اگر در نام مدلهای متنوع شورولت چرخ بزنیم، بدون تردید در دوران وینتج نامی چون بلاِر (Bel Air) را درست همانند ایمپالا و کاپریس، بسیار رایج، محبوب و فراگیر خواهیم یافت.
”شورولت بلار نه فقط در ایران، بلکه در بازار آمریکای شمالی و آمریکای لاتین بسیار محبوب است و از برترین گزینههای نگهداری در کلکسیونرهای علاقهمند به صنعت خودرو عصر وینتج آمریکای شمالی است.“نام بلار در ابتدا به صورت یک پسوند برای مورد خطاب قرار دادن خودروهای دو در کوپه و رده بالای شورولت به کار گرفته شد، اما خیلی زود این نام ماهیتی مستقل یافت و به عنوان یک مدل مجزا به تولید رسید. شورولت بلاِر در این مدت از رویهای لوکسگرا، کمکم به سمت و سوی کلاس اقتصادی روانه شد تا این نام به عنوان یکی از مشهورترین تولیدات شورولت با بازه تولید سه دههای کسب مقام کند.
نام بلار با حضور از ابتدای دهه 1950 میلادی تا اوایل دهه 1980 میلادی، نزدیک به 32 سال بر خط تولید قرار داشت. متاسفانه این نام در کشور ما به صورت بِلِر تلفظ میشود که هربار شنیدن آن، نگارنده را بیاختیار به یاد وزیر امور خارجه بریتانیا، تونی بلر (Tony Blair) میاندازد. توجه داشته باشید که خودرو Bel Air با داشتن تلفظی مشابه اما کاملا متفاوت، به صورت بِل اِر خوانده میشود.
آنچه در ادامه این مقاله میخوانید، آشنایی با یک نسخه مدل 1955 بلار است که اولین سال تولید نمونه نسل دوم این خودرو به شمار میآید.
شورولت بلاِر با طراحی کاملاً رایج
نسل دوم بلار در سال 1955 روانه بازار شد، که از قضا تا مدت بسیار کوتاهی (تا 1957) بر خط تولید قرار داشت. آن دوران، تولید مکرر با ظاهرهای متفاوت و اعمال تغییرات دائمی در ساختار طراحی و قابلهای بدنه، برای خودروسازان بسیار کم هزینه، به صرفه و به صورت کلی ممکن و منطقی بود. از این رو بلار نسل دوم خیلی سریع و تنها پس از دو سال تولید جای خود را به نسخه نسل سوم (1958/محبوبترین و مشهورترین نسل بلار) داد. با این وجود یک نکته در طراحی نمای خارجی بلار مشهود است، این خودرو یک گزینه کاملاً تیپیکال (Typical به معنای رایج/متضاد Exotic یا عجیب و غریب) از میان سبک طراحی رایج دهه 1950 میلادی است.
بلار بر اساس المانهای رایج آن دوران قلم خورده بود که تقریبا تمامی خودروهای معمول آن زمان آمریکای شمالی را شکل میداد. چراغهای گرد، جلوپنجره کرومی بزرگ (الهام گرفته از فراریهای مسابقهای دهه 1950)، سپرهای بسیار بزرگ تمام کرومی، گلگیرهای قوسدار، دنبالچه تیز، اتاق کاملا جعبهای و البته تعدادی قوس نرم و کاملاً متمایز که به ویژه در ساختار حبابی شیشه عقب و جلو به چشم میآمد. بیشتر خودروهای تولیدی دهه 1950 میلادی آمریکا با این سبک طراحی و مخصوصا با المانهای مشترک در بخش سپرها، شیشهها و چراغها به تولید رسیدند. اما بلار کوپه مدل 1957 احتمالاً به دلیل داشتن گلگیر عقب زاویهدار (نسخه حاضر در بازی مشهور Driver: SF) معروف به گلگیر اسپید لاین، احتمالاً برای ایرانیان بسیار شناخته شدهتر باشد.
کابین شورولت بلاِر همانند رویه رایج دوران، از سبک طراحی مشترک با بیشتر خودروسازان بهره میگرفت، اما بلار 1955 چند نکته بارز و قابل توجه در طراحی نمای داخلی خود به همراه دارد. اول آن که به عنوان یک سدان از دوران وینتج خودروسازی آمریکا، غیر ممکن است با نگاه به نمای داخلی این خودرو عاشق آن نشوید. تریم داخلی در هماهنگی کامل با تریم دو رنگ نمای خارجی، مملو از روکشهای آبی رنگ و تریم کرومی مزین به لوگو پاپیون شورولت است. این سبک رنگآمیزی که حتی تا دهه 1970 در میان خودروسازان آمریکایی (و آلمانی) بسیار رایج بود، یکی از لذتبخشترین ویژگیهای یک خودرو وینتج/کلاسیک در دنیای امروزی است. زمانی که تریم داخلی دو رنگ نه تنها آپشن اضافه به حساب نمیآمد، بلکه یک ویژگی کاملاً استاندارد، بسیار چشمنواز و زیبا بود.
اما نکته دیگر سبک طراحی داخلی بلار 1955 داشبرد آن است که در دو بخش رو بهروی راننده (پشت فرمان) و روبهروی شاگرد، دارای دو برجستگی عمودی همانند قطاعی از دایره است که در مقابل راننده با مجموعه نشانگرهای حیاتی همچون سرعت لحظهای و دمای پیشرانه و میزان سوخت موجود در باک همراه است، اما در برابر شاگرد، این بخش با نوشته Bel Air و یک ساعت آنولوگ تزئین شده است. اهمیت این بخش از طراحی، تمایل طراحان به استفاده از طراحی قرینه در داشبرد خودرو است که در همان دوران در داخل فورد ماستنگ و شورولت کوروت C1 نیز دیده میشد.
با این حال نباید اجازه دهید که ظاهر نسبتا رایج و تیپیکالشورولت بلار 1955 شمارا فریب دهد. این خودرو یکی از محبوبترین خودروهای موجود در آمریکای لاتین به ویژه کوبا است و در خاک ایالات متحده آمریکا نیز بسیار محبوب است و انواع نسخههای ارتقا یافته ارتفاع خورده با تایرهای پهن و پیشرانههای عظیم، به شدت مورد توجه کلکسیونرها و رانندگان مسابقات درگ (شتاب) است.
عرضه شورولت بلاِر با ستاپ فنی مناسب
شورولت بلار بر پلتفرم A جنرال موتورز سوار شده بود. پلتفرمی که از ساختمان شاسی جدا از بدنه (Body on Frame) تشکیل شده و ساختار متحرک عقب داشت. نسخه 1955 بلار وزنی در حدود 1560 کیلوگرم داشت که با دو پیشرانه شش سیلندر خطی 3.5 و 3.9 لیتر و یک نمونه V8 بلوک کوچک به حجم 4.3 لیتر (265 اینچ مکعب) همراه شد. اولین پیشرانههای V8 شورولت در سال 1917 با نام پیشرانههای سری D و در دوران پیش از پیوستن شورولت به گروه بزرگ جنرال موتورز به تولید رسید، اما اولین سری پیشرانههای جدید بلوک کوچک (Small Block) شورولت با نسل اول شورولت کوروت در سال 1953 میلادی به بازار معرفی شدند. این پیشرانهها به دلیل داشتن تراکم بالا اگرچه به بروز پدیده ناک (Knock) حساس بودند، اما توان فنی درخور توجه آنها، محبوبیت بسیار زیادی برای این خودرو به همراه آورد. این پیشرانه 225 اسببخاری V8 در ترکیب با گیربکس اتوماتیک دو سرعت پاورگلاید (Powerglide) میتوانست در زمان تقریبی 13 ثانیه، خود را از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر برساعت برساند که برای یک خودرو سدان نسبتا ارزانقیمت در آن زمان درخور توجه بود.
این مهم در ترکیب با سواری بسیار دقیق خودرو در آن دوران، باعث شد مجله مشهور موتور ترند، بالاترین نمرات ممکن در زمینه فرمانپذیری را به آن اختصاص دهد. اگرچه بر اساس باور اشتباه عموم مردم خودروهای آمریکایی آن دوران به هیچ عنوان مانورپذیری خوبی به همراه نداشتند، اما خودرویی چون شورولت بلار و کرایسلر 300 نسل اول، با وجود داشتن وزن بالا در میان مانورپذیرترین سدانهای تولیدی جهان قرار داشتند. نسخه مدل 1957 از خودرو بلار که مستقیما از سوی مهندس افسانهای وقت جنرال موتورز، زورا آرکاز دانتاو (معروف به پدر معنوی کوروت) ستاپ شده بود، موفق شد در مسابقات بسیار دشوار پایکس پیک (Pikes Peak) رکورد سرعت و استقامت جدید از خود بجای بگذارد.
پیشرانه V8 در سال 1957 جای خود را به نمونه قدرتمندتر 4.6 لیتر (283 اینچ مکعب) داد که با شورولت کوروت همان سال مشترک بود. این پیشرانه با آپشن سوپر توربو فایر V8 (Super Turbo Fire V8)، از سیستم پیچیده پاشش سوخت انژکتوری ساخت شرکت راچستر (Rochester/شرکت تولید کننده سیستم سوخترسانی کاربراتوری و انژکتوری زیرمجموعه جنرال موتورز) بهره میگرفت و قادر بود به صورت تنفس طبیعی قدرتی برابر با 283 اسببخار در دور 6200 و گشتاور 395 نیوتون.متر در دور 4400 تولید کند. این عدد به معنای تولید یک اسببخار به ازای هر اینچ مکعب از حجم موتور بود، که نشان از بهینگی عملکرد و کارکرد بسیار مفید این ستاپ فنی داشت. از این رو نسخههای شش سیلندر این خودرو نیز با داشتن تراکم بالا، توان مناسبی برای جابجایی این خودرو 1.6 تنی به ارمغان میآوردند.
اگرچه گیربکسهای اتوماتیک ضریب متغیر معروف به CVT برای ایرانیان نسبتا جدید است و بیشتر بر خودروهای ژاپنی و چینی بازار یک دهه گذشته کشور به کار گرفته شدند، اما بلار مدل 1957 با گیربکس مشابهی روانه بازار شده بود که با نام توربوگلاید شناخته شده و از ساختار چیدمان PRND بهره میگرفت که برای آن دوران استاندارد نوینی به حساب میآمد.
شورولت بلاِر، گزینهای برای کلکسیون
شورولت بلار از سال 1949 تا سال 1981 میلادی و در هشت نسل مختلف بر خط تولید قرار داشت. در سال 2002 یک نمونه کانورتیبل کوپه با نام بلار کانسپت در نمایشگاه بین المللی خودرو آمریکا شمالی به نمایش درآمد که از پیشرانه 3.5 لیتری پنج سیلندر خطی تمام آلومینیومی خانواده وُرتک (Vortec 3500/تکنولوژی مشترک با خانواده پیشرانههای LS) بهره میگرفت. اما جنرال موتورز در آن دوران به تولید این خودرو علاقهای نشان نداد و نام بلار محدود به تاریخ 32 ساله تولید در دوران وینتج و کلاسیک باقی ماند.
این خودرو در بازار ایران به تعداد بسیار محدود در نسلهای مختلف یافت میشود، که به دلیل بهرهوری از پلتفرم و طراحی مشترک با خانواده کاپریس/ایمپالا، بعضا با این دو خودرو اشتباه گرفته میشود. شورولت بلار نه فقط در ایران، بلکه در بازار آمریکای شمالی و آمریکای لاتین بسیار محبوب است و از برترین گزینههای نگهداری در کلکسیونرهای علاقهمند به صنعت خودرو عصر وینتج آمریکای شمالی است.
عکاس: امیرمحمد کلایی
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما