اگر شرکت فورد با مدل سری F جهان وانتهای تک و دو دیفرانسیل در جهان را قبضه کرد، شورولت با سری C/K وارد این جنگ شد و داج هم با سری D/W. اما سری D/W داج داستانی نسبتا متمایز دارد. این خانواده از وانتها که به خانواده پاور واگن (Power Wagon) مشهور هستند، ریشه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم و سری W/C محصولات نظامی داج دارند که به هنگام تولید در نسخههای شهری، به سری پاور واگن مشهور شدند. نامی که تا پیش از پیدایش کلمه رم (RAM) در سال 1981، با تمام وانتهای سبک و سنگین شرکت داج عجین شده بود.
آنچه در ادامه این مقاله از تست و بررسی خودرو در باما میخوانید، بررسی یک دستگاه وانت فول سایز پاور واگن سری W (نسخه دو دیفرانسیل سری D) شرکت داج، محصول سال 1974 است.
از پاور واگن تا رم پاور
در سال 1945 میلادی، شرکت داج نسخه نظامی وانتها، شاسیبلندها و کامیونهای سری W/C را در نسخه شهری به تولید رساند که سری پاور واگن نام گرفتند. این دست خودروها به دلیل تعلق داشتن به ریشه خودروهای نظامی دوران جنگ و داشتن ساختاری سنگینتر و قدرتمندتر، در میان برترین، بادوامترین و قویترین محصولات دو دیفرانسیل دوران جای گرفتند.
محبوبیت سری پاور واگن در میان مردم آمریکا به اندازهای بالا گرفت که داج از خیر این نام نگذشت و با عرضه سری وانتهای سبک داج با نام سری D و سری W (نسخه دو دیفرانسیل سری D) در سال 1960 میلادی، آنها نیز به جرگه وانتسازان سبک پیوستند تا مستقیما با محصولات سری F فورد و سری C/K جنرال موتورز از شورولت و جیامسی رقابت کند. در نتیجه، سری D/W داج به خانواده وانتهای سبک و نیمه سنگین (Light Duty و Medium Duty) این خودروساز بدل شد.
تولید سری D/W با آغاز در سال 1960، تا سال 1981 میلادی ادامه یافت.در سال 1980 میلادی، لی آیکوکا (Lee Iacocca) افسانهای به مدیریت شرکت کرایسلر (شرکت مادر برند داج) منصوب شد. حضور آیکوکا در شرکت کرایسلر با تغییرات بسیار اساسی همراه شد که تغییر نام پاور واگن به رم پاور (Ram Power) و سپس نام داج رم Dodge Ram را به همراه داشت. نام رم بر محصولات تجاری (وانتها و کامیونتها) برند داج نشست تا این که این نام در سال 2010 به صورت رسمی به یکی از زیرمجموعههای مستقل گروه خودروسازی کرایسلر (FCA) و حالا استلانتیس بدل شد.
با استقلال برند RAM از تولید انحصاری خودروهای تجاری وانت و انواع ون در سال 2010، نام پاور واگن بنا به یادبود سری مشهور مردمی تولید شده در دوران پس از جنگ جهانی دوم، بار دیگر به خط تولید کرایسلر بازگشت. این بار نام پاور واگن به عنوان یک صفت برتر برای مورد خطاب قرار دادن وانتهای سنگین (Heavy Duty) سری 2500 رم به کار گرفته شد، تا نشاندهنده تاریخچه درخشان و توان فنی بسیار زیاد این نام در طول تاریخ تولید انواع خودروهای تجاری برند داج و رم باشد.
طراحی پاور واگن W100
وانت مورد بررسی این مقاله، از خانواده وانتهای نیم تن تککابین و مجهز به سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل است، پس به صورت W100 خوانده میشود. همانند محصولات شورولت که به صورت فیلیتساید (Fleetside/در ایران معروف به اتاق مهندسی) و استپ ساید (Stepside/اتاق پلهدار) خوانده میشوند، محصولات وانت داج نیز به صورت سوئپت لاین (Sweptline) در ساختار اتاق مهندسی و یوتیلاین (Utiline) در نسخه استپساید یا پلهدار به تولید رسیدند. این نمونه W100 از نوع یوتیلاین است و از محفظه بار باریک بهره میگیرد که به Narrow Bed مشهور است و در نسخه 100 (نسخه نیمتن/کوچکترین نسخه)، تنها برابر با 1.93 متر عمق دارد.
آنچه در نیم نگاهی کلی در ظاهر خودرو رویت میشود، شباهت بسیار زیاد آن به محصولات سری F و سری C/K شورولت است. در حقیقت سری D/W نیز به منظور رقابت با همین دو کلاس خودرو و تقریبا به صورت همزمان با شورولت C/K نسل اول روانه بازار آمریکای شمالی شد. در نتیجه در چشمان افراد غیر حرفهای، این خودرو همانند بلیزر وانت جلوه میکند. اما اگر اندکی حرفهایتر باشید، شباهت بیشتری میان این خودرو با سایر محصولات زیرمجموعههای کرایسلر، نظیر پلیموث داستر و داج رمچارجر خواهید یافت.
به صورت کلی، پاور واگن مورد بررسی از دیدگاه ظاهری در مقایسه با شورولت C/K خشونت و خامی بیشتری در ظاهر خود دارد. این خصوصیت در میان تمامی محصولات کرایسلر و مخصوصا محصولات داج وجود دارد و دقیقا همین مهم است که محصولات این برند را از سایر خودروسازان آمریکایی متمایز میکند. در خودرو مورد بررسی، سپرهای جلو و عقب به همراه ریمهای سوراخدار آلیاژی افترمارکت، متاسفانه همگی به رنگ مشکی مات درآمدهاند که به میزان زیادی از جلوه کلاسیک خودرو کاسته است، اما در عوض، این رنگ در ترکیب با رنگ قرمز بسیار زیبا بدنه و در کنار ویژگیهایی چون استفاده از نورپردازی و چراغهای تنگستن ویژه آفرود و افزایش ارتفاع خودرو به میزانی قابل توجه، اندکی حالت رستوماد (Restomod/بازسازی مدرن کلاسیک) به نمایش گذاشته و به شکل قابل توجهی بر خشونت ظاهری استاندارد آن افزوده است.
این پاور واگن با افزوده شدن رولبار بزرگ عقب در قسمت محفظه بار و پشت اتاق و کیت افزایش ارتفاع، جلوهای کاملا سینمایی دارد و انتظار میرود هر لحظه شخصیتی چون آرنولد شوارتزنگر (ملقب به ترمیناتور) یا سیلوستر استالون (ملقب به راکی/رمبو) از آن پیاده شود. با این همه اوصاف، سادگی در نمای عقب این خودرو موج میزند که این مهم از دو چراغ ترمز دایرهای بسیار ساده در دو طرف سپر خودرو کاملاً مشهود است. خودروهایی از این کلاس برای داشتن جلوهای زیبا به هیچ عنوان نیازی به فاکتورهای زیبایی ندارند چرا که قلدری، خشونت و خام بودن دقیقا آن فاکتورهایی است که یک فرد خوش سلیقه را به محصولاتی اینچنین علاقهمند میکند.
نمای داخلی خودرو حتی سادهتر از نمای خارجی، به صورت کاملا پایه تزئین شده است. گویی راننده و سرنشینان به جز لذت بردن از صدای غرش پیشرانه و رانندگی نرم و پرتکان این خودرو نیاز به هیچ کار دیگری برای انجام دادن ندارند. شیشههای خودرو از نوع دستی است. فرمان خودرو از نوع دوشاخ، که بدون تردید یکی از عجیبترین طراحیهای ممکن در جهان را داراست.
مجموعه نشانگرهای پشت فرمان به چهار نمایشگر دایرهای کوچک برای ارائه اطلاعاتی چون میزان سوخت موجود در باک، جریان شارژ دینام، دمای پیشرانه و فشار روغن است و تنها نشانگر دایرهای بزرگ، برای نشان دادن سرعت لحظهای مورد استفاده قرار میگیرد. همانطور که انتظار میرود، استفاده از نشانگر دور موتور برای این دست خودروها چندان رایج نبوده و در بهترین حالت به صورت آپشن از سوی خریدار قابل سفارش بود. اما همچنان ترکیب چیدمان و سبک طراحی نشانگرها، حتی سوزن نارنجی رنگ نشانگر، قوس طاق داشبرد و فونت اعداد نوشته شده، فرد ماشینباز تیزبین را به سرعت یاد خودروهایی چون چارجر و چلنجر میاندازد.
با وجود تک کابین بودن، فضای داخل اتاق برای نشیمن کاملا راحت سه تا چهار فرد بالغ مناسب است و خودرو از عرض و فضای پای کافی برای گنجاندن این تعداد سرنشین برخوردار است.
قوای فنی پاور واگن W100
بر اساس گفتههای مالک، این خودرو از یک پیشرانه بلوک بزرگ 400 اینچ مکعبی 6.6 لیتری سری B کرایسلر (B400 V8) بهره میگیرد. این پیشرانه 16 سوپاپ (OHV) با ضریب تراکم بسیار پایین 8.1:1 (8.1 به 1)، در مدل 1974 با کاربراتور چهار دهانه، قادر به تولید قدرت 205 اسببخار و گشتاور 420 نیوتونمتر بود. دشواریها و تغییرات قانونی انجام شده بر صنعت خوردوسازی آمریکا در سال 1973 میلادی، باعث افت چشمگیر ضریب تراکم پیشرانهها و در نهایت افت توان و گشتاور تولید آنها شد. در غیر این صورت این پیشرانه پیش از تصویب این قوانین، توان تولید 260 اسببخار و 560 نیوتونمتر گشتاور را داشت و در زمره قدرتمندترین پیشرانههای تولید شده خانواده کرایسلر و در پس پیشرانههایی چون RB440 و HEMI426 قرار میگرفت.
توان و گشتاور تولیدی این پیشرانه حجیم در این خودرو بخصوص از طریق گیربکس چهار سرعته دستی و در ساختار دو دیفرانسیل موقت انتخابی (4WD) به هر دو محور جلو و عقب منتقل میشود. البته گیربکس سه سرعته دستی و سه سرعته اتوماتیک با شیفتر فرمانی نیز برای این خودرو در آن سالها قابل سفارش بود.
نکته مورد توجه در خصوص سیستم انتقال نیرو این پاور واگن، محورهای جلو و عقب آن است. این محورها در محل اتصال ریم و تایر از نوع هشت پیچ و از نوع تمام شناور (Full Float) هستند، که به نام محورهای توپیدار یا هوی دیوتی (Heavy Duty) شناخته میشوند و ویژه کاربری سنگین و پرفشار هستند.
توپیدار بودن محور جلو خودروهای دو دیفرانسیل آمریکایی کلاسیک، یک مورد کاملاً رایج است اما حضور نسخه توپیدار در بخش عقب در همه نسخهها رایج نیست. توپیدار بودن این محورها یک مزیت بزرگ به همراه دارد که همان اتصال دائمی چرخ به محور حتی در زمان بریدن پلوسها است که به شکل قابل توجهی بر توان تحمل تنشها و ایمنی خودرو میافزاید. این نوع محورها جدا از تعداد پیچ اتصال (شش یا هشت پیچ بودن)، به صورت کلی در خودروهای باربری هوی دیوتی و انواع کامیون به کار میرود که در مسیرهای آفرود نیز کاملاً قابل اعتماد هستند و دوامی خیرهکننده دارند. سایر خودروهای موجود در ایران که در بخش عقب از محور توپیداره بهره میبرند شامل جیپ گلادیاتور و سری J (سیمرغ)، برخی نسخههای هوی دیوتی شورولت C/K، نیسان جونیور (زامیاد Z24) و برخی نمونههای پاترول چهار در و پاترول وانت (Y160) میشود.
راند نهایی با پاور واگن W100
محصولات خانواده کرایسلر در هر نوع و مدل با تیراژ بسیار محدود به کشور ایران وارد شدند و هیچ نسخه مونتاژ داخلی از آنها به تولید نرسید. در نتیجه این دست خودروهای از دیدگاه نگهداری و تامین قطعات فنی و ظاهری در مقایسه با محصولات جنرال موتورز در شرایط بسیار دشوارتری قرار دارند و از همین رو محبوبیت کمتری نیز به همراه دارند. اما در عین حال برخی افراد علاقهمند به محصولات زیرمجموعه کرایسلر با پذیرش دردسرهای وابسته به این دست خودروها، همچنان تملک آنها را به محصولات فراوانتر جنرال موتورز ترجیح میدهند.
در نتیجه در خاصتر بودن خودرویی چون داج پاور واگن در مقایسه با شورولت C/K هیچ شکی نیست. مخصوصا اگر صحبت نمونه مجهز به محورهای هشت پیچ توپیدار هوی دیوتی در میان باشد. این نوع خودروها در مسیرهای بیراهه بسیار قدرتمند عمل کرده و دوام فنی بسیار زیادی دارند که هرگز سرنشینان را ناراضی نمیگذارند. ولی طبیعتا سرکردن با دردسرهای وابسته به آن در توان هر خودرو دوستی نیست.
عکاس: امیرمحمد کلایی
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما