مُد، چیز عجیبی است. اینکه یک پدیده نوظهور ناگهان از ناکجاآباد میآید و فراگیر میشود و بعدش هم میرود و به تاریخ میپیوندد، عجیب نیست؟ مدها فرزند زمان خودشان هستند؛ یعنی ارزش مصرفی دارند. چیزی که امروز مد شد، فردا دیگر مد نیست. دِمُده است. یک زمان آقا پسرها برای شلوار خمرهای و سندبادی میمردند و زنده میشدند، اما امروز این پوشش نمادی از فرهنگ کوچه بازار قدیم است. سن خانمها اگر قد بدهد، روزگاری ماجرای کلیپس خیلی همهگیر بود. این خاصیت مد است دیگر، زود میآید و زود هم میرود. مد، تب تند است. ناگهان بالا میگیرد و به آنی فرو میکشد و تمام میشود. اگر یک روز نماد کمال و ترقی، پشتمو و شلوار 6 جیب بود، امروز بازوهای کت و کلفت و شلوار پاره پوره نماد مدرنیته است. حالا حکایت چینیها شده و مدی به اسم توربو. یک زمان آینه برقی مد شده بود یک زمان هم سانروف. بعد هم مد گرمکن/سردکن صندلی و فرمان زمین و زمان را گرفت. حالا هم که گفتیم دور، دورِ توربوشارژر است. این روزها اگر یک خودروی چینی توربو داشته باشد خیل کار شاقی نکرده، اما اگر نداشته باشد فاجعه است.
”جک S5 خودرویی است که در قد و قواره خودش خوب میفروشد، البته قرار نیست چون فروشش خوب است و طرفدار دارد پس الزاماً بهتر از تمام شاسیبلندهای بازار باشد. “آنچه امروز میخواهیم تست کنیم، یکی از همین خدایان مد «بود». گفتیم بود، چون که دیگر نیست. جک S5 روزگاری توانست نقطه عطف بازار خودرو شود. بیراه نیست اگر بگوییم مد توربوبازی بین چینیها را همین خودرو باب کرد. جک S5 کلیپسی بود که بر قله چینیهای تازهوارد پرمدعا چسبانده شده بود!
طراحی ظاهری جک S5
درباره زبان بصری این خودرو چه بگوییم؟ چه دارد که بگوییم؟ نه اینکه خودروی زشتی باشد. نه اصلاً. حتی میتوان آن را به نوعی دوستداشتنی هم تلقی کرد؛ اما نکته اینجاست که برای درک طراحی جک S5 باید به حداقل شش هفت سال پیش برگردیم. زمانی که هنوز آیفون 5 مد بود و فصل سوم بازی تاج و تخت تازه میآمد. همان سالهایی که کیا کادنزا تازه جان گرفته بود و سری جدید هیوندای ولوستر دل جوانان را میبرد. این همان سالی است که فاز اول ممنوعیت واردات خودرو کلید خورد. بنابراین سطح توقعتان را ببرید به آن روزها.
خیلی نامردی است اگر بگوییم نمای جلویی آن تقلیدی است از هیوندای وراکروز و عقبش از روی آئودی Q5 کپی شده. حالا تا دیروز همه چینیها با جلوپنجره بزرگ و چراغهای برجسته تولید میشدند، ولی نوبت به جک که رسید ناگهان رژیم گرفت همهچیز مینیمالیستی شد. با همه اینها، حالت چراغها خیلی هم بد نیست. اخم و تخم خوبی دارد.
توری مشبک روی سپر به طرز عجیبی شبیه صورتهای بیاعتنا شده است. در کنارهها، آن نوار استیل براق روی رکاب خوب سر جای خود قرار گرفته و یک دریچه فانتزی هوا روی گلگیرها اشاره ریزی به اسپرتگراییاش هم دارد.
جک S5 در قسمت عقب از شلوغکاری پرهیز کرده و یک جلوه منطقی را شکل داده است. سبک بریده شدن پایین چراغها که درست همراستا با پنل در عقب است، ایده جالبی از آب درآمده. اگزوزها به فرم خودروهای اسپرت، چسبیده به بدنه و حالتدار شدهاند. زاویهها از ستون اول خیلی تند و تیز شروع میشوند و کمکم وقتی به انتها میرسند، آرام میگیرند.
طراحی کابین جک S5
داخل اتاق چیزی که حداقل از خودروهای چینی انتظار داریم را میبینیم؛ رنگ و لعاب و زرق و برق. دکمههای زیاد و آپشنهای متعدد. باید به این نکته حتما اشاره شود که محل قرارگیری دکمه فلاشر خیلی خلاقانه است. نمایشگر بزرگ لمسی با شصتیهایی که اطرافش پخش شده حس تجمل و خاص بودن میدهد.
در گرافیک پشت آمپر، امضای مخصوص چینیها را میبینیم؛ رنگ آبی با ترکیب عقربههای آنالوگ و اعداد دیجیتال. فریم جداکننده بخش بالایی کنسول، منطق تفکیک اجزا را رعایت کرده است. فقط دریچههای مرکزی کولر هستند که دیگر زیادی به اطراف لم دادهاند. شیشههای بزرگ جلو و جانبی میدان دید معقولی را فراهم میکنند.
در کابین جک S5 دیگر خبری از سنت طراحی سال 2013 نیست. اینجا همهچیز به روز است؛ اما میدانید یک جای کار مشکل دارد. همان مشکل همیشگی. مشکل تقریباً همه چینیها. کیفیت مواد به کار رفته جالب نیست. نمیگوییم فاجعه ولی به طرزی واضح گول زنندهاند. اگر با این قضیه کنار میآیید پس مشکل دیگری نخواهید داشت.
امکانات و آپشنهای جک S5
دعوای اصلی جک و هایما اینجاست. جایی که معلوم میشود کی، چی بیشتر دارد. فکر 30 کیلوگرم وزن بیشتر جک S5 را نکنید. با آن 4 اسببخار قدرت بیشترش جبران میکند. جک تایرهای 18 اینچی دارد ولی هایما از نمونه سنتی 17 اینچی استفاده میکند. برتری دیگر جک وجود سیستم کنترل سرعت در سرپایینی است که رقیب هموطن فاقد آن است. البته جک S5 سیستم کنترل کشش ندارد. در عمل فرمان هایما با 4 حالت تنظیم در مقابل 2 حالت جک رفاه بیشتری را به ارمغان میآورد.
شاید این روزها دیگر اهرم ترمز دستی برای شاسیبلندها منسوخ شده باشد. به همین دلیل است که S5 ترمز برقی پارک دارد. جک S5 در مجموع از نظر ایمنی امتیاز بالاتری کسب میکند. چراکه هم پشت سری حساس به تصادف دارد و هم کمربندهای پیشکشنده. البته برگ برنده ایمنی آن کسب 5 ستاره کامل از سوی موسسه چینی C-NCAP است. عجیب است که هایما با آن عظمتش سنسور جلو ندارد ولی به جای آن، دوربین جانبی با قابلیت نمایش 360 درجه دارد که این روزها در کمتر خودرویی دیده میشود. چینیسواری است و لذت فخرفروشی روشن بودن چراغهای نور روز. لذتی که در جک S5 سرکوب میشود. با این حال مانند آفرودرهای حرفهای، در این خودرو خروجی برق 12 ولت تعبیه شده است.
اینکه شما جک S5 را فول آپشن حساب میکنید یا نه، امری است شخصی. ولی از نظر بازاری جماعت این خودرو تجهیزات درست و درمانی دارد. فقط کمی کار کردن با منوهای سیستم اطلاعات و سرگرمیاش سخت است که آن هم انشاا... در سال سوم مالکیت یاد میگیرید.
پیشرانه و مشخصات فنی جک S5
توربو برای جک S5 حکم دکمهای بود که برایش کت ساخته شد. درواقع کل این شاسیبلند مجموعهای از آهن و فولاد است که دور پیشرانه را فرا گرفته. انصافاً اگر این چینی توربو نداشت، هیچگاه به این موفقیت نمیرسید.
حرفهای زیادی درباره پیشرانه این خودرو گفته میشود. خیلیها میگویند قوای محرکه جک S5 همان میتسوبیشی است. در حالی که «تقریباً» اینطور نیست. این چینی درون سینه خود بلوکی با کد HFC4GA3.1D دارد. پیشرانهای که توسط خود جک و در کارخانه ژیانگهوای ساخته میشود. البته بیانصافی است اگر بگوییم صفر تا صد پیشرانه فوق کار خود جکیها بوده. چرا که در واقع یک مهندسی معکوس بینقص از پیشرانه 4G63 میتسوبیشی است. این از قضیه موتور. برسیم به توربو.
قدرت 174 اسببخار نباید خروجی خارقالعاده یک پیشرانه 2 لیتری پرخورانشده توسط مکندههای توربوشارژ باشد. اینقدر متعصب نباشید. حالا قرار نیست چون شما مالک جک S5 هستید پس بهترین خودروی دنیا زیر پایتان باشد. نصفی از جمعیت این کشور پراید داشته و دارند ولی این الزاماً به معنی خوب بودن آن نیست. دیگر حتماً میدانید که هوندا سیویک Type-R، فولکسواگن Golf R و آئودی TT سلاطین 2 لیتریهای توربو هستند. خودمان میدانیم عقلانی نیست که بخواهیم جک را با آئودی مقایسه کنیم ولی هدف این بود که بدانید 174 اسببخار آنقدر هم نیست که بخواهید در خیابان برای همه شاخ و شانه بکشید. ولی حالا یک چیز بگوییم بچسبید به سقف. ملزومات توربوشارژ استفاده شده در این خودرو با کد GT1749V توسط شرکت معروف Garrett طراحی شده؛ اما ایراد کار اینجاست که این توربوشارژر قبلاً روی پیشرانههای دیزلی نصب میشده.
صحبت درباره قوای محرکه جک S5 بدون مقایسه با جدیترین رقیبش یعنی هایما S7 اصلاً صفایی ندارد؛ یعنی وقتی میخواهیم از قدرت و شتاب و اینها حرف بزنیم، اصلاً جک و هایما را کنار هم نگذاریم، بیمعنی است. این روزها اگر کسی بخواهد هایما S7 بخرد مطمئن باشید که یک جایی از خودش میپرسد که نکند جک S5 بهتر باشد. در مقابل اگر کسی بخواهد S5 بخرد قطعاً نیمنگاهی به S7 هم خواهد داشت. از نظر تئوری بازده پیشرانه هایما از جک بهتر است. به عبارتی دیگر روی کاغذ بازده پیشرانه S7 معادل 94.4 اسببخار به ازای هر لیتر از حجم موتور است. در مقابل S5 به رقمی بهتر از 87 اسببخار بر لیتر دست پیدا نکرده است؛ اما چه کسی است که این را قبول کند؟ همین میشود که شتاب جک از هایما کندتر میشود. در عوض سرعت نهاییاش بیشتر است. با این حال مصرف سوخت جک S5 به طرز چشمگیری از هایما S7 پایینتر است. این را میشود گذاشت به حساب جعبهدنده مدرنتر. چراکه اگرچه جعبهدنده هر دو خودرو 6 سرعته اتوماتیک است ولی جک S5 از نمونه بهروزتر دوکلاچه بهره میبرد که دور موتور کمتری برای تعویض دندهها تلف میکند.
تجربه رانندگی با جک S5
آنچه بعد از یکی دو ساعت رانندگی با این خودرو تجربه میکنید، حس عجیبی است. عجیب از این جهت که این خودرو به طرز غیر قابل توصیفی خیلی خوب راه میرود؛ یعنی حداقل در بین چینیها چنین چیزی را سراغ نداشتهایم. حالا این مدل که اتوماتیک بود، هیچ. شتابگیری نسخه دستی را تا از نزدیک تجربه نکنید باورتان نمیشود.
جک S5 هندوانه در بسته است. یک سری میگویند در سربالایی کم میآورد و داغ میکند یک سری دیگر هم میگویند مثل فرفره میجهد و میرود. بارها گفتهایم که مبحث «سربالایی» چقدر برای خریداران خودرو در ایران مهم است. با این حال از نظر ما چیزی که اهمیت واقعی دارد، مکانیزم توربو و تاثیرات جانبیاش است. بله، حقیقتاً این خودرو در مسیر مستقیم حرفهایی برای گفتن دارد. از مدلهایی سبقت میگیرید که خودتان هم باور نمیکنید. بعضیها که خودروهای کرهای و ژاپنی دارند از اینکه میبینند در سرعتهای بالا نمیتوانند به گرد پای جک S5 هم برسند، کارشان به خودکشی هم میکشد. ولی جادوگری در مسیر مستقیم خیلی هم دوام ندارد. جعبهدنده این خودرو مطابق با خروجی سنگین پیشرانه طراحی نشده خیلی زود از نا میافتد. داغ میشود و دیگر گوش به فرمان نیست. جعبهدندههای دوکلاچه در سرعتهای بالا عملکرد خوبی دارند ولی در پیمایشهای شهری و به خصوص ترافیکها به شدت مستهلک میشوند.
کمتر پیش آمده بود خودرویی را تست کنیم که کروز کنترل نداشته باشد. حتی دنا هم این آپشن را دارد. این خودرو یک مشکل دیگر هم دارد که به چشم رانندههای سریعالسیر بیشتر میآید. اینکه فکر میکنید خودرو به کنارهها کشیده میشود یا تصور میکنید سُر میخورد، راستش را بخواهید نه خیال است نه توهم. واقعاً همینطور است. باز هم همهچیز به آن توربوشارژر جنجالی برمیگردد. چون مکانیزم پرخوران در این خودرو قدیمی است و سوپاپهای BlowOff به درستی وارد عمل نمیشوند، وقتی پای خود را از روی گاز برمیداریم برخلاف تمام توربوهای درست و حسابی، خودرو همچنان گاز میخورد. در صورتی که باید جریان ورود سوخت و چرخش توربین متوقف شود. همین میشود که در پیچها در حالی که گاز نمیدهید، در واقع دارید گاز میدهید. با این اوصاف اگر ESP خاموش باشد که اسکی آلپاین را در خیابان برگزار کردهاید.
یکی از مزایای جک S5 شتاب ثانویه آن است. وقتی با سرعت 80 کیلومتر هم میروید و ناگهان گاز را میفشارید، مکانیزم دوکلاچه به فریادتان میرسد و دنده بعدی را پیش از رسیدن دور موتور به خط قرمز، وارد مدار میکند.
اگر تا پیش از این خودروی توربوشارژ نداشتید، پس حتماً یک بار هم که شده با قوانین استفاده از توربو آشنا شوید. بازی با پدال گاز برای این خودروها سم است. سمی که شما را نمیکشد، اما خودرو را کام مرگ میفرستد.
احتمالاً با این واقعیت تلخ روبهرو شدهاید که این خودرو که خیلیها سنگ شاسیبلند بودنش را به سینه میزنند، تک دیفرانسیل (FWD جلو) است.
نوستراداموس زمانه نخواهیم بود اگر بگوییم در دنیای واقعی و شرایط متعارف، مصرف سوخت این خودرو اصلاً آن چیزی نیست که در کاتالوگ آمده. البته اینکه شما مجبور هستید بیشتر از خودروهای دیگر بنزین بزنید هم به مصرف استاندارد آن بستگی دارد و هم به کوچکی باک آن. شما توربو، وزن بالا و جعبهدنده اتوماتیک را که با هم ترکیب کنید، وجداناً نمیتوانید به عدد تک رقمی برسید.
راند نهایی با جک S5
آنچه درباره این خودرو از سوی مشتریان گفته میشود، کاملاً صفر و یکی است؛ یعنی یا صد در صد موافق یا صد در صد مخالف. یا مجذوب و دلبسته، یا منفور و دلبریده. یک سری میگویند جک S5 تویوتا راوفور را در قوطی میکند و برخی دیگر میگویند یک واشر نیسان جوک را به صدتا جک نمیدهند. این دست مقایسهها از ریشه غلط است. چه به لحاظ قیمتی و چه به لحاظ کارایی. البته که صنعت خودروسازی ژاپن و چین با هم قابل مقایسه نیستند ولی نباید از ژاپنیها هم غول ساخت. انگار مثلاً جکهای S5 خراب شده ردیف کنار خیابان افتادهاند ولی تویوتا پرادوها هیچوقت رنگ تعمیرگاه را نمیبینند. بعدش هم چرا ما همش میخواهیم خودروی ساخت چین را با کره و ژاپن مقایسه کنیم؟ چرا باید شاقول خوب یا بد بودن یک شاسیبلند چیزی مثل هیوندای سانتافه باشد؟
جک S5 خودرویی است که در قد و قواره خودش خوب میفروشد، البته قرار نیست چون فروشش خوب است و طرفدار دارد پس الزاماً بهتر از تمام شاسیبلندهای بازار باشد.
اینها یک طرف، بحث اصلی ماجرا هم یک طرف. اینکه خرید این محصول پیشنهاد میشود یا نه، مسئلهای است کاملاً شخصی. کرمانموتور بهعنوان یکی از بزرگترین خودروسازان خصوصی کشور این روزها درگیر بسیاری از چالشهای اقتصادی شده. اتفاقی که گریبان یک دو جین دیگر از شرکتهای دولتی را هم گرفته است. این را گفتیم که در بحث پیشفروش و خدمات پس از فروش آگاهانهتر اقدام کنید.
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای جک S5
چینیها کلاً دیگر آن خودروهای پررونق قبلی در بازار ایران نیستند. جک هم یکی از آنها. اگر میبینید این خودرو به تعداد قابل توجهی در خیابان موجود است، به خریدهای آنور سال برمیگردد که بازار رو به راه و قیمتها اینطور افسارگسیخته نشده بود. برگ برنده چینیها منهای قابلیتهای فنی و طراحی اغواگرانه و آپشنهای ریز و درشتشان، شرایط فروش قسطی و چکی و مرحلهای بود. ببخشید این روزها چه کسی جرات میکند 300 میلیون نقد برای این خودرو بپردازد؟
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما