هاچ بکها همیشه خودروهای خاصی در بازار ایران بودهاند. از یک طرف باید پاسخگوی جوانان باشند و از سوی دیگر باید نیمنگاهی هم به دنیای خانوادهها داشته باشند. اینکه چطور باید بین محافظهکاری و مدرنیته تعادل ایجاد کنند، هنر اصلی سازندگان خودروهای هاچ بک است. به این بلبشوی استراتژیک، ماجرای طراحی آیندهنگر و آپشنهای مهمتر از جان را نیز اضافه کنید. هاچ بکها هم باید با کمبود فضا مبارزه کنند و هم باید نسبت به بزرگ شدن حساس باشند.
اینکه کدام خودروی هاچ بک در بازار ایران موفق است و چرا، بیش از آنکه یک بحث فنی باشد، مقولهای جامعهشناسی و فلسفی است. یک روز رنو 5 و پراید نسیم، روز دیگر فولکس واگن گلف و اوپل کورسا. ژاپنیها دیر وارد بازی هاچ بکها شدند. یاریس شاید اگر در زمان مناسب به بازار عرضه میشد، میتوانست تاثیرگذاری بهتری داشته باشد. کمتر کسی فکرش را هم میکرد که آخرین گروه وارد شده به این بازی بتواند مراسم تاجگذاری را برگزار کند. زیادهروی نکرده باشیم و جوگیر نشده باشیم، هیوندای i20 توانست سبک هاچ بکبازی را در بازار ایران عوض کند.
هیوندای i20 از کجا شروع شد؟
سال 2007 وقتی هیوندای عجولانه و سرآسیمه مدلهای i10 و i30 را روانه بازار کرد، خیلی زود فهمید که یکی از بچهها را جا گذاشته است. به دنیا آمدن فرزند جدید یک سالی به طول انجامید تا خانواده i های شرکت ترتیب منطقی خود را حفظ کند. در واقع هیوندای i20 چه از نظر ابعاد و چه از نظر مشخصات فنی آمده بود تا مشتریانی که پول بیشتر از i10 و کمتر از i20 داشتند را جذب کند. البته که هیوندای زیر بار هیچکدام از این حرفها نمیرود. کرهایها میگویند i20 جانشین هاچ بکی به اسم Getz است. نسل اول این خودرو که تا 2014 عمر کرد، اصلاً در کره جنوبی تولید نمیشد. شاید این خبر خوبی برای خریداران هیوندای i20 نباشد ولی این خودرو در آن سالها تنها در ترکیه، هند و موزامبیک تولید میشد. دو سه سالی که از تولید این خودرو میگذشت، واردات آن به ایران آغاز شد. دقیقتر بخواهیم بگوییم اولینباری که ایرانیها با این هیوندای آشنا شدند، توانستند مدل 2011 را بخرند. آنچه امروز قصد تست آن را داریم فیسلیفت سال 2013 همین خودرو در نسل یک است. بد نیست بدانید نسل دوم این خودرو توسط کرمان موتور تولید و به عبارتی مونتاژ شد.
طراحی ظاهری هیوندای i20
آرام و متین بهترین صفتی است که میتوان درباره زبان بصری این خودرو پیدا کرد. از آن چهرههایی است که دوست دارید با آن همنشینی کنید. نه مانند چینیها مانده در سن بلوغ است و نه مانند ژاپنیها در آستانه سفر به مریخ؛ خیلی منطقی و درست. هیوندای خوب فهمید که چهره نسل اول خیلی قدیمیتر از آنچه هست نشان میدهد. بنابراین سال 2013 را با یک فیسلیفت استارت زد. تغییر چهرهای که اتفاقاً ورق زندگی هیوندای i20 را نیز تغییر داد.
همه دوست دارند بگویند که این خودرو خشن است. راستش، خود هیوندای هم دوست دارد نشان دهد که i20 جسور و جوانگراست؛ اما به زور چراغهای ابرودار و مهشکنهای تند و تیز که نمیشود این ویژگی را به مردم تحمیل کرد. تازه طراحی این خودرو در قسمت عقب به قدری محافظهکار است که بیراه نیست اگر بگوییم طراح عقب این خودرو با طراح جلوی آن فرق دارد. هیوندای همیشه داستان را به نحو احسن آغاز میکند. چراغها، جلوپنجره بزرگ و مشکی و سپری برجسته در نمای جلو شما را میخکوب میکند. راوی قصه وقتی به میانه راه میرسد، کمی بی حوصله میشود. خطوط کناری و زوایای روی درها همینطوری آمدهاند که باشند. قصهگو به آخر کار که میرسد دیگر چشمهایش را میبندد. متاسفانه قسمت عقب هیوندای i20 پایانی شاد به سبک جومونگ ندارد.
طراحی داخلی هیوندای i20
این خودرو 5 نفره است. این را که دیگر همه میدانند؛ اما کمتر کسی میداند که منظور از 5 نفر یعنی پدر و مادر و 3 بچه. یا دو فرد با قد متوسط و سه نفر قد کوتاه. حقیقت آن است که واقعاً قرارگیری در صندلیهای عقبی این خودرو سخت است. اگر نگوییم مسافرت 5 نفر بالغ در این خودرو یک فاجعه تمام عیار است، باید اعتراف کرد که سفر اکیپی آقا پسرها با این خودرو نباید بیش از یک ساعت طول بکشد.
بحث طراحی داخل را از اوجش شروع کردیم. اگر راضی نشدید، بیایید مثل کلیشهها صحبت کنیم. خب، خطوط روی کنسول و داشبورد منطقی است. غربیلک فرمان زیباست و دستهدنده هم شکل جالبی دارد؛ اما برخلاف تصور تحلیل بحث طراحی داخلی فقط آنالیز گرافیک نیست. مهم است که خریدار این خودرو بداند هیوندای i20 یکی از معدود هاچ بکها در بازار ایران است که فضای دید عقب آن بهتر از جلو است؛ یعنی راننده خیلی راحتتر میتواند دنده عقب برود تا جلو.
یک سنت عجیبی دارند این شرکتهای خودروسازی که میگویند هرچه خودرو کوچکتر باشد باید صندلیاش هم کوچکتر باشد. هیوندای این سنت را شکسته و برای سرنشینان جلو از صندلیهای درست و در ابعاد واقعی استفاده کرده است. البته در راه شکستن این رسم و رسوم، پای سرنشینان عقب را نیز شکسته است. نه هیوندای، نه خریدار و نه واردکننده اصراری ندارد که بگوید این خودرو لوکس است. ما هم در این باره زیاد سختگیری نمیکنیم. همینکه داخل اتاق از پلاستیک باکیفیت به جای چرم بیکیفیت استفاده شده، نشان از اعتماد به نفس هیوندای دارد.
مشخصات فنی هیوندای i20
اگر نگوییم هیوندای i20 جزء ضعیفترین محصولات هیوندای است و اینکه کرهایها برای این خودرو سنگ تمام نگذاشتهاند حقیقت دارد. راستش را بخواهید آسان موتور میدانسته کدام نمونه از این خودرو را برای بازار ایران گلچین کند. سبکترین ویرایش سبد i20 که درون سینه کوچک خود پیشرانه 1.4 لیتری گنجانده بود. حتی اگر طرفدار تیفوسی هیوندای باشید ولی 99 اسببخار آن هم در دور موتور 6000 با هر خطکشی که حساب کنید، کم است. گشتاور ناامیدکننده 137 نیوتنمتری این خودرو که در دور موتور 3500 حاصل میشود، به خوبی نشان میدهد که هنوز هم مهندسی کرهایها با سطح طراز اول دنیا فاصله دارد. البته نباید انتظاری هم از سیلندرهای 72 میلیمتری این خودرو داشته باشید. این ترکیب اعداد زمانی ظاهر وحشتناک به خود میگیرد که میفهمیم هیوندای i20 مدل 2015 دارای یک جعبهدنده 4 سرعته با ضرایبی بسیار طولانی است.
با یک حساب و کتاب ساده میفهمیم که این خودرو به ازای هر لیتر از حجم پیشرانه 72 اسببخار قدرت تولید میکند که عدد جالب توجهی نیست. حتی اگر از جعبهدنده و حجم پیشرانه صرف نظر کنیم، دیگر نمیتوان روی وزن 1155 کیلوگرمی این خودرو پوشش گذاشت. حجم 45 لیتری باک منطقی و به جا به نظر میرسد. کمتر و بیشتر از این حجم ماهیت این هاچبک سایز کوچک را از بین میبرد. ابعاد این هیوندای آن را تبدیل به یکی از حجیمترینها در کلاس خودش کرده است. طول، عرض و ارتفاع 4035، 1734 و 1474 میلیمتری i20 حداقل در بین هاچ بکهای سایز کوچک رقیب ندارد.
شرکتهای خودروساز چه اصراری دارند که میزان مصرف سوخت خودروهایشان را اعلام کنند. مثلاً چه کسی باور میکند که هیوندای i20 بتواند 5.9 لیتر در هر 100 کیلومتر بسوزاند؟ مشتری باید بداند که این رقم تحت چه شرایطی، با کدام نوع سوخت و با کدام سبک رانندگی ثبت شده است. تقریباً محال است که در ایران و با این وضع کیفیت بنزین بتوانید رقم فوق را به دست بیاورید، خصوصاً برای خودرویی کارکرده یا به اصطلاح دست دوم.
آپشن و تجهیزات هیوندای i20
امروز در کشور خودرویی به اسم «سال» تولید میشود که به ضرب و زور و بگیر و ببند و منت و خواهش، 2 کیسه هوا دارد. هیوندای i20 مدل 2015 در حالی وارد شد که حتی در نسخههای معمولیاش هم مجهز به 6 کیسه هوا بود. اگرچه این دست و دلبازی را در دیگر قسمتهای خودرو نمیدیدیم.
هیوندای i20 نمیتوانست گران باشد. درست در همان ایام رقیب آلمانیاش یعنی اوپل کورسا به واسطه اسم و رسمش و اعتبار برندش، برای او دندان تیز کرده بود. بنابراین آپشن محیرالعقولی در این خودرو دیده نمیشود. همینکه سیستم صوتیاش پورت USB و خروجی AUX دارد باید خدایمان را هم شکر کنیم. توصیه اکید میشود که حتماً یک آهنگ را با صدای بلند درون این خودرو گوش کنید. تجربه یک صدای فراگیر از 6 اسپیکر درون اتاق کوچک این هیوندای، تجربهای عجیب است. البته این هیجان را افرادی که پول بیشتری برای خرید نسخه فول میدهند، تجربه خواهند کرد. اینکه خودروی فوق سنسور عقب دارد، چیز عجیبی نیست؛ اما باور کنید سنسور جلو نه فقط برای i20 بلکه برای تمام دیگر خودروها یک نعمت است.
تجربه رانندگی با هیوندای i20
خلاصه بگوییم که هیوندای i20 تنبلتر از آن چیزی است که تصور میشود. دیر شتاب میگیرد و دیر میایستد. دور موتور با ناز عجیبی بالا میرود و دندهها با کرشمه مخصوصی تعویض میشوند. ببینید اوضاع چقدر وخیم است که خود شرکت میگوید شتاب صفر تا صد این خودرو 13 ثانیه است.
جعبهدنده اتوماتیک برای همراهی با پیشرانه انتخاب شده است. همین؛ یعنی هیچ برنامه خاصی برای تغییر در دور موتور و گشتاور ندارد. البته این منهای حالت 1 و 2 برای رانندگی در سرپایینی و سربالایی است. با اینکه i20 شما را در این زمینه مایوس میکند، ولی این خودرو مهره ماری دارد که کند بودنش را به کلی فراموش میکنید. هیوندای i20 شما را در مرکز توجهش قرار میدهد؛ یعنی ارگونومی صندلیها و نحوه قرارگیری فرمان و دستهدنده بهگونهای است که به شما حس تسلط بر کائنات القا میشود. شاید این از خواص خودروهای کوچک باشد ولی این تجربه با اوپل کورسا هم تجربه نشده بود. مزدا 2، امجی 3 هم که اصلاً در این حال و هوا نیستند. این درست مانند پوشیدن گجت رباتهای جنگجو است. به هرچیزی که فکر میکنید، سریعاً در عمل برایتان ممکن میشود.
هیوندای هرچه در زمینه موتوری نتوانسته جلب توجه کند ولی در قسمت تعلیق و فرمانپذیری تحسینبرانگیز ظاهر شده است. انتخاب تایرهای 15 اینچی برای i20 هوشمندانهترین کاری بود که میشد برای آن انجام داد. راندن هیوندای i20 راندن افسانهای نیست ولی دستکم ارزانترین وسیله برای نزدیکترین شدن رویاهایتان به واقعیت است. البته دیگر باید به این موضوع عادت کنیم که سیستم ترمز در خودروهای کرهای یک شوخی است. نه اینکه ترمز نگیرد، ولی اینکه چگونه و با چه کیفیتی ترمزگیری انجام شود هم مهم است.
راند نهایی با هیوندای i20
سخت بتوان ایراد خاصی از این خودرو گرفت. نه اینکه هیوندای i20 ایدهآل و منحصربهفرد باشد ولی انصافاً خودرویی در این کلاس و با این امکانات و قابلیتها، دیگر چه چیزی باید داشته باشد که مقبول بازار شود؟ در واقع تنها دلیلی که میتواند مانع از خرید این خودرو شود، فقط نیاز شما به صندوق عقب است.
زمانی که آسان موتور i20 و البته یک دوجین دیگر از محصولات هیوندای را در آزادی کامل به فروش میرساند، به لطف باز بودن فضای سیاسی بیآنکه طرف کرهای مایل باشد، 5 سال گارانتی روی خودروهایش اعمال میکرد. بعدها با بروز برخی از تنشهای بینالمللی و بحث برجام تحریمها، این 5 سال برای شرکت عرضهکننده مثل 50 سال گذشت.
این خودرو بازار هدف مشخصی را نشانه رفته بود. گروه اول پسران و دختران مجردی بودند که اغلب از خانوادهای متمول به حساب میآمدن و حساب ویژهای برای گردشهای درونشهری و دوستانه روی این خودرو میکردند. البته بعدها به لطف حضور خودروی فوق همین مجردها به تشکیل خانواده مشتاق میشدند. گروه دیگر، خانوادههای کمتعدادی بودند که برای سفرهای خود همین هاچ بک هم جواب کارشان را میداد. برای این گروه، یک خودروی جمع و جورِ باکیفیت، معیاری طلایی است که با این قیمتها مثل و مانندی برایش پیدا نمیشود. دست آخر این کرهای خوراک زوجهای جوان است. چراکه از یک سو هم بچهای در میان نیست که بخواهند بار و بندیل آن را با خود حمل کنند و از سوی دیگر آقای داماد با این خودرو حسابی جلوی خانواده عروس افاده میکند. هرچه باشد این خودرو یک هیوندای است.
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای هیوندای i20
اگر خریدار این خودرو غیر از سه گروه فوق باشد، بهتر است که دست روی i20 نگذارد. این روزها برای خرید یک هیوندای i20 مدل 2015 باید حداقل چیزی حدود 150 تا 160 میلیون تومان هزینه کنید. منطقی بودن خرید یک هاچبک کرهای 5 ساله آن هم با پیشرانه 1.4 لیتری فارغ از تواناییهایش در زمینه موفقیتآمیز بودن امر ازدواج، جای بحث دارد.
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما