این روزها بازار خودروهای داخلی و به طبع آن خودروهای وارداتی حال و روز خوشی را سپری نمیکنند. مشتریان سردرگم از خرید محصولاتی که قیمتهایشان تا 3 برابر افزایش پیدا کردهاند و فعالین بازاری که دیگر جنبوجوش گذشته را لمس نمیکنند. در این میان هر کدام از طرفین، دیگری را محکوم به کمکاری، گرانفروشی یا تعلل برای خرید خودرویی با قیمتهای سال گذشته میکنند. البته با این وجود محلی از اعراب ندارد که خودروهای وارداتی سهم اندکی از بازار را به خود اختصاص دادهاند و این خودروهای تولید داخل و محصولات چینی هستند که بازیگران این میدان کسلکننده و ناجوانمردانه به حساب میآیند.
”اگر مشکل خودروهای وارداتی را نرخ ارز و بسته بودن سامانه ثبت سفارش بدانیم عموم مشکلات خودروسازان داخلی و شاید بهتر است بگوییم خودروهای داخلی به زیانهایی است که بر دوش قطعهسازان بار شده.“اگر مشکل خودروهای وارداتی را نرخ ارز و بسته بودن سامانه ثبت سفارش بدانیم عموم مشکلات خودروسازان داخلی و شاید بهتر است بگوییم خودروهای داخلی به زیانهایی است که بر دوش قطعهسازان بار شده و این توپ به صورت مشترک دائم از زمین قطعهسازانی که از خودروسازان طلب دارند به زمین خودروسازانی که زیانده هستند درحال رفت و آمد است. مشکل آنجاست که قیمت مواد اولیه قطعهسازی بین 2 تا 3 برابر افزایش یافته و به همین دلیل برخی فعالان این بازار از عرضه مواد اولیه سرباز میزنند و اینجاست که بازار دلالان داغ میشود. از طرفی خودروساز با نبود قطعه قادر به تولید و خروجی دادن از خطوط کارخانهاش نیست و برهم خوردن چرخه عرضه و تقاضا همه چیز را به ضرر مصرفکننده رقم میزند. ارز نیمایی نیز کمک حال خودروساز و قطعهساز نخواهد بود، زیرا قیمت خودروها و قطعهها برمبنای همان سال 95 و 96 محاسبه شده درحالی که قیمت موارد اولیه تا 3 برابر افزایش نشان میدهد.
به راستی چه باید کرد؟ دراین آشفته بازار و دریای متلاطم کدام قایق سر سلامت بر ساحل آرامش خواهد گذاشت؟
بازشدن سامانه ثبت سفارش و واردات کنترل شده خودرو یکی از راههایی است که شاید تا پایان سال با اجرایی شدنش حباب افسارگسیخته قیمتهای مضحک را بشکند، هرچند به هیچ وجه قادر به برگرداندن قیمت خودرو حتی به 6 ماه گذشته نیست. برای بازار خودروهای داخلی نیز باید ارز مورد نیاز قطعهسازان تامین شود، قیمت مواد اولیه مناسب شرایط حال محاسبه گردد، خودروسازان طلبهای خود را به قطعهسازان پرداخت کنند و پیوست آن قطعات در زمان مناسب به خط تولید برود. این مسیر درصورت طی شدن حتی مقطعی، خواهد توانست از گمگشتگی حال مصرفکننده و تولیدکننده کاسته و کمی از آتش گر گرفته قیمتها بکاهد.
اما تحریمهایی که بر بدنه صنعت، ناجوانمردانه تازیانه میزنند نقشی به مراتب پررنگتر دارند. تحریمهایی که به واسطه خالی کردن میدان توسط خروسهای فرانسوی نقش کلیدی رنو و پژو را بیش از گذشته در بازار کشورمان نمایان میکنند و تاکنون جایگزینی برای آنها پیدا نشده است. اگرچه ایران به عنوان یکی از 5 بازار مطرح رنو در دنیا شناخته میشود اما کارلوس گون و یارانش ترک میدان پرمشتری را بر فرمانهای زورگو مابانه آمریکاییها تا این لحظه ترجیح دادهاند.
این رخدادها مرا یاد شعر از رهی معیری میاندازد که چه خوش گفت:
موج دریا جانب پارو شتافت / راز ما گفت و به دیگر سو شتافت
قصه را پارو به قایق باز گفت / داستان دلکشی ز آن راز گفت
گفت قایق هم به قایقبان خویش / آنچه را بشنید از یاران خویش
*عکس از ایرنا
منبع : باما