نام سِویل (Seville) برای ایرانیان آنقدر که به صنعت خودرو آمریکا نزدیک است، یادآور ریشه اسپانیایی این نام نیست. سویل یکی از محصولات نوین و فراتر از زمان برند لوکسساز آمریکایی کادیلاک (زیرمجموعه لوکس جنرال موتورز) بود که از دیدگاه تکنولوژی و نوآوری در دوران کلاسیک دهه 1970، یکی از پیشرفتهترین خودروهای تولید انبوه صنعت خودروسازی ایالات متحده آمریکا شناخته میشد.
”سویل، درحقیقت شناسنامه و معرف برند لوکس کادیلاک در بازار خودروی کشور به حساب میآید. مدلی که نام کادیلاک را در ایران به عنوان استاندارد لوکسگرایی ثبت کرد.“اهمیت این نام برای ایرانیان و صنعت خودروی ایران در آن است که مدل سویل اولین محصول از برند کادیلاک بود که در خارج از خاک این کشور پهناور و در ایران در شرکت جنرال موتورز ایران (پارس خودرو کنونی) به تولید رسید. سویل دومین خودروی سوپر لوکس و پرآپشن جنرال موتورز پس از مدل دویل (Deville) به حساب میآمد و از این رو تولید آن در ایران و در آن دوران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود.
آنچه در ادامه میخوانید، آشنایی با یک دستگاه کادیلاک سویل مدل 1981 است که درحقیقت شناسنامه و معرف برند لوکس کادیلاک در بازار خودروی کشور به حساب میآید. مدلی که نام کادیلاک را در ایران به عنوان استاندارد لوکسگرایی ثبت کرد.
آغاز کادیلاک سویل
پس از بروز اولین بحران نفتی ایالات متحده آمریکا در سال 1973، خودروهای آمریکایی از سال 1975 به ناچار کوچکتر شدند. بین سالهای 1975 تا 1979، بسیاری از خودروسازان مشهور آمریکایی نظیر اولدزمبیل، لینکلن (با تلفظ صحیح لینکِن/بدون تلفظ حرف ل دوم)، بیوئیک، شورولت و کرایسلر، اقدام به تولید خودروهای کوچکتر و سبکتر کردند تا استفاده از پیشرانههای کم مصرفتر و کوچکتر برای آنها توجیح منطقیتری پیدا کند.
در نتیجه کادیلاک برای اولین خودروی لوکس کوچک شده خود در پی نامی مناسب بود. انتخابهای ابتدایی دو نام لاسال (LaSalle/دگر برند لوکسساز قدیمی جنرال موتورز به تاسیس 1927) و لیلاند (برگرفته از نام هنری لیلاند، ماشینکار، مخترع و مهندس آمریکایی) بود. از انجایی که لیلاند یکی از پایهگذاران برند کادیلاک بود، این نام بسیار مناسب به نظر میرسید اما این مهندس و مخترع نامدار، برند لوکس لینکلن (لینکن) از شرکت فورد (رقیب درجه یک جنرال موتورز) را نیز پایهگذاری کرده بود و از این رو انتخاب این نام ضمن ناشناخته بودن در بازار عمومی، از دیدگاه رقابت برای جنرال موتورز جلوه خوبی نداشت.
پس از پیشنهاد صدها نام در پس نام لاسال، نام سویل به عنوان یک نام مناسب و جدید برای مدل نوظهور کادیلاک برگزیده شد. سویل نام استانی در کشور اسپانیا است که به داشتن تاریخ غنی و شهرت در زمینه هنر و معماری برگزیده شد، چرا که استفاده از نامهای اسپانیایی برای محصولات کادیلاک در آن دوران یک نوع سنت نیز به حساب میآمد. این نام همچنین به عنوان تریم نسخه دو در کوپه هارد تاپ مدل الدورادو 1956 نیز به کار گرفته شده بود.
کادیلاک سویل، مشابه اما متفاوت
قرار شد سویل خودرویی لوکس و جمعوجور از سگمنت خودورهای لوکس سایز متوسط (مید سایز/Mid Size) باشد و دیگر از سیاست طراحی ظاهری و فنی کشتیهای لوکس کادیلاک نظیر دویل، الدورادو و فیلیتوود پیروی نکند. این محصول جدید بر پلتفرم X جنرال موتورز (GM X-Body) بنا شد که با شورولت نووا (شورولت ایران) و بیوئیک اسکایلارک (بیوک ایران) مشترک بود. اما برای تولید محصولی بر پلتفرم یک خودرو اقتصادی تولید انبوه چون نووا الزاما ممکن نبود. در نتیجه مهندسان کادیلاک اقدام به اعمال تغییرات فنی قابل توجه نظیر ایجاد تغییر در بوشهای سیستم تعلیق عقب و استفاده از بوشهای بزرگتر در نیمشاسی جلو کردند، که با دهها تغییر ریز و درشت دیگر به منظور بهبود ساختار پلتفرم برای یک خودرو لوکس همراه شد. از این رو پلتفرم مهندسی شده X با این تغییرات به پلتفرم K (GM K-Body) تغییر نام داد. در نتیجه کادیلاک سویل نیز همانند نووا و اسکایلارک، یک سدان یونیبادی (مونوکوک) سوار بر نیمشاسی جلو با اتاقی یکپارچه در ساختار پیشرانه جلو/متحرک عقب (FR Layout) بود، که در پایان سال 1975 به عنوان محصول سایز بینالملل از برند کادیلاک روانه بازار شد.
ظاهر خودرو از سوی طراح پرآوازه، بیل میچل (شاگرد قدیمی هارلی اِرل فقید) و با الهامگیری سنگین از رولزرویس سیلور شدو (Silver Shadow) انجام گرفت، که نتیجه کار با ابعاد نهایی 5810×1820×1390 میلیمتر سوار بر فاصله محورهای 2900 میلیمتری همراه شد. سویل آمده بود تا در رقابت با محصولات لوکس تازه وارد برندهای اروپایی نظیر مرسدس بنز و بامو، به سیاست «هرچه بزرگتر، بهتر» صنعت خودروسازی آمریکا، رنگ و بویی جدید بدهد.
نمای خارجی یک باکس مکعب مستطیل کامل با عرض بیشتر و ارتفاع کمتر بود، که بعدها سیاست طراحی محصولات کادیلاک را در دهه 1980 رقم زد. جلوپنجره بزرگ کرومی و چهار چراغ مستطیل به همراه سیستم روشنایی و راهنماهای کوچک و جمع و جور در زیر آن در گوشهترین نقطه ممکن بدنه، بر عرض بیشتر و ارتفاع کمتر این خودرو کوچک نوظهور افزود. ساختار طراحی سنتی آمریکایی کاپوت بلند/صندوق کوتاه (Long Nose/Short Tail) همچنان حفظ شد و بخش انتهایی بسیار کوتاه این خودرو در نهایت با شکست ناگهانی ستون C و تنها با دو چراغ مربع (چیزی شبیه به سبک طراحی اولدزمبیلهای دوران) تکمیل شد. استفاده از قطعات کرومی فراوان از جلوپنجره و سپرها گرفته تا تزئینات پیرامونی چراغها، قالپاقها، تزئینات بدنه، آینهها و قاب درها به همراه روکش چرم مصنوعی (واینیل/Vinyl) رنگ متضاد سقف از دیگر ویژگیهای رایج و سنتی یک محصول لوکس از صنعت خودرو آمریکا بود که در مدل سویل نیز حفظ شد.
سبک طراحی در نمای داخلی سویل نیز کاملاً در راستای افق و با رعایت الگوهای ساده مستطیلی در بخش خروجیهای سیستم تهویه مطبوع و مجموعه نشانگرهای پشت فرمان و حتی ساختار غربیلک فرمان دنبال شد. اما تمامی اجزا و قطعات به کار رفته در نمای داخلی از سبک طراحی صندلیهای مبلی با طرحها و جنسهای متنوع، تریمهای تزئیناتی رنگی و طرح چوب، با بالاترین کیفیت ممکن در بودجهای منطقی انجام گرفت، که باعث شد این فضا به محصولات اقتصادی شورولت و لوکسهای میان رده بیوئیک که بر پلتفرم X به تولید رسیده بودند، هیچ شباهتی نداشته باشد.
وجود ویژگیهای رفاهی نظیر سیستم تهویه مطبوع هوشمند الکترونیکی، سیستم تنظیم ارتفاع محور عقب بر اساس وزن صندوق و سرنشینان، سیستم کامپیوتر سفری بسیار پیشرفته، سیستم سوخترسانی انژکتوری، نشانگر مصرف سوخت لحظهای و میانگین با قابلیت تخمین زمان رسیدن تا مقصد، نشانگر میزان سوخت موجود در باک، ساعت دیجیتال از نوع LED، فرمان هیدرولیک حساس به سرعت، ترمزهای دیسکی هر دو محور، صندلیهای برقی و گیربکس اتوماتیک به همراه سیستم ترمز بوستر دار (به صورت استاندارد)، نه تنها از سویل یک سدان بسیار لوکس و بسیار پیشرفته ساخت، بلکه باعث شد این خودرو سایز متوسط به گران قیمتترین محصول تولید انبوه برند کادیلاک بدل شود که قیمت نهایی نسخه فول آن برابر با حدود 12 هزار 500 دلار (حدود 65 هزار دلار امروزی) بود. با این حال مدل سویل یک محصول بسیار موفق بود که لینکلن و کرایسلر را به تولید نمونههای مشابه و رقیب ترقیب کرد.
سویل اولین و تنها نسخه کادیلاک بود که برای اولین بار در خارج از خاک ایالات متحده آمریکا و در ایرن به تولید رسید. شرکت جنرال موتورز ایران کمی فراتر از 2600 دستگاه کادیلاک سویل را در ایرن مونتاژ کرد و به تولید رساند. این در حالی است که دومین تولید یک محصول از کادیلاک در خارج از خاک این کشور پهناور تا سال 1989 با مدل کادیلاک کِیتِرا (Catera/بر اساس پلتفرم اپل اومگا) در آلمان محقق نشد. از این رو کادیلاک سویل هم برای صنعت خودرو ایران و هم فرهنگ ایرانیان یک برگ برنده و یک افتخار محصوب میشود، مخصوصا آن که این خودرو ایران با نام انحصاری پارسی «کادیلاک ایران» به تولید رسید، که نشان از قدرت سیاسی بسیار زیاد ایران در جهان آن دوران داشت.
لوگسگرایی کادیلاک سویل در قالب اعداد
پیشرانه به کار رفته در کادیلاک سویل یک نسخه 350 اینچ مکعبی 5.7 لیتری V8 از نوع پوش راد (OHV) 16 سوپاپ بلوک کوچک است، اما این پیشرانه از نوع SBC (بلوک کوچک شورولت) نیست و در حقیقت به اولدزمبیل تعلق دارد. از آن گذشته، سیستم سوخترسانی این پیشرانه از نوع کاربراتوری به نمونه انژکتوری چند نقطهای (MPI یا همان MPFI/با 8 سوزن انژکتور مجزا) با کنترل کامپیوتری بندیکس/بوش تغییر یافته است. در نتیجه تمایزهای بارزی میان پیشرانه 5.7 لیتری سویل با نسخه 5.7 لیتری مشابه به کار رفته در بیوک ایران و شورولت بلیزر وجود دارد.
استفاده از سیستم پاشش سوخت انژکتوری در پیشرانه سویل موجب شده است تا رفتار این پیشرانه در دوران تولید، بسیار مورد اعتمادتر، کم مصرفتر و بهینهتر باشد. در نتیجه سویل برای استارت اولیه در فصل زمستان و مناطق سردسیر مشکلی ندارد و همچنین مصرف سوخت آن به مراتب قابل کنترلتر و از دیدگاه استانداردهای آلایندگی بسیار برتر بود. این پیشرانه بر اساس سال تولید میان 180 تا 200 اسببخار قدرت و بین 375 تا 400 نیوتونمتر گشتاور تولید میکند که وظیفه انتقال آن به محور عقب، بر عهده گیربکس سه سرعته اتوماتیک است.
سویل به دلیل استفاده از ساختار نیم شاسی، حدود 450 کیلوگرم از سدان فول سایز دویل سبکتر است، اما با این حال با توجه به سطح آپشنها و مدل تولیدی در حدود 1.8 تا 2.1 تن وزن دارد. از این رو اگرچه توان دود کردن تایرهای عقب را دارد، اما کادیلاک سویل برای رانندگی تیز و بز طراحی نشده است. در نتیجه شتاب اولیه این خودرو از حالت سکون تا سرعت 100 کیلومتر برساعت برابر با 11.5 ثانیه و میزان مصرف سوخت متوسط آن برابر با رقم خیره کننده 11.7 لیتر در هر 100 کیلومتر است، که برای خودرویی لوکس و سنگین وزن از دوران محدودیتهای شدید آلایندگی و بحران نفتی، بسیار تحسین برانگیز است.
سیستم تعلیق عقب سویل همانند سایر محصولات جنرال موتورز که بر پلتفرمهای مشابه X و F به تولید رسیدند از نوع شمش چند لایه است، با این تفاوت که بوش تعلیقهای عقب در سویل به صورت فابریک از نوع پلی اورتان (نوعی پلاستیک فشرده ضد اصطکاک و بسیار مقاوم) بوده که ضمن داشتن دوام بسیار بالاتر از بوشهای لاستیکی کمی خشکتر است، که به پایداری و تحمل وزن بیشتر این خودرو کمک میکند. سری اول سویلهای تولید شده در محور عقب از سیستم ترمز کاسهای بهره میگرفتند، که البته کاسه ترمز آنها به مراتب بزرگتر و در حقیقت متعلق به شورولت نووا 9C1 (نووا ویژه نیروهای پلیس) بود. سیستم ترمز دیسکی دو جداره هوا خنک در سال 1976 برای سویل عرضه شد، که در آن دوران حتی گران قیمتترین محصولات مرسدس نیز از نمونه دیسکی تک جداره هوا خنک بهره میگرفتند.
با وجود همه این برتریها، کادیلاک سویل عاری از ایراد و مشکل نبود. این خودرو همانند سایر خودروهای مجهز به تریم سقف چرمی، مستعد پوسیدگی از ناحیه سقف و ستونهای C است و از این رو به صورت استاندارد توصیه شده است، که خودروهای دارای سقف چرمی، هر چهار سال یک بار ترمیم شده و از چرم و زیرسازی نو استفاده کنند تا دچار پوسیدگی نشوند. اهمیت استفاده از کمکهای سالم در تعلیق عقب بسیار بالاست، چراکه در صورت خرابی کمکهای عقب، وارد آمدن ضربات متعدد به ستون C خودرو میتواند همانند خودروهای پلتفرم X و F، باعث بروز ترک و شکستگی اتاق در محل اتصال ستون C به بدنه و زیر نشیمن ردیف عقب شود. سویل همچنین در ایران با دشواری تامین قطعات و لوازم اصلی مواجه است و در صورت یافتن نسخههای اصلی آمریکایی، یا دست دوم هستند و یا قیمتی فضایی دارند.
راند نهایی با کادیلاک سویل
کادیلاک سویل امروزه یک خودروی آمریکایی کلاسیک و لوکس است، که ارزش منوی بسیار زیادی دارد. نسخههای متعددی از این خودرو در بازه قیمت بسیار عجیب 200 تا بیش از 800 میلیون تومان یافت میشود، که بازارگرمی برخی افراد سودجو و به اصطلاح بازسازیکننده، شناخت نسخههای سالم اصلی را از نمونههای بیاصالت و فاقد ارزش مادی دشوار کرده است.
دشواری در تامین قطعات اصلی، هزینههای نگهداری، پیچیدگی فنی و الکترونیکی پیشرانه و آپشنهای متعدد کادیلاک سویل موجب شده است بسیاری از مالکان اصالت خودرو را فدای دردسر تعمیرات و نگهداری آن کرده و با حذف آپشنهایی چون سیستم سوخترسانی انژکتوری و سیستم تنظیم ارتفاع محور عقب یا سیستم فیبر نوری، از سویل یک خودرو سادهتر و قابل تعمیر بسازند که شباهت بیشتری به شورولت نووا یا بیوک ایران دارد.
از این رو در هنگام خرید یک نسخه سویل باید توجه داشته باشید که ارزش معنوی این خودرو به شدت در گرو سلامت سیستمهای فنی و آپشنهای رفاهی آن است و این تنها ظاهر سلامت خودرو نیست که ارزش دارد. همچنین به یاد داشته باشید که سویل یک خودروی لوکس کلاسیک آمریکایی خانگی است. به این معنا که تردد با آن به صورت روزمره موضوعی حساسیت برانگیز است و بسیار جلب توجه میکند. در نتیجه سرقت تزئینات بدنه، از قالپاقهای گرانقیمت آن گرفته تا تزئینات ریز و درشت روی بدنه یک ترس همیشگی برای مالک است که باعث میشود سواری با آن از یک پارکینگ به پارکینگ دیگر محدود شود.
عکاس: عرفان اسلامپناه
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما