید. بریم سراغ اینکه وزل از کجا به کجا رسید؟
ماجرا از نمایشگاه توکیو سال 97 میلادی شروع میشود. هوندا آن سال در اقدامی خیرهکننده آمد و زبان طراحی محصولات قرن 21 خود را معرفی کرد. چیزی که اسمش فلسفه J-Mover بود. بر اساس این استراتژی 4 خودروی مفهومی هم تولید شد که یکی از آنها J-WJ نام داشت. کراساووری جمعوجور که طراحی بدنهاش کاملاً آیندهنگر بود. در این خودرو چراغها نقش اصلی را بازی میکردند. چراکه تا آن زمان هوندا هرگز به خودش اجازه نداده بود که سراغ چراغهای گرد و قلمبه برود. یک سال بعد، قضیه جدی شد و در نمایشگاه ژنو سوئیس، اولین خودرو با کمترین تفاوت ظاهری نسبت به نسخه مفهومی بر پایه همان کانسپت رونمایی شد، که اولین اسمش HR-V بود.
ژاپنیهای برای توسعه این کراساور 3 درب تک محور از پلتفرم مدل Logo استفاده کرده بودند، که خودش یک هاچبک ریزاندام اقتصادی بود. در واقع HR-V از اول آمد تا در سبد محصولات شهری و ملایم قرار بگیرد. پروژه جدید شرکت خیلی خوب از آب درآمد. چون ساده، باکیفیت و مقرونبهصرفه بود. ولی خُب سوزوکی جیمنی، ایسوزو تروپر، نیسان پثفایندر، تویوتا راوفور و میتسوبیشی پاجرو هموطن همین 3 ویژگی را داشتند به اضافه اینکه دو محور هم بودند. نمیشود گفت که پروژه هوندا شکست خورده بود. ولی شرکت عملاً به این نتیجه رسید که خیلی عجولانه وارد بازاری شده بود که رقبایش قویتر، محبوبتر و معروفتر بودند. پس یک تصمیم عاقلانه گرفت؛ توسعه HR-V را متوقف کرد تا روی پلتفرمهای بهتر کار کند. به همین دلیل بود که بین نسل اول و دوم این خودرو هفت سال فاصله افتاد.
سال 2013، نمایشگاه دیترویت. نسخه جدید شاسیبلند جمعوجور هوندا بعد از یک دورخیز طولانی، دوباره به شکل یک مدل مفهومی بازگشت. با آماده کردن اذهان عمومی، چندماه که گذشت، ویرایش نهایی با اسم دوگانه Vezel در توکیو پردهبرداری شد. درواقع وزل و HR-V یک خودروی مشابه بودند که با تغییراتی بر اساس استانداردها و درخواست مشتری برای اروپا، آمریکای لاتین و آسیا تولید میشدند. هوندا برای یکی از مهمترین بازارهایش یعنی آمریکا، HR-V را با ویژگیهای ظاهری و باطنی شبیه به سیویک تولید کرد و اسمش را ZR-V گذاشت. در چین هم چون کارخانه منحصربهفرد و مستقلی در همکاری با دانگفنگ داشت، نام XR-V را برایش انتخاب کرد.
اوضاع از این بعد، پیچیدهتر هم میشود. نسل سوم HR-V در برخی بازارها با همان فرمول درهمبرهمی که گفتیم، بهعنوان نسل دوم وزل معرفی شد. اصلاً به ما چه؟ این هوندا در ایران به اسم وزل عرضه میشود پس ما هم میگوییم وزل.

بررسی طراحی هوندا وزل
پیشدرآمد زبان بصری وزل جدید، ابتدا با فیسلیفت ملایمی آغاز شد که هوندا آن را سال 2024 برای بازار خودشان تولید کرده بود. آنچه در این خودرو میبینیم یک رویکرد هوشمندانه نسبت به آینده است. یعنی واقعاً اگر دقت کنید، وزل خیلی شبیه به محصولات برقی شده است. بهخصوص در قسمت جلوپنجره که با الهام از مدلهای الکتریکی، طوری ساخته شده که گویی اصلاً جلوپنجره ندارد. وزل با وجود قد و قواره کوچکش خیلی دوست دارد که یک کراساور کوپه باشد. سقف شیبدار و ستون C که به سرعت به انتهای خودرو شیرجه زده، این موضوع را تأیید میکنند. هوندا بیچاره حق داشته. باید کاری میکرده که این محصول محافظهکارِ اقتصادیِ شهری، نظر جوانترها را هم جلب کند.
وقتی از روبرو به چهره وزل نگاه کنید، شبیه به پسربچههای درسخوانی است که تهمایه شیطنت هم دارند. چراغهای LED جسارت کنترلشدهای را به نمایش گذاشتهاند. این موضوع با هنرمندی خاص هوندا در بخش عقب هم دیده میشود. جایی که گرافیک تکراری چراغهای به هم متصل طوری اجرا شده که اصلاً زننده نیستند. علاوه بر این، هوندا کاری کرده است که وقتی از عقب به وزل نگاه میکنید، عرض خودرو بیشتر از آن چیزی که هست به چشم میآید.

به فضای داخلی هوندا وزل با دید یک خودروی اقتصادی نگاه کنید. اگرچه که هوندا با برند خودش هیچوقت سعی نکرده مفهوم لوکسگرایی را القا کند و این وظیفه را به زیرمجموعهاش آکورا واگذار کرده. در عوض حالا نه روی این مدل، ولی در مدلهای اسپرت معروفش که خداوکیلی استاد استفاده از المانهای جوانپسند است.
برای خیلیها سادگی طراحی داخلی وزل، کمی زیاد از حد شده. بیراه هم نمیگویند. فضاهای داخلی روی داشبورد زیاد به چشم میخورد. یک چیز دیگری هم هست که خیلی با ترس و لرز میگوییم. اینکه این ژاپنی اصیل توسط پیمانکار چینی ساخته شده را خیلی خوب میتوان از روی کیفیت مواد تشخیص داد. اصلاً و ابداً حرف، حرفِ بیکیفیت بودن نیست. داریم درباره آن کیفیت خاصی که از هوندا دیده بودیم، صحبت میکنیم. با همه اینها شرکت فلسفه قدیمیاش یعنی M/M (مخفف Man Maximum, Machine Minimum) را به خوبی روی وزل اجرا کرده. یعنی بیشترین فضای انسانی با کمترین فضای اشغالشده توسط اجزاء مکانیکی.
بررسی تجهیزات و آپشنهای هوندا وزل
ویژگی بارز وزل، لیست تکمیل تجهیزات مربوط به فناوریهای ایمنی است. یعنی بیشتر از اینکه حواسش به عشق و حال راننده باشد، بیشتر درگیر حفظ جانش است. راستش را بخواهید همش فکر میکردیم چون این هوندا یک کراساور شهری محافظهکار است، قاعدتاً نباید آپشنهای پر و پیمانی داشته باشد. ولی خُب ظاهراً که اینطوری نبود. کروز کنترل هوشمند، رادار تابلوخوان، ترمز اضطراری خودکار و دستیار رانندگی بین خطوط همگی بخشی از مجموعه ایمنی Honda SENSING هستند. نمایشگر اصلی و کلاستر پشت فرمان، دیجیتالی لمسی هستند.

به این نکته دقت کنید که وجود این آپشنها قاعدتاً چیز عجیبی نیست. اما اینکه خودرویی در این کلاس آنها را داشته باشد، عجیب است. ما این وسط خودمان دنده هم دادیم. آپشنهای جذاب وزل که برایتان گفتیم مربوط به تیپ فول وارداتی بود. در نسخه لو آپشن، تقریباً هیچکدام از این فانتزیها دیده نمیشود. در مدل پایه سقف پانوراما حذف شده و فقط سقف تمامفلزی دیده میشود. این نسخهها حتی کروز کنترل هم ندارند و جای خالی کلیدهایش روی فرمان بهوضوح دیده میشود. یا مثلاً صفحه کیلومتر تیپ پایه آنالوگ است و کامپیوتر سفری آن هم نمایشگر ۴.۲ اینچی است.
بررسی مشخصات فنی هوندا وزل
خیلیها میگویند نقطه ضعف هوندا وزل اینجاست؛ مشخصات فنیاش. هرجور حساب کنیم این روزها یک پیشرانه 1.5 لیتری تنفس طبیعی، خیلی جای دفاع ندارد. ولی هوندا به لطف فناوری انحصاری خودش یعنی i-VTEC توانسته 125 اسببخار از آن بیرون بکشد که حداقل عدد فاجعهای نیست. قدرت نهچندان بالا وقتی با وزن نهچندان بالا چفت شود، خروجی منطقی میشود. وزل زیر 1.3 تن وزن دارد که برای کراساوری در این کلاس واقعاً خوب است.
بله دلمان میخواست که این خودرو دو محور باشد ولی اقتصادی بودنش کاری کرد که نهایتاً همان FWD ساده باشد. انتظار ندارید که با آن قوای محرکه، جعبهدنده شیفتترونیک برایش نصب شده باشد. یک CVT ساده و والسلام. خلاصه که با این ترکیب باید قید زرنگبازی در خیابان را بزنید. باز حالا وزل خوبه. کیا سونت و هیوندای کرتا با همین پیشرانه نهایتاً 114 اسببخار نیرو تولید میکنند. واقعاً اگر مصرف سوختش از صدی 6 لیتر هم بیشتر میشد که واقعاً بیانصافی بود.

ما از اول هِی گفتیم یک کراساوور جمعوجور. منظورمان خودرویی 4.3 متری با عرض زیر 1.8 متر بود. چی شد؟ انتظار نداشتید اینقدر کوچک باشد؟ ولی خبر خوب اینجاست که فاصله محوری 2.6 متری برای چنین طولی فوقالعاده است.
یک نظریه سَمی وجود دارد که میگوید «هوندا وزل دارد پول اسمش را میخورد و نهایتاً آش دهنسوزی نیست» در مقابل یک نظریه اغراقآمیز هم وجود دارد که میگوید «هرچقدر پول بدهی، آش میخوری». حالا ما هم نمیخواهیم کاسه داغتر از آش بشویم ولی تو شرایط فعلی واردات، اوضاع همین آش و همین کاسه است.
عکاس: پژمان ترابکی
مطالب مرتبط
مهم ترین اخبار و رویدادها

ثبت نام سایپا؛ شرایط فروش فوق العاده و پیش فروش
وارداتی سایپا آماده فروش شد

ثبت نام در سامانه یکپارچه خرید خودرو وارداتی (آذر
لیست جدید خودروها منتشر شد

ثبت نام ایران خودرو؛پیش فروش و فروش فوق العاده و ا
دهمین فروش یکپارچه خودروها از امروز






