برند داج برای بیشتر ایرانیان با نام چارجر و چلنجر شناخته میشود. خودروهایی که از عهد کلاسیک تا مدرنیته امروز برای جهانیان نماد قدرت، گشتاور، شتاب و روح خالص خودروهای ماسل (Muscle Car) هستند و همچنان رکورددار سریعترین خودروهای تولید انبوه احتراق داخلی V8 جهان را یدک میکشند.
اما در عهد کلاسیک خودروهای بسیاری از خط تولید برند داج (از زیرمجموعه کرایسلر) خارج شدند که بسیاری از آنها حتی در همان دوران در زمره پرشتابترین خودروهای عصر خود بودند. یکی از این نامهای گیج کننده مدل کورونت (Coronet) است که تعداد اندکی از آن درنسخههای سدان نسل ششم و هفتم در بازار کشور یافت میشوند، اما آنچه خواندن ادامه این مقاله را جذاب میکند، تعلق خودروی مورد بررسی به نسل پنجم از کلاس کوپه کانورتیبل (دو در سقف تاشو) و از تریم 500 است.
کورونت یا...؟
با گذر زمان و فراگیر شدن اینترنت بر تلفنهای همراه هوشمند، بروز خطا در بیان مدلها و حتی تلفظ اسامی خودروها رفته رفته کمتر میشود، اما در حدود 15 سال پیش و دوران پیش دانشگاهی شخص نگارنده، یکی از هم مدرسهایها اصرار سنگینی بر تلفظ این نام تحت عنوان داج کوروت داشت. این درحالی است که مدل کوروت (Corvette) متعلق به برند شورولت و مدل کورونت (Coronet) متعلق به برند داج است و تفاوتهای بسیار زیادی در تلفظ دقیق این دو نام وجود دارد. از سوی دیگر متاسفانه همچنان دیده میشود که حتی بسیاری از رسانههای تخصصی نیز این نام را به صورت کورنت خطاب میکنند.
کورونت نسل اول در سال 1949 میلادی روانه بازار شد و تا سال 1976 در هفت نسل مختلف با تغییرات فنی، مهندسی و ظاهری به تولید رسید. این نام در تاریخ 27 ساله تولید خود تنوع قابل توجهی به همراه داشته است و زیرمدلهای اسپرت، سدان و استیشن، کوپه و کانورتیبل را به همراه داشته است.
نام کورونت برگرفته از کلمه قدیمی فرانسوی Couronnette است که معادل آن در زبان انگلیسی به صورت سادهسازی شده همان کلمه کراون (Crown) به معنای تاج است.
کورونتهای اسپرت
کورونت در هفت نسل متمایز به تولید رسید، اما همه آنها نسخههای اسپرت و ارزشمند نبودند. به عبارت بهتر، بیشتر نسخههای تولیدی کورونت نمونههای معمولی روزمره و خانوادگی هستند، که به صورت عمومی از اهمیت و ارزش خاصی برخوردارنیستند. نمونههای خاص کورونت درکلاس ماسل بین سالهای 1965 تا 1970 به تولید رسیدند، که به عنوان کورونتهای نسل پنجم شناخته میشوند.
کورونتهای تولید شده دراین دوران با تریمهای مختلفی ازجمله کورونت پایه، کورونت دیلاکس (دولوکس در زبان پارسی)، کورونت 440، کورونت 500، کورونت R/T و کورونت سوپر بی (Super Bee/اَبَر زنبور) به تولید رسیدند. برای آن دسته از افراد علاقهمند به تاریخچه خودروهای عضلانی آمریکایی، نام کورونت سوپر بی و کورونت R/T به دلیل بهرهگیری از پیشرانههای غولپیکر 440 و 426 اینچ مکعبی 375 و 425 اسب بخاری از همه مدلها شناخته شدهتر است.
مدل مورد بررسی این مقاله نه تنها از نمونه 500 اسب بلکه نسخه دو در و سقف تاشو است که بر ارزش مادی و معنوی آن میافزاید.
قوطی کبریت کرایسلر
کورونت نسل پنجم بین سالهایی که بر خط تولید قرار داشت، تقریبا در هر سال از نمای جلو یا عقب دستخوش تغییرات اندک ظاهری قرار گرفت. بارزترین و عمدهترین تغییرات رسمی در سال 1968 انجام گرفت و باعث شد که نسل پنجم به دو گروه 1965 تا 1967 و 1968 تا 1970 تقسیم شود. با نگاهی اجمالی به چراغ عقب این خودروی مورد بررسی، میتوان به سادگی دریافت که این خودرو به سال 1967 تعلق دارد. هرچند که باید جایزه زیباترین سبک طراحی نمای عقب را به دو مدل 1969 و 1970 تقدیم کرد.
با داشتن طول 5.3 متری و فاصله محورهای 2.95 متری، نسل پنجم کورونت به بعد را باید نمونه سایز متوسط این خودرو دانست. اما این مهم باعث نشد تا کرایسلر دست از سبک طراحی خارجی جعبهای خود بشویید. نمای کلی خودرو یک جعبه مکعب مستطیل کامل است، که تنها با اندک برجستگیهای روی گلگیرهای عقب از شکل جعبه خارج میشود. اگرچه انتقادهای بسیار زیادی به سبک طراحی آن دوران کرایسلر وارد بود، اما این خودروساز با تمرکز بر ویژگیهای فنی محصولات خود تلاش بر ارائه یک محصول متمایز داشت و از این بابت نیز بسیار موفق بود. با این حال از توجه به جزئیات و دلبریهای مردانهای که در طراحی خودرویی چون داج چارجر نسل دوم (با زبان طراحی یکسان) دیده میشود، در کورونت نسل پنجم هیچ خبری نیست.
اما همچنان نمای جلو خودرو با دو جفت چراغ گرد و جلوپنجره تمام کرومی با دماغهای بسیار کوچک در جلو، ترکیبی از نمای جلو چارجر 500 و چارجر 1969 را یادآور میشود. نمای عقب کورونت اما در هیچ یک از مدلهای نسل پنجم تکلیف مشخصی به همراه نداشت و در مدل 1967، به یکی از بزرگترین انتقادهای طراحی خودرو بدل میشود، چراکه ترکیب مستطیل با مثلث در طراحی چراغهای عقب، هرچند با ساختار فرو رفته این قسمت هماهنگ است اما چشمنواز یا به اندازه کافی خشن نیست.
حجم کروم به کار رفته در نمای خارجی خودرو تنها در دو نمای جلو و عقب به همراه تزئینات کوچک و البته سپرهای بزرگ و جلوپنجره بسیار پهن کرومی به چشم میآید، اما در نمای جانبی بسیار مینیمال است. در عوض بخش جانبی خودرو با ریمهای 15 اینچی بسیار زیبای مگنوم 500 (با شباهت بسیار زیاد به ریمهای رالی 2 جنرال موتورز بر روی انواع بیوئیک و پونتیاک) به همراه تایرهای دور قرمز به زیبایی تکمیل شده و چهرهای بدون خطا به نمایش میگذارد، که در اصطلاح فنی با صفت Time Correct یا متناسب با زمان توصیف میشود. به این معنا که در فرایند بازسازی خودرو به جزئیات بسیار زیاد ازجمله استفاده از ریم و تایرهای استاندارد زمان تولید خودرو توجه شده و از به کارگیری قطعات مدرن و نادرست خودداری شده، که موضوعی بسیار مهم و باارزش است.
نمای داخلی این کورونت تریم تمام رنگی مشهور کرایسلر را به همراه دارد، که در این مدل، تناسب و همخوانی کامل بارنگ نمای خارجی را نشان میدهد. خودروسازان آمریکایی در دهههای 1960 و 1970 برترین خودروسازان جهان در زمینه ارائه تریم داخلی تمام رنگی به حساب میآمدند و در میان آنها، کرایسلر یکی از متنوعترین تریمهای داخلی رنگی را در محصولات خود عرضه میکرد.
داشبورد خودرو بر اساس استانداردهای دوران و همانند سایر خودروسازان از ترکیب دو متریال فلز و وینایل نرم تشکل شده است، که با پلاستیک مشکی رنگ تکامل مییابد. این نما اگرچه لوکس و گران قیمت جلوه نمیکند، اما به کارگیری حجم قابل توجهی از قطعات کرومی در کنار جایگیری صحیح آنها، موجب زیباسازی و دلربایی نمای داخل شده است. دو فاکتور به خصوص از نمای داخلی، یعنی چراغهای روشنایی که به دلیل تاشو بودن سقف بر ستونها و اطراف کنسول میانی نصب شدهاند، در کنار طراحی کشیده و یکپارچه کنسول وسط، دو نماد بارز طراحی محصولات کرایسلر در دهه 1960 میلادی است، که تقریبا در تمامی محصولات داج دوران دیده میشود.
پیشرانه کورونت 500، کبریت پر خطر
کورونت 500 با تریم متنوعی از پیشرانههای V8 به بازار عرضه شد، که قدرتمندترین نمونه آن مدل 383 اینچ مکعبی (6.2 لیتر) بود. این پیشرانه اگرچه توان و گشتاور خیرهکننده پیشرانههای 440 و 426 را نداشت، اما قادر به تولید توان 325 اسببخار و گشتاور خیره کننده 600 نیوتونمتر بود. اگرچه انتقال این گشتاور در نسخه اتوماتیک بر عهده یک گیربکس سه سرعته بود، اما در صورت انتخاب نمونه 4 سرعت دستی به صورت آپشن اضافه، دستیابی به شتاب اولیه (0 تا 100 کیلومتر برساعت) در حدود 7.0 ثانیه به سادگی مقدور بود که برای خودرویی با وزن تقریبی 1.6 تن حتی با درنظر گرفتن استانداردهای امروزی قابل توجه است.
پیشرانههای 440 (7.2 لیتر) و 426 (6.0 لیتر) HEMI، میتوانستند شتاب خیرهکنندهای در حدود 5.0 ثانیه به همراه داشته باشند، اما آپشن پیشرانه هِمی در دهه 1960 به تنهایی نزدیک به 1000 دلار هزینه مضاعف به همراه داشت و همین موضوع باعث شد تعداد نسبتا محدودی از کورونتها، آن هم درتریمهای R/T و Super Bee به تولید برسند.
تقریبا تمامی خودروهای آمریکایی کلاس عضلانی دهههای 1960 و 1970 با تمرکز بر شتاب اولیه به منظور شرکت در مسابقات درگ (مسابقات شتاب/محبوبترین سبک مسابقات اتومبیلرانی در دوران کلاسیک آمریکا) ساخته میشدند. درنتیجه از دیدگاه فنی، دیفرانسیل آنها ضرایب بسیار سنگین داشتند و از دیدگاه متریال و مهندسی بسیار با دوام طراحی شده بودند. دقیقا به همین دلیل است که با وجود داشتن قدرت و گشتاور خیرهکننده، سرعت نهایی آنها معمولا به کمتر از 160 کیلومتر برساعت محدود بود.
سخن نهایی
محصولات کرایسلر در مقام مقایسه، در بازار ایران بسیار نادرتر و نایابتر از محصولات فورد و مخصوصا جنرال موتورز هستند. در این میان محصولات برند داج که بیشتر آنها در کلاس ماسل کار به تولید میرسیدند در دوران واردات به بازار ایران با استقبال کمتری مواجه میشدند، چرا که معمولا پرداخت این رقم قابل توجه برای یک خودرو کوپه اسپرت برای اقتصاد رو به رشد ایران توجیه منطقی به همراه نداشت. به همین دلیل محصولات کرایسلر و مخصوصا گزینههای اسپرت برند داج درایران به مراتب کمیابتر هستند.
از این رو وجود نمونه سالم و بازسازی شده از نسخه نسبتا خاصی از مدل کورونت آن هم از تریم 500 و از نوع سقف تاشو، بسیار قابل تقدیر و هیجانانگیز است.
عکاس: عرفان اسلامپناه
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما