اینکه شما خودتان عاشق چیزی بشوید فرق میکند با اینکه چیزی شما را عاشق خودش کند. چطور بگوییم؟ اینکه شما عاشق یک خودرو باشید یک چیز است، اینکه یک خودرو شما را عاشق خودش کند، یک چیز دیگر. ما همگی چون عاشق خودرو هستیم، بامو را دوست داریم ولی خیلی از ما اساساً با همین مدل، عاشق دنیای هیجانانگیز خودروها شدهایم. بامو سری 3 نسخه E46. مدلی که ای کاش تا ابد تولید میشد.
فیلم هشدار برای کبرا 11 را دیدیم و یک دل نه، صد دل شیفتهاش شدیم. جادوگری که بیست و چهار پنج سال است بیننده و مالک و موافق و مخالف را وادار به احترام میکند. احترام. این شایستهترین صفت برای یک خودروی شریف است. سری 3 پرفروشترین مدل سبد بامو است و E46 پرفروشترین عضو سری 3. این داستان امروز ماست. چطور قهرمان شویم؟ چطور قهرمان بمانیم؟
بامو E46 از کجا آمد؟
پیدا کردن جانشین E36 خودش ماجرایی بود. مدلی که در تمام مدتی که به فروش میرفت (از 1990 تا 2000) هر سال در لیست 10 خودروی برتر مجله کار اند درایور قرار گرفته بود. این مدل اولین سری 3 بود که بهصورت هاچبک هم ساخته شد. اولین سری 3 که با جعبهدنده 6 سرعته دستی ساخته شد. اولین بامو که با صندلی محافظ کودکان ساخته شد. اولین خودروی دیزلی که سال 1998 در مسابقات 24 ساعته نوربورگرینگ پیروز شد. به همین دلیل بود که جانشینی E36 موضوع سادهای نبود.
البته ما هم داریم برای خودمان پیاز داغ قضیه را بیشتر میکنیم. تردیدی نیست که بامو خیلی قبلتر از توقف تولید سومین عضو خانواده سری 3، به این چالشها فکر کرده بود. خیلی قبلتر، یعنی 3 سال بعد از تولید E36 و 4 سال قبل از تولید E46.
سال 1993 پروسه طراحی اولیه نسل چهارم شروع شد. واحد R&D کار خود را برای توسعه سبد متنوعی از تولیدات در سگمنت D شروع کرد. این برای اولینبار بود که بامو فرایند طراحی و مهندسی محصول جدید خود را علاوه بر ظرفیتهای سطح بالای خودش، بهطور موازی با شرکتها بیرونی هم انجام میداد. بخشی از توسعه مهندسی توسط دکتر ولفگانگ ریتزل انجام شد که در کارنامهاش همکاری با ولوو، فورد و لندروور را داشت و بخشی از کار طراحی نیز به واحد آمریکایی شرکت یعنی DesignWorks سپرده شد.
گویا پروژه، پروژه واقعاً عظیمی بود. نسخههای اولیه در سال 1995 یعنی دو سال بعد از آغاز به کار نسل جدید سری 3، روی میز مدیران قرار گرفت. شرکت از نتایج شگفتزده بود ولی قصد داشت محصول بعدی آیرودینامیکتر و البته از نظر بصری جسورتر باشد؛ بنابراین یک سال دیگر روی بدنه آن کار کردند. اوایل سال 1997 بامو پتنت (گواهی ثبت اختراع) را ارائه کرد. نهایتاً اواخر همان سال این مسیر پیچیده و سنگین به پایان رسید و E46 بهعنوان چهارمین نسل از سری 3 روی خط تولید رفت؛ اما اولین مدلهای این نسل اواسط سال 1998 تحویل مشتریان شد. گفته میشود دلیل 31 ماه تأخیر تا نهایی شدن طراحی خودروی جدید، وسواس شدید هیئتمدیره بامو بود. وسواسی که دیدیم چطور دنیا تکان داد.
بررسی طراحی بامو E46
کریس بنگل. همین نام برای اینکه دوستداران بامو کفایت میکند. سرطراح اسطورهای باواریاییها که یک دوجین شاهکار از خودش به یادگار گذاشته است. کدام را نام ببریم؟ سری 5 (نسخه E60) یا سری 6 (نسخه E63)؟ از سری 7 (نسخه E65) بگوییم یا X5 (نسخه E53)؟ کانسپت ماورایی GINA را چطور هضم کنیم؟
اگر بگوییم تمام موفقیت E46 مدیون طراحی تحسینبرانگیزش است، اغراق کردهایم؛ اما بدون شک بخش قابلتوجهی از فروش خیرهکننده این خودرو متأثر از زبان گرافیکی خارقالعاده آن بوده است. بامو E46 در زمانی متولد شد که دنیا در آستانه ورود به قرن جدید بود. شرکت باید چیزی میساخت که نه فقط پایبند به سنت طراحی نسخههای قبلی باشد، بلکه در دنیای مدرن هم حرفی برای گفتن داشته باشد. فلسفهای که در بخش قبلی گفتیم، چقدر تمرکز مهندسان را به خودش معطوف کرده بود. آنچه میبینیم، در اوج کمال این ایده است.
سازهای مکعب مستطیلی که چهرهاش خشونتی حسابشده دارد. اگرچه شرکت این سطح از اخم را در نسل بعدی (نسخه E90) کمی چرب و چیل کرد ولی E46 واقعاً مجلل و باشکوه است. حس و حالی که در سدانهای آمریکایی دهه 70 تجربه میکردیم. شاید همین سادگیاش باشد که رگ خواب همه مشتریان را دست گرفته.
خطوط و زوایا، استوار و قدرتمند روی بدنه حرکت میکنند و با متانت به پایان میرسند. ببینید چطور گلگیرها با یک برجستگی ملایم، دلبری میکنند. مگر میشود اینقدر ساده و اینقدر تاثیرگذار؟
به صورت کلی که به بدنه نگاه میکنیم، چهره یک سدان خانوادگی به چشم میآید؛ اما همان ریزهکاریهای دیوانهکنندهاش هست که بیننده را عاشق میکند. مثلاً چراغهای عقب. آخ که چراغهای عقب. چقدر درست و چقدر عالی. انگار از ازل این سبک چندتکهای برای همین خودرو و همین نسل تقدیر شده بود.
اگر نقدی، اعتراضی چیزی به کابین E46 دارید، فقط یک نکته را فراموش نکنید. شما در حال مشاهده طراحی یک خودروی 24 ساله هستید. با این حال اتمسفر طراحی داخلی کاملاً منطبق با فضای بیرونی است. همان سادگی و همان اعجاز. البته این را هم قبول داریم که بامو طی چند سال اخیر کمی سر ذوق آمده و طراحی داخلی تولیداتش را به شکل انقلابی، متحول کرده.
بررسی تجهیزات و آپشنهای بامو E46
لیست کردن آپشنهای یک خودروی بیست و چهار پنج ساله واقعاً به درد مخاطب امروزی نمیخورد. مثلاً قفل مرکزی و سنسور عقب، دکمه روی فرمان و آینه برقی شاید آن روزها پدیده خاصی به حساب میآمد ولی الان راستش ارزش گفتن هم ندارد.
با این حال E46 یک چیزهایی دارد که هنوز هم گفتنش خالی از لطف نیست. مثلاً درون داشبورد نسخههای استاندارد این خودرو یک چراغقوه قابلشارژ وجود داشته. پیشرانه بعد از حدود 15 دقیقه فعالیت درجا (Idle) به نوعی حالت خواب میرود. زیر آینه وسط یک دکمه قرمز وجود دارد که دربارهاش افسانههای عجیبی ساختهاند. برخی میگویند این دکمه به ماهواره متصل بوده و یا در صورت روشن شدن امکان ردیابی توسط پلیس از بین میرود. متاسفانه یا خوشبختانه این دکمه قرمز، فقط یک چراغ آلارم است که در صورت باز ماندن درب یا کاپوت تا چند ثانیه با خاموش روشن شدن، به راننده هشدار میدهد.
وقتی برف پاککن با سرعت بالا در حال کار کردن باشد، در صورت توقف، سرعت آنها کاهش پیدا میکند. کیسه هوای شاگرد هم ویژگی خاصی دارد. اگر کسی کنار راننده نباشد، در زمان تصادف ایربگ این قسمت برای جلوگیری از هزینه بیمورد باز نمیشود.
بررسی مشخصات فنی بامو E46
آن روزها که سیستم کدینگ و نامگذاری محصولات بامو مثل حالا پیچیده و عجیب نبود، 325 خیلی ساده میشد، سری 3 با پیشرانه 2.5 لیتری. قلب این خودرو در دوره خودش یک شگفتی بود. بلوک شش سیلندر خطی که به راحتی میتوانست 184 اسببخار قدرت و 237 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. باید اعتراف کنیم که کل پیشرانههای خانواده E46 شگفتانگیز بودند. مدل پایه 316i با حجم 1.6 لیتر میتوانست 115 اسببخار نیرو فراهم کند. البته آقای پادشاه یعنی M3 CSL با آن پیشرانه طوفانی 3.2 لیتری 355 اسببخاری.
کجا بودیم؟ بله 184 اسببخار قدرت. غیر از هنرنمایی بوش، این وسط زیمنس هم بهویژه در بخش طراحی ساختار دو میلسوپاپ نقشآفرینی درخشانی داشته است. بامو E46 مدل 325i دارای جعبهدنده 5 سرعته اتوماتیک استپترونیک است که میتواند شاسی 1495 کیلوگرمیاش را طی 8.4 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر برساعت برساند. میدانیم. انتظار داشتید شتاب این خودرو حول و حوش 5 ثانیه باشد. در راستای رفع تکدر خاطرتان، به اطلاع میرساند مرسدسبنز همکلاس و همدوره E46 یعنی C230 (نسخه W203) با همین پیشرانه 2.5 لیتری شش سیلندر که تازه 17 اسببخار هم قویتر بود، شتاب صفر تا صد 8.9 ثانیهای داشت.
کجا بودیم؟ بله 184 اسببخار قدرت. بامو امروز ما اگرچه شاید خیلی دیگر مهم نباشد ولی مصرف میانگین سوختش 10.2 لیتر در هر 100 کیلومتر است. صنعت جهانی خودروسازی در اوایل قرن 21 هنوز آنقدرها بحث مصرف سوخت را جدی نگرفته بود.
از نظر دستاوردهای فناورانه هم E46 یک گام بلند رو به جلو برای بامو به حساب میآمد. پوسته شاسی این خودرو معادل 70 درصد مستحکمتر از نسل قبلی است. همچنین بهمنظور کاهش جرم، قطعات سیستم تعلیق از آلومینیوم استفاده شده است؛ اما با این حال درمجموع این خودرو در مقایسه با نسخه پیشین 55 کیلوگرم سنگینتر شده، که احتمالاً دلیلش بلوک جدید پیشرانه و جعبهدنده است.
برای تجربه بهترین هندلینگ، در این خودروی RWD وزن به طور دقیق 50-50 بین دو محور عقب و جلو توزیع شده است. بامو E46 نسبت به تمام اعضای قبلی خانواده سری 3 از قطعات الکترونیکی یکپارچهتری بهره برده است. این برای اولینبار بوده که شرکت از فناوری CAN bus (مخفف درگاه Controller Area Network به معنی قابلیت برقراری ارتباط بین میکروکنترلرها و دستگاهها بدون نیاز به کامپیوتر میزبان) ساخت شرکت بوش استفاده میکند. در این ساختار اطلاعات قوای محرکه (پیشرانه، جعبهدنده و کنترل پایداری) با استفاده از کن باس به جای مخابره سنتی آنالوگ، بهصورت دیجیتالی ارسال میشود.
راند نهایی با بامو E46
اول مطلب، درباره عشق و عاشقی صحبت کردیم. موضوع مهمی که مدتهاست در بازار خودرو کشور، فراموش شده. سالهاست خودرویی را نمیبینیم که «حداقل کمی» محبوب باشد. چه برسد به ماندگاری 25 ساله. اینکه هنوز E46 بین مشتریان دارای احترام و مقبولیت است، چند دلیل دارد. خُب مهمترینش خود این بامو است که دیدید از همه لحاظ محصول منحصربهفردی بود. بامو E46 همینطوری در یک بازار سالم و پررقابت، هیجان ایجاد میکند. چه برسد به بازار پرحاشیه و غیرقابل پیشبینی ما.
نکته فوقالعاده ماجرا اینجاست که خریداران این خودرو حاضر شدهاند به جای خرید مثلاً یک کراساور چینی با انبوهی از آپشنها و تجهیزات مشتریپسند، سراغ یک آلمانی تقریباً بدون آپشن با عمر، هزینه نگهداری و استهلاک بالا بروند. این چیزی فراتر از عشق است. این مغناطیس جنونآمیز E46 است فقط.
عکاس: محمدرضا اناری
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما