صنعت خودروسازی ایالات متحده آمریکا در دو دهه 60 و 70 میلادی به اندازهای پربار بود که تنها نام بردن از محصولات برتر و ارزشمند این دوران خود نیاز به مقالهای طولانی و بلند بالا دارد. اما در میان آن همه خودروی دوستداشتنی، در کلاس خودروهای شخصی لوکس از ساختههای جنرال موتورز، دو برند کادیلاک و بیوئیک به ذهن خطور میکند. اما اگر قرار باشد خودروی مورد نظر کمی اسپرتتر از یک خودرو لوکس تمام عیار باشد چطور؟ در آن صورت بدون شک محصولات برند بیوئیک اولین انتخاب این موضوع خواهد بود.
آنچه در ادامه این مقاله میخوانید آشنایی با بیوئیک ریوییرا GS نسل دوم مدل 1966 است که در زمره زیباترین خودروهای تولید شده در قرن بیستم به شمار میآید. شهرت بیمانند این خودرو بدون شک از طراحی منحصربهفرد آن نشات میگیرد که حاصل ذوق و هنر طراحی یکی از برترین طراحان تاریخ صنعت خودروسازی در جهان است.
ریوییرا از کجا آمد؟
به عنوان نگارنده این مقاله پیشتر در سایر مقالههای منتشر شده در «باما» یا سایر وبسایتهای خودرویی دیگر در خصوص تلفظ صحیح نام Buick/بیوئیک و ریشه تلفظ اشتباه آن در ایران به صورت بیوک، بارها صحبت کردم، اما نام ریوییرا (Riviera/بخوانید: ریوی-یِرا) یک پسوند اضافه برای یکی از مدلهای خاص مدل رودمستر بیوئیک بود که برای اولین بار در سال 1949 میلادی به کار گرفته شد. کلمه ریوییرا به معنای خطه ساحلی، از منطقه جنوب شرقی خطه ساحلی فرانسه (French Riviera)، در کشور موناکو الهام گرفته شده است که منطقهای مدیترانهای، بسیار شیک با طبیعتی باورنکردنی است که افراد بسیار ثروتمندی را در دل خود جای داده است. این پسوند برای نامگذاری مدل کوپه جدید رودمستر (کوپه بیستون/فاقد ستون B) انتخاب شد چرا که بسیار نوآورانه و زیبا بود.
در سالهای پایانی دهه 50 میلادی، جنرال موتورز رقیب مستقیمی برای مدل خوش فروش و محبوب ثاندربرد (Thunderbird) شرکت فورد از کلاس خودروهای لوکس شخصی نداشت. از این رو خوشذوقی طراح نام آشنا و مشهور جنرال موتورز، بیل میچل، منجر به تولید و معرفی نمونه مفهومی با نام ریوییرا پیکان نقرهای (Riviera Silver Arrow) در سال 1963 انجامید.
پیکان نقرهای الهامبخش طراحی اولین نسل ریوییرا شد که از سال 1963 تا 1965 با اندکی اختلاف در طراحی نسبت به نمونه مفهومی، به تولید رسید. نسل دوم اما از سال 1966 تا 1970 بر خط تولید قرار گرفته که از برخی جهات با ارتقا و بهبود مواجه بود.
طراحی بیوئیک ریوییرا
بیل میچل بدون شک برترین و باذوقترین شاگردی بود که هارلی اِرل (یکی از بزرگترین طراحان خودرو در جهان و اولین سرطراح رسمی جنرال موتورز) در تمام طول عمر خود تربیت کرد. تقریباً تمام خودروهای مطرح تاریخ جنرالموتورز در دهههای 60 و 70 تحت نظر مستقیم یا به دستان توانمند شخص میچل طراحی شدهاند. ریوییرا نیز یکی از ماندگارترین سری خودروهایی است که میچل طراحی آن را برعهده داشت. اگرچه نسل اول این خودرو به خودی خود بسیار خاص و منحصربهفرد به شمار میآید اما آنچه ریوییرا را مشهور کرد، طراحی نمای یک سوم انتهایی نسل سوم این خودرو (1971-1973) است که با طراحی جری هیرشبرگ و تحت نظر مستقیم بیل میچل، با الهامگیری از شیشه عقب دو تکه شورولت کوروت C2 نسل دوم (1963) انجام و در نهایت به دم قایقی (Boat Tail) مشهور شد و احتمالاً زیباترین نسل از سری هشت نسلی ریوییرا را رقم زد.
با داشتن ابعاد خارجی برابر با 5364×2002×1351 میلیمتر برای طول×عرض×ارتفاع به سادگی مشخص است که این کوپه 4 نفره (2+2) بسیار پهن و نسبتاً کشیده است. ریوییرا همانند دو برادر دیگرش، یعنی کادیلاک الدورادو و اولدزموبیل تورونادو (Toronado/با کلمه Tornado-تورنِیدو به معنای گردباد در تلفظ و املا تفاوت دارد) بر پلتفرم E جنرال موتورز بنا شده با این تفاوت بسیار فاحش که آن دو برادر از سال 1967 به بعد به ساختار دیفرانسیل جلو تغییر ساختار دادند و در میان این سه خودروی همکلاس، این تنها ریوییرا بود که از ساختار دیفرانسیل عقب بهره میبرد. از این رو در عمل ذات بسیار اسپرتتری در مقایسه با دو برادر دیگرش داشت.
دگر ویژگی برجسته در طراحی بیوئیک ریوییرا که خوشبختانه به زیبایی هرچه تمامتر در الدورادو و تورونادو نیز تکرار شد، داشتن چراغ جلوهای مخفی است که مستقیماً از ریوییرا GS نسل اول الهام گرفته شد. با این تفاوت که چراغهای مخفی از سرسپرها در نمونه GS نسل اول به وسط جلوپنجره در نسل دوم تغییر مهندسی پیدا کرد. هرچند همانند GS نسل اول منحصربهفرد نبود اما همچنان بسیار جذاب و گیرا طراحی شد. به شکلی که اگر در خصوص چراغهای مخفی این خودرو چیزی ندانید، در زمان مخفی بودن چراغهای جلو، نمیتوانید جای آنها را پیدا کنید.
منحصربهفردی طراحی بیوئیک ریوییرا در نمای خارجی خوشبختانه به نمای داخل نیز نفوذ پیدا کرد. داشبورد و نمای محافظهکار داخلی از ترکیب چرم مصنوعی مشکی رنگ در ترکیب با قطعات فلزی کرومی طراحی شده است. یکی از جالبترین بخشهای نمای داخلی که به سرعت به چشم میآید طراحی خاص نشانگرهای خودرو است که در مورد نشانگرهای فشار روغن، دمای پیشرانه، حجم سوخت، ولتاژ دینام و حتی ساعت چندان غیر عادی جلوه نکند اما سرعتسنج این خودرو بسیار منحصر به فرد و متفاوت است. نشانگر سرعت لحظهای در این ریوییرا در حقیقت یک خط قرمز افقی ثابت به عنوان نشانگر است که در پشت آن یک سیلندر مشکی رنگ با عددهای سفید رنگ سرعت، به شکل افقی قرار گرفته است.
زمانی که خودرو سرعت میگیرد در واقع این سیلندر مشکی رنگ افقی است که در جای خود به سمت پایین گردش میکند و سرعت لحظهای را در برابر خط قرمز ثابت افقی نشان میدهد. این شکل طراحی منحصربهفرد که میتوان گفت تقریباً هرگز در صنعت خودرو تکرار نشد، در حقیقت طراحی شرکت اولدزموبیل برای مدل تورونادو بود که بیوئیک برای ریوییرا نیز از آن بهره برد.
صندلیهای تکی در جلو مجهز به تنظیم الکتریکی، چهار شیشه برقی، شیفتر گیربکس کنسولی ملقب به خلبانی در وسط اتاق و استفاده نسبتاً گسترده از لوگو انحصاری ریوییرا با شمایل یک R بزرگ در وسط فرمان، نمای داخلی و حتی مرکز ریمهای آهنی اسپرت 15 اینچی از خانواده ریمهای مشهور مگنوم 500، نشان میدهد که ریوییرا مورد معرفی این مقاله در حقیقت تریم GS (مخفف دو واژه Gran Sport) مدل 1966 است که ترکیب پیچیدهای از ویژگیهای اسپرت و لوکس را به همراه دارد.
آن چه در برخورد با ریوییرا بسیار جالب توجه است یکی از سنتهای دیرینه آمریکاییهاست که از گذشتههای دور با وسواس بسیار زیاد پیگیری شد اما اروپاییها تا مدتهای طولانی و حتی امروزه نیز چندان به این سبک توجه نشان ندادهاند. این رویه شامل معرفی محصول خاص دارای نشان و فاکتورهای انحصاری مستقل از برند مادر است. در هیچ جای بدنه و نمای داخلی این ریوییرا (و ریوییراهای دیگر) نمیتوان لوگو 3 رنگ بیوئیک را به عنوان شرکت سازنده و مادر رویت کرد. در عوض تنها چیزی که نشاندهنده ماهیت شرکت مادر است نوشتههایی با مضمون By Buick به معنای «ساخت بیوئیک» در برخی از بخشهای نمای داخلی و روی بدنه است. در حقیقت بیوئیک این مدل را به اندازهای انحصاری به بازار معرفی کرد که برای این مدل به خصوص، لوگوی منحصربهفرد طراحی و از حک لوگو انحصاری خود بر آن خودداری کرد.
این رویه در طی سالهای طولانی از سوی خودروسازان آمریکایی برای خودروهای منحصربهفرد و پرفورمنس محور با افتخار دنبال شد که از جمله مهمترین آنها میتوان به شورولت کوروت، مونتیکارلو و کامارو، داج وایپر و فورد ماستنگ اشاره کرد که هر مدل با نشان اختصاصی خود به بازار معرفی شد.
مشخصات فنی بیوئیک ریوییرا
اولین سری از ریوییرا نسل دوم (مدل 1966) وزنی برابر با 1920 کیلوگرم دارد که بدون نیاز به توضیح آن را در بازه خودرهای سنگین وزن دستهبندی میکند. دلیل این وزن بالا در حقیقت کلاس این خودرو است که ابعاد خارجی بزرگ و وزن زیاد آن را باعث میشود. این خودرو در هر دو محور از سیستم تعلیق مستقل از نوع جناغی دوبل در جلو و جناغی تک در عقب با فنرهای لول و کمکهای هیدرولیکی بهره میبرد که برای خودرویی لوکس از این کلاس انتخاب بسیار مناسبی است. اگرچه ریوییرا از فنرهای نرمتری نسبت به سایر لوکسهای بیوئیک برخوردار بود اما چون از نظر وزنی سبکتر از بیوئیکهای لوکس به حساب میآمد باعث شد که سواری آن چیزی شبیه به یک خودرو لوکس اسپرت باشد و این دقیقاً همان چیزی است که ریوییرا قصد داشت به خریداران خود عرضه کند.
برای دومین نسل بیوئیک ریوییرا سه پیشرانه V8 ارائه شد که بین 7 تا 7.5 لیتر حجم داشتند اما مدل 1966 از پیشرانه 425 اینچ مکعبی 7 لیتری (6970 سی سی) پوش راد (OHV/16 سوپاپ) از سری Nailhead بیوئیک بهره میبرد که توان تولید 340 اسببخار در دور 4400 و گشتاور خیرهکننده 630 نیوتون.متر در دور بسیار پایین 2800 را دارد. این پیشرانه در نسل اول ریوییرا قدرتمندترین پیشرانه ارائه شده بود اما با ارائه دو پیشرانه 430 و 455 در نمونههای مدل بالاتر نسل دوم، پیشرانه 425 ضعیفترین پیشرانه نسل دوم به شمار میآمد.
با وجود وزن زیاد این خودرو و استفاده از جعبهدنده اتوماتیک 3 سرعت ST-400 با ضرایب بلند دندهها برای انتقال نیرو به محور عقب، این خودرو هیچ مشکلی برای دود کردن تایرها ندارد چرا که حتی با توجه با استانداردهای امروزی، گشتاور زیادی که آمریکاییها به آن مشهور هستند بسیار خیرهکننده است. با تجهیز به نیروگاهی این چنین توانمند، بیوئیک ریوییرا 1966 میتواند در حدود 7.2 ثانیه از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر برساعت و حداکثر سرعت 210 کیلومتر برساعت دست یابد وو در نهایت رقابت درگ 402 متر (یک چهارم مایل) را در 15.9 ثانیه به پایان برساند.
دلیل توان فنی بالای این پیشرانه و عملکرد این غول لوکس دو تنی در آن است که این خودرو در سالهای پیش از دهه 70 تولید و به بازار عرضه شد در نتیجه نه از سختگیریهای آلایندگی سوخت خبری بود و نه هزینههای سرسامآور بیمه برای خودروهای عملکرد محور. در نتیجه این پیشرانه 425 اینچ مکعبی V8 دارای ضریب تراکم 10.25:1 بود که میتوانست چنین توان بالایی را به تولید برساند. از آن گذشته، برتری و محبوبیت ریوییرا در مقایسه با دو رقیب دیگرش (الدورادو و تورونادو) در دیفرانسیل عقب بودن ریوییرا بود که آن را به یک خودرو با ذاتی اسپرت تر بدل میساخت.
با وجود داشتن توان درخور توجه و وزن زیاد، این خودرو با سیستم ترمز کاسهای در هر چهار چرخ عرضه شد. اگرچه بعدها سیستم ترمز دیسکی با کالیپرهای چهار پیستون برند بندیکس (Bandix) برای محور جلو به صورت آپشن با پرداخت هزینه مضاعف در اختیار خریدار بود اما بیشتر خریداران همچنان مایل به سفارش خودرو با سیستم ترمز کاسهای از جنس آلومینیوم تقویتشده به قطر 30 سانتیمتر بودند که ضمن داشتن عملکرد بسیار خوب برای کاهش سرعت خودرو، به دلیل تولید با جنس آلومینیوم به جای چدن، در برابر داغ کردن نیز مقاوم بود.
راند نهایی با بیوئیک ریوییرا
بیوئیک ریوییرا یکی از ماندگارترین و بدون شک یکی از زیباترین شاهکارهای صنعت خودروسازی آمریکا از دیدگاه فنی و مخصوصاً از بعد طراحی است که بهترین شکل ممکن شکوه و جلال خودروی لوکس شخصی را با توان حقیقی یک کروزر اسپرت شهری ترکیب کرده است و تقریباً در هر جمعی، از خودروهای کلاسیک قدیمی گرفته تا خودروهای میلیاردی روز بازار کشور، هر نگاهی را به سوی خود جذب میکند. شرکت بیوئیک حجم تولید ریوییرا را از عمد محدود نگه داشت تا با عدم فراوانی آن بر تک و منحصربهفرد بودن این خودرو تاکید کند. با این حال چیزی در حدود 45 هزار دستگاه ریوییرا مدل 1966 در جهان به تولید رسید که با توجه به اعمال تغییرات ظاهری فاحش از مدل 1967 به بعد، مدل 1966 انحصار طراحی و محبوبیت متفاوت نسبت به سایر مدلها و حتی سایر نسلهای بیوئیک ریوییرا را در اختیار دارد. در پایان دوره 5 ساله تولید نسل دوم بیوئیک ریوییرا، در مجموع تعداد بیش از 227 هزار دستگاه ریوییرا به تولید رسید که برای یک بازه پنج ساله و از یک مدل بخصوص رقب بسیار قابل توجه و درخور احترامی است.
اگرچه انتخاب برترین مدل ریوییرا از بین سه نسل ابتدایی این خودروی افسانهای کاری غیر ممکن است اما به سادگی میتوان گفت که سه نسل ابتدایی این خودرو بدون شک زیباترین و منحصربهفردترین نمونهها در تاریخ 36 ساله تولید هشت نسل ریوییرا هستند که متاسفانه به دلیل قیمت ابتدایی نسبتاً بالا (در بازه تقریبی قیمت یک شورولت کوروت) در تعداد بسیار محدود به بازار کشور راه یافتند و امروزه تنها تعداد اندکی از آنها در وضعیت فنی و ظاهری مناسب نگهداری میشوند، به همین دلیل ارزش مادی و معنوی آنها بسیار بالاست و تملک آنها تنها به سبک کلکسیونی توصیه میشود.
- نقاط قوت: بسیار خاص و منحصربهفرد/طراحی استثنایی و ماندگار/اعتبار برند/توان فنی درخور توجه/جاذب توجه عوام/ارزش مادی و معنوی بالا
- نقاط ضعف: قیمت بالا/هزینه نگهداری بالا/نبود قطعات تزئیناتی/نیازمند پارک در فضای ایمن/عدم قابلیت استفاده روزمره
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما