استانداردهای 85 گانه خودروسازی باید ظرف مدتی مشخص به اجرا درآیند. این استانداردها بهاحتمال بسیار زیاد، به تولید برخی خودروهای قدیمی پایان خواهد داد؛ خودروهایی که بیشترین فروش متعلق به آنها خواهد بود و پس از ضربالاجلهای متعدد، هنوز نتوانستهاند جایگزینی مناسب برای آنها پیدا کنند. این خودروها سالیانه جان چندین هزار نفر را میگیرند. حالا به بهانه بازگشت تحریمها هیاهویی شروع شده است که استانداردها اجرا نشوند. شاید صنعت خودروسازی بتواند موقتاً و برای بار دیگر، از زیر وظیفه خود یعنی تولید خودروی ایمن برای هموطنان شانه خالی کند.
تجربه لابیگری خودروسازان جهان
خودروسازان بزرگ جهان زمانی قدرتمندترین لابیگرهای سیاسی را در اختیار داشتند و هر قانون و تغییر مسیری را که بر سر راهشان قرار میگرفت، با لابیگری به نفع خود تغییر میدادند یا آن را بهکلی حذف میکردند. یادمان نمیرود که تا اوایل قرن بیستم تقریباً هیچ خودروسازی مسائل مربوط به سوخت و آلایندگی را جدی نمیگرفت و هیچ قانونی نبود که آنها را موظف به تغییر مسیر کند. روزبهروز خودروهای با حجم پیشرانه و قدرت بیشتر ساخته میشد، تا جایی که افکار عمومی بر سیاستگذاران عرصه جهانی آنقدر فشار آورد که خودروسازان را مجبور به تغییر الگوی رفتاری کرد. البته زمانی خودروسازان غربی تن به این اصلاحات دادند که زمین، قطب شمال خود را از دست داده بود.
حالا این تجربه را مقایسه کنیم با آنچه در ایران بلای جان مردم شده است؛ مرگومیر و آلودگی. خودروهای قدیمی که استانداردهای ایمنی و سوختی در مورد آنها رعایت نمیشود، سالهاست که به دلیل قیمت پایینشان پرفروشترین خودروهای کشور هستند.
حذف استاندارد به قیمت جان مردم
حالا عدهای از همین بازوهای لابی خودروسازان به استانداردهای جدید حمله کردهاند. استانداردهایی که میتواند جلوی مرگومیر هولناک هموطنان را بگیرد؛ استانداردهایی که میتواند جلوی آلودگی نفسگیر هوا را بگیرد، به عقیده برخی نباید عملیاتی شوند و نباید جلوی تولید برخی مدلهای پرتیراژ خودروسازان را بگیرد. گفته شده است که خودروسازان در شرایطی که تحریمها برگردند، شرایط سختتری را خواهند داشت. ولی این شرایط چقدر بد است؟ مگر جنگ است که سالیانه 20 هزار مرگومیر جادهای بدهیم برای بقای خودروسازان؟ به چه هزینهای؟ اگر جنگی هم باشد، هنوز شروع نشده است که اساتید به پیشواز آن رفتهاند. اتفاقاً در همین شرایط است که باید استانداردها را سفتوسختتر گرفت تا مرگومیر یا به زبان نرمتر «تلفات» جادهای را کاهش دهیم. اگر بهای این خودروسازی مرگومیر هموطنان است، بهتر که عطایش را به لقایش ببخشیم.
کدام استاندارد در اروپا رعایت نمیشود؟
گفته شده است بسیاری از استانداردهای 85 گانه حتی در اروپا هم عملی نمیشود. لازم است بپرسیم کدام موارد؟ استانداردهایی که وضع شده اکثراً مربوط به سال 2009 اتحادیه اروپا است. درست است که در قوانین اتحادیه اروپا برخی استانداردها که تاریخشان به سال 2011 برمیگردد (نه 2009) هنوز اجرائی نشدهاند، ولی آن استانداردها بسیار پیشرفتهتر از آن است که سازمان ملی استاندارد خوابش را ببیند. استانداردهای اتحادیه با سه دسته «ایمنی خودرو»، «ایمنی عابر» و «آلایندگی» مشخص میشوند. آن دسته از استانداردهایی که هنوز در اروپا عملیاتی نشده عمدتاً مربوط به ایمنی عابر و آلایندگی است که شامل مواردی مانند ترمز اضطراری هوشمند، سامانه نگهدارنده بین خطوط، فناوری تشخیص حواسپرتی، سامانه تشخیص استفاده از الکل و تشخیص خوابآلودگی میشوند. پس بحث اینکه برخی خودروسازان اروپایی هنوز خودشان استانداردها را رعایت نمیکنند، اساساً موضوعیت ندارد.
بار تغییرات به دوش دولت باشد یا مردم؟
درنهایت باید گفت موضعی که از سوی برخی برای حذف استانداردها در نظر گرفته شده است، به هر دلیلی هم که باشد باز توجیهپذیر نیست. سازمان ملی استاندارد به خودروسازان ضربالاجل داده است تا قوانین مربوطه را در ساخت خودرو لحاظ کنند. اگر با وضع این قوانین قرار است مدلهای پر ریسک از سبد محصولات حذف شوند که چهبهتر. تبعات حذف این مدلها را باید خودروسازان و دولت تحمل کنند نه مردم. درست است که از بزرگترین بخش صنعت در شرایط آتی باید دفاع کنیم، ولی این به معنی معلق گذاشتن اصلاحات صنعت نیست. اگر قرار است از خودروسازان در شرایط بهاصطلاح «اضطراری» حمایت شود، روشهای دیگری هم وجود دارد، ولی نباید هر چیزی را که مانع تولیدات عهد قجری میشود بگیریم.
: مسلم تقوی
منبع : باما