ملاقات با نسل دوم شاسی‌بلند بزرگ بنز در تهران

تست و بررسی مرسدس‌ بنز GL

20 خرداد 1399 14:00

قبل از آن‌‌که ستاره نقره‌فام اشتوتگارتی ما را با طراحی‌های جدیدش خانه‌خراب کند و پیش از آنکه این خودروساز آلمانی درگیر ویروس عوام‌زدگی شود، در کارنامه‌اش خودرویی خاص وجود داشت. خودرویی که قلب و روح بیننده را می‌گرفت و آنقدر فشار می‌داد تا عاشقش شود. خودرویی که دشمنان قسم‌خورده و منتقدان بی‌رحم خود را نیز وادار به احترام می‌کرد. داریم درباره خودرویی صحبت می‌کنیم که یک‌تنه رنجرور اسپرت سوپرشارژ را به خاک و خون می‌کشید. خودرویی که حتی سایه‌اش راه نفس کشیدن آئودی Q7 را می‌بست. خودرویی که تا ژاپن رفت تا بین تمام یاکوزاها لکسوس LX را خلع سلاح کند. خودرویی که به طرزی باورنکردنی برای رویارویی با لینکلن نویگیتور و کادیلاک اسکلید آماده شده بود. داستان امروز داستان مرسدس‌بنز GL است که همیشه و همه‌جا برگ برنده مرسدس‌بنز بود. می‌گوییم بود، چون که دیگر نیست.

مرسدس‌بنز GL از کجا آمد؟

اینکه چه شد شرکت از سال 2019 تصمیم گرفت به جای GL Class بیاید و GLS Class را تولید کند، بماند برای بعد. بیایید از اول شروع کنیم؛ یعنی از سال 2006. زمانی که مرسدس‌بنز با افتخار تمام از ماحصل سرمایه‌گذاری 600 میلیون دلاری‌اش پرده‌برداری کرد.

نسل اول مرسدس‌بنز GL

نسل اول GL با چهره‌ای عضلانی و تنومند رونمایی شد. شرکت از اقبال کلاس ML خود به وجد آمده بود و می‌خواست چیزی بزرگ‌تر، قوی‌تر، لوکس‌تر و البته با توانایی‌های بیشتر آفرود تولید کند. بی‌تردید مرسدس‌بنز GL همه این ویژگی‌ها را داشت. اروپایی‌های فانتزی‌پسند چندان رابطه عمیقی با آن برقرار نکردند. چراکه در تمام عمر 6 ساله نسل اولش چیزی حدود 24 هزار و 500 دستگاه از آن را خریدند. ولی در عوض آمریکایی‌ها برایش می‌مردند و زنده می‌شدند. این محصول خاص علیرغم قیمت بالایش در بازار پررقابت یانکی‌ها به فروش بیش از 154 هزار و 600 دستگاهی رسید.

انتظار داشتیم تب تند مرسدس‌بنز GL در نسل دوم سریع فروکش کند؛ اما اینطور نشد. مرسدس کلاً اینطوری است که اگر یک محصول خوب را تولید کند، در گام بعدی به طور حتم سراغ بهترِ بهترش می‌رود. این بلایی بود که سر ویرایش جدید آمد. شاسی‌بلند جدید از نظر طراحی به مراتب ترسناک‌تر و از نظر فنی به مراتب دیوانه‌تر شده بود. مهمان امروز ما متعلق به همین نسل است. درباره نسل سوم هم اجازه بدهید فعلاً چیزی نگوییم تا اعصابمان به هم نریزد.

بررسی طراحی مرسدس‌بنز GL

طراحان خودرو ترجیح می‌دهند بهترین ایده‌های خود را روی کراس‌اورها یا خودروهای سدان اجرا کنند. جمع‌وجور بودن دست طراح را برای بازی با زوایا بازتر می‌کند. ارائه جزئیات در یک فضای متعادل به بهترین شیوه ممکن صورت می‌گیرد؛ اما وقتی قرار باشد روی یک خودروی ریزاندام کار کنید، اوضاع به هم می‌ریزد. طراح دیگر دست و بالش برای تغییر و تحول باز نیست. فضا بسته است و ریزه‌کاری‌ها به چشم نمی‌آیند.

داستان وقتی درام می‌شود که طراح بخواهد روی یک خودروی خیلی بزرگ کار کند. چالشی همیشگی برای پرابهت کردن شاسی‌بلندهای فول‌سایز. قرار نیست که چون خودرو بزرگ‌تر است باید طول و عرضه همه المان‌های بصری را نیز دو برابر کرد. برای همین اغلب خودروسازان اساساً دنبال ساخت چنین محصولی نمی‌روند یا اگر بروند هم نتیجه کار یک سازه ناهمگون با سندروم دان می‌شود. البته این چیزی نبود که مرسدس‌بنز GL500 از آن هراس داشته باشد.

خوب که دقت کنید، می‌بینید شرکت کاملاً تعادل را در نمای اصلی این خودرو رعایت کرده است. چراغ‌ها به اندازه استاندارد بزرگ‌تر شده‌اند. جلوپنجره به اندازه استاندارد پهن‌تر شده است و حتی اگرچه دید نمی‌شود نوار LED مه‌شکن نیز به اندازه استاندارد کشیده‌تر نشان می‌دهد.

در این‌که آلمان‌ها به‌شدت از تولید محصولات عضلانی به سبک آمریکایی‌ها بیزار هستند، شکی نیست ولی باید قبول کرد که مرسدس حداقل در مورد GL مجبور به چنین کاری بوده است. این تعبیر در طراحی را می‌توان به خوبی روی کاپوت برآمده و گلگیرهای برجسته‌اش مشاهده کرد. البته ردیف منظم پنجره‌های مستطیلی، تاکید مستقیم شرکت روی DNA هیولایی این فرزندش بوده است.

در نمای عقب قرار نیست شاهد هیچ‌گونه هیجان و هیاهویی باشیم. حتی می‌توان اعتراف کرد که مرسدس با برنامه از پیش تعیین‌شده چراغ‌های عقبی را شبیه به سدان E کلاس خود درآورده است. با این حال خودرویی که امروز سراغش رفتیم، داستان دیگری دارد؛ خودرویی که پیش و بیش از همه آن رنگ آبی مات و ریزه‌کاری‌های مشکی‌اش جلب توجه می‌کند.

داخل کابین با یک تضاد روبرو هستیم. شاید خیلی‌ها شیفته این سبک از اغراق در استفاده از رنگ آبی و سفید شده باشند و البته بسیاری نیز نسبت به آن حس خوبی دریافت نکنند. هرچه هست در نسخه سفارشی شاهد استفاده گسترده از پوشش چرم و مخمل و جیر در تقریباً همه‌جای کابین هستیم.

در تحلیل فضای داخلی این خودرو باید مراقب باشید که نباید انتظار المان‌های جوان‌پسند را داشته باشید. این خودرو آمده تا درواقع یک S کلاس شاسی‌بلند باشد. مرسدس هم به همین دلیل قصدی برای تزریق شکل و شمایل اسپرت نداشته است. دقیقاً به همین خاطر است که روی کنسول مرکزی همان ساختار سنتی دکمه‌های ساده و یک‌شکل را می‌بینیم. البته یادتان نرود که این خودرو یک نسل از آنچه امروز در بازار به اسم GLS500 عرضه می‌شود، عقب‌تر است.

بررسی آپشن‌ها و تجهیزات مرسدس‌بنز GL

برای خودرویی با این یال و کوپال، 10 ایربگ نباید عجیب باشد. حتی گرم‌کن و سردکن برای تمام صندلی‌ها نیز خیلی شوکه‌‌کننده نیست. ولی این‌که سیستم صوتی Harman/Kardon آن هدفون اختصاصی دارد شاید برایتان جذاب باشد. یا مثلاً این‌که نمایشگرهای پشت سری مخصوص سرنشینان عقب قابلیت پخش DVD دارند جالب است. سیستم تهویه مطبوع این خودرو 4 حالته (در نسخه‌های سفارشی 5 حالته) مستقل است؛ یعنی هم راننده و هم شاگرد و البته دو نفر عقب می‌توانند برای خودشان کولر یا حتی بخاری داشته باشند.

یک دستیار حرفه‌ای با قابلیت هشدار به راننده برای پیشگیری از تصادف، یک سیستم هشداردهنده به بی‌توجهی و خواب‌آلودگی راننده، یک هشداردهنده دیگر برای حضور عابر پیاده در جلوی خودرو، دستیار هوشمند پارک، سیستم کمکی برای رانندگی بهتر در شب و امکان اتصال به اینترنت را نیز به لیست آپشن‌ها اضافه کنید. این مدل نیز از سیستم E-Active Body Control استفاده می‌کند. این سیستم جدید از برق 48 ولتی استفاده می‌کند و می‌تواند ارتفاع سیستم تعلیق بادی را برای هر چرخ به طور مجزا تنظیم کند. تنظیم جداگانه ارتفاع برای هر چرخ این امکان را فراهم می‌کند که خودرو در پیمایش‌های خارج جاده‌ای نیز چسبندگی بالاتری داشته باشد.

سیستم کروز کنترل هوشمند با قابلیت رانندگی خودکار در ترافیک تا سرعت 60 کیلومتر برساعت نیز از دیگر تجهیزات های‌تک این خودرو است. توقع ندارید که برای این چنین خودرویی باید به آپشن استارت دکمه‌ای، سانروف و کمربند پیش‌کشنده اشاره کنیم.

بررسی مشخصات فنی مرسدس‌بنز GL

سر و کله زدن با یک مینی‌بوس لوکس 5.1 متری که وزنی حدود 2.5 تن دارد کار هرکسی نیست. خُب اینجاست که پای پیشرانه 4.7 لیتری هشت سیلندر V شکل آن وسط کشیده می‌شود. نیروگاهی با 430 اسب‌بخار قدرت خالص و گشتاور وحشتناک 700 نیوتن‌متری. این قبول که در خودروهای توربوشارژ گشتاور به صورت تصاعدی بالا می‌رود ولی تا این حد؟

وقتی جعبه‌دنده 7 سرعته آن هم ساخت AMG باشد، باید هم شتاب صفر تا صد روی 5.5 ثانیه ثبت شود. با این حال حیف بود که مرسدس سرعت نهایی آن را روی 250 کیلومتر برساعت محدود کرده است.

