در بین خودروسازان ایتالیایی، فراری، لامبورگینی و آلفارومئو خیلی شناخته شده هستند. فراری به دلیل حضور پر رنگ در فرمول یک و رانندههای اسطورهای تیم که قهرمانیهای متعدد را برای این شرکت به ارمغان آوردند. لامبورگینی به دلیل زبان طراحی خاص و عجیبوغریبش که باعث شده مدلهای مربوط به دهه 60 و 70 هم مدرن و امروزی به نظر بیایند و آلفارومئو از سوی دیگر که سالهای متمادی در مسابقات DTM و BTCC شرکت میکرد و ترکیب خودروی زیبا و سریع را در اختیار عموم و نه فقط رانندگان مسابقه قرار میداد.
لانچیا، زیبای گمنام
”در طراحی، کیفیت سواری، سرعت و قدرت، لانچیا هیچ چیز کم نگذاشت، اما مشکل اصلی کیفیت پایین قطعات و خدمات پس از فروش ضعیف بود.“اما خودروسازی که شهرتش در بین مردم عادی زیاد نیست ولی بیشک یکی از موفقترینهای تاریخ مسابقات خودرویی لقب دارد لانچیا است. شرکتی که به جسور بودن در خیلی از زمینهها نیز شهرت دارد. در این نوشتار میخواهیم تجربه نگارنده از یک روز رانندگی و تجربه مالک یک دستگاه لانچیا بتا اسپایدر که مدل شهری یکی از محصولات مسابقهای است بپردازیم.
بعد از اینکه که ابر شرکت فیات در سال 1969 لانچیا را خرید برای اینکه فروش بالا برود نیازمند آن بود که خودرو پرتیراژی را روانه بازار کند؛ خودروی زیبا، کممصرف و مناسب برای تمام اقشار جامعه.
لانچیا بتا اسپایدر؛ زیبای ایتالیایی
استودیو طراحی لانچیا برای سری بتا اتاقهای مختلفی طراحی کرد چهاردرهاچبک، سدان، کوپه، کوپه استیشن (شوتینگبریک) کوپه تارگا و همچنین مونته کارلو که مدل اسپرت و موتور وسط بود. به این ترتیب هر کسی با هر سلیقهای میتوانست لانچیای مورد علاقه خود را بخرد. اما لانچیا بتا اسپایدر از بین همه تیپها بیشتر مورد توجه قرار گرفت زیرا هم اسپرت بود و هم کاربردیتر و ارزانتر از مونته کارلو.
طراحی بتا اسپایدر در عین سادگی زیباست. سقف دو تکه تارگا با یک ستون همرنگ بدنه از هم جدا میشود و قسمت چرمی عقب و فلزی را از هم جدا میکند. همچنین در صندوق عقب کمی تختتر است و به چراغهای مستطیل شکل منتهی میشود که از وجوه تمایز نسخه اسپایدر نسبت به کوپه به حساب میآید.
ضرر برای ساخت خودرویی خاص
داستان عجیب ساخت 9390 دستگاه اسپایدر این است که لانچیا اتاق بتاهای کوپه معمولی را برای زاگاتو اتاقساز چیرهدست ایتالیایی میفرستاد که در آنجا برطبق طرحهای پینینفارینا به اسپایدر تبدیل میشدند و بعد دوباره به لانچیا باز میگشتند. درادامه تستهای پوسیدگی و عایقبندی انجام میشد و برای بار دوم خودروها جهت رنگآمیزی و تودوزی به کارگاه زاگاتو میرفتند و سرانجام برای پایان کار و نصب متعلقات فنی به لانچیا بازمیگشتند.
تمام این رفتوآمدها و حملونقل از تورین به میلان برای شرکت هزینه داشت و احتمالاً روی هر دستگاه ضرر هم میکردند اما نتیجه کاملاً رضایتبخش بود؛ یک خودرو اسپرت 2+2 نفره که با قابلیت برداشتن سقف، لذت رانندگی در جادههای ایتالیا با آب و هوای مدیترانهای را دو چندان میکرد.
قلبهایی برای تپیدن در سینه لانچیا بتا اسپایدر
اما این همه داستان نیست همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد در ایتالیا، کشور سوپراسپرتها، بعد از طراحی و استایل مواردی مثل قابلیتهای فنی از جمله فرمانپذیری و توان پیشرانه بسیار مهم است. به همین خاطر لانچیا یکی از پیشرفتهترین پیشرانههای چهار سیلندر آن زمان که در اصل نسخه دو میل سوپاپ فیات بود و به دست مکانیک اسبق فراری ساخته و طراحی شده بود را برای سری بتا در نظر گرفت.
این پیشرانه با حجمهای مختلفی از جمله 1.3، 1.4، 1.6، 1.8 و 2.0 تا دهه 90 نیز بر روی مدلهای شاخصی همچون دلتا اینتگراله و فیات کوپه نصب شد. در مدل مورد آزمایش پیشرانه 1800 سیسی استفاده شده که توسط یک کاربراتور سولکس دو دهنه تغذیه میشود تا قدرت آن به جعبهدنده 5 سرعته و در نهایت چرخهای جلو منتقل شود. شاید به نظر برسد با توجه به دیفرانسیل جلو بودن فرمانپذیری سر پیچها مخصوصاً در سرعتهای بالا کیفیت مطلوبی نداشته باشد اما با سوار شدن و راندن نظرتان کاملاً تغییر خواهد کرد و این به عقیده نگارنده جادوی لانچیا است!
عیبهایی که در لانچیا بتا اسپایدر به چشم نمیآیند
در طراحی، کیفیت سواری، سرعت و قدرت، لانچیا هیچ چیز کم نگذاشت و تمام تلاش و دقت را انجام داد که بهترین را ارائه دهد و چنین هم شد اما مشکل کیفیت پایین قطعات و خدمات پس از فروش ضعیف بود که شاید با مطالعه تاریخ کشور ایتالیا و کارخانه فیات (مالک لانچیا) و در آخر خانواده آنیلی بتوان دلایل آن را تا حدودی فهمید، اما این ضعف در خدمات پس از فروش به مانعی در برابر عشق و علاقه مالکان این کلاسیک دوستداشتنی در سراسر جهان بدل نشد.
به نظرمالکان و علاقهمندان باقی امتیازات سری بتا مخصوصا اسپایدر آنقدر جذاب هستند که بشود از نکات منفی چشمپوشی کرد. لانچیای مهندس میرزا رضا نیز از این قاعده مستثنا نیست. تهیه لوازم یدکی و پیدا کردن تعمیرکاران مجرب کار بسیار دشواری است، این یکی از دلایلی است که ایشان از لانچیا به عنوان خودرو روزمره استفاده نمیکنند و برایشان لذت بصری تماشای نتیجه همکاری پینینفارینا و زاگاتو اولویت بیشتری نسبت به آوای گوشنواز پیشرانه ایتالیایی اسپایدر دارد.
در پایان ضمن عرض تشکر از مهندس مهدی میرزا رضا باید گفت که سخن در باب همه خودروهای ایتالیایی بسیار است اما در این مطلب بیش از این قلم فرسایی نمیکنیم و از شما دعوت میکنیم که به تماشای عکسهای این لانچیای زیبای در لواسانات تهران و یک روز پاییزی «باما» همراه شوید.
منبع : باما