دور دوره کراس‌اورهاست و اکثر مردم، حتی آن‌هایی که با خودروهای کوچک راحت‌تر هستند، سعی دارند محصولی از این سگمنت خریداری کنند تا یک وقت خدای نکرده از مد روز جا نمانند! تجربه نشان داده حتی چند میلی‌متر افزایش ارتفاع و چسباندن برچسب کراس روی محصولات هاچ‌بک هم می‌تواند در بهبود فروش تاثیرگذار باشد چه برسد به اینکه با یک کراس‌اور واقعی طرف حساب باشیم!
در این بین محصولاتی نظیر: رنو داستر دو دیفرانسیل، ام جی GS یا کیا اسپورتیج، با توجه به سیستم چهارچرخ متحرک می‌توانند نیم‌نگاهی ولو اندک به بیرون از جاده نیز داشته باشند، اما سایرین از جمله همین میهمان امروزمان اصلاً برای بیراهه‌نوردی ساخته نشده‌اند و صرفاً با تکیه بر مزیت‌هایی مثل اتاق جادار، ارتفاع مناسب برای عبور از دست‌اندازهای معمول، القاء حس قدرت و امنیت و از همه مهم‌تر مدگرایی محبوب دل مردم شده‌اند. فیدلیتی پرایم نیز یکی از همین محصولات محبوب است که علیرغم تازه‌وارد بودن به شدت مورد توجه علاقه‌مندان قرار گرفته. البته شکی نیست که روش معرفی و فروش زیرکانه گروه بهمن موتور در افزایش عطش بازار و معروفیت فرزندش تاثیر بسزایی داشته اما باید اعتراف کرد که خود فیدلیتی هم حرف‌ها و نکته‌های زیادی برای گفتن دارد که اگر «باما» همراه باشید، آنها را در این بخش از تست و بررسی خودرو برایتان بازگو خواهیم کرد.
معرفی فیدلیتی پرایم
همانطور که احتمالاً می‌دانید میهمان امروز ما همان جتور X70 چینی است، اما در کشور ما با نام مستعاری که گروه بهمن براش انتخاب کرده یعنی فیدلیتی شناخته می‌شود. خود جتور هم که شاخه نیمه‌لوکسی از کمپانی عظیم چری به حساب می‌آید و از این رو جای تعجب ندارد که این محصول نیز همانند امثال فونیکس تیگو 8 پرو، روی پلتفرم T1X توسعه یافته و حتی از موتور مشترک با برخی خودروهای چری استفاده می‌کند.
جتور X70 در سال 2018 به بازار چین معرفی شد و پس از یک وقفه بالاخره در سال 1400 شسمی در دو نسخه 5 و 7 نفره به خیابان‌های کشورمان راه یافت. فعلاً فقط تیپ پرایم فیدلیتی قابل خریداری است اما به زودی نسخه زیباتر، قوی‌تر، کامل‌تر و صد البته گران‌تر این محصول با پسوند پرستیژ (بررسی فیدلیتی پرستیژ) نیز عرضه خواهد شد.
در ابتدای کار شرکت بهمن موتور برنامه داخلی‌سازی حدود 20 درصد از این کراس‌اور خانوادگی را در دستور کار قرار داد اما برای تولید پیشرانه و بسیاری قطعات دیگر ماشین نیز برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای صورت گرفته. همین نکته نگرانی‌هایی از بابت افت کیفیت محصول نسبت به نمونه‌های وارداتی را ایجاد نمود؛ هرچند باید در نظر داشت که گروه بهمن سابقه بسیار خوبی در ساخت ماشین‌های با کیفیت دارد و نکته مهم‌تر اینکه در صورت داخلی‌سازی می‌توان نسبت به فراوانی و کاهش قیمت قطعات یدکی در آینده امیدوار بود.
بررسی طراحی ظاهری فیدلیتی پرایم
فرقی نمی‌کند ماشینی که می‌سازید تا چه اندازه خوب و کارآمد باشد؛ بدون یک ظاهر مناسب، موفقیتی در کار نخواهد بود. اگر با من مخالفید کافیست نگاهی به سرنوشت محصولات قدیمی‌تر سانگ‌یانگ (که اتفاقاً خودروهای خیلی خوبی هم بودند) بیاندازید؛ خوشبختانه جتور به این مهم آگاه بوده و نماینده‌ای خوش‌تیپ و خوش‌قیافه را راوانه بازار کرده است.
در بخش دماغه جلوپنجره‌ای بزرگ و زیبا با طرح کهکشانی بیش از هرچیز جلب توجه می‌کند. به خصوص که فریم آن به نوعی چراغ‌ها را هم زیر پر و بال خودش گرفته و یک هارمونی مناسب ایجاد نموده است. نکته مهم بعدی خطوط برجسته کاپوت است، که ترکیب آن با گلگیرهای برآمده و پروژکتورهای فانتزی سپر، تلفیقی از قدرت و ظرافت را به نمایش گذاشته. در نیم‌رخ هم اوضاع خوب است و فریم زیبای شیشه عقب، خط شانه برجسته در بالا و خطوط شکسته پایین درها حالتی جسور و پویا را پدید آورده‌اند، که شاید به جذابیت دیگنیتی نرسد اما قطعاً نمره قبولی را بدست خواهد آورد.
تازه اگر از طراحان مد بپرسید در خصوص اهمیت کفش‌ها به شما هشدار خواهند داد و رینگ‌های 20 اینچی فیدلیتی هم که کلیپرهای قرمز درونشان حسابی خودنمایی می‌کنند، همچون کفش‌هایی زیبا تیپ ظاهری فیدلیتی پرایم را ارتقاء بخشیده است.
تنها مشکل در بخش انتهایی دیده می‌شود؛ البته اگر بخواهیم با دید ارفاق به فیدلیتی بنگریم می‌توانیم به همین چراغ‌های کشیده، بالچه عقبی و سراگزوزهای فیک دلخوش کنیم، اما در یک نگاه موشکافانه‌تر باید از فضای خالی که میان چراغ‌ها با سپر ایجاد شده گلایه نمود. طراحان جتور سعی داشته‌اند با استفاده از برآمدگی پایین صندوق، این ایراد را پوشش دهند اما چندان موفق نبوده‌اند و در نهایت بخش انتهایی خودرو ساده‌تر از سایر زوایا از کار درآمده است.
بررسی کابین فیدلیتی پرایم
کمپانی جتور برای دیزاین داخلی فیدلیتی پرایم یک سبک مینیمالیستی را در نظر گرفته که مطابق با متدهای طراحی روز است و در مجموع حس خوبی به سرنشینان منتقل می‌کند. نکته مهم‌تر اینکه برای رسیدن به عنصر زیبایی ارگونومی را فدا نکرده‌اند و خوشبختانه کلیدهای خوش‌دست فیزیکی همچنان سر جای خودشان باقی هستند و برخلاف بسیاری از خودروهای امروزی نیاز نیست برای پیدا کردن تمامی تنظیمات، اسیر پنل‌های لمسی گیج‌کننده شویم.
در این بین نشانگرهای دیجیتال پشت‌آمپر، مانیتور ایستاده مرکزی و سیستم نورپردازی داخلی حس مدرنیته را به حد کفایت در فضا جاری ساخته‌اند و می‌توانیم به صورت همزمان از جذابیت‌های بصری و رفاه و آسایش کافی بهره‌مند شویم. از لحاظ فضاسازی هم اوضاع بر وفق مراد است و تمامی 5 سرنشین فیدلیتی از جای پا و سر کافی برخوردار هستند؛ البته باید در نظر داشت که ردیف سوم نسخه‌های 7 نفره صرفاً برای کودکان تعریف شده و از این رو به هیچ عنوان نباید بزرگ‌ترهای فامیل را به این قسمت دعوت کنید!
محفظه صندوق نیز جای خوبی دارد و در صورت خواباندن صندلیهای عقب می‌شود فیدلیتی را به یک ون باری تبدیل نمود. استفاده از زاپاس کوچک به اصطلاح فرغونی هم هرچند قدری خسیس‌بازی به نظر می‌رسد، اما به بهود فضا در این بخش یاری رسانده و اجازه داده چند باکس جالب و کارآمد در کف صندوق تعبیه شوند.
کیفیت متریال مورد استفاده حداقل در ظاهر که خوب است و اکثر قسمت‌های کابین خوش‌ساخت به نظر می‌رسند. مثلاً برای بخش فوقانی داشبورد پلاستیک نرم بکار فته و رودری‌ها، روکش‌های چرم صندلی‌ها، قطعات کرومی، فرمان، کلیدها و نمایشگرهای دیجیتال کیفیت به نسبت خوبی دارند.
البته سوال اصلی اینجاست که آیا فیدلیتی پرایم در طولانی مدت هم شرایط امروزش را حفظ خواهند نمود یا اینکه تمامی این جذابیت‌ها میهمان یکی دو سال اول هستند؟! برای یافتن پاسخ باید به نماینده جتور مقداری زمان بدهیم، اما با توجه به پیشرفت چینی‌ها در سالیان اخیر نسبت به این قضیه تا حدودی خوشبین‌تر شده‌ایم.
بررسی امکانات فیدلیتی پرایم
شاید در ابتدای کار با دیدن برخی از کمبودهای فیدلیتی پرایم مقداری توی ذوقتان بخورد؛ مثلاً از خودرویی در این سطح انتظار می‌رود که تهویه مطبوع تمام اتوماتیک دوکاناله و ایربگ‌های پرده‌ای داشته باشد که متاسفانه فیدلیتی پرایم از آنها بهره‌ای نبرده؛ با این حال اگر نگاهی دقیق به لیست تجهیزات پرشمار آن بیاندازید این کاستی‌ها دیگر به چشمتان نخواهند آمد.
مثلاً در بخش امکانات رفاهی گزینه‌های نظیر: صندلیهای برقی جلو مجهز به گرمکن، سقف پانورامیک با سانروف برقی، نورپردازی داخلی، صفحه نمایشگر 10.25 اینچی مرکزی مجهز به سامانه Mirror Link، نمایش 360 درجه محیط پیرامونی به همراه دوربین ثبت وقایع رانندگی، نشانگر پشت‌آمپر TFT دیجیتالی 12.3 اینچی، فرمان D شکل چرمی مجهز به کلیدهای کنترلی، سیستم صوتی دارای 8 عدد بلندگو، سه عدد خروجی USB (یکی جلو و دوتا عقب)، شارژر وایرلس، خروجی برق 12 ولت جداگانه برای صندوق، سیستم ورود و استارت بدون کلید، سنسور باران یا همان برف‌پاک‌کن هوشمند، آینه ضد انعکاس نور داخلی (الکتروکرومیک)، آینه‌های تاشو برقی، چراغ‌های اتوماتیک با قابلیت تنظیم ارتفاع برقی و مشایعت تا در منزل، در صندوق برقی دارای حسگر پا و تشخیص مانع، سنسورهای پارک جلو و عقب، امکان انتخاب حالت‌های رانندگی اقتصادی و اسپرت، کروزکنترل، ترمز پارک برقی بهمراه اتوهلد و کنترل حرکت در سربالایی HAC روئیت می‌شوند.
در بحث ایمنی هم مواری مثل: سیستم‌های کمکی ترمز شامل (ABS ,EBA ,EBD ,BA)، کنترل کشش (TCS) و پایداری الکترونیکی (ESC)، سیستم هشدار حرکت بین خطوط (LDW)، رادار تشخیص نقاط کور (BSD)، سامانه پایش فشار باد تایرها (TPMS)، ایربگ‌های جلو و جانبی از جان شما و اعضاء خانواده‌تان محافظت خواهند نمود.
بررسی مشخصات فنی فیدلیتی پرایم
در این بخش هم خبرهای خوب برایتان داریم و هم بد؛ اجازه دهید با قسمت خوش ماجرا شروع کنیم؛ اول از همه اینکه فیدلیتی پرایم از برخی قطعات مشترک با دیگر محصولات چری بهره می‌برد که این نکته به فراوانی بیشتر قطعات یدکی در قیاس با برخی رقبا منتهی خواهد شد. پیشرانه 4 سیلندر 1.5 لیتری هم 155 اسب‌بخار قدرت (در دور موتور 5500) و 230 نیوتن‌متر گشتاور (از دور موتور 1750 الی 4000) تولید می‌کند که برای خودرویی تک دیفرانسیل 1575 کیلوگرمی کافی به نظر می‌رسد. در واقع اگر خیال مسابقه دادن نداشته باشید (که با یک کراس‌اور خانوادگی نباید هم داشته باشید!) فیدلیتی به راحتی نیازهایتان را پاسخگو خواهد بود و با شتاب قابل‌قبول و کشش کافی در سربالایی‌ها اجازه نمی‌دهد با کمبود خاصی مواجه شوید.
خوشبختانه گیربکس هم از نوع خسته‌کننده و اقتصادی CVT نیست و حس لذت رانندگی به مراتب بیشتری به راننده منتقل می‌کند. در این بین نباید از تعلیق مک‌فرسون جلو و سیستم مستقل چندمیله‌ای (Multi-link) عقب غافل شد چراکه نوید سواری و هندلینگ قابل‌قبولی (به نسبت یک خودرو کراس‌اور) را به ما می‌دهند. ضمناً اینجا فرمان برقی و ترمزهای 4 چرخ دیسکی مجهز به انواع و اقسام سیستم‌های کمکی ترمز و پایداری نیز داریم که در رانندگی به کارمان خواهند آمد.
ای کاش می‌توانستم همین‌جا صحبت را خاتمه دهم تا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود ولی متاسفانه مشکلات فیدلیتی پرایم هم کم نیستند. اول از همه اینکه پیشرانه 1.5 لیتری توربو به بنزین‌های نه چندان باکیفیت داخلی حساس است و در قیاس با رقبای دست‌دوم تنفس‌طبیعی کرهای، دقت بیشتری در امر نگهداری طلب می‌کند. گیربکس 6 سرعته دوکلاچه خشک فیدلیتی هم در ترافیک شهرهایی همچون تهران (به خصوص که کوهپایه‌ای و پرشیب هم هست) خیلی زود داغ می‌کند و اگر رفتار مناسبی با آن نداشته باشید و در توقف‌های کوتاه خلاصش نکنید آزارتان خواهد داد. تازه در آغاز حرکت ممکن است با گاز خوردن بی‌مورد و تاخیر در استارت اولیه روبرو شوید و هر از گاه تقه‌هایی از جانب سیستم انتقال احساس کنید که این موارد برای خودرویی در این سطح قابل قبول نیست.
در خصوص مصرف سوخت هم باید گفت با توجه به سایز پیشرانه انتظار مواجهه با یک خودروی کاملاً کم‌مصرف را داشتیم اما وزن نسبتاً سنگین فیدلیتی پرایم باعث شده است، برای شتاب‌گیری و یا مقابله با سربالایی‌های شدید مجبور شویم دور موتور را مقداری بالا نگاه داریم که همین نکته مصرف سوخت کلی را به خودروهایی با موتور بزرگ‌تر (که با دور پایین‌تر حرکت می‌کنند) نزدیک نموده و عدد رسمی کمپانی یعنی 8.1 لیتر در هر صد کیلومتر (برای رانندگی ترکیبی) گاه تا حوالی 10 لیتر بالا می‌رود.
تجربه رانندگی با فیدلیتی پرایم
در بخش مشخصات فنی، کم و بیش با خصلت‌های فیدلیتی پرایم آشنا شدیم اما تست عملی چیز دیگری است و اینجا متوجه می‌شویم در واقعیت با چه جور خودرویی سر و کار داریم. در ابتدای کار که همه چیز روبه‌راه به نظر می‌رسد؛ هم موقعیت قرارگیری راننده خوب است و هم ادوات در دسترس هستند. دید پیرامونی نیز کافیست و آینه‌های بزرگ فیدلیتی پرایم پوشش مطلوبی از فضای اطراف در اختیار قرار داده‌اند. تازه با توجه به دوربین‌های پیرامونی می‌توان از تصاویر کناری یا 360 درجه بهره‌مند شد که در هنگام پارک یا تغییر لاین کمک بسیار خوبی به حساب می‌آیند. راستی نشانگر هشدار نقطه کور روی ستون‌های جلو کار شده تا حتی اگر از آینه‌ها غافل شدید همچنان هشدار لازم در دایره دیدتان قرار داشته باشد.
رانندگی را آغاز می‌کنیم؛ شروع حرکت با اندکی تاخیر همراه است و وقفه اولیه گیربکس در کنار لگ توربو دست به دست هم داده‌اند تا در آغاز با یک تاخیر اعصاب خوردکن مواجه شویم؛ البته پس از این درنگ کوتاه اوضاع به یکباره تغییر می‌کند و شتاب‌گیری فیدلیتی پرایم به شکل محسوسی بهتر می‌شود. عدد رسمی که برای شتاب صفر تا صد نماینده گروه بهمن اعلام شده 11.9 ثانیه است و خوشبختانه فیدلیتی در ارتفاع تهران (البته با بنزین سوپر) می‌تواند همین حدود رکورد را ثبت نماید که برای یک کراس‌اور خانوادگی کافی است. در سرعت‌های معمول صدای چندانی هم از جانب موتور به گوش نمی‌رسد و روی صندلیهای نسبتاً راحت فیدلیتی با این فرمان نرم و آپشن‌های مناسب از رانندگی لذت می‌بریم.
تنها نگرانی ما از بابت گیربکس دوکلاچه خشک است که در ترافیک خیلی زود داغ می‌کند. البته راهکارهایی برای جلوگیری از بروز مشکل در گیربکس پیشنهاد شده؛ مثلاً اینکه در ترافیک مدام اهرم دنده را روی حالت N قرار دهیم یا از سیستم اتوهلد استفاده کنیم، اما باز هم شرایط راضی‌کننده نیست؛ اصلاً چرا باید برای یک خودرو معمولی و خانوادگی این همه احتیاط کرد؟! اینکه فِراری نیست که بخواهیم برای بردنش داخل ترافیک عذاب وجدان بگیریم! بگذریم؛ در دورهای بالا همچنان شاهد سکوت قابل‌قبولی از جانب پیشرانه هستیم و به غیر از سوت توربو، سر و صدای زیادی از داخل کاپوت به گوش نمی‌رسد؛ ولی در عوض با افزایش سرعت، میزان ورود صدای باد و تایرها بیش از حد انتظار است.
ترمزها واکنش‌های مناسبی دارند و به خوبی از پس جمع و جور کردن فیدلیتی پرایم بر می‌آیند. همچنین شعاع گردش فرمان به نسبت ابعاد ماشین عالی است و همین امر کنترل این خودرو 4.73 متری را تا حدودی ساده ساخته.
با توجه به مرکز ثقل نسبتاً بالا، ساختار دیفرانسیل‌جلو و وزن خودرو انتظار هندلینگ متوسطی را داشتم اما باید اعتراف کنم که فیدلیتی پرایم به لطف سیستم تعلیق مناسب و کنترلرهای هوشمند الکترونیکی، پایداری خوبی از خود نشان داد و به راحتی از پس پیچ‌ها برآمد. حالا نه اینکه در سطح سدان‌های هم‌قیمت (مثلاً مزدا 3) باشد، اما در قیاس با بسیاری از هم قد و قواره‌هایش حرکات عرضی و گهواره‌ای کمتری داشت؛ البته برای رسیدن به این پایداری بخشی از راحتی فدا شده و هر از گاه کوبش‌هایی به داخل کابین منتقل می‌شود. شاید مقصر اصلی رینگ‌های بزرگ و تایرهای نسبتاً فاق‌کوتاه فیدلیتی پرایم باشند که ظاهر و هندلینگ را ارتقاء بخشیده‌اند اما در طرف مقابل مقداری از راحتی ماشین کاسته‌اند.
راند نهایی با فیدلیتی پرایم
اگر فیدلیتی پرایم با قیمت نمایندگی گروه بهمن (یعنی حدود 850 میلیون تومان در زمان نگارش این متن) به دست شما می‌رسید قطعاً انتخابش را تائید می‌کردم و می‌گفتم یکی از بهترین کراس‌اورهای میان‌رده بازار را خریداری کرده‌اید؛ چون هم جادار است، هم طراحی خوبی دارد و هم اینکه از نظر شتاب و کشش و هندلینگ نیازهای معمول یک خانواده را به طور کامل برطرف خواهد ساخت. تازه در این بین سرنشینان را از آپشن‌های قابل‌قبولی هم بهره‌مند می‌سازد که جای گله و شکایت چندانی باقی نخواهد گذاشت.
اما با افزایش قیمت شدید این محصول (نزدیک به 1.5 برابر نرخ نمایندگی) در بازار آزاد اوضاع مقداری تغییر کرده و حالا با این برچسب قیمتی نکات منفی فیدلیتی پرایم بیشتر از قبل به چشمم می‌آیند. مثلاً همین ساختار تک‌دیفرانسیل، دردسرهای نگهداری از گیربکس دوکلاچه خشک و سواری تاحدودی خشک باعث می‌شوند که نیم نگاهی هم به رقبای حاضر، حتی در نسخه‌های دست‌دوم کرهای داشته باشیم. به خصوص که عرضه فیدلیتی پرستیژ در آینده نزدیک می‌تواند بازار دست‌دوم مدل پرایم را تحت تاثیر قرار دهد و به افت قیمت بیشتر این محصول در بازار آزاد منجر شود.
عکاس: عرفان اسلام‌پناه
نویسنده : امین امیری‌فر
منبع : باما