برای بنزبازها خیلی مهم است که سیستم انتقال قدرت دو محور آن را چطور صدا کنید. اگر خدای ناکرده بگویید این خودرو 4WD است شما را تکه پاره می‌کنند. برای این گروه و البته خود شرکت خیلی مهم است که نام سیستم ابداعی خودشان یعنی 4Matic را روی آن بگذارید. یادتان باشد یکی از فاکتورهای اصلی خودروهای تجملی حجم بالای مخزن سوخت است. حتی اگر به لطف فناوری‌های مدرن مصرف بنزین در پایین‌ترین سطح ممکن هم باشد، باک حجیم یک نماد تجمل‌گرایی است. نمادی که با ثبت رکورد 100 لیتری به خوبی در این خودرو رعایت شده است. این در حالی است که مصرف میانگین سوخت آن چیزی حدود 11.5 لیتر در هر 100 کیلومتر است.

اجازه بدهید به دیگر مشخصات فنی آن بپردازیم. فقط روی سقف این غول زیبا می‌توان 100 کیلوگرم بار قرار داد. وقتی سه ردیف صندلی مرسدس‌‌بنز GL برای قرارگیری 7 سرنشین برپا شده است، فضای قسمت بار آن حدود 700 لیتر محاسبه شده ولی وقتی صندلی‌های عقب را بخوابانید این فضا به بیش از 2300 لیتر هم می‌رسد. دست آخر این را هم بدانید که تایرهای استاندارد این خودرو 275.55 میلی‌متری 19 اینچی هستند.

تجربه رانندگی با مرسدس‌بنز GL

یک حساب و کتاب سرانگشتی که می‌کنیم، می‌بینیم مرسدس‌بنز GL بزرگ‌ترین خودرویی است که ما در باما تست کرده‌ایم. حتی بزرگ‌تر از رنجرور SV Autobiography. این یعنی رانندگی با خودرویی که وقتی به شیشه پشتی نگاه می‌کنید انگار دارید انتهای یک قطار را می‌بینید. اما به طرزی حیرت‌انگیز این خودروی عظیم‌الجثه مثل یک مینی کوپر سریع و فرز است.

با این‌که فاصله بین دو محور عقب و جلوی آن خودش به اندازه یک هاچ‌بک کوپه شده ولی انتقال نیرو به خوبی و بی‌وقفه انجام می‌شود. مرسدس با هوشمندی بخش اعظمی از انتقال گشتاور را روی محور جلو قرار داده تا از نظر چابکی هم‌چنان درخشان باشد.

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، این خودرو از نظر مهندسانش با قابلیت‌های آفرود تولید شده است؛ اما آفرود از نظر ما با آفرود از نظر مرسدس متفاوت است. حرکت در مسیرهای ناهموار، سنگلاخی، شنی، ماسه‌ای و حتی گل‌آلود برای این خودرو مثل آب خوردن است. ولی مرسدس‌بنز GL به قول اهالی آفرود مخصوص شیب‌زنی و پرش از تپه نیست. با همه این تفاسیر نسبت به توانایی‌های ویژه این خودرو مطمئن باشید. تنظیمات مربوط به سبک رانندگی خارج جاده به طور مفصل در زیر دستان شما تعبیه شده است. یک روی سکه سفر کاملاً آرام و بی‌دردسر با خانواده است و روی دیگر سکه هیجان در مسیرهایی که هیچ‌وقت نشده با 6 نفر از رفقایتان تجربه کنید.

قبلاً هم گفتیم باز هم می‌گوییم که خودروهای بزرگ و سنگین، نرمی بهتری در رانندگی دارند ولی این به معنای فرمان‌پذیری بهترشان نیست. ارتفاع 30 سانتی‌متری آن از سطح زمین اگرچه قابل کنترل است ولی نمی‌گذارد شما مثل محصولات کوپه و یا حتی سدان‌های این برند، پیچیدن‌های دقیقی داشته باشید. نیروی گریز از مرکز این خودرو به دلیل سطح بلند سقف و البته وزن بالای آن کمی کار را برای رانندگان معمولی سخت می‌کند. اگر سیستم‌های کمکی مربوط به ترمز و البته ده‌ها سنسور هوشمند کنترلی نبود در اولین تجربه رانندگی‌تان قطعاً با تیر برق آشنا می‌شدید.

عکاس: بامداد صفائیان

نویسنده : نیما حدادی

منبع : باما

دیدگاه کاربران
Alibn76 1399/3/20
طرف کلا چراغ های عقب شهید کرده با این برچسب تیره ای که زده روشن و خاموش بودنشون فرقی نداره
پاسخ
0
0
0