عجب دوران عجیبی است این دوران بلوغ. انگار داریم یک بار دیگر به دنیا میآییم. همهچیز به هم میریزد و از نو ساخته میشود. گاهی خنده و گاهی گریه. گاهی عشق و گاهی هم نفرت. تلفیقی از جنون و منطق. انگار تنور روزگار میخواهد پخته نه، برشتهمان کند. پسلرزههای سونامی درونی را میتوان روی چهره دید. این زشتی نیست. این چهره به جای مانده از یک انقلاب داخلی است. حالا شده حکایت چینیها. چقدر خون به جگرمان کردند. چقدر گریهمان را درآوردند. چقدر به قیافهشان خندیدیم. چقدر بیراهه رفتند. تقلید کردند. فاجعه آفریدند. رفتند و آمدند تا شدند این چیزی که این روزها میبینیم. دوران خام خودروهای چینی از سقوط به گودال ماریانا آغاز شد و در بلوغ به فتح قله K2 ختم شد.
”اوضاع چینیها کمکم بهتر شد، خیلی هم بهتر شدند. آنقدر که حالا یک سر و گردن از تمام خودروهای تولید داخل بالاتر هستند.“چری اولینبار که در قالب برند MVM وارد ایران شد، هیروشیما بعد از بمب اتمی بود. چیزی فراتر از فاجعه. یک کابوس به معنی واقعی. اعصاب خردکن، مودبانهترین صفتی است که میشد به آن چسباند. از آن MVM 110 پرحاشیه گرفته تا آن X33 جنجالی. این خودروها و یکی دو مدل دیگر پایهگذار ذهنیت بیاعتمادی به خودروهای چینی در ایران شدند؛ اما نه این چینی بلکه سایر هموطنانش کمکم بهتر شدند. خیلی هم بهتر شدند. آنقدر که حالا یک سر و گردن از تمام خودروهای تولید داخل بالاتر هستند. چری حالا برای خودش یلی است.
چری آریزو 6 از کجا آمد؟
مثل خیلی دیگر از چینیهای بازار ایران، اسم اصلی آریزو 6 هم یک چیز دیگر است. در چین به آن آریزو GX میگویند. قسمت ترسناک این است که گاهی هم او را آریزو 5 Plus صدا میزنند که رابطه عمیق او با برادر کوچکترش را لو میدهد.
چری آریزو 6، اردیبهشت دو سال پیش رونمایی شد. این خودرو آمد تا فضای خالی بین آریزو 5 و آریزو 7 را پُر کند ولی چری کلاً قید تولید آریزو 7 را زد. بعد از آن هم مشخص شد که آریزو 6 همان جانشین آریزو 7 بوده است. البته این تیزبازیها از چری بعید بود. مثلاً آمد ادای بامو را دربیاورد و با معرفی سری 4 گپ بین سری 3 و 5 را پر کند که نشد. تعجبی هم ندارد. چری یک مدل داشت به اسم آریزو 3 و یک مدل هم دارد به اسم آریزو 5. ولی اصلاً چیزی به اسم آریزو 4 ندارد. بگذریم. این خودرو از بهمن ماه سال 97 در بازار ایران در به در دنبال مشتری پرو و پا قرص میگردد.
بررسی طراحی چری آریزو 6
به نظر شما چه شباهتی بین طراحی نسل شش بامو سری 3 و نسل چهار مزدا MX-5 و چری آریزو 6 وجود دارد؟ هیچی، فقط اینکه مدیر پروژه طراحی خارجی هر سه این خودروها «کوین رایس» بوده است. یکی از طراحان ارشد سابق بامو و مزدا که مدت کوتاهی به چری آمد و بعدش هم رفت. حالا نمیگوییم روح سیال ژاپنی و آلمانی در این چینی هم وجود دارد ولی واقعاً آنچه میبینیم، هندسهای منظم و چشمنواز است.
چری آریزو 6 تمام حرفش را در همین نمای جلوییاش میزند. چراغهایی بسیار پویا که به زیبایی هرچه تمامتر در دو طرف یک جلوپنجره پر از ریزهکاری قرار گرفتهاند. ایجاد حالت تهاجمی در حالی که خطوط نرم نیز آنجا وجود دارد، سختتر از چیزی است که فکرش را میکنید. برشهای باریک کنار کاسه چراغ بیننده را به یاد فورد ماستنگ میاندازد. حالت فرو رفته چراغها در کنار حجم بیرونزده جلوپنجره تکنیک خوبی برای نمایش جسارت بوده است. اگرچه آن پایین یک مهشکن LED باریک کمی بیمعنا به نظر میرسد.
این زبان گویا را در قسمت عقب هم میبینیم. اغراق در فرمت طراحی چراغهای عقب اگرچه باب میل چینیجماعت بوده ولی در این مدل حسابشده از آب درآمده است. شیب تند شیشه عقب که با صندوق آن هماهنگ شده کاری کرده تا این خودرو را به نوعی تبدیل به یک فستبک کند. فاجعه طراحی آریزو 6 اگزوزهای جعلیاش به حساب میآید. در حالی که به نظر میرسد خروجی سیستم تنفس آن دریچههای باریک و مدرن هستند ولی واقعیت این است که آریزو 6 یک اگزوز معمولی دارد.
خطوط بدنه در نمای جانبی زیادی تند و شیبدار هستند. نه اینکه توی ذوق بزنند ولی راستش را بخواهید زاویه خطی از بالای چراغ عقب شروع شده و تا لب گلگیر جلو پیش میرود با هیچجای دیگر خودرو همخوانی ندارد.
طراحی متفاوت خارجی را فضای داخلی مدرن تکمیل میکند. مقاومت نکنید، کابین چری آریزو 6 نسبت به سایر چینیها شما را شگفتزده میکند. حداقل برای آنهایی که عاشق نورهای رنگی و صفحه نمایش لمسی و این چیزها هستند، این خودرو گزینه یک است.
درست مانند خیلی از خودروهای روز دنیا، اشکال هندسه داخل کابین از الگویی مشخص استفاده میکنند. این شباهت را میتوان روی دستگیره درها و بلندگوی روی ستون A، فریم نمایشگر، پنل زیر دستهدنده و حتی قاب دور اسپیکرها هم مشاهده کرد. البته هنوز هم یک چیزهایی وجود دارد که آدم را آزار میدهد. مثلاً آن دریچه تهویه مطبوع سرتاسری که مثل فنکوئل ادارهها از این سر تا آن سر کشیده شده، چه معنای دارد؟ یا مثلاً شمایی که نمیتوانید نمایشگر بزرگ طراحی کنید، چه اصراری است که قابی به این بزرگی برایش بسازید که نصفش فضای خالی باشد؟ بعد مجبور خواهی شد دکمه Start/Stop اونطوری فشرده و سمبلکاری یک گوشه بچپانی. با این اوصاف احتمالاً کوین رایس زمان طراحی داخلی آریزو 6 مرخصی بوده است!
بررسی آپشنهای چری آریزو 6
واقعاً آنطور که فکر میکنید آریزو 6 فول آپشن نیست. بهتر بگوییم، در این خودرو آپشنهایی را نمیبینیم که نبودشان خیلی عجیب است. مثلاً اینکه چرا خودرویی با این دک و پُز سنسور جلو، رادار نقطه کور و رادار تغییر لاین ندارد، جای سؤال دارد. حتی چراغهای جلوییاش هم چرخشی نیستند.
اینکه چرا فرمان گرمکن و صندلیها سردکن ندارند را کجای دلمان بگذاریم؟ تازه صندلی شاگرد هم دستی تنظیم میشود. دیگر این روزها آینه عقب الکتروکرومیک آپشن به حساب نمیآید. چری آریزو 6 آن را هم ندارد.
با این حال چیزهایی دارد که کمی حال شما را خوب میکند. از نمایشگر 9 اینچی و سیستم صوتی 6 بانده با سابووفر گرفته و دوربین 360 درجه و نمایشگر 7 اینچی پشت فرمان. یا اینکه مجموعه سیستمهای پایداری آن از نسل 9.3 بوش است. استفاده از 6 ایربگ با برند Autoliv سوئد خبر خوبی برای این خودرو است. شرکتی که در کارنامه خود ساخت ایربگ برای برخی مدلهای هوندا و تویوتا را نیز دارد.
بررسی مشخصات فنی چری آریزو 6
1.5 لیتری توربو، این روزها امضای اغلب چینیهای تازهوارد هستند. چری آریزو 6 همان قلب 147 اسببخاری را دارد که چری پیشتر آن را روی آریزو 5 توربو و تیگو 7 هم گذاشته بود. محض اطلاع نه برای دعوا، پیشرانه آریزو 6 از مزدا 3 و میتسوبیشی لنسر و هیوندای i30 هم قویتر است. بله بله، این را باید گذاشت به حساب توربو ولی خُب باز هم محض اطلاع که آلفارومئو جولیتا با 100 سیسی حجم کمتر 23 اسببخار بیشتر قدرت تولید میکند.
دست پیدا کردن به شتاب صفر تا صد 9 ثانیهای که شرکت اعلام کرده کمی در دنیای واقعی سخت است ولی گشتاور 280 نیوتنمتری میتواند به خوبی از پس وزن 1358 کیلوگرمی آن بربیاید. میگویند سیستم تعلیق این خودرو از برند Benteler آلمان است. همان شرکتی که قرار بود یکی از تامینکنندگان پلتفرم اختصاصی ایران خودرو باشد. ادعا شده است که مصرف سوخت این خودرو به صورت میانگین 6.4 لیتر در هر 100 کیلومتر است. بنابراین وجود یک باک 48 لیتری منطقی به نظر میرسد.
حتماً شنیدهاید که این خودرو جعبهدنده CVT اتوماتیک 9 سرعته دارد. نمیخواهیم باورهایتان را خراب کنیم ولی آنچه شنیدهاید اگر نگوییم دروغ است، حداقل خیلی هم راست نیست. بگذارید حالا که بحثش باز شد، قشنگ دربارهاش صحبت کنیم. در گیربکسهای متغیر پیوسته، انتقال قدرت و گشتاور از طریق مجموعه سادهای از قرقرهها (پولی یا به قول بعضیها فولی) به صورت ورودی و خروجی که توسط تسمههای پلاستیکی یا فلزی متصل شدهاند، انجام میشود. این تسمهها توسط دو مخروطی که روی همان قرقرهها نصب شدهاند، حرکت میکنند. بهتر بگوییم گاهی به هم نزدیک میشوند و گاهی هم دور. به این بازی رفت و برگشت تعویض دنده میگویند.
بنابراین برای حرکت از یک دنده به دنده بعدی برخلاف گیربکسهای دستی و اتوماتیکهای متعارف، چرخدنده جدیدی درگیر نمیشود. به زبان ریاضی اگر بگویی، CVT ها بینهایت دنده دارند. نرم بودن یکی از اصلیترین مزایای این نوع از جعبهدندهها است ولی از آن طرف تنبلیشان هم ملموس است. حالا این وسط برخی از شرکتها میآیند به صورت نرمافزاری و سختافزاری روی همین گیربکسها چرخدنده Simulation میگذارند. به قول رفقا چرخدنده مصنوعی، فِیک، مجازی، جعلی، الکی، نمایشی و یا هر نام دیگری که دارد. پس وقتی آریزو 6 خریدید فکر نکنید مرسدس 9G-Tronic دارید. اگرچه پوسته گیربکس این خودرو با آریزو 5 یکی است ولی چری توانسته کمی بازده گیربکس این مدل را افزایش دهد.
فضای پای 930 میلیمتری سرنشینان عقب را باید مدیون طول 4710 میلیمتری آن بدانیم. وقتی خودرویی ادعای لوکس بودن میکند باید هم تایرهای 205.50 میلیمتر 17 اینچی داشته باشد.
تجربه رانندگی با چری آریزو 6
اینکه پشت فرمان چری آریزو 6 چه حس و حالی بهتان دست میدهد، خیلی به این ربط دارد که خودروی قبلی شما چی بوده است. مثلاً تا پیش از این اگر چینیسوار بودهاید یک جهش ملموس را تجربه خواهید کرد. خیلیها هم هستند که میگویند من هیوندای جنسیس، بامو سری 5 و کیا اپتیما داشتم و چری آریزو 6 واقعاً هیچچیزی کم ندارد. این بنده خداها را اذیت نکنید. حالا اینکه چقدر حرفشان راست است به کنار ولی کسی که میلیاردر بوده و بامو سوار میشده، حالا باید خدایش را هم شکر کند که آریزو 6 گیرش آمده.
نورپردازیهای پررنگ داخل کابین کاملاً برای کور کردن چشم باجناق و جاری کفایت میکند. اگر اهل چیزهای ساده هستید، کمی طول میکشد تا با این حجم از زرق و برق کنار بیایید. چری آریزو 6 یکی از محدود مدلها در کلاس خودش است که علاوه بر فضای سرنشین عقب، فضای خوبی هم برای راننده و سرنشین جلو فراهم کرده است. صندلیاش واقعاً معرکه است.
مطمئن باشید یکی از خوشدستترین فرمانها را در این خودرو تجربه خواهید کرد. حس عجیبی دارد؛ نشستن پشت فرمان یک چینی که خیلی شبیه به کرهایهای مدرن شده است. تقریباً با این پول نمیتوانید خودرویی پیدا کنید که تا این حد دیجیتالی باشد.
عرض کردیم که کمی نسبت به شتاب صفر تا صد 9 ثانیهای آن مشکوک هستیم. عدد ثبتشده ما کمی بیشتر از 10 ثانیه است ولی خٌب آدم به خاطر یک ثانیه کل داستان را زیر سؤال نمیبرد. توربو نه خیلی سریع ولی بهجا وارد مدار میشود؛ اما این وسط یک ایرادی وجود دارد. وقتی خودرو را تازه روشن کردهاید یا به قولی موتور سرد است، توربو با کمی مکث فعال میشود. یک چیز دیگر هم عجیب بود. چری آریزو 6 در سربالاییها خیلی شاداب نشان نمیداد. گاهی اوقات هم ECU گیج میزند و رفتار ماشین کمی غیرمتمدن میشود. مثل موبایل، کافی است یک ریست (خاموش و روشن) بکنید.
خیلی خوب میشد اگر روی این خودرو یک گیربکس 6 سرعته اتوماتیک واقعی نصب میشد. آن وقت 147 اسببخار حسابی غوغا میکرد. با این وجود در حالت اسپرت به معنی واقعی کلمه حال خوبی داریم. فرمان و دریچه گاز کمی ماجراجوتر میشوند. مجموعه سیستمهای پایداری تبدیل به برج زهرمار برای مانورهای تند و تیز نیستند. برای خودرویی با عرض بیشتر از 1.8 متر اینطور پیچیدنها عالی است. اصلاً احساس نمیشود که بخش اعظم وزن خودرو در جلوی آن قرار دارد. سرِ خودرو فرار نمیکند، فرمان نمیدزد و ترمزها کیپ نمیشوند؛ اما باید اعتراف کنیم که هنوز هم چری آریزو 6 مثل خیلی از چینیهای دیگر مشکل پایداری و تعلیق عقب را دارد. انگار تکامل خودروسازان چینی در قسمت جلو خودروها گیر کرده است.
شاسی به قول خود چری قفسهای این خودرو درحقیقت نوع جدیدی از همان شاسیهای نردبانی سنتی است. ساختشان سریع و ارزان تمام میشود. بنابراین محور عقب خیلی با محور جلو دیالوگ برقرار نمیکند و ساز خودش را میزند. از سوی دیگر مستقل نبودن بازوهای اتصالی سیستم تعلیق در عقب هم کاری میکند که سرنشینان پشتی ضربات و تکانها را بیشتر تجربه کنند.
راند نهایی با چری آریزو 6
اگر پای صحبت جماعت ایرانی بنشینید و بحث چینیها وسط کشیده شود، متوجه خواهید شد که 90 درصد این افراد یا پورشه ماکان دارند یا آلفارومئو جولیتا؛ یعنی طوری بمباران میکنند که انگار ماجرای یک پدرکشتگی در میان است. در اینکه خودروهای چینی به دلیل سابقه سیاهشان هنوز هم نتوانستهاند تبدیل به گزینه محبوب عامه بازار شوند، شکی نیست. ولی نکته طلایی اینجاست که نه این آریزو 6 بلکه سایر خودروهای چینی را داریم با چه چیزی مقایسه میکنیم؟ با کدام خطکش اندازه میگیریم؟ کیفیت، تجربه، آمار و ارقام یا یک باور سنتی؟
این یک دفاعیه برای خودروهای چینی نیست. داریم میگوییم وقتی چیزی را نقد میکنیم، باید مستندی هم ارائه کنیم. بخش اعظمی از قطعات خودروهای داخلی که به قول بعضیها یک قالپاقشان به صدتا چینی میارزد را خود همین چینیها ساختهاند. اگر آنسوی آبها به بنز S500 بگویید فوق لوکس، کسی که رولزرویس دارد هارهار به شما میخندد. یا اگر به تویوتا لندکروزر بگویید حضرت، خودتان را سوژه مالکان شورولت سابربن میکنید. در ایران خودمان هم همیشه یک تقابل تقریباً تند و تیز بین طرفداران خودروهای چینی و بقیه در میان بوده است. هرگز نمیشود با شابلن سلیقه خودمان، سلیقه دیگران را بکوبیم.
حالا این را هم بگوییم که چری آریزو 6 هم خیلی آش دهنسوزی نیست که بخواهیم برایش قش و ضعف برویم. یک سدان خوش بر و رو با آپشنهای جذاب و مشخصات فنی متوسط. سدانی که از قضای روزگار آنقدر گران شد که حالا تا حدودی پا به پای کیا سراتو سایپا، میتسوبیشی لنسر، مزدا 3 و هیوندای النترا مونتاژ میآید. حتی میتوان او را از نظر قیمتی با مدلهای قدیمیتر سوناتا YF و اپتیما TF مقایسه کرد. این دلیل نشد که این چری خودروی موفقی بوده. آریزو 6 بیلزن بود باغچه خودش را بیل میزد. نه این، کلاً دو عضو خانواده آریزو حتی با آن گارانتی 5 سالهشان در بازار ایران چندان خوششانس نبودند. البته که قیمت کهکشانیاش هم در میان بیتأثیر نبوده است. البته این وسط بحران خدمات پس از فروش شهرستانها را فاکتور گرفتهایم. اساساً اینکه یک خودروی چینی 900 میلیونی بخرید و بعد از چندماه بهشدت با افت قیمت بخواهید آن را بفروشید، خیلی درد دارد.
عکاس: سیاوش سیدنژاد
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما