تصور کنید که با امکانات شش دهه پیش، دو برادر از جنوب شهر تهران، سوار موتورهایشان شدند و راه افتادند سمت مرزهای شرقی ایران و به این ترتیب، سفر عبدالله و عیسی امیدوار، که بعدها به برادران امیدوار معروف شدند، آغاز گشت و ده سال بعد، آنها اولین و معروفترین جهانگردان تاریخ ایران بودند. اما حالا عبدالله، برادر کوچکتر، در 91 سالگی از دنیا رفته است؛ درحالیکه در هزاران کیلومتر دورتر از ایران و ساکن شیلی بود؛ همان کشوری که از آنجا راهی قطب جنوب شد تا اولین آسیایی باشد که پایش به قطب جنوب باز شده است.
برادران امیدوار چه کسانی هستند؟
دو تن از پیشگامان جهانگرد ایرانی که نامشان در تاریخ جهانگردی کشورمان ماندگار شده است، برادران امیدوار هستند. عیسی امیدوار متولد 1308 و عبدالله امیدوار متولد 1310، در یک خانواده هشت نفره در تهران به دنیا آمدند. خانوادهای که اهل سفر بودند و باعث شدند تا کمکم رویای گشتن دور جهان در ذهن این دو برادر، شکل بگیرد.
حالا و بعد از سفرهای تاریخسازی که این دو برادر با یکدیگر داشتند، عبدالله امیدوار، چشم از جهان بسته است. او در شیلی، کشوری که سالها در آن زندگی میکرد، به عنوان نمادی از سینمای شیلی معرفی شده است. مرکز فرهنگی لاموندا (در سانتیاگوی شیلی) که عبدالله امیدوار، یکی از بنیانگذاران و همکاران آن بوده است، با تایید خبر درگذشت او، اعلام کرد که شیلی، با یکی از نمادهای سینمای خود خداحافظی کرد. در بیانیه این مرکز فرهنگی که بامداد جمعه 24 تیرماه 1401 منتشر شده، آمده است: «عبدالله امیدوار، تهیه کننده و فیلمسازی بود که به بیش از 100 کشور جهان سفر کرد و بیش از 120 فیلم مستند ساخت».
اما اصل افتخارات و دستاوردهای برادران امیدوار، به سفرهای کم نظیری برمیگردد که این دو برادر ماجراجو، از سال 1333 خورشیدی شروع کردند. برادران امیدوار به نام عیسی (برادر بزرگتر) و عبدالله (برادر کوچکتر)، اولین جهانگردان ایرانی هستند که توانستند به مدت 10 سال به نقاط مختلف جهان سفر کنند و تحقیقات خود را انجام دهند. برادران امیدوار، متولد تهران و بزرگ شده یکی از کوچههای خیابان ری و سپس غرب تهران هستند. اگرچه سفر و موتورسیکلت سواری را از پدر و مادر خود به ارث برده بودند اما با ثبتنام در باشگاه کوهنوردی و شروع اولین صعودهای خود، پایه سفر بزرگ خود را فراهم کردند.
همه چیز از پشت بام شروع شد؛ برای برادران امیدوار، آسمان دروازه دولاب تهران در دهه 1320 خورشیدی و قصههایی که مادرشان از چهار گوشه جهان تعریف میکرده، اصلیترین وسوسهای شد که آنها راه بیفتند تا با چشم خودشان ببینند واقعا جهان، چطور جایی است. مدتی درباره این تصمیم، حرف میزنند تا وقتی مطمئن میشوند که قرار نیست همان جایی که به دنیا آمدهاند، زندگی کنند و از دنیا بروند.
چند سال را صرف آمادگی جسمی و روحی میکنند. اولین گروه حرفهای کوهنوردی و صخرهنوردی را در ایران، راه میاندازند تا بدنشان، برای آنچه قرار است پیش رویشان باشد، آماده شود. مدتی هم میزنند به دل کوه و با عشایر زندگی میکنند. البته در تمام این مدت میدانستند که سفرشان، پژوهشی خواهد بود و تمرین دست به قلمشدن و عکاسی را هم شروع میکنند تا جایی که تجربه زندگیشان با عشایر را در قالب عکس و مقاله، به روزنامه اطلاعات میفروشند و پول خوبی به دست میآورند تا اینکه روز موعود میرسد.
موتورسیکلت برادران امیدوار
اوایل پاییز 1333، وقتی که هنوز خیلی از ما به دنیا نیامده بودیم، آنها سفر پژوهشگرانه خود را به دور دنیا آغاز کردند. موتورسیکلت برادران امیدوار، دو دستگاه ماچلس (Matchless) انگلیسی با انجین 500 سیسی بود، که روی گلگیر چرخ جلوی آن، شعار «همه متفاوت، همه خویشاوند» نوشته بودند.
مرحله اول سفر برادران امیدوار فقط با 90 دلار سرمایه، هفت سال به طول انجامید. در این مرحله، آنان پس از گذر از کشورهای افغانستان، پاکستان و هند، به سوی تبت و بعد، به آسیای جنوب شرقی و استرالیا سفر کردند. سپس با گذر از اقیانوس آرام به آلاسکا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی رفتند و سرانجام با گذر از اقیانوس اطلس، وارد اروپا شدند. برادران امیدوار در اقامت کوتاهمدت خود در اروپا، با انتشار مقالات پژوهشی مربوط به سفرهایشان و مصاحبه با رسانهها، منابع مالی موردنیازشان برای مرحله دوم سفر خود را تأمین نمودند.
کم کم وارد هر کشوری که میشودند، مردم و دوربینها به استقبالشان میآمدند. روزنامه و تلویزیونهای محلی، برای انتشار خاطرات و مصاحبههایشان صف میکشیدند. عبدالله امیدوار در مصاحبهای گفته: «یکی از اتفاقهای جالب این بود که وقتی ما تهران را ترک میکردیم هنوز مردم تلویزیون نداشتند. حداقل در خانواده و همسایههای ما، کسی تلویزیون نداشت. چند سال بعد از آغاز سفرها، برای نخستینبار تلویزیون وارد خانههای مردم تهران شده بود. آن موقع کشورهای دیگر تلویزیون داشتند و وقتی ما وارد شهر و کشوری میشدیم، دوربین ها را میدیدیم که از ورود ما فیلمبرداری میکردند و گاهی مصاحبه میکردیم و در جلسات دیدار ما با شخصیتهای مهم، گاهی دوربینهای فیلمبرداری حضور داشتند. تلویزیون دیرتر از شهرهای اروپایی به تهران رسید. از دوستان و آشنایان شنیده بودیم که وقتی ما را در تلویزیون ایران نشان داده بودند، مادرم تلویزیون را بغل نموده و چون دستش به صورت ما نمیرسید، شیشه تلویزیون را نوازش کرده و بوسیده بود.»
همین دوری از خانواده یکی از موضوعاتی بود که آنها را آزار میداد اما برادران تصمیم گرفته بودند که اصلا به عقب نگاه نکنند. حتی وقتی موتور یکی از آنها همان اول کار، به خاطر بد بودن وضعیت جادههای خراسان خراب میشود، برنمی گردند. جالب اینکه طبق حرفهای عبدالله امیدوار، وضعیت جادههای ایران از بقیه کشورها بدتر بوده و وقتی از ایران خارج میشوند، میبینند که سفر با موتورسیکلت، آنقدرها هم سخت نیست و قطعات یدکی که خریده بودند، کمتر به کارشان میآید.
ماشین برادران امیدوار، فرانسوی بود
در سال 1340 خورشیدی، مرحله دوم سفر برادران امیدوار، با خودروی ون دوسیلندر سیتروئن، آغاز شد. جالب است بدانید که این خودرو در هنگام بازگشت از سفر اول، شرکت سیتروئن فرانسه، آنرا به برادران امیدوار، اهدا کرده بود. البته برادران امیدوار، در ازای دریافت خودرو و پول، بخشی از مقالات پژوهشی خودشان را در اختیار این شرکت خودروسازی قرار داده بودند. آنها به مدت سه ماه به ایران برمیگردند تا برای سفر هیجانانگیز دیگری اماده شوند.
سفر این دو برادر، ابتدا از مرز کویت آغاز شد و سپس به عربستان سعودی رفتند. آنها در این سفر، توانستند اولین فیلم رنگی را از خانه خدا تهیه کنند. بعد از عربستان، برادران امیدوار وارد آفریقا شدند؛ جایی که بخش بزرگی از موزه برادران امیدوار نیز به آنجا اختصاص دارد؛ مثل سر کوچک شده انسان که اهدایی رئیس «قبیله جيوارو» به آنها بوده است. اما این، تنها قبیلهای نیست که امیدوارها با آنها زندگی کردند. بلکه هر چند وقت یکبار به میان اهالی یک قبیله میرفتند و از نزدیک با سبک زندگی آنها آشنا شدند.
سفر برادران امیدوار به قطب جنوب
سفر قطب جنوب در سال 1345، وقتی که هر دو برادر در شیلی بودهاند، از بندر «وال پارائیزو» که نیروی دریایی شیلی هم در آنجا مستقر است، برای عبدالله امیدوار، شدنی میشود. این بندر در فاصله حدود 120 کیلومتری پایتخت شیلی (شهر سانتیاگو) قرار دارد. محدودیتهای سفر در آن زمان، باعث میشود که آنها نتوانند با هواپیما به سمت قطب جنوب پرواز کنند. پس نیروی دریایی شیلی، تصمیم میگیرد به آنها کمک کند تا قدم دیگری برای سفر حیرتانگیزشان بردارند. اما هزینههای بالای سفر باعث میشود که فقط یکی از آنها بتواند به این سفر برود و قرعه به نام عبدالله میافتد.
به این ترتیب عبدالله امیدوار به وسیله ناوگان دریایی شیلی، همراه با یک گروه علمی به قطب جنوب راه پیدا میکند. جالب اینکه در آن زمان، افراد خیلی کمی موفق شده بودند که از هر دو قطب شمال و جنوب بازدید کنند. در حالیکه برادران امیدوار، قبل از آن سفر، شش ماه در قطب شمال زندگی کرده و در مورد زندگی اسکیموها تحقیق کرده بودند و حالا عبدالله امیدوار، جزو معدود کسانی شد که هر دو قطب را دیده بود.
هر دو برادر بعد از پایان سفرها به ایران میآیند، اما عبدالله بعد از مدتی به شیلی میرود؛ جایی که در آنجا به زنی به نام لوئیزا دل بسته بود. آنها ازدواج میکنند و صاحب دو پسر به نامهای ادواردو و امیلیو میشوند. عیسی امیدوار در تهران، مسئول رسیدگی به امورات موزه برادران امیدوار و چاپ کتاب و بقیه امور میشود. اما عبدالله هم در شیلی بیکار نمیماند و بنیادی تاسیس میکند که حالا بزرگترین آرشیو فیلم مستند کشور شیلی را دارد و خیلی ها او را در شیلی میشناسند و عبدلله امیدوار را بخش مهمی از صنعت فیلم کشورشان میدانند. عبدالله که در شیلی بارها میزبان جهانگردان ایرانی و خارجی زیادی شده بود، میگفت راز طول عمرش، نخوردن شکر و نمک و چربی است و میخواهد حداقل صد سال زنده باشد تا کارهایش را تمام کند؛ قولی که متاسفانه تا 91 سالگی دوام آورد.
موزه برادران امیدوار
ماجراجویی و سفر به نقاط ناشناخته، از آن رویاهای دور از دسترسی است که خیلیهایمان به خیالپردازی در بارهاش کفایت میکنیم؛ یک طرف موانع دست و پاگیر زندگی است و طرف دیگر، ترس و نگرانی. به همین دلیل، شنیدن روایت کسانی که از چارچوب روزمرگی بیرون میزنند، لذتبخش و رشکبرانگیز است. اما ماجرا فقط این نیست که ما به دلایل گوناگون نمیتوانیم مثل آنها باشیم. بلکه خیلی وقتها اصلا چنین چیزی را هم نمیخواهیم؛ خارج شدن از روزمرگی امن و پیشبینیپذیر زندگی، جسارت و حوصله زیادی میطلبد.
عیسی و عبدالله امیدوار، آن قدر خوش اقبال و بلندهمت بودهاند که ده سال از عمرشان را به سفر دور دنیا بگذرانند و خوشبختانه، همان قدر هم آینده نگر بودهاند که تجربیات ناب، پرخطر و هیجانانگیزشان را ثبت و ضبط کنند. ما حالا از این دو برادر ماجراجو، غیر از یک کتاب سفرنامه، موزهای داریم که با گشت و گذار در آن میتوانیم در سفرهای آنها شریک شویم.
اما در موزه برادران امیدوار چه خبر است؟ برای همراه شدن با برادران امیدوار، باید سری به کاخ موزه سعدآباد تهران بزنید و بقیه کار را به یادگاریهای به جامانده از برادران امیدوار بسپارید. حاصل سفرهای پرمخاطره برادران امیدوار، گنجینهای از عکس، فیلم مستند و لوازم مربوط به زندگی قبایل و اقوام گوناگون است که در بخش شمال غربی مجموعه سعدآباد، در بنایی متعلق به دوران قاجار، جمع آوری شده است.
نقشه مسیر سفرهای دو برادر، مجموعه تصاویری که از 99 کشور مختلف گردآوری کردهاند و اشیای شگفتانگیز و گاها ترسناکی مثل سر بریده انسان، جمجمه میمون، ادوات موسیقی قبایل، فسیلها و مرجانهای مربوط به میلیونها سال پیش، ابزار شکار بومیان آمازون و اسکیموها، یادگارهایی از چهار قاره آفریقا، آسیا، آمریکا و استراليا، اشیایی است که در این موزه انتظار شما را میکشد و در واقع در پس آنها، نمایی است از تاریخ و فرهنگ بشر در زمانها و مکانهای مختلف.
تماشای این نمایش خارق العاده از تغییر و تحولات سبک زندگی انسانی، در بافت تاریخی موزه، لذتی دوچندان دارد. آنچه امروز به عنوان موزه برادران امیدوار می شناسیم، در واقع روزگاری کالسکه خانه و استراحتگاه سورچیها بوده است که سال 1381 خورشیدی، مرمت و بازسازی و یکسال بعد به نام اولین جهانگردان ایرانی به عنوان اولین موزه انسان شناسی بعد از انقلاب، افتتاح شد.
کتاب سفرنامه برادران امیدوار
برادران امیدوار بعد از پایان سفرهایشان در سال 1343، تصمیم گرفتند مشاهدات و تجربیاتشان را در اختیار عموم قرار دهند. آنها معتقد بودند که باید ناگفتههای این سفرها و زحماتی که کشیده شده، بیان شود. بنابراین نتیجه سالها تلاش و سفر در اقصی نقاط کره زمین، پیدایش موزه برادران امیدوار، مقالات و دست نوشتههای معروف آنهاست و یکی از مهمترین دستاوردها، کتاب سفرنامه برادران امیدوار است که داستان سیر و سیاحتهای آنان را به صورت حرفهای و تخصصی در بردارد.
سفرنامه برادران امیدوار، لحنی گزارشگونه دارد و به همراه نقشه مسیرها و عکسهای جذاب از اتفاقات و قبایل مختلف، شما را تا آخر کتاب با خودش میکشد. علاوه بر کتاب، فیلم مستندی از سفر این دو برادر نیز وجود دارد. بیژن میرباقری در سال 1381 فیلم مستند کوتاهی را به مدت ۲۷ دقیقه و با عنوان «برادران امیدوار» درباره زندگی و سفرهای این دو برادر ساخت.
سایت اینترنتی برادران امیدوار
آخرین اخبار موزه برادران امیدوار، اطلاعات سفرها و نحوه سفارش کتاب سفرنامه برادران امیدوار را میتوانید از سایت برادران امیدوار به نشانی اینترنتی omidvarbrothers.ir مطالعه کنید.
اینستاگرام برادران امیدوار
صفحه رسمی برادران امیدوار در اینستاگرام به همراه مرور برخی از خاطرات سفرهای 10 ساله این دو برادر را در صفحه omidvarbrothers@ مطالعه کنید.
نویسنده : مرتضی برجسته