قالی کرمان است، لامصب. پا میخورد و ارزشمندتر میشود. هرچقدر قدیمیتر، پختهتر. یک کهنه رفیق. مثل یک نوشیدنی غیرمجاز 40 ساله که از انگور میگیرند. خانوادهدار و با رگ و ریشه. اصیل و اشرافزاده. امروز قرار تست نداریم. میخواهیم با یک بچه پولدارِ اهلِ دل، معاشرت کنیم.
حسابش از بقیه جداست. وقتی میگوییم C200 انگار داریم یک اسم مشخص را صدا میزنیم. اصلاً C250 و C300 توی دهان نمیچرخد. فقط C200. این مرسدسبنز خاکیترین مدل شرکت است. علیرغم تواناییها و ویژگیهایش، اصلاً اهل فیس و افاده نیست. فروتن است ولی به وقتش جهنم به پا میکند. ریا نمیکند ولی پایش که بیافتد به همه نشان میدهد، کُت تن کیه!
مرسدسبنز C کلاس از کجا آمد؟
مرسدسبنز، استادبزرگ کمالگرایی است. کارخانه ایدهپردازی و خلاقیت. آنجا هیچچیز با سیاست «همینطوری» طراحی نمیشود؛ یعنی شما فکر میکنید اوایل دهه 90 میلادی، مرسدس ناگهان گفته بیایید یک محصول جدید به اسم C-Class تولید کنیم؟ نه اخوی. داستان به خیلی قبلتر از آن برمیگردد.
دهه 70 میلادی مرسدس، خدا را بنده نبود. با W113 (پاگودا)، R107 (بعدها SL کلاس)، W116 (بعدها S کلاس) و لیموزین 600 (W100) دنیا را وادار به تعظیم میکرد. تنها ایرادی که وجود داشت این بود که هیچ ایرادی وجود نداشت. شرکت هرچه میساخت عالی و بینقص بود. در اوج کیفیت و نهایت مهندسی. مدام بهتر و بهتر شدن. نه که از این ماجرا پشیمان شده باشد. اصل قضیه این است که مرسدس هرچه داشت و نداشت را برای عالی بودن هزینه میکرد؛ اما بازار جهانی کمکم داشت به سمت مصرفگرایی میرفت. مواد اولیه به ویژه محصولات پتروشیمی و فلزات در حال گران شدن، بودند. مرسدس داشت خودروهایی میساخت که خراب نمیشدند. عمری بودند و هزینه نگهداریشان پایین بود. همه اینها باعث شد تا شرکت به با حفظ تمام خطوط قرمز اصالت و شکوه خود به فکر یک تولید یک مدل معمولیتر بیفتد. خودرویی کوچکتر و کمی ارزانتر. جمعوجورتر و کاربردیتر.
فکر نکنید این کار آسانی برای آقای پادشاه بود. همین چند خط برای مرسدس 8 سال طول کشید (از 1974 تا 1982). درنهایت مدل خاطرهانگیز W201 تولید شد. همان سری 190 خودمان. مثلاً قرار بود که نسخه جدید معمولی و ساده باشد. ولی مرسدس چه کار کند که خاص بودن توی خونش بود. بزرگوار، پایین آمدن را بلد نیست. اوضاع اصلاً یک طور دیگری پیش رفت. مزه یک سدان سایز متوسط لوکس با ریزهکاریهای اسپرت که قیمت خوبی هم داشت، حسابی به دهن آلمانیها شیرین آمده بود. شاید خود مرسدس هم فکرش را نمیکرد که W201 اینقدر خوب بفروشد. یک میلیون و 874 هزار و خوردهای طی 10 سال یک رکورد خیرهکننده بود. یک آمار دستنیافتنی. البته همین اینها را گفتیم، ولی نمیشود کتمان کرد که تکاپوی مرسدس برای توسعه هرچه بیشتر C کلاس با نیمنگاهی به سری 3 رقیب هم بوده است.
حالا همهچیز برای رفتن به مرحله جدید مهیا بود. یک دهه ایجاد زیرساخت برای شکلگیری یک ذهنیت جدید، حالا مسیر را برای خودروی جدید که C کلاس نام داشت، هموار کرده بود. سال 1993 اولین نسل این کلاس راهی بازار شد. همان اول کاری طراحیاش به دل نشست. دلیل هم داشت. کسی که C کلاس نسل اول را ساخته بود، پژو 307 و نسل پنجم فولکسواگن گلف را هم طراحی کرده بود. با اینکه هیچ اغراق خاصی در گرافیک بصریاش دیده نمیشد، ولی موذیانه و مخفیانه توانست جوانترها را به سمت خودش بکشد.
در نسل دوم، مرسدس یکهو یاد E کلاس افتاد و ایده چراغهای دایرهای (به هم چسبیده) به سرش زد. این مدل که اولین C کلاس شرکت برای قرن 21 بود، با مجموعهای از پیشرفتهای چشمگیر فنی و مهندسی روی کار آمده بود. غیر از دو تیپ سدان و واگن، شرکت یک مدل عجیب 3 در لیفتبک هم با این C کلاس معرفی کرد که راستش خیلی دندانگیر نبود.
مدل بعدی سال 2007 وارد میدان شد. یک جهش استادانه در طراحی و مشخصات فنی. این خودرو خیلی زیرپوستی از S کلاس W221 الهام گرفته است. میگویند این موفقترین نسخه کل خانواده است. مرسدس دوباره با این مدل، یک تیپ جدید طراحی کرد. سدان، استیشن و لیفتبک را که داشتیم، برای اولینبار یک کوپه هم وارد خط تولید شد.
دوران خوش طراحیهای باوقار و پرابهت مرسدسبنز C کلاس با ورود نسل چهارم در سال 2014 به پایان رسید. خیلی به مدل جدید، بچه E کلاس میگویند که خودش به بچه S کلاس معروف بود. در این نسخه، تیپ لیفتبک حذف شد و برای اولینبار مدل روباز راهی بازار شد. در حالی که تصور میکردیم مرسدس باز هم میخواهد C کلاس را فضایی کند ولی سال 2021 با نسل پنجم نشان داد که هنوز هم به روح اعتقاد دارد.
آنچه امروز سراغش رفتیم، آخرین سری از تولیدات نسل سوم بود. خودرویی که تغییراتش در ذهن مشتریان ایرانی به خوبی باقی مانده است. چراکه C کلاس از نسل اولش تا نسل چهارم در بازار کشور حضور دارد.
بررسی طراحی مرسدسبنز C200 مدل 2014
نسل سوم C کلاس، یک لجبازی هوشمندانه با ترند جدید طراحی در دنیا بود. ادای احترامی به سبک باکسی نسل اول. در حالی که بامو سری 3 و آئودی A4 برای طراحیهای جسورانه خیز برداشته بودند، مرسدس مثل همیشه آرام و حسابشده، عنان بازی را در دست گرفت. چراغهایی مستطیلی با خطوطی ساده و بیآلایش. گویی داریم به یک لادای مدرن نگاه میکنیم؛ اما همه میدانیم که مرسدس استاد سحر و جادوست. ببینید با همین هندسه ساده، چطور حرفش را میزند.
سال 2012 نمک روی زخم منتقدین پاشید و قند در دهان موافقانش گذاشت. در بهترین زمان ممکن، یک فیسلیفت دقیق و منطقی را رو کرد. این همان چیزی است که امروز سراغش رفتیم (البته مدل 2014). شرکت بدون تغییر در ترکیب برنده، کمی خشم را به ظاهر باابهت C کلاس تزریق کرد. علاوه بر این، یک نوار LED هم محض خاطر مشتریان به زیر چراغها اضافه و تغییراتی در سپرها هم ایجاد شد. راستش را بخواهید (به نظر ما) زیباترین فاکتور بصری C200 امروز، چراغهای عقبش هستند. یک طرح در ظاهر سنتی اما بیاندازه منطقی و جذاب. این همان چراغهایی است که میگفتند طراحان دنا هم از آن الهام گرفتهاند. البته مدلی که ما تست کردیم، ریزهکاریهای بهتری هم داشت. مثل رینگهای AMG و بال فیبرکربنی روی صندوقعقب و سقف.
داخل کابین با اینکه داریم به یک طراحی تقریباً 15 ساله نگاه میکنیم. ولی باز هم تازگی دارد و چشمنواز است. این C200 در دورهای ساخته شد که هنوز نمایشگرهای هوشمند اطلاعات و سرگرمی مثل امروز فراگیر نشده بودند ولی آنطور که مشخص است، شرکت فکر آینده را هم کرده است. انگار مقابل ما یک خودروی امروزی لوآپشن قرار دارد. وسط بودن عقربههای مکانیکی سرعت داد میزند که این خودرو تمرکزی عمیق روی سرعت دارد. استفاده بجا از پوشش فلزی در کنار دوخت قرمز روی فرمان، دستهدنده و صندلی و البته با کمربندهایی به همین رنگ، گوشهچشمی به دنیای اسپرتها دارد ولی نه آنقدر که تابلو باشد.
بررسی تجهیزات و آپشنهای مرسدسبنز C200 مدل 2014
قبل از اینکه روی داشتهها و نداشتههای این خودرو قفل کنید بار دیگر یادآوری میکنیم که C200 امروز ما مدل 2014 است. همین. فقط خواستیم سال ساخت دستتان بیاید. کروز کنترل که مثل همیشه موجود است. کنترل کشش و کنترل پایداری هم با توجه به RWD بودن دفرنسیال و توربوشارژ بودن پیشرانه، منطقی هستند. کنترل ایستایی در سربالایی را هم میگوییم بالاخره بنز است و باید داشته باشد؛ اما نظرتان درباره سنسور خوابآلودگی چیست؟ این یکی از آن شاهکارهایی است که هنوز هم روی خودروهای مدرن به سختی دیده میشود.
چیز دیگری که خیلی برایمان جالب بود، سیستم صوتی 12 بانده 450 واتی C200 با برند هارمن کاردون بود. به معنی واقعی کلمه مهیب. آن زمان که چنجر مد بود، روی برخی از مدلها نسخه 6 خشابه هم نصب میشد.
نتایج تست تصادف این مدل مرسدسبنز C کلاس مطابق با انتظار، عالی بود. 5 ستاره کامل برای ایمنی سرنشین، 3 ستاره برای ایمنی کودکان و 2 ستاره (از 4 ستاره) برای ایمنی عابر پیاده. یادتان باشد 7 ایربگ برای این خودرو یک استاندارد بوده است.
بررسی مشخصات فنی مرسدسبنز C200 مدل 2014
همه فیسلیفت میکنند، مرسدس هم فیسلیفت میکند. همه با صدجور لوازمآرایش قیافه ماشین را تغییر میدهند و دریغ از یک تغییر فنی. ولی مرسدس با صدجور ابزار مهندسی توانایی را افزایش میدهند در کنارش چهره را هم بهروزرسانی میکند. واقعیت این است که C200 فیسلیفت در مقایسه با نسخه قبلی واقعاً بهتر شده است.
این خودرو جزو اولین مدلهایی بود که از فناوری جدید BlueEFFICIENCY استفاده میکرد. سیستمی که به لطف سطح بالای مهندسیاش، علاوه بر قدرت بیشتر، مصرف کمتری (از 8.1 به 6.9 لیتر) را به همراه دارد. غیر از این با اضافه شدن وزن خالص سبکتر (از 1505 به 1495 کیلوگرم) و سرعت نهایی بیشتر (از 230 به 235 کیلومتر در ساعت) و شتاب صفر تا صد هم کمتر (از 8.8 به 7.8 ثانیه) کاهش پیدا کرده است. شاید مهمتر از همه گیربکس باشد که از 5 سرعته قدیمی ناگهان پیشرفتی خیرهکننده کرد و به 7 سرعته رسید. اینها همه در حالی هستند که پیشرانه هنوز همان پکیج 1.8 لیتری توربوشارژ است که البته کمی قویتر (از 181 به 184 اسببخار) شده.
مرسدسبنز C200 مدل 2014 یک باک 66 لیتری دارد که خوراک ایرانیجماعت است. حجمش مناسب مسافرت درون و بیرون شهر است. اگرچه این خودرو یکی از مدلهای پایه به حساب میآید ولی لاستیکهای 225.40 میلیمتری جلو و 255.35 میلیمتری عقب که همگی 18 اینچی هستند، خیلی حرفهای انتخاب شدهاند.
تجربه رانندگی با مرسدسبنز C200 مدل 2014
تازه فهمیدیم که مهره مار C200 فقط به خاطر قیافهاش نبوده. درواقع، لذت حیرتانگیز رانندگیاش بود که باعث میشده مثل یک آهنربا همه را جذب کند. درباره توصیف لذت رانندگی، نمیشود روی قدرت واژهها حساب کرد. چیزی که با 5 حس تجربه میشود را هرگز نمیتوانی روی کاغذ بیاوری. مثلاً چطور بگوییم که این خودروی تقریباً قدیمی مثل ژله نرم و روان است؟ یا چطور برایتان تعریف کنیم که هندلینگش مثل یک سرباز، گوش به فرمان و مطیع است.
این روزها دیگر استفاده از پیشرانههای 1.8 لیتری خیلی باب نیست. شک نکنید با این مرسدسبنز به ترکیب جادویی موتور توربوشارژ و دیفرانسیل RWD دست پیدا میکنید. بله، اعتراف میکنیم که واقعاً فکرش را نمیکردیم که اینطور سریع باشد. سریع بودن که بهتنهایی مهم نیست. اینکه در اوج سرعت، قابل کنترل هم باشد، مهم است. اینکه ترمزها سر به هوا نباشند هم مهم است. اینکه وقتی درون یک پیچ سرپایینی روی یک دستانداز بروید و شاسی گیج نشود هم مهم است.
خودروی خوب زیاد تست کردیم. آسیایی، آمریکایی و اروپایی. ولی کم پیش آمده که یک خودروی بینقص و ایدهآل را برانیم. میگوییم بینقص چون حقیقتاً نمیتوانید رویش انگ بگذارید. با خیال راحت هرچقدر که میخواهید ازش تمجید کنید. عروسی تعریفی ما سیستم گوارشی خوبی دارد.
عکاس: عرفان اسلامپناه
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما