بدون تردید، تنها معادل کلمه لوکس و کلاس اجتماعی در صنعت خودروسازی آمریکای شمالی و بسیاری دیگر از نقاط جهان، تنها برند نامآشنا و مشهور کادیلاک است. اما در عصر کلاسیک و به خصوص وینتج، برند کادیلاک در عین برتری و پیشگام بودن، هرگز در این مسیر تنها و یکه تاز نبوده است.
برندهای دیگر از جمله کانتیننتال، دوزنبرگ، لینکن (در فارسی لینکلن)، کورد، پَکارد و پیِرس اَرو نیز در صنف لوکسسازان صنعت خودروسازی دوران وینتج و کلاسیک آمریکا نقشی اساسی بازی میکردند که برخی از آنها از زیرمجموعه لوکسگرای برندهای بزرگتر بودند. به عنوان مثال برند کادیلاک زیرمجموعه جنرال موتورز و کانتیننتال زیرمجموعه فورد، هر دو در زمینه تولید انحصاری محصولات لوکس فعالیت داشتند. در این بین کرایسلر نیز مستثنی نبود و برند انحصاری ایمپریال (Imperial) را برای رقابت مستقیم با کادیلاک و کانتیننتال در سبد محصولات خود قرار داد.
آنچه در ادامه میخوانید آشنایی با یکی از منحصر به فردترین، نادرترین و لوکسترین محصولات ساخت کرایسلر در سال 1962 است که با نام ایمپریال کراون (Imperial Crown) کانورتیبل (سقف تاهشو) شناخته میشود. این محصول در زمان ورود به خاک ایران نه تنها در تعداد انگشتشمار وجود داشته است بلکه نمونه 1962، آن هم از مدل کانورتیبل در این سطح از سلامت ظاهری و فنی، بدون تردید یکی از استثناییترین خودروهای کلاسیک منطقه خاورمیانه به حساب میآید.
آغاز ایمپریال
کلمه ایمپریال در لغت به معنای مستقیم امپراتوری است. اما معانی دیگری چون شاهانه، همایونی، شاهنشاهی، مجلل و باعظمت را با خود به همراه دارد که از این رو یک کلمه مناسب در توصیف یک محصول رده بالا و لوکس است.
اما کلمه ایمپریال همانند بسیاری دیگر از نامهای به کار رفته در صنعت خودروسازی آمریکا، از ابتدا یک محصول مستقل نبود. این نام اولین بار در میانه دهه 1920 برای مورد خطاب قرار دادن لوکسترین محصولات وقت برند کرایسلر و به عنوان یک صفت مضاعف به کار گرفته شد. اما در سال 1955 و با اوجگیری ناگهانی و قدرتمند خودروسازی لوکس در آمریکا، این نام با تغییر از صفت به برند، به یک نام تجاری انحصاری از زیرمجموعه کرایسلر برای تولید لوکسترین محصولات این خودروساز بدل شد و تا سال 1983 میلادی به عنوان یک برند لوکسساز مستقل در سایه برند مادر (کرایسلر) ایفای نقش کرد تا نماینده لوکسترین، خاصترین و گران قیمتترین تولیدات کرایسلر باشد.
ایمپریال کراون به قلم اِکزنر
اگر نام کادیلاک و محصولات مطرح این برند خوشنام و پرآوازه را با نام پدر طراحی مدرن در صنعت خودروسازی جهان، یعنی هارلی اِرل (Harley Earl) در پیوند کامل میبینیم، پس باید نام ایمپریال را نیز در پیوند جداناشدنی با ویرجیل اکزنر (Virgil Exner) ببینیم. اکزنر یکی از طراحان مطرح و برجسته صنعت خودروسازی آمریکاست، که سابقه کار در خودروسازیهای مختلف آمریکای شمالی را در کارنامه خود دارد اما بیشترین حجم همکاری او با شرکت کرایسلر و زیرمجموعههای آن بود که ایمپریال نیز در میان آنهاست.
دو نسل ابتدایی ایمپریال (1955-1956 و 1957-1966) به قلم اکزنر و الوود اِنگل (Elwood Engle/مدیر ارشد بخش طراحی کرایسلر) خلق شد. نسل اول به شکل قابل توجهی با المانهای ابتدایی طراحی کرایسلر در دهه 1950 هماهنگ بود و طراحی ظاهری خود را از اولین نسل سری 300 الهام گرفت. نسل دوم در بازه تولید طولانیتر و با تنوع قابل توجه طراحی خارجی و بهروزرسانیهای سالانه و با هدفگیری مستقیم بازار برندهای کادیلاک و لینکن طراحی و تولید شد.
نمونه مورد بررسی این مقاله ایمپریال کراون (Imperial Crown) مدل 1962 است که با وجود داشتن المانهای طراحی مشابه به دو مدل 1961 و 1963، با هر دو مدل در تمایز است. طراحی بخش جلو خودرو از جلوپنجره دوتکه افقی شیبدار با تزئینات فلزی کرومی بزرگ و چهار چراغ شناور در عمق جلوپنجره بهره میگیرد، که مشابه آن در هیچ خودروی دیگری در دهههای پس از 1960 میلادی تکرار نشد. دو گوشه شیبدار جلوپنجره، نقش ابروهای صورت این خودرو را بازی کرده که در دو گوشه نمای جلو خودرو با اتصال به خط شخصیت جانبی (Character Line) مزین به تریم کرومی، تا انتهای خودرو ادامه مییابد.
نمای جانبی در عین سادگی با داشتن برجستگیها و فرورفتگیهای متصل به گلگیرهای جلو و گلگیرهای عقب با طراحی نیمقوس کوتاه، لبه بیرون زده گلگیرهای عقب در بخش ستون C، به مراتب پیچیدهتر از آن چیزی به نظر میرسد که جلوه میکند. به این معنا که شاید در نگاه اول نمای جانبی ایمپریال کراون 1962 را ساده و بدون اغراق تجسم کنید، اما اگر پنج دقیقه به آن خیره شوید، از شدت پیچیدگی طراحی و مهندسی به کار رفته در ساخت آن، بدون تردید مغزتان سوت خواهد کشید.
نمای عقب با سیاست طراحی ساده و بدون غلو ادامه مییابد، اما قوس در صندوق عقب، تریم U مانند بسیار پهن متصلکننده دو تاج گلگیرها، چراغهای عقب شناور (همانند چراغهای جلو) قرار گرفته در بالای فینتِیل (Fin Tail) گلگیرها، سپر کرومی بسیار بزرگ با طراحی قوسدار بسیار عجیب و نوشته ایمپریال در وسط که دربر گیرنده در باک خودروست، چشم و ذهن مخاطب را برای دقایقی طولانی درگیر خود میکند.
آگاهی عمومی امروزی از صنعت خودروسازی در سالهای اخیر به لطف قابلیت دسترسی گسترده به فضای مجازی بسیار بهبود یافته است و مخاطبان صنعت خودروسازی نگاه تحلیلی دقیقتری به مشخصات فنی و سبک طراحی خودروهای وینتج و کلاسیک دارند. از این رو یک فرد علاقهمند با دیدن سبک طراحی و جزئیات به کار رفته در ظاهر بیرونی ایمپریال کراون ممکن است آن را از دیدگاه دشواری دیتیلینگ بررسی کند. خودرویی که شست و شو حرفهای و اصلاح رنگ آن به دلیل فرورفتگیها و برجستگیهای بسیار زیاد، کار بسیار سختی است. اما برای نگاههای تیزبینتر و کارشناسانه، نوع طراحی هندسی، قالبسازی بدنه، تولید و مونتاژ این پنلهای بسیار بزرگ و سنگین وزن این خودرو در مقایسه با طراحی پوچ و توخالی 90 درصد خودروهای تولیدی روز بازار جهان، به واقع همانند یک معمای حل نشده باقی خواهد ماند. چگونه مهندسان و صنعتگران آمریکایی در دهههای 1950 و 1960 موفق شدند چنین طراحی پیچیدهای را به مرحله تولید انبوه برسانند؟ این دقیقا همان ارزش و اهمیت منحصر به فردی است که در خودروهای بیارزش تولید انبوه امروزی یافت نمیشود.
ایمپریال کراون کانورتیبل 1962 با داشتن طول و عرض برابر با 5768×2075 میلیمتر و فاصله محورهای 3276 میلیمتری، کشیدهترین خودرو غیر لیموزین آن سال در بازار آمریکا بود.
داخل ایمپریال کراون، عجیبتر از خارج
پا به داخل کابین ایمپریال کراون کوپه 1962 بگذارید تا شدت تعجب در چشمان شما به اشک ذوق بدل شود. آنچه طراحان قدیمی در خودروهای کلاسیک و وینتج پیاده میکردند، هیچ ارتباطی به حجم فروش و افزایش سود خودروساز نداشت. تنها هدف، ارائه یک خودرو از علوم صنعتی در ترکیب با ظرافت هنری بود تا چشمنواز و گیرا باشد. فضای داخلی کابین این ایمپریال نیز درست همانند نمای خارجی آن پس از گذر بیش از 60 سال، کاملا فضایی، گیرا و چشمنواز است. کابینی که در هیچ یک از خودروهای امروزی با کلاسترهای بزرگ دیجیتال رنگی و اهرم دنده نورپردازی شده و روکش چرم و دهها آپشن، یافت نمیشود.
داشبورد خودرو طراحی نامتقارن دارد که سراسر با فوم نرم پوشیده شده است. داشبورد در مقابل راننده با متمرکز کردن تمامی ادوات و تجهیزات کنترلی، طراحی راننده محور دارد. کلاستر خودرو از نوع خطی (افقی) است که از سبک طراحی رایج کلاستر در ابتدای دهه 1960 به حساب میآید. در بخش زیرین، کلیدهای اصلی کنترلی در چهار قابل دایرهای به همراه یک ساعت آنالوگ درست در پایه گلویی فرمان قرار دارد.
در دو طرف پنل کلاستر، دو بیضی باریک، الهام گرفته از المانهای طراحی نمای خارجی خودرو قرار دارد که با کلیدهای کنترلی پر شده است. کلیدهای سمت راست مربوط به کنترل سیستم تهویه مطبوع و اما کلیدهای سمت چپ، مربوط به کنترل الکترونیکی گیربکس اتوماتیک خودرو است که مشابه آن به تازگی و در برخی خودروهای تولید شده در سالهای پس از 2010 دوباره در صنعت خودرو باب شد. سپس نوبت به غربیلک فرمان بسیار عجیب و غریب مربع مانند خودرو با تزئینات کرومی فرا میرسد. غربیلک فرمانی که حالا طراحی مربع مانند مشابه آن را در خودروهای نوین امروزی نظیر شورولت کوروت مشاهده میکنیم.
فضای داخلی ایمپریال کراون با وجود داشتن ساختار کوپه آن هم از نوع فول سایز، قابلیت جای دادن شش سرنشین را داراست. این فضا با فشردن یک کلید و با جمع شدن سقف کانورتیبل آن به صورت برقی، وارد فاز دیگری از جذابیت میشود که حتی توصیف آن در قالب کلمات ممکن نیست.
قابلیتها و امکانات به کار رفته در ایمپریال کراون 1962 شامل ترمز بوستردار (از نوع کاسهای در هر چهار چرخ)، فرمان هیدرولیک، شیشههای برقی، صندلی ردیف جلو برقی قابل تنظیم در شش جهت، سقف تاهشو برقی، آینه جانبی برقی، آنتن برقی، سیستم پخش AM، سیستم تهویه مطبوع و بخاری با کنترل کلیدی و سیستم روشنایی داخلی است که برای آن دوران تکمیل جلوه میکند.
مشخصات فنی ایمپریال کراون
ایمپریال کراون 1962 با پیشرانه 413 اینچ مکعبی V8 به حجم 6.8 لیتر (413 Wedge V8) مجهز به سیستم سوخترسانی کاربراتوری از برند کارتر از نوع 4 دهانه و تراکم بالا روانه بازار شد، که توان تولید قدرت قابل توجه 430 اسببخار و گشتاور خیره کننده 640 نیوتونمتر را داشت. پیشرانههای دهه 1960 میلادی به دلیل عدم محدودیت در میزان مصرف سوخت و حجم آلایندگیهای تولیدی، با تراکم بالا به تولید میرسیدند. تراکم قابل توجه 10:1 (10 به 1) در پیشرانه 413 این ایمپریال باعث شد تا وزن 2160 کیلوگرمی این کوپه سوپرلوکس چندان قابل احساس نباشد.
سیستم انتقال نیرو در این خودرو از نوع اتوماتیک 3 سرعت تورکفلایت (Torqueflite) است، که گشتاور را به محور عقب خودرو سوار بر ریمهای 15 اینچی فولادی با قالپاقهای کرومی منتقل میکند. این خودرو اگرچه برای عملکرد فنی درجه یک و رفتار اسپرت طراحی نشده است، اما قادر است تنها در مدت زمان 9.5 ثانیه، جثه قابل توجه و وزن نزدیک به 2.2 تنی خود را از حالت سکون به تندی 100 کیلومتر برساعت و در نهایت به بیشینه سرعت 195 کیلومتر برساعت برساند. مصرف سوخت متوسط این خودرو برابر با 24 لیتر در هر 100 کیلومتر برآورد شده است، که با در نظر داشتن کلاس تولیدی، زمان ساخت و ابعاد و وزن قابل توجه، قابل قبول به نظر میرسد.
سیستم تعلیق در جلو از نوع مستقل با فنرهای پیچشی و در عقب از نوع یکپارچه با فنرهای برگی است. این ستاپ منحصرا برای آسایش سواری و حرکت کشتی مانند بر آبهای ارام طراحی شده و حرکت جانبی آن در پیچهای تند (گردش در راستای طولی یا Roll) کاملا برای آن طبیعی است. همچنین باید تاکید کرد که سیستم اگزوز خودرو تنها در نسخه کانورتیبل از نوع دوآل واقعی بوده و نسخه هاردتاپ (سقف فلزی) از سیستم اگزوز متفاوتی بهره میگرفت.
ایمپریال کراون؛ نادر از جامعهای کوچک
تیراژ تولید برند ایمپریال در سال 1962 تنها برابر با حدود 14 هزار و 337 دستگاه بود، که از این تعداد تنها 8 هزار 474 دستگاه آن از مدل کراون است. در میان نسخههای کراون نیز تنها تعداد بسیار بسیار محدود 554 دستگاه از نمونه کانورتیبل تولید شد و باقی آن را نمونه هاردتاپ (سقف فلزی) تشکیل داد. از آنجایی که طراحی ظاهری و فنی ایمپریال در آن دوران به صورت سالانه تغییر مییافت، تیراژ تولید هر سال در نوع خود منحصربهفرد و نادر به حساب میآید، حال تصور کنید که یک دستگاه از تعداد بسیار محدود 554 دستگاهی کراون کانورتیبل از برند ایمپریال در این سطح از سلامت ظاهری و فنی در کشور ما حضور دارد.
سبک طراحی خانواده ایمپریال از سال 1955 بر اساس سیاست طراحی نوین کرایسلر با شعار نگاه رو به جلو (Forward Look) آغاز شد، که نیازمند سرمایهگذاری قابل توجه 100 میلیون دلاری کرایسلر برای توسعه این زبان طراحی جدید آن هم در دهه 1950 بود. حاصل کار خلق خودرویی آیندهگرایانه، با طراحی فضایی، بسیار پیچیده و مهندسی تولید به مراتب پیچیدهتر بود که عبور آن از خیابانهای کشور هنوز هم میتواند تا چند برابر بیشتر از خودروهای امروزی نظیر رولزرویس یا بنتلی جلب توجه کند.
قیمت امروزی یک دستگاه ایمپریال کراون کانورتیبدل مدل 1962 به شرط سلامت فنی و ظاهری مطلق و در صورت عبور از فیلترهای کارشناسی بسیار دشوار، در حدود 100 تا 160 هزار دلار است. این رقم قابل توجه از محدود بودن تیراژ تولید این نسخه خاص، طول عمر قابل توجه و طراحی منحصر به فرد آن نشات میگیرد.
عکاس: محمدرضا اناری
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما