بیایید و با خودتان روراست باشید. تعصب را کنار بگذارید. با چیزی که میبینید منطقی برخورد کنید. معرفی میکنیم، زیباترین خودروی حال حاضر بازار ایران؛ نسل جدید رنجروور ایوک. تکخوانِ دلربایِ اپرایِ باشکوهِ مدرنیته. واکسنِ کمیابِ سیاهزخمِ بیاصالتهایِ پرمدعا. پدیدهای که این روزها خیلی نیازش حس میشد. چینیها داشتند خفهمان میکردند و دارند خفیفمان میکنند.
”لندروور یک چیزی میدانسته که از همان اولش مدام میگفته یک لوکس-آفرود و نه هیچ چیز دیگر“کاش میشد به جای تست و بررسی امروز، یک شبشعری چیزی برگزار میشد تا از وجنات و محسنات این پرتره دلربا حرف میزدیم.
اصلاً چرا ایوک جدید باید یک خودرو باشد؟ چرا نباید مثل یک تندیس هنری به آن نگاه کرد؟ اگر احساس میکنید با آنچه گفتیم رابطهای برقرار نکردهاید، کارت عضویت انجمن مفاخر کائنات را بدهید و در باشگاه LED بازهایِ سانروفدارِ در سربالاییکمنیار ثبتنام کنید!
رنجرور ایووک از کجا آمد؟
داستان رنجروور ایوک در لندروور مثل حکایت شورولت کوروت است در جنرال موتورز. یک تافته جدابافته. یک جداییطلب. اگرچه یکی از اعضای خانواده به حساب میآید ولی آنقدر شخصیت مستقل و قدرتمندی دارد که سر یک میز با دیگر برادران و خواهرانش نمینشیند.
سال 2008 یعنی اولین سالی که اتحاد JLR (جگوار-لندروور) شکل گرفته بود، نمایشگاه دیترویت هم میزبان مفهومی جدید لندروور به اسم LRX شد. خودرویی که با طراحی خاص که انگلیسیها تا پیش از آن هرگز سراغش نرفته بودند. با توجه به اینکه LRX یک کانسپت آیندهنگر بود، رسانهها نسبت به طراحی پیچیده و فضایی آن موضعگیری خاصی نکردند. چراکه تصور میشد محصول نهایی با اصلاح کلی و محافظهکاری بیشتری رونمایی میشود؛ اما وقتی نسل اول این خودرو با اسم نهایی Evoque در سال 2011 راهی بازار شد، دنیا با چشمان خودش دید که طراحی جاهطلبانه لندروور نه فقط یک ایدهپردازی روی کاغذ بلکه ترسیمی واقعی در دنیای امروز است.
طراحی بحثبرانگیز خودرو در ادامه جنجالیتر هم شد. چراکه لندروور نسخه 2 درب و به طرزی اعجابآور، مدل روباز این خودرو را نیز معرفی کردند. نسل اول طی هشت سال به اقبالی درخشان دست پیدا کرد: اینکه در 2018 دومین عضو خانواده ایوکها نیز رونمایی شد. این همان مدلی است که امروز سراغش رفتهایم. لندروور مدل بنزینی نسل جدید را در سه تیپ P200، P250 و P300 معرفی کرد. آنچه میبینید نسخه اولی یعنی P200 است. برخی میگویند لندروور مدل جدید را فقط و فقط برای رقابت با ولوو XC40 تولید کرده است.
بررسی طراحی ظاهری رنجرور ایووک
وقتی داشتیم رنجروور اتوبیوگرافی را تست میکردیم، به کرات در وصف جمال آن حرف زدیم و گفتیم و نوشتیم. حالا درباره ایوک چه بگوییم؟ واقعاً قبول ندارید این خودرو زیباترین محصول بازار ایران است؟ خُب البته که زیبایی نسبی است و سلیقهای. دستکم اعتراف کنید خاصترین طراحی را در بین تمام خودروهای موجود در ایران دارد. این هم نه؟ حداقلش اینقدر مرام دارید که بگویید شبیه چینیها و کرهایها و ژاپنیها نیست که.
معلوم نیست لندروور میخواسته سفینه بسازد به اینجا رسیده یا میخواسته خودرو بسازد که هوس فضا کرده ولی هرچه هست ترکیببندی ایوک جدید تابع یک فرمول بسیار پیچیده است. شرکت ترسی نداشته که الگوهای مختلف هندسی را در کنار هم قرار بدهد. مثلاً چراغهای باریک که از دو طرف بیرونی به گلگیرهای کاملاً برجسته و منحنی برخورد کردهاند. در اوج فروتنی شاهد آن هستیم که یک ردیف ساده و کوچک LED از دو طرف داخلی به سمت هم نشانه رفتهاند. حضور یک جلوپنجره عریض با نقوش سنتی که در زیر آن تعداد زیادی هواکش و دمپر قرار گرفته، یک بینظمی منظم را ایجاد کرده است.
شرکت میدانسته که چگونه این شلوغی را مدیریت کند. یکی از بارزترین جلوههای دیدنی نمای جانبی این خودرو تضاد سایز لاستیکهای توپُر با رینگهایی مشکی کوچکتر آن دارد که اشاره مستقیمی به قابلیتهای آفرودش دارد.
هرکسی برای خودش نظری دارد و نظر ما این است که پشت ایوک زیباتر از جلوی آن است. نگاه خمار و سنگین چراغهای عقب، همان چیزی است که باید چنین خودرویی داشته باشد. به فریم داخل کاسه چراغهای عقب بیشتر دقت کنید. یک ترکیب ساده پرسپکتیو از LED های تو در تو نگاه عمیقی به آنها بخشیده است.
در نمای کلی شاهد همان الگوی چراغهای کشیده با لبههای باریک هستیم که از جلو به عقب هدیه داده شدهاند. قرار دادن، همه این چیدمان درون فریمی مشکی رنگ را نیز بهعنوان یکی از جلوههای تاثیرگذار ایوک از یاد نبرید. کلیشههای تکراری، المانهای شبیه هم و تقلیدهای طوطیواری در طراحی داخلی خودروهای امروزی دیگر امانمان را بریده بودند.
ایوک تفاوت عمیق خود با سایر رقبا را همان ابتدا با فرمان منحصر به فردش به نمایش میگذارد. فرمانی که دکمههای کنترلی روی آن از هیچ الگوی قبلی تبعیت نمیکند. لندروور خوب میدانسته که وقت دو دست راننده روی فرمان قرار میگیرد، انگشت شست مهمترین نقش را ایفا میکند. به همین دلیل است که دکمههای کنترلی مانند دسته کنسول بازی با محوریت عملکرد این انگشت طراحی شدهاند.
دریچههای هوا با الهام از چراغهای عقب و جلو، باریک در نظر گرفته شدهاند. لندروور به وضوح قصد دارد فلسفه اصلی خود یعنی سازنده محصولات آفرود با ویژگیهای غلیظ لوکسگرایانه را در این خودرو نیز به نمایش بگذارد. به همین دلیل است که بازی زیبای استیل براق و آلومینیوم مات روی کنسول، دستگیرهها و بهویژه اهرم دستهدنده لحاظ شده است.
حتی رودریهای این خودرو نیز حالتی جسورانه به خود گرفتهاند. صندلیهای چرم و پارچهای آن با یک تاچ دوخت آبیرنگ زیباتر از هر زمان دیگری به چشم میآیند.
تجهیزات و آپشنهای رنجرور ایووک
اگرچه این روزها نمایشگر دیجیتال پشت فرمان دیگر یک آپشن خاص به شمار نمیآید ولی حقیقتاً آنچه اینجا روی ایوک جدید میبینیم، ساختاری متفاوت و هوشمندانه دارد. درست مانند فیلمهای تخیلی، تمام تغییراتی که روی آن اعمال میشود (مانند باز بودن دربها و نمایش هوایی دوربین 360 درجه) به صورت سه بعدی به نمایش درمیآید.
در قسمت پنل مربوط به سیستم تهویه مطبوع نیز شاهد یک نوآوری چشمنواز هستیم. اینجا نیز یک نمایشگر دیجیتال دیده میشود که تصویری از چگونگی هوادهی دریچهها شرایط موردنظر هر نقطه به صورت لمسی تعبیه شده اما چیزی که مهم است پیچهای کنترل دما است که مانند گذشته به صورت مکانیکی و دستی درآمدهاند.
دیگر گفتن ندارد که ایوک فوق همه سیستمهای کنترل پایداری را دارد ولی این یکی گفتن دارد که یکی از معدود بارهایی است که در یک شاسیبلند سیستم واقعی کنترل واژگونی موسوم به RSC را میبینیم.
احتمالاً درباره سیستم AHBA یا نوربالای اتوماتیک چیزهایی شنیدهاید. برخی تصور میکنند این سیستم اینطوری است که وقتی در حال رانندگی با نور بالا هستید و خودرویی از جلو میآید خود به خود نور به استپ پایین تغییر میکند. خُب این را که در کرهایهای 10 سال پیش هم دیده بودیم. جذابیت AHBA این است که در چنین شرایطی نور کورکننده خود را تنها از روی اجسام حساس کنار میزند؛ یعنی فقط خودروی روبرویی نور پایین را میبیند ولی دیگر قسمتهای جاده، پیچ و حتی علایم رانندگی همچنان با نور بالا روشنتر هستند. راستی 8 کیسه هوا برایتان کافی است؟
مشخصات فنی رنجرور ایووک
لندروور هیچگاه ادعا نکرده است که یک خودروساز لوکس و یا یک آفرودساز محض است. بلکه همواره ترکیبی از این دو ویژگی را برای خود توصیف کرده است.
شاید به نظر نیاید ولی همین ایوک به ظاهر مدرن و فانتزی یکی از حرفهایترین آفرودرهای دنیاست. خودرویی با سیستم تعلیق کاملاً مستقل برای هر چهار چرخ. فرمت قرارگیری چرخها و طراحی سپر جلو و عقب طوری بوده که زاویه حمله و فرار آن به ترتیب 25 و 33 درجه اعلام شده است. با این خودرو میتوان تا عمیق نیم متر بدون بروز هرگونه مشکی وارد آب شد.
اکسلهای ایوک از نسل چهار برند Haldex و ملزومات و تجهیزات از برند GKN هستند. این خودرو از بالاترین سطح فناوری Terrain Response لندروور که در مدلهای فولسایز شرکت استفاده میشود، بهره برده است. به همین دلیل است که توان کشش یا بکسل کردنش بیش از 1.8 تن اعلام شده است.
در قسمت مشخصات فنی نسخه P200 حرف و حدیثهای بسیاری مطرح است. چراکه گفته میشود یک پیشرانه 2 لیتری توربوشارژ با 200 اسببخار قدرت چندان در حد و اندازه شخصیت این خودرو نبوده است. با این حال شرکت برای مشتریانی که مدلی قویتر میخواهند نسخههای 250 و 300 اسببخاری را هم کنار گذاشته است. البته که منتقدان هم بیراه نمیگویند ولی با این حال باید در نظر داشت که ایوک فوق وزن خالصی بیش از 1.7 تن دارد. در مقابل گشتاور 320 نیوتنمتر موجب ثبت رکورد 8 ثانیهای در شتاب صفر تا صد شده که برای چنین شاسیبلندی منطقی به نظر میرسد.
یادتان نرفته که لندروور تولیدکننده خودروهای لوکس-اسپرت نیست بلکه تخصص آن شاسیبلندهای لوکس-آفرود است. همینکه گشتاور در دور موتور 1250rpm به اوج میرسد یعنی شاهد شتاب ثانویه خیرهکنندهای هستیم.
در حالی که اغلب مدعیان مدرنیته در بهترین سناریو سراغ جعبهدندههای 8 سرعته میروند، در این خودرو یک پوسته 9 سرعته میبینیم. جذابیت مهندسی این آفرود درخشان زمانی خیرهکنندهتر میشود که میفهمیم مصرف میانگین سوخت آن تنها 7.5 لیتر در هر 100 کیلومتر است. تازه این در حالی است که یک باک مناسب 67 لیتری برای پیمایشهای طولانی در نظر گرفته شده است.
ایوک اساساً شاسیبلند غولآسایی نیست. طول و عرض 4.3 و 1.9 متریاش که اینگونه نشان نمیدهد. ولی در بحث فضای داخلی شاهد بهترین چیدمان عناصر هستیم. فضای قسمت بار 800 لیتر شده که در صورت خواباندن صندلیها این عدد به 1600 لیتر هم میرسد.
تجربه رانندگی رنجروور ایووک
حتی وقتی هنوز سوار خودرو نشدیم هم حس خوبی داریم. لذت نگاه کردن به یکی از چشمنوازترین سازههای صنعت خودرو به قدر کافی راننده را سر ذوق میآورد.
یک قانون نانوشته میگوید صدای باز و بست شدن درب خودروها، رابطه مستقیمی با کیفیت آنها دارد. آرامش و وقاری که هنگام باز کردن درب این خودرو به شما القا میشود را فقط در فوق لوکسها دیده بودیم. صدای پیشرانه چه با سرعت آرام و چه با سرعت بالا، صدای درجا کار کردن میدهد. چیزی که راننده میشوند، صدایی شبیه به آرمیچر یک پنکه جیبی است.
سیستم تعلیقی که اینجا داریم، چیزی فراتر از نرمی است. این خودرو راه نمیرود، شنا میکند. مهم نیست در خیابان صاف هستید یا تپه ماهور، گویی روی کاناپه نشستهاید و دارید یک مستند درباره طبیعت را از پنجرهها میبینید. اگر یک شاسیبلند آفرود این قابلیت را نداشته باشد، پس دیگر چه چیزی باید داشته باشد؟
با تمام این تفاسیر، رنجروور ایوک P200 گل بیخار و معشوق بیخال هم نیست. از آنجایی که تمام تمرکز سازنده، تولید یک شاسیبلند لوکس با قابلیتهای آفرود بوده، به طرزی آزاردهنده هیچ رفتار شیطنتآمیزی از این خودرو سرنمیزند. شما بگو یک تیزفرمانی. یک برنآوت. یک صدای جیغ لاستیک. هیچی.
وقتی وسط 10 بادیگارد باشید اوایل حس خوبی دارید. حس اطمینان و آرامش. ولی در ادامه این احساس تبدیل به یک محدودیت خفهکننده میشود. سیستمهای کنترلی این خودرو که به صورت استاندارد فعال هستند، مدام دست و پای راننده را میگیرند. هشدار پشت هشدار. حتی یک rpm از دور موتور هم بدون اجازه مرکز فرمان الکترونیکی خودرو زیادی بالا و پایین نمیشود.
همان جعبهدنده 9 سرعته که در پیمایشهای آفرود بهترین گشتاور را به چرخها منتقل میکند، زمانی که قصد سرخوشی داریم، تبدیل میشود به یک کاسه داغتر از آش. چیزی بهعنوان معکوس در این خودرو معنا ندارد. گویی تا وقتی که جعبهدنده نظر مساعد نداشته باشد، چرخدنده بعدی یا پایینی درگیر نمیشود. لندروور یک چیزی میدانسته که از همان اولش مدام میگفته یک لوکس-آفرود و نه هیچ چیز دیگر.
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما