تفاوت قیمت خودرو در بازار نسبت به قیمت رسمی کارخانه به بیشترین حد در سالهای گذشته رسیده است. این روند در روزهای گذشته سیر صعودی به خود گرفته و با نرخ رشدی شدیدتر و مداومتر از طلا و ارز در حال افزایش است.
”سعید مؤتمنی: اگر خودروسازان تولید 10 روز خود را به بازار بریزند تفاوت قیمت بین بازار و کارخانه تا 50 درصد کاهش پیدا میکند.“سعید مؤتمنی رئیس اتحادیه صنف نمایشگاهداران و فروشندگان خودروی تهران معتقد است اگر خودروسازان تولید 10 روز خود را به بازار عرضه کنند حاشیه قیمت خودرو 50 درصد کاهش پیدا میکند.
سعید مؤتمنی، رئیس اتحادیه صنف نمایشگاهداران و فروشندگان خودروی تهران دراینباره به «باما» گفت: «اگر خودروسازان تولید 10 روز خود را به بازار بریزند قیمتها 50 درصد کاهش پیدا میکند. چراکه با این قیمتها مشتری نیست و بازار در رکود فرورفته است. وقتی دو ماه در بازار بهصورت قطرهچکانی عرضه میکنند وضعیت قیمت همین میشود.»
مؤتمنی در ادامه با تائید فروش خودرو به قیمت آزاد توسط عاملین و نمایندگان خودروسازان گفت: «این ماجرا دو ماه پیش خیلی شدیدتر بود و الان کنترل شده است. تا آن زمان خودروسازها فروش عمده داشتند و برخی افراد که نقدینگی چند ده میلیارد دلاری داشتند از آنها خرید میکردند و بعد به قیمت آزاد در بازار میفروختند».
وی در ادامه گفت: «خوشبختانه فروش عمده تعطیل شد و امکان صلح هم در فروشها ممکن نیست. البته برخی نمایندگان و فروشندگان هستند که خودروهای خود را به قیمت کارخانه نمیدهند و به قیمت آزاد میفروشند. در حقیقت اینها نباید این کار را انجام دهند ولی متأسفانه انجام میدهند که البته بهشدت چند ماه پیش نیست و جلوی آن گرفته شده است.»
مؤتمنی در پایان افزود: «هنوز دلیل اصلی نابسامانی بازار، در مساله عرضه خودرو است و در صورت عرضه مناسب، مدتی بعد بازار به حالت طبیعی برمیگردد.»
خودرو قیمت ندارد
قیمت واقعی خودرو چقدر است؟ هیچکس حتی خود تولیدکننده و فروشنده هم پاسخ دقیقی برای چنین سؤالی ندارند. برخی معتقدند اگر خودروسازان خودروهای انبارشده را به بازار عرضه کنند پس از مدتی بازار به وضعیت طبیعی برمیگردد. منظور از وضعیت طبیعی در شرایط کنونی این است که خودروها قیمت واحد داشته باشند نه اینکه قیمت بین خریدار و فروشنده تعیین شود و از این دکان تا آن دکان هرکسی قیمت خود را تعیین کند.
افزایش نرخ دلار ریشه همه افزایش قیمتهای کنونی است ولی الزاماً مقصر همه این نابسامانیها را نمیتوان در افزایش نرخ دلار به معنی افزایش هزینه تولید جست. طبیعی است که هزینه تولید خودروسازان افزایش پیداکرده و در موارد بسیاری خود امر تولید کردن هم کاری سخت شده است. به این معنی که بسیاری قطعات برای خودروها دیگر بهراحتی گذشته تأمین نمیشوند و در مواردی اصلاً امکان تأمین آنها از منابع قبلی وجود ندارد. اینها در سوی عرضه ماجراست که باعث افزایش قیمت شده است.
در سوی تقاضا هم بهواقع میدانیم که تقاضای خرید خودرو بسیار بیشتر از نیاز واقعی جامعه است. تکانههای ارزی در گذشته با افزایش قیمت شدیدی در کالاهای سرمایهای مانند خودرو و مسکن همراه بوده و جامعه به تجربه این را میداند. به همین دلیل است که نقدینگیها به کالاهای تورم پذیر تبدیل شدند. به گفتهای 70 درصد سپردههای بانکی به سرمایههای خارجی تبدیلشدهاند. یکی از کالاهای تورمپذیر نیز خودرو بود که به تجربه در چنین شرایطی همواره قیمت آن بالا رفته است.
بخش دیگری از افزایش قیمت در خط ربط میان دو سوی عرضه و تقاضا شکل میگیرد. این بخش خاکستری ماجراست که تحقیق دقیقی در مورد آن انجام نشده است. وقتی بخش وسیعی از جامعه دست به دلالی میزنند و از سوی دیگر تصور جامعه بر افزایش بیش از نرخ واقعی تورم است.
این خط ربط تنها به دلالان به معنی سنتی اطلاق نمیشود. یا حداقل میتوان گفت دلالان در این میان گستره بیشتری از مردم را برمیگیرد. بهعنوانمثال در سوی عرضه، برخی کسانی که تاکنون عاملیت فروش دولتی دارند و وظیفهشان تحویل خودرو به قیمت کارخانه به دست مشتری است، به پشتوانه خودروهایی که از کارخانه میگیرند، وارد بازار آزاد میشوند و عملاً از رانتی که دارند استفاده میکنند. از سوی تقاضا برخی که خود مصرفکننده بودهاند حالا در زمره دلالان قرارگرفتهاند. علاوه بر این تصور کمبود خودرو در بازار اغراقآمیزتر از واقعیت میشود و به همین میزان راضی به خرید کالایی بسیار گرانتر از قیمت واقعی میشوند.
تصور عموم این است که «خودرویی در بازار برای فروش وجود ندارد» و به همین دلیل قیمت بر چیزی گذاشته شده است که وجود ندارد؛ این قیمتها واقعی نیستند و در هر دادوستدی قیمت کالا را زمان و مکان و رضایت طرفین تعریف میکند.
دیده و شنیده شده است که همین عاملان فروش و نمایندگان مجاز که گویا هیچ خودرویی در انبارهایشان ندارند، زمانی که بوی پول کافی به مشامشان بخورد از هر مدلی که بخواهید میتوانند برایتان جور کنند.
موارد اینچنینی طی روزهای گذشته هم بهدفعات گزارش شده است. پس اینگونه نیست که خودروی صفر در بازار وجود نداشته باشد. قحطی خودروی صفر در بازار حاصل توهمی است که به جامعه تلقین شده است. بر اساس گزارشهای رسمی هم نیم میلیون دستگاه خودروی سواری طی 5 ماه تولید شده است. تنها در مردادماه که بهاصطلاح تخم خودرو را در بازار ملخ خورده بود نزدیک به 90 هزار دستگاه خودرو تولید شد. عرضه 110 هزار دستگاهی ایرانخودرو و سایپا برای سال آینده و ماه آینده تولید تنها یک ماه این دو غول خودروسازی است.
پس طبیعی است اگر فکر کنیم خودرو موجود است ولی نه باقیمت قبلی یا همان قیمت کارخانه. بهعبارتدیگر میتوان گفت خودرو موجود است ولی قیمت آن مشخص نیست. به همین دلیل خودرویی به فروش نمیرسد تا قیمت آن مشخص شود. اگر هم موردی مشاهده شود که در فلان نمایندگی قیمتی با خودروی بالا فروختهشده، هرگز به تائید مقامات رسمی نخواهد رسید. طبیعتاً راه برونرفت از چنین وضعیتی تزریق خودروهای انبار شده به بازار و تعیین قیمتی واقعی برای خودروهاست. اینکه خودروسازان کی دست به این کار میزنند بحث دیگری است.
وضعیت قیمتها در شرایط کنونی را میتوان به ابر تشبیه کرد. ثابت نمیماند و بازهای وسیع برای حرکت دارد. ولی درنهایت، باید باران ببارد.
نویسنده : مسلم تقوی
منبع : باما