هشت ماه از ممنوعیت واردات خودرو گذشت. تا آخر سال که هیچ، دولت برنامهای برای از سرگیری واردات در سال 98 هم ندارد. آتش تبعات این تصمیم ناگهانی، دامان همه را گرفت. از شرکتهای واردکننده که نتوانستند به تعهداتشان عمل کنند تا مشتریانی که پولشان بیارزش شد و صبرشان لبریز.
معضل خودروهای دپوشده در گمرک و فساد گسترده در ثبتسفارش، مسئولین امر را با مشکلاتی حلنشدنی روبهرو کرده است. وضعیت بازار را هم که میبینید. قیمتها کیلویی شده است. هرکسی که تیغش بیشتر برید، برنده است. خوش به حال خودروسازان که دوباره در فضای انحصاری جولان میدهند؛ اما این وسط برای یک گروه اوضاع خیلی بدتر شد؛ متمولین جامعه که «حق» دارند خودروی خوب سوار شوند ولی گزینه دندانگیری ندارند. یا باید سراغ ب ام و و مرسدس بنز قدیمی بروند یا اینکه در شیطانبازار نمایشگاهیها دست روی لکسوس، ولوو، دی اس، مینی و پورشه بگذارند.
این گروه که به هر دلیل و با هر روش از توان مالی خوبی برخوردار شدهاند، مجبورند با اکراه به سمت دستدومها بروند و باقی ماجرا را که میدانید. در این فضا است که کورسوی امید از کرمان دیده میشود. هیوندای آزرا 2018 میتواند خلأ لوکسسواری را برای این گروه فراهم کند. خودرویی که برای مدتی کوتاه به باشگاه یک میلیاردیها پیوست.
سرگذشت هیوندای آزرا
چه کسی فکرش را میکرد که روزی Grandeur تبدیل به پرچمدار محصولات هیوندای شود؟ سدانی که از اولش هم کاراکتر مستقلی نداشت و همیشه بدهکار بود. در واقع گرنجور یک پروژه ریبجینگ روی میتسوبیشی Debonair بود که سال 1986 رونمایی شد. حتی در دورهای مجبور شد برپایه پلتفرم فورد Granada روانه بازار شود. برند هیوندای بیش از 30 سال پیش آنقدر به آمریکاییها و ژاپنیها وابسته بود که بدون حضورشان معنا پیدا نمیکرد. تجربه همکاری با میتسو یک سال قبلتر با معرفی سوناتا آغاز شده بود. سال 1988 و همزمان با برگزاری المپیک سئول، دوو با مدل Royale لوکسترین محصول کرهجنوبی به حساب میآمد. هیوندای قصد داشت گرنجور را با چنین رقیبی مواجه کند؛ اما طی مدتی کوتاه توانست به لطف خواص لوکسگرایانه و قیمت بسیار نازل تبدیل به پرفروشترین سدان سایز بزرگ بازار کره شود.
نسل دوم گرنجور در حالی سال 1992 معرفی شد که میتسوبیشی نسل سوم دبونایر را میساخت. در واقع پیش از آنکه هیوندای با هموطن خود کیا موتورز شراکت جدی را آغاز کند، کارخانه مشترکی با میتسوبیشی ژاپن داشت. شرکت نمیخواست گرنجور تبدیل به یک خودروی معمولی شود. به همین خاطر در نسل دوم هم سراغ پیشرانههای حجیم 3 و 3.5 لیتری شش سیلندر V شکل رفت.
شرکت در نسل سوم فهمید که باید کمی هم روی طراحی مایه بگذارد. به همین دلیل گرنجور رونمایی شده در سال 1999 نمایی باوقار و البته تکراری داشت. این برای اولینبار با این مدل بود که گرنجور شانس صادرات به خارج از کره را پیدا میکرد. همین خودرو بعدها زیرساخت کیا Opirus را شکل داد. معروف بود که اواخر دهه 90 گرنجور آپشنهایی را ارائه میدهد که فقط در مرسدس بنز E کلاس، ب ام و سری 5 و آئودی A6 دیده میشد.
تردیدی نیست که کامبک تاریخی گرنجور سال 2006 یعنی در زمان معرفی نسل چهارم بود. خودرویی که به سبک نیمه لوکسهای اروپایی با طراحی منطقی، آپشنها فراوان و مشخصات فنی مدرن آمده بود. این نسل در بازار آمریکا با نام Azera فروخته میشد. خودرویی که برای اولینبار با بازار ایران آشنا شد. گرنجور جدید خیلی سریع تبدیل به گرانترین محصول هیوندای در دنیا شد. خیلی سریع بعد از آن نسل پنجم با سرمایهای حدود 450 میلیون دلار توسعه پیدا کرد و در سال 2012 رونمایی شد. خودرویی که کمی طراحیاش جنجالیتر شده بود. این نسخه نیز خیلی سریع به ایران راه پیدا کرد. در بازارهای جهانی گرنجور نسل پنج با فورد تاروس، شورولت ایمپالا، نیسان ماکسیما، تویوتا آوالون و حتی کرایسلر 300 رقابت میکرد.
ششمین و آخرین نسل از گنجور یا به تعبیری آزرا سال 2018 رونمایی و تبدیل به لوکسترین خودروی هیوندای شد. البته شرکت زیرمجموعه تشریفاتیهای خود را با برند مستقل Genesis تولید میکند. این خودرو ابتدا به صورت وارداتی به ایران پا گذاشت ولی بنا به دلایلی که همه میدانند نتوانست حضوری قدرتمند داشته باشد و تنها تعداد اندکی از آن مجوز حضور در بازار را پیدا کردند.
طراحی هیوندای آزرا
حالا چون این خودرو را پیتر شرایر (طراح لامبورگینی، آئودی، بنتلی و فولکسواگن) طراحی کرده که نباید جو زده شویم. آزرا 2018 هم مثل دیگر تولیدات هیوندای، ارزشی مصرفگرا دارد؛ یعنی آمده تا در دوره معاصرش موفق باشد و بعد هم برود. درست مانند ایدهای که روی سوناتا YF و النترا AD و سانتافه TM شاهدش هستیم.
بحث ضعف در طراحی نیست. داریم درباره نبود یک سنت صحبت میکنیم. بالاخره کِی قرار است که هیوندای تبدیل به یک برند با اصالت شود؟ آزرای جدید از نمای روبهرو خودروی واقعاً مدرنی را به نمایش میگذارد؛ اما این به معنای جدید بودنش نیست؛ یعنی از همان طراحیها که وقتی نگاهشان میکنید با خود میگویید: «من قبلاً این را یکجایی دیدهام.»
با این حال شرایر خوب از پس ترکیب جلوپنجره، گریل سپر و نوار LED نور روز برآمده. اگر از شکل ذوزنقهای جلوپنجره بگذریم، کاسه چراغهای جلو و فلاپ استیل زیر سپر کار جالبی از آب درآمده است. خطوط روی کاپوت مانند موجهای شکافتهشده به دو طرف رانده شدهاند. این هنر طراح بوده که خطوط فوق به امان خدا رها نشدهاند و در ادامه به خط زیر پنجرهها میرسند. قاب کروم دور پنجرهها و دستگیرههای استیل تاکید مجددی روی خواص تجملی این خودرو دارند. برجستگی روی کاپوت که در کنارهها به درها رسید، ناگهانی قطع میشود. یک سکته دوستداشتنی.
شاید عجیب باشد ولی عمده موفقیت طراحی آزرا 2018 در قسمت عقب آن است. جایی که همان پُف جذاب گلگیر عقب را که روی نسل چهارم و پنجم هم دیده بودیم، اینجا هم مشاهده میشود. هیوندای خیلی دوست دارد که برگ برنده آزرای جدید خود را چراغهای عقبش معرفی کند. هرجایی که تبلیغی از این خودرو دیده میشود، این چراغهای به هم پیوسته دیده میشود. راستی حالا این فرم طراحی را کجا دیده بودید؟ راهنمای میکنیم؛ دوج چارجر نبوده است؟ اگرچه نسل قبلی و البته مدل اسپرت استینگر هم تا حدودی از این الگو استفاده میکردند.
از همه اینها که بگذریم، نمره طراحی بیرونی آزرا 2018 چیزی بالاتر از قبولی ناپلئونی است. این کرهای آرامش چشمنوازی را در سرتاسر بدنهاش به نمایش میگذارد. جایی نیست که ناگهان از دیدنش شوکه شوید و یا اینکه از نبودن چیزی ناامید شوید. در قسمت طراحی داخلی حتی قبل از آنکه در را باز کنیم، مطمئن هستیم که هیوندای در این زمینه موفق عمل کرده است. دیگر باید اعتراف کرد که حداقل 10 سالی است که نمیتوان از طراحی داخلی هیچیک از تولیدات این کرهای ایراد گرفت.
کابین آزرا 2018 را قبلاً کجا دیدهاید؟ یک راهنمایی؛ هیچجا. محال است که این ترکیب آرامشبخش و باوقار را قبلاً روی خودرویی دیده باشید. هیوندای در این زمینه بینظیر عمل کرده است. زبان گویای طراح در اینجا، زبانی با اعتماد به نفس و بینالمللی است.
گذشت آن زمانی که برای خاص کردن کابین از یک مشت لامپ و LED رنگی رنگی استفاده میشد. با این حال حیف است که طراحی داخلی این خودرو را بدون نقد بگذاریم. ذوقزدگی طراح برای اولین استفاده از ساعتهای عقربهای که نمادی از خودروهای لوکس به حساب میآیند، قشنگ معلوم است. بنده خدا نمیدانسته که محل اصلی قرارگیری این ساعت باید کجا باشد. این قطعه در هیوندای آزرا 2018 در دورترین جای ممکن از دید راننده قرار دارد. یک چیز دیگر و تمام؛ آیا قفل محفظه داشبورد واقعاً برای چنین خودرویی لازم بود؟ الان ایرانخودرو روی سمند همچین چیزی نمیگذارد.
تجهیزات و امکانات هیوندای آزرا
آزرا است و آپشنهایش. حداقل توقعی که از این خودرو داریم، سنگ تمام در بخش تجهیزاتش بوده که واقعاً همینطور هم هست. اجازه بدهید به مهمترین آپشنهای این خودرو اشاره کنیم. اینکه این خودرو ترمز ABS و سانروف دارد که برایتان جذاب نیست.
همه صندلیهای این خودرو شامل نشیمن عقب هم گرمکن دارند. البته سردکن فقط مربوط به صندلیهای جلو است. سرد و گرم غربیلک فرمان هم که سر جای خود. برای این خودرو یک نمایشگر 8 اینچی لمسی با سیستم عامل اندروید Auto در نظر گرفته شده است. آزرای جدید مفهوم کامپیوتر سفری را تغییر داده است. یک نمایشگر دیگر 4.2 اینچی هم به منظور ارائه اطلاعات مربوط به پیمایش برای راننده تعبیه شده است. کروز کنترل برای این خودرو یک شوخی است. آنچه اینجا میبینیم مکانیزم هوشمند ASCC است که توسط رادار و سونار (رادار صوتی) فاصله را با خودروی جلویی حفظ میکند. یک چیزی مثل رانندگی نیمه خودران.
تقریباً همهجای این خودرو سنسور دارد. عقب، جلو، چپ و راست. به هم ترتیب دوربینهای 360 درجه در هر چهار جهت دیده میشود. اگر هم جایی بحث ایمنی این خودرو شد بگویید آزرای جدید 9 ایربگ دارد. اگر با هیچکدام از آپشنهای این خودرو رابطه برقرار نکردید، قطعاً از سیستم صوتی عالی Infinity آن با 14 اسپیکر حیرتزده میشوید. صدایی رسا و پرطنین که توسط یک آمپلیفایر و دو سابووفر تقویت شده است.
مشخصات فنی هیوندای آزرا
جنگ اصلی اینجاست. طبیعتاً وقتی قرار بوده چنین پولی را برای چنین خودرویی پرداخت کنید انتظار دارید که خودرویتان یک سر و گردن از بقیه بالاتر باشد. آزرا هنوز نیامده، از سوی هموطن و غیر هموطن تهدید شده است. فولکس واگن پاسات و رنو تلیسمان از اروپا و کمری و آکورد از آسیا برایش دندان تیز کردهاند. اپتیما GT لاین جدید هم که دیگر گفتن ندارد. این کرهای از نظر پیشرانه از همه رقبایش سر است. نزدیکترین رقیبش هوندا آکورد با 185 اسببخار قدرت است. ولی از نظر مصرف سوخت با افتخار رکورد 8.5 لیتر را ثبت کرده است. از رقبای این خودرو پژو 508 با مصرف 5.8 لیتری در صدر است.
شاید پیشرانه این خودرو واقعاً خوب و پرنفس باشد ولی وزن 1556 کیلویی آن کار را خراب میکند. آزرای جدید خیلی زور بزند به سرعت نهایی 215 کیلومتر برساعت میرسد این یعنی حتی کمتر از سوناتا و اپتیمای جدید. آزرای بَدبدن در شتاب اولیه هم تقریباً از همه رقبا عقب میماند. حالا سوال این است که مگر چه کسی میخواهد با یک خودرو 700-800 میلیونی کورس شتاب و سرعت بگذارد؟
تجربه رانندگی با هیوندای آزرا
هیوندای به بازار آمریکا نیاز دارد. هم به دلیل فروش بالا و البته مهمتر از آن، اعتبار حضور در این کشور. کرهایها میدانند که هر شرکتی و محصولی که در این بازار ورود کند، چراغ سبز حضور در تمام دنیا را دارد. این شرکت مجبور است برای رقابت با یک دوجین برند نامدار آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی و ژاپنی بهترین خودش را ارائه دهد. حالا نکته اینجاست که آزرای جدید برخلاف دو نسل قبلی خود اینبار نتوانسته جایی در بازار آمریکا پیدا کند. کارشناسان میگویند دلیلش کاهش فروش بوده است. البته دلیل دیگر، حضور زیرمجموعه لوکس هیوندای یعنی جنسیس و دلیل سوم محبوبیت بالای سوناتا است.
حالا همه اینها را گفتیم که چی؟ هیوندای این بازار را ول نمیکند. به همین خاطر است که به در و دیوار میزند که دوباره راهی سرزمین یانکیها شود. یکی از همین تلاشها، افزایش و بهینهسازی سیستم تعلیق، ترمزگیری و فرمانپذیری آزرای جدید بوده است. این تغییرات را به وضوح میتوانید در این خودرو حس کنید.
لوکسترین سدان هیوندای بهتر از چیزی است که تصور میشود. خیلی سخت است که مدرنیته را در این کرهای نادیده بگیرید. فرمان جدید چیزی بیش از یک مکانیزم برقی ساده است. حس و حال پیچیدن با آن واقعاً شبیه به لکسوس ES جدید است. البته خیلی بهتر میبود که هیوندای سراغ جعبهدندههای بهتر با ضریب دندههای کوتاهتر میرفت. 6 سرعته اتوماتیک این روزها خیلی مدرن تلقی نمیشود. با این حال حضور سیستم تقویتی GDI نمیگذارد کمترین گشتاور هم از بین برود.
مشتریان قبلی آزرا خوب میدانند که اتاق آن چقدر دلباز است. این یکی حتی از دو نمونه قبلی هم بزرگتر است. ایزولاسیون اتاق آزرا 208 کاملاً هوشمندانه بوده است. صداهای لازم مثل بوق و ترمز را میشنوید غیر از این هیچی. شاید وقتی با 120 کیلومتر برساعت حرکت کنید کمی صدای موتور را بشنوید در غیر این صورت محال است فرق بین روشن و خاموش بودنش را بفهمید. کم صداتر از تویوتا کمری هیبریدی.
شاید صندلیهای این خودرو ماساژور نداشته باشد ولی طراحی ارگونومیک آن به قدری استادانه بوده که حقیقتاً حس میکنید نرمی آن ترکیبی است از خامه، عسل و ژله. شاید شتابگیری با این خودرو خیلی رویایی نباشد ولی شما ترجیح میدهید که این خودرو وقار و منش لوکس خود را حفظ کند تا یک اسپرت الکی سریع باشد. شبهنگام، اتاق این آزرا دیدن دارد. گویی روشناییهای شهر از دور سوسو میزند.
وقتی پشت فرمان این خودرو مینشینید، یک حالت متفکرانه به شما دست میدهد. قشنگ حس میکنید واقعاً با بقیه فرق دارید. اینکه طراح، مهندس و مدیر خودرویی که شما سوار بر آن هستید به چیزی بیش از مسائل مالی فکر میکردهاند، تاثیر جالبی روی اعتماد به نفس رانندگی شما دارد. هرگز، تاکید میکنیم هرگز این تجربه سواری را با رنو تلیسمان تجربه نخواهید کرد. وقتی پشت فولکسواگن پاسات مینشینیم میدانیم که داریم با یکی از تاریخسازترین خودروهای دنیا رانندگی میکنیم؛ اما پاسات یک آلمانی باکیفیت است؛ همین. بیروح و بیهیجان، با روان شما کاری نمیکند. درواقع فولکسواگن آنقدر که مسائل زیست محیطی اهمیتی میدهد، برای راننده پشیزی هم ارزش قائل نیست. درعوض، آزرا همه تمرکزش را روی رفاه راننده میگذارد. نمیگوییم که آزرا رویاییترین خودروی جهان است ولی ادعا میکنیم که تجربه رانندگی با آن قطعاً فراموش نشدنی است.
راند نهایی با هیوندای آزرا
کرمان موتور در بهترین زمان ممکن آزرا 2018 را معرفی کرد؛ یعنی درست در اوج حرف و حدیثها حول ممنوعیت واردات خودرو. البته که کمتر کسی فکرش را هم میکرد که این داستان ادامهدار شود ولی دیدیم که شد. کرمانیها در یک دوره کوتاه ثبتنام آن را خیلی ساکت و چراغ خاموش برگزار کردند و تمام. دیگر خبری از این خودرو نشد.
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای هیوندای آزرا
جو پرتنش بعد از جریان ممنوعیت که خوابید، اولین سری از این خودرو آماده عرضه شد و ناگهان یک میلیارد تومان. خودرویی که در زمان ثبتنام به 400 میلیون هم نمیرسید حالا تقریباً 2.5 برابر ارزش پیدا کرده بود. البته با تزریق مدلهای بعدی، کف قیمت تا 700 میلیون هم پایین آمد. هرچه بود آزرا در یک بازه چند روزه تبدیل به سرمایهایترین کالای صنعت خودرو شد. هنوز بسیاری باور نمیکنند که آزرا 2018 پلاک میشود؛ اما چه کسی جرات میکند این خودرو برای حضورش خون دلها خورده شده را به این راحتیها به خیابان بیاورد. البته دلیل دیگر کم دیده شدن این خودرو، جریان موسوم به سفتهبازان است. افرادی که آرام نشستهاند تا این خودرو را از چند روز دیگر در ایام پرحرارت شب عید به بالاترین قیمت بفروشند.
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما