احتمالاً متولد مرداد است. بامرام و خونگرم. اهل مهمانی و دورهمی. بگوبخند و بَشاش. با هر اکیپی سریع جور میشود. خوراک شمال رفتن. دست رد به سینه کسی نمیزند. اهل سازش ولی پولدوست. دست و دلباز ولی زرنگ. یک قران میدهد، دو قران میگیرد. با هیچکس تا ابد داداشی نمیماند. عاشق آقاجون بازی. قهوهخانه را با شما میآید ولی کافیشاپ را با یک نفر دیگر میرود. معرفی میکنیم؛ دانگ فنگ.
شرکتی که شاید مثل دیگر هموطنانش هایما، چری و جک برندگان طلایی دوران تحریم بود ولی اشتباه بزرگ آنها را مرتکب نشد و نگذاشت با یک قرارداد انحصاری، در تله «همکاری با فقط یک شرکت ایرانی» بیافتد. دانگ فنگ با سایپا دیزل، کشنده KX را زد. با ایران خودرو H30 Cross را زد. با پارس خودرو پیکاپ ریچ را زد. با فردا موتور SX5 را زد. با لاماری (Fengxing)، ایما را زد. تقریباً به هیچکس نه نمیگوید. هرجایی که بتواند خودش یا یکی از زیرمجموعههایش را جا کند، میکند. استراتژی هوشمندانهای که نشان میدهد اصلاً برایش برندینگ و دیده شدن، مهم نیست. مهم پول است. پول. تازه کارمانیا ix7، اِسنا Glory 580، فنگون 500 و آئولوس Yixuan را که نیامدند، فاکتور گرفتیم.
اینکه دانگ فنگ با کدام شریک ایرانیاش موفقتر بوده، قابل تشخیص نیست. ولی میتوانیم به صراحت بگوییم که این چینی در پروژه IX5 یا همان دیگنیتی گروه بهمن، عصر مدرن خود را در ایران استارت زده است. با همه اینها، دیگنیتی تنها ماحصل همکاری مشترک با دانگ فنگ کُشتیبلد نیست. این دو، چندی پیش هم ون اینرودز (DFSK C35) را کارنامهشان ثبت کرده بودند.
دیگنیتی پرایم از کجا آمد؟
اینکه اسم اصلی دیگنیتی چیست و سازندهاش کیست، شاید خیلی جذاب نباشد. جذاب که نیست، هیچ. خیلی قابل فهم هم نیست. ساختار تو در توی شرکتهای چینی رصد و ردیابی را خیلی سخت میکند. فنگون (Fengon) یا فنگگوانگ (Fengguang) iX5 نام اصلیاش است. خودرویی که آن را DFSK (شرکت ترکیبی دانگفنگ و سوکون) میسازد. بهترین دوران حضورش، همان اواخر سال 2018 است که تازه رونمایی شده بود. راستش را بخواهید دیگنیتی اصلاً در بازار چین خودروی پرفروشی نبوده. بیشترین رکورد مربوط به نوامبر سال 2018 با فروش 4 هزار و 214 دستگاهی است. کل سال 2021 میزان فروشش در هیچیک از ماههای سال، از سه رقم بیشتر نشد. فاجعه آن که در آمار فروش سال 2022 حتی فروش دو رقمی هم دیده میشود.
برگردیم به ایران. شیفت کردن از مزدا 3، ایسوزو دیمکس و میتسوبیشی پاجروی ژاپنی به کاپرا، هاوال و بسترن چینی، قطعاً دلچسب یک خودروساز قدیمی ایرانی نیست. ولی حالا کاری است که شده. بهترین اقدام، دست گذاشتن روی چینیهای نسبتاً با اصل و نسب است. کاری که انصافاً گروه بهمن تا حدودی خوب انجامش داد.
پروژه هاوال H2 غیر از بحث تحویل و مشکلات ثبتنام، واقعاً از نظر کیفیت منتقدین را راضی کرده بود. بعدش هم که همه دیدیم، H9 شد اولین خودروی چینی میلیاردی بازار. خانواده بسترن از برند FAW کم و بیش توانستند حضوری شرافتمندانه در بازار داشته باشند؛ اما دیگنیتی در تاریخ معاصر گروه بهمن، یک اتفاق خاص بود. خودرویی که توانست آن روی متفاوت چینیها را به مشتریانی که همواره مقابل خودروسازی این کشور جبههگیری داشتند، نشان دهد. دیگنیتی خودرویی بود که گروه بهمن آن را در سال 99 آبستن شد و تقریباً 9 ماه بعد در ایران به دنیا آمد.
بررسی طراحی دیگنیتی پرایم
نه شگفتانگیز نه شوکهکننده. طراحی دیگنیتی پرایم، جلوهای متداول از خودروهای امروزی است. حالا دلیل نشد چون ما در خیابانهایمان خودروهای روز دنیا را نمیبینیم، اگر یک خودروی جدید با طراحی متداول آمد، فکر کنیم شقالقمر کرده. از طرفی دیگر این را هم بگوییم که ریزهکاریهای جذاب و تحسینبرانگیز در گرافیک بصری آن را ندید نمیگیریم. با اینکه Dignity در لغت به معنی وقار است ولی حقیقتاً آنچه میبینیم بیشتر جسارت و هیجان است. درواقع توصیفی مانند واژه وقار با آن چراغهای باریک و LED های ظریف داخلش و با در نظر گرفتن جلوپنجره کهکشانی و سپری با اجزای کرومی در تضاد است.
در بعضی از لباسهای بانوان از اصطلاح «کار شده» استفاده میشود که اشاره به ریزهکاریهای پر زرق و برق مانند منجوق و مروارید و پولک دوختهشده دارد. جلوپنجره دیگنیتی هم حسابی کار شده است؛ اما نزدیکتر که میآیید حس پلاستیکی بودنش، کمی توی ذوق میزند. تاکید روی بخشهایی که چندان ملموس نیستند، نشان میدهد دانگفنگ آینده روشنی را در طراحی برای خودش تصویر کرده؛ مانند نوشته ریز LED TECHNOLOGY درون کاسه چراغ.
به نظر میرسد که طراحی عقب دیگنیتی به مراتب از نمای جلویی آن جذابتر باشد. البته این یک نظر شخصی بود. ولی میخواهیم از این نظر دفاع کنیم. با اینکه الان کوچک و بزرگ در بازار سراغ شیوه طراحی چراغ عقبهای یکپارچه میروند، با این حال تصویری که دیگنیتی به نمایش گذاشته، نرم و منطقی و بدون اغراق است. درواقع چنان پخته و حرفهای این کار را کرده که انگار فقط همین سبک برازندهاش است. تعبیه بهجا و به دور از هیجان یک نوار باریک استیل براق، نشان میدهد طراح قصد زیادهروی و اصرار روی لوکسگرایی نداشته.
از همهچیز گفتیم الا ساختار طراحی بدنه. چیزی که در لغتنامههای خودرویی به آن شاسیبلند کوپه میگویند. پایهگذار این سبک منحصر به فرد طراحی بامو X6 بود. درحقیقت شاسیبلندهای کوپه همان سواریهای فستبک هستند که حالا ابعادشان بزرگتر شده. ذات و ماهیت چنین خودروهایی بر مبنای اسپرتگرایی بنا شده و به همین دلیل است که خواه ناخواه، دیگنیتی بیآنکه کار خاصی بکند، به سمت حرکت تهاجمی، تمایل دارد.
شاید تصور شود که طراحی بیرونی یک خودرو بخش اعظم تواناییها و هنر سازنده را نشان میدهد. ولی حرفهایترها بهتر میدانند که خودروسازی که در طراحی داخلی چیرهدست باشد، اساساً در سطح بالاتری از اعتبار قرار میگیرد. کابین دیگنیتی میزبان نظرات مختلفی است. یک گروه آن را معمولی و سوار بر موج متعارف خودروسازی دنیا میدانند. گروه دیگر هم آن را مدرن و پیشرو قلمداد میکنند. فارغ از این تضارب آرا، گرافیک داخلی این خودرو پایدار و ادامهدهنده مسیر بیرونی است. دیدنی، چشمنواز ولی متعارف. برگ برنده دیگنیتی، استفاده از پنلهای فیبر کربنی روی کنسول، نمایشگر توکار متمایل به راننده و البته پنل لمسی مربوط به سیستم تهویه مطبوع است؛ اما میدانید بخش بدِ ماجرا اینجاست که این پوششهای گسترده که همگی شفاف هستند، کوچکترین اثر انگشت را نشان میدهند. از خانمهای خانهدار بپرسید لوازم آشپزخانه براق چقدر برای تمیزکاری عذابآور هستند.
کابین دیگنیتی هم در روز قابل قبول است هم در شب. ساده بگوییم، عکسخورش خوب است. خوراک سلفیهای یهویی توسط سلبریتیهای محترم و دعوت مردم به سادهزیستی.
بررسی تجهیزات و آپشنهای دیگنیتی پرایم
اقبال نسل جدید خودروهای چینی در بازار نه فقط به دلیل اتمسفر مدرن طراحیهایشان است، بلکه بیتردید به خاطر لیست بلندبالای آپشنهای عجیب و غریبشان هم هست. اگر بگوییم تازهواردهای چینی دارند در این بخش تاریخسازی میکنند، بیراه نگفتهایم. بر همین اساس دیگنیتی هم به اندازه بضاعتش سنگتمام گذاشته. خودرویی که ست کامل سیستمهای کنترل پایداری شامل ایستایی در سربالایی، پایداری در سرپایینی، کنترل کشش و کنترل پایداری را دارد، نمیتواند بیآپشن تلقی شود؛ اما همینکه جلوتر رفتیم، شوکه شدیم. دیگنیتی پرایم فاقد رادار نقطه کور، رادار تغییرلاین، رادار تصادف جلو، رادار تصادف عقب و رادار تابلوخوان است. احتمالاً بیربط است ولی شاید حضور دوربین 360 درجه، نمایشگر 10.25 اینچی و دوربین فیلمبرداری جلو با ضبط صدا کمی اوضاع را بهتر کرده باشد. ولی باید این را هم بگوییم که کیفیت دوربین این خودرو خوب نیست.
6 ایربگ استاندارد دیگنیتی را در زمره کراساورهای نسبتاً ایمن قرار میدهد. مثل همیشه صندلی راننده با 6 حالت تنظیم برقی، امکانات بیشتری نسبت به صندلی شاگرد با 4 حالت تنظیم دارد. خدا را شکر که حداقل در این بخش گرمکن صندلی را داریم وگرنه اوضاع خیلی خراب میشد. حتماً میدانید که برخی از رقبای دیگنیتی پرایم از صندلی راننده ۸ حالته استفاده میکنند.
بررسی مشخصات فنی دیگنیتی پرایم
هرکدام از این چینیهای جدیدالورود با پیشرانه 1.5 لیتری توربو که میآیند، مدعی هستند پکیج ما خیلی بهتر و قویتر و کممصرفتر از بقیه است. ولی در عمل تفاوت چندانی بین آنها نمیبینیم. دیگنیتی پرایم هم با این قوای محرکه، قدرتی در کانال حدود 150 اسببخاری (دقیقاً 148 اسببخار) تولید میکند. این در حالی است که گشتاور 220 نیوتنمتری آن در بازه 1800 تا 4000 دور در دقیقهای به اوج خودش میرسد.
با این خروجی پیشرانه میتوان انتظار شتابگیری معرکهای داشت؛ اما خُب یک تهخیار تلخ میتواند کل طعم یک سالاد پرمخلفات و جذاب را خراب کند. این وسط جعبهدنده CVT دیگنیتی متهم ردیف اول شتاب 13 ثانیهایاش است. مثل مسابقه دو امداد که یک دونده حرفهای و رکوردشکن، چوب امدادی را به دست یک دونده آماتور میسپارد. جعبهدنده همه زحمات پیشرانه و وزن که به طرزی مناسب زیر 1600 کیلو باقی مانده را به باد داده است. نه که عذابآور باشد، داریم درباره انتظاری صحبت میکنیم که برآورده نشده است.
بریم جلوتر. دیگنیتی در ظاهر خودروی جمع و جوری است. شاید طول 4.8 متریاش اینطور نشان ندهد ولی فاصله محوری 2.8 متریاش یکی از بهترینها در کلاس خودش است. به همین دلیل بوده که برخلاف خیلی از کراساورهای کوپه، غیر از شیب سقف عقب از نظر فضای داخلی چندان تنگ و ترش نیست. این خودرو از نظر فضای قسمت بار با حجم بیش از 750 لیتر بین رقبای خودش سرآمد است.
شاید برای هزارمین بار روی عدم افزایش قیمت بنزین تاکید شده باشد، ولی کمکم زمزمه اعمال محدودیت در سقف سوختگیری به گوش میرسد. خلاصه که این روزها بحث مصرف سوخت دیگر یک ایده فانتزی و مخصوص اروپاییها نیست. دیگنیتی مصرف سوخت معمولی دارد. 7.3 لیتر در هر 100 کیلومتر که با در نظر گرفتن باک 58 لیتری میتواند دستکم نظر خریدار ایرانی را جلب کند. ولی خودروهای جدید باید از این هم کممصرفتر باشند. این وسط، نقش پررنگ توربوشارژر را هم فراموش نکنید.
تجربه رانندگی دیگنیتی پرایم
باورهای شما تأثیر مستقیمی روی لذت رانندگیتان میگذارند. نیچه! جدی گفتیم. وقتی شما باور داشته باشید که خودرویتان بهترین در جهان است، واقعاً زیر پای شما تبدیل به بهترین در جهان میشود. فرقی ندارد که سوار پراید هاچبک باشید یا نیسان GT-R اسکایلاین. به همین دلیل است که تجربه رانندگی با دیگنیتی را باید با باوری مستقل بررسی کنیم. آنچه میخوانید بر اساس استانداردهای متعارف است. این بخش را نه بهعنوان یک طرفدار بخوانید و نه در قالب یک مخالف.
معمولاً نمیشود خیلی به اعداد و ارقام روی کاغذ و اطلاعات کاتالوگی خودروها اعتماد کرد. مثلاً بیشتر اوقات مصرف سوخت اعلامی، بیشتر از عددی است که از سوی کارخانه اعلام میشود. این اغراق در شتاب صفر تا صد دیگنیتی هم مشهود است. جایی که واقعاً متوجه شدیم بیش از 13 ثانیه ثبت میشود. قبلاً به ناهماهنگی جعبهدنده با پیشرانه اشاره کردیم. درست مثل مترجمی که از انتقال کامل مفهوم، عاجز است. تازه میگویند CVT نصبشده روی این مدل از نسل 3 است. حالا این نسل 3 دیگر چه صیغهای است، خدا میداند. هرچه هست دیگنیتی شتاب اولیه بِکَن و نفسگیری ندارد. حالا مثلاً اگر هر خودروی دیگری بود، اینقدر کند بودنش به چشم نمیآمد. ولی چون دیگینتی چشم و ابروی گیرایی دارد، آدم فکر میکند خیلی باید تند و تیز باشد؛ اما اینها همه مربوط به همان چند ثانیه اول بود. بالاخره ناسلامتی هیچی نباشد، این خودرو توربوشارژر دارد. وقتی توربو وارد مدارد میشود، دیگر شهرام بهرام نداریم. دیگنیتی چنان آن روی بیتربیت خود را نشان میدهد که باورش سخت است.
پشت فرمان، اتمسفر خوبی را تجربه میکنیم. جانمایی همهچیز درست است. فاصله دست و بدن تا غربیلک، ارتفاع از سطح جاده، میدان دید و جذابتر از همه صندلیهایی باکیفیت. به ارتفاع از سطح جاده اشاره کردیم. دیگنیتی یکی از معدود کراساورهای بازار است که فنربندیاش طوری طراحی شده تا تعادل مناسبی به پایداری و بلندقامتی ایجاد کند. حالا که بحث فنربندی شد، این را هم بگوییم که سیستم تعلیقی که دانگفنگ برای دیگنیتی طراحی کرده، عالی است. منظور از عالی، برخلاف تصور فقط نرم بودن، نیست. حتی جالب است بدانید، فنربندی نرم، اساساً خطرناک است. در این خودرو شاهد یک تجربه متفاوت از حرکت مواج در پستی بلندیها هستیم. نه فقط دستانداز، بلکه عملکرد بازوهای موجگیر در هر چهار چرخ باعث میشود هنگام پیچیدن، تمام وزن خودرو روی بخش درون پیچ نباشد. به این دلیل که فاصله محوری دیگنیتی تقریباً 60 درصد طول کلی خودرو را در بر میگیرد، محور عقب که عملاً هیچ باری رویش نیست، بازیبازی نمیکند و انحراف ندارد.
یکی دو چیز در دیگنیتی عجیب بود. مثلاً علیرغم این همه قِر و فِر، پشت آمپرش دیجیتالی نبود. چیز دیگر اینکه به نظر میرسد کنترل پایداری بگیر نگیر داشت. در ترمزگیریهای ناگهانی، آگاهانه و هوشمندانه وارد میدان میشد ولی در فرمان دادنهای برقآسا، خواب میماند. یا مثلاً چرا سوئیچ دیگنیتی اینقدر بزرگ است؟ قشنگ یک کف دست جا میشد. حرف آخر اینکه، یکجورایی انگار دیگنیتی پرایم مخصوصاً و از سر لجبازی خودش را دست پایین گرفته تا جذابیت مدل بعدی یعنی دیگنیتی پرستیژ را بالاتر ببرد. امان از حرف مردم.
شرایط فروش دیگنیتی بهمن
جدیدترین اخبار فروش دیگنیتی گروه بهمن شامل انواع طرح پیش فروش دیگنیتی، طرح فروش نقدی دیگنیتی بهمن موتور، جزییات آخرین ثبت نام خودرو دیگنیتی، قیمت دیگنیتی پرایم و قیمت دیگنیتی پرستیژ را در مقاله شرایط فروش دیگنیتی مطالعه کنید.
عکاس: سیاوش سیدنژاد - عرفان اسلامپناه
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما