زمانی که تکنولوژی جدید صنعت خودروسازی جهانی در دهه 1950 میلادی، با ورود به دهه 60 به اوج پیشرفت خود رسید، آمریکاییها به مدت یک دهه (اوایل دهه 60 تا اوایل دهه 70) برترین خودروهای عملکرد محور و لوکس را روانه بازار کردند. در این دهه تقریباً نمیتوان محصولی نام برد که توان رویارویی و رقابت با برترینهای فراری را نداشته باشد. یک سری از برترین محصولات عملکرد محور آمریکایی از سوی برند پر آوازه پونتیاک به بازار عرضه میشد که معمولاً با شتاب 0 تا 100 کمتر از 6 ثانیه محصولات فراری را در انتهای مسیر 402 متر پشت سر می گذاشتند.
”پونتیاک GTO یکی از برترین خودروهای عملکرد محور و لوکس دهه 60 آمریکاست.“یکی از این خودروها پونتیاک لومان (Le Mans/در زبان انگلیسی و پارسی با تلفظ لمانز) نام داشت که در تریمهای مختلفی به بازار عرضه میشد. برترین تریم ارائه شده این مدل تریم GTO بود که مقاله پیش رو از «باما» نیز در مورد آشنایی با یک نمونه GTO کانورتیبل مدل 1968 است.
نامشناسی پونتیاک GTO
نام GTO مخفف کلمات ایتالیایی «گرن توریزمو اومولوگاتو» نام کلاس مشخصی از خودروهای مسابقهای است. این کلاس شامل خودروهای اسپرت گرندتورر یا گرندتورینگ (گرنتوریزمو در ایتالیایی) تولید انبوه میشود که ویژه رقابت در این کلاس هومولوگ (Homologue) یا استانداردسازی شدهاند.
خودروهایی که میخواهند در این کلاس از رقابتها شرکتکنند باید دارای نسخههای استاندارد خیابانی قابل فروش به عوام باشند و به منظور ورود به مسابقات پارهای از استاندرادهای از پیش تعیین شده FIA را از سر بگذرانند. عبور از این استانداردها به معنای تایید تحت نظارت قوانین وضع شده است که در قالب فعل هومولوگ (اومولوگاتو در ایتالیایی) معرفی میشوند.
نام این کلاس به عنوان یکی از جذابترین کلاسهای رقابتهای اتوموبیلرانی از سوی بسیاری از خودروسازان جهان از جمله فراری، میتسوبیشی، هولدن، پونتیاک و ... برای نامگذاری مدل یا تریمهای تولیدی انتخاب شد که پونتیاک لومان نیز یکی از آنهاست.
پونتیاک GTO؛ از نسل دوم
در آغاز کار GTO تریم عملکرد محوری بود که در سال 1964 به بازار معرفی شد. اما در سال 1966 این تریم به مدل جداگانه بدل شد که با نام انحصاری پونتیاک GTO در بازار به فروش میرسید. با ورود به سال 1972 این نام بار دیگر به عنوان یک تریم عملکرد محور مضاعف روی مدلهای پایهتر به فروش رسید. خودرو مورد بررسی این مقاله مدل 1968 است که براین اساس از نسل دوم نام رسمی GTO به حساب میآید.
پونتیاک GTO یک کوپه عملکرد محور سوار بر پلتفرم دوست داشتنی A جنرالموتورز است، پلتفرمی که بسیاری از خودروهای کوپه و سدان عملکرد محور این شرکت از جمله شورولت شِوِل، مونتی کارلو، الکامینو، ملیبو، اولدزموبیل 442، F85، کاتلس، پونتیاک لومان و تمپست را در دوره زمانی 1968 تا 1972 پذیرا بوده است.
پونتیاک GTO برای سال 1968 بار دیگر مورد بازنگری و طراحی مجدد قرار گرفت و در دو فرمت هاردتاپ، کوپه و کانورتیبل به تولید رسید. 150 میلیمتر از طول کلی، اندکی از فاصله محورها (در نمونههای دو در) و 12 میلیمتر از ارتفاع آن کاسته اما با حدود 40 کیلوگرم افزایش وزن مواجه شد و طراحی بخش انتهایی اتاق ظاهری نیمه فستبک پیدا کرد. نسل دوم به جای استفاده از چیدمان عمودی 4 چراغ جلو به سراغ چیدمان عرضی 4 چراغ رفت و نمونه چراغ مخفی برای آن به صورت یک آپشن اضافه عرضه شد.
ابعاد خارجی پونتیاک GTO مدل 1968 با طول 5154 میلیمتری و عرض 1948 به هیچ وجه خودرو جمعوجوری به حساب نمیآید. طراحی نمای جانبی پونتیاک GTO به سایر خودروهای پلتفرم A بسیار شبیه است اما ریمهای اسپرت فولادی رالی به همراه قالپاقهای دوار کرومی کلاسیک سوار بر تایرهای کلاسیک گودیر پالی گلس جیتی (مشترک با محصولات اسپرت آن زمان از جمله کامارو، چلنجر، چارجر و ...) به هیچ عنوان اجازه نمیدهند آن را با غیر از ساختههای پونتیاک اشتباه بگیرید.
نمای عقب بسیار مینیمال به همراه چراغهای مستطیل شکل قرار گرفته در یک سپر بسیار بزرگ کرومی و نمای جلو به همراه چهار چراغ مخفی است که با جلوپنجره یک تکه درست وسط یک سپر بسیار بزرگ احاطه شده است. سپر بسیاری از تریمهای خاص پونتیاک به منظور هماهنگی بیشتر به رنگ بدنه نقاشی میشدند که در مورد این GTO رنگ بدنه در زبان پونتیاک به Verdoro Green مشهور است. طراحی سادهگرا در عین حال بسیار خشن و جنگجو این GTO مخصوصا ظاهر سقف تاشو آن به اندازهای منحصربهفرد و نادر است که بدون شک هر نگاه گذرایی را در خیابانهای پایتخت به خود جلب میکند.
کابین پونتیاک GTO؛ ساده، لوکس، اسپرت
نمای داخلی نیز کاملاً هماهنگ با نمای خارجی از رنگ طلایی مایل به سبز بهره میبرد که به Ivy Gold مشهور است. ترکیب هرچند اندک طرح چوب در میانههای داشبرد، کنسول میانی و پشت آمپرهای سه تایی بسیار زیبا و دلنشین و البته لوکس جلوه میکند.
نشانگرهای پشت فرمان اسپرت سه شاخه رایج میان محصولات آمریکایی مزین به نیزه سرخ پونتیاک شامل حجم باک سوخت، چراغهای هشدار دینام، فشار روغن و دمای رادیاتور در سمت چپ دیده میشود. در سمت راست ساعت آنالوگ بسیار زیبا و بزرگ و اما در مرکز تنها نشانگر خوانا و کلاسیک سرعت به همراه کیلومترشمار را میبینیم که چراغ هشدار ترمز دستی را نیز در دل خود جای داده است. اما نشانگر دور موتور کجا است؟
در دوران کلاسیک بیشتر خوروهای آمریکایی بدون نشانگر دور موتور عرضه میشدند چرا که این نشانگر قطعهای غیرضروری بود که تنها با پرداخت مبلغ اضافی به عنوان آپشن در اختیار مالک قرار میگرفت. اما این نشانگر در خودروهای لوکس و مخصوصاً در خودروهای عملکرد محور معمولاً به عنوان قطعهای ضروری به چشم میآمد. از آنجا که داشبرد پونتیاک GTO با لومان و تمپست مشترک است در نتیجه بسیاری از خودروسازان آمریکایی از جمله پونتیاک، آپشن نشانگر دور پیشرانه را روی کاپوت پیش روی راننده نصب کردهاند تا تغییری در فرایند تولید داشبردهای مشترک پیش نیاید. این سبک طراحی فنی از دیدگاه منحصربهفردی و عجیب بودن به تنهایی جالب توجه است، به همین دلیل در دراز مدت در میان خودروهای آمریکایی بسیار باب و میان طرفدارانش بسیار محبوب شد.
شیفتر به کار رفته در این خودرو یک نمونه از ساختههای شرکت هِرست (Hurst) است که با شعار "His n Hers" به معنای «برای آقا و برای خانم» به بازار عرضه شد. این جعبهدنده هرچند در شعار خود از واژگانی با تبعیض جنسیتی استفاده میکند اما منظور شرکت هرست از این شکل نامگذاری نه توهین به بانوان، بلکه صرفاً اشاره به دو حالت رانندگی عرضه شده از سوی این شیفتر است که در بخش فنی به آن خواهیم پرداخت.
قدرت برتر برای پونتیاک GTO
دو پیشرانه V8 پوش راد (OHV) 16 سوپاپ برای نسل دوم پونتیاک GTO برگزیده شده بود که شامل نمونه 455 اینچ مکعبی 7.5 لیتری و نمونه ضعیفتر 400 اینچ معکبی 6.6 لیتری میشدند. پیشرانه به کار رفته در مدل سال 1968 نمونه 400 بود که با تجهیز به آپشن HO (High Output) در بالاترین حالت ممکن قادر به تولید قدرت 360 اسببخار در دور 5000 و گشتاور عظیم 600 نیوتون.متری در دور نسبتا پایین 3600 بود که یکی از قدرتمندترین پیشرانههای V8 آمریکایی آن سال به حساب میآمد.
اما پیشرانه به کار رفته در پونتیاک GTO مورد بررسی این مقاله از «باما» به پیشرانه بازسازی شدهای مجهز است که با نمونه فابریک دوران تولید تفاوتهای بسیار دارد. این پیشرانه همان نمونه 400 است با این تفاوت که در تستهای داینو انجام شده اعداد و ارقام خروجی آن از دیدگاه قدرت و گشتاور به ترتیب برابر با 215 اسببخار و 416 نیوتون.متر ارزیابی شده است. با توجه به اینکه خروجی تست داینو در تهران و از سر چرخها حاصل شده است، میتوان محدوده خروجی قدرت و گشتاور این پیشرانه را با مد نظر قرار دادن 13 درصد افت توان در اثر کاهش اکسیژن موجود در جو تهران به دلیل ارتفاع از سطح دریای آزاد و همچنین اتلاف تقریبی 20 درصدی جعبهدنده اتوماتیک چیزی در حدود 290 تا 300 اسببخار و حدود 510 نیوتون.متر ارزیابی کرد که همچنان قابل توجه و مورد احترام است.
جعبهدنده مورد استفاده در این خودروی استثنایی یک نمونه 3 سرعت اتوماتیک از ساختههای جنرال موتورز با کد شناسایی GM TH400 معروف به توربو 400 است که گشتاور تولیدی پیشرانه را به محور عقب منتقل میکند. شیفتر هرست معروف به His n Hers که در سال 1968 برای این مدل پونتیاک استفاده شد در حقیقت دو دروازه (Dual Gate) نام دارد که به همان دو وضعیت یا دو شکاف قرارگیری اهرم شیفتر اشاره دارد. حالت اول که برای رانندگیهای روزمره استفاده می شود عملکرد کاملاً استاندارد PRND همانند همه جعبهدندههای اتوماتیک را به همراه خواهد داشت. این وضعیت که همانند رانندگی نرمال و روزمره بود با عنوان «برای خانم» معرفی شد. اما در حالتی که شیفتر در وضعیت سکون کامل در شیار سمت راست قرار بگیرد، به معنای کاملاً دستی بودن عملکرد جعبهدنده است. به این ترتیب که در انتهای این شیار دنده 1 قرار دارد و تا زمانی که دور موتور به محدوده قرمز نزدیک نشود نمیتوان آن را در دنده 2 قرار داد و اگر در زمان مناسب دنده 2 را به صورت کاملاً دستی اعمال نکنید جعبهدنده در همان دنده 1 خواهد ماند. رویه کار برای ورود از دنده 2 به 3 یا 3 به 4 نیز به همین ترتیب است. به دلیل ذات نسبتاً خشن و سرعتی این حالت از شیفتر، عنوان «برای آقا» برای آن انتخاب و در نهایت شعار تجاری His n Hers میان عوام برای مورد خطاب قرار دادن شیفترهای دو دروازه رایج شد.
عملکرد این سیستم به گونهای است که در حالت استاندارد، مسیر روغن جعبهدنده تحت فشار عادی اقدام به اعمال نیرو و تعویض دندهها میکند اما با قرار گیری شیفتر در حالت دوم فشار کاری مسیر روغن مکانیزم تعویض دنده افزایش یافته و جز تحت فشار کاری از پیش تعیین شده (نزدیک به محدوده خط قرمز دور موتور) اجازه ورود به دنده بعد را به راننده نمیدهد. این سیستم در اوایل دهه 1960 میلادی از سوی جورج هِرست، مالک و بنیانگذار شرکت Hurst Performance، ویژه خودروهای مسابقات درگ عرضه شد که راننده در میان تعویض هر دنده پای خود را بصورت پیوسته تا انتها بر پدال گاز نگه میدارد، اما این سیستم بعدها به عنوان آپشنی اضافه به خط تولید خودروسازان عملکرد محور به ویژه اولدزموبیل و پونتیاک راه یافت. در نتیجه تعویض دنده در این حالت در بیشتر مواقع به همراه ضربهای شدید و هرزگردی چرخها در دنده 2 و خروج کنترل خودرو از دست راننده همراه خواهد بود.
هرست به همراه این مکانیزم، سیستم لاین لاک (Line Lock) را نیز در بازار افترمارکت به فروش میرساند اما از آن جایی که این سیستم ویژه خودروهای کاملاً مسابقهای بود استفاده از آن در خودروهای تولید انبوه هیچ توجیه منطقی نداشت و هرگز به عنوان آپشن مضاعف معرفی نشد. سیستم لاین لاک یا قفل مسیر روغن ترمزهای جلو، سیستمی است که پس از فشردن پدال ترمز و روشن کردن یک مدار الکترومکانیکی وارد عمل میشود. زمانی که راننده پای خود را از روی پدال ترمز بر میدارد، فشار روغن در مسیر سیستم ترمز عقب آزاد شده اما چرخهای جلو به دلیل قفل شدن مسیر برگشت روغن همچنان در حالت ترمز باقی میمانند. در این لحظه راننده میتواند به سادگی (چه با جعبهدنده دستی یا اتوماتیک) اقدام به اجرای حرکت نمایشی برن اوت (Burn Out) یا دود کردن تایرهای عقب کند. این کار در حقیقت تکنیکی کاملاً کاربردی است که در مسابقات درگ و درست پیش از انجام رقابت به منظور گرم کردن تایرها به منظور افزایش ضریب اصطکاک انجام میشود. تنها خودرویی که به صورت استاندارد به همراه سیستم لاین لاک از خط تولید خوردوسازان جهانی خارج شد داج چلنجر دیمِن بود که در تیراژ محدود به عنوان یک خودرو آماده برای رقابتهای درگ به تولید رسید.
نکته جالب توجه دیگر این پونتیاک که شاید ظاهری به نظر برسد تایرهای کلاسیک آن است اما در عمل نکتهای کاملاً فنی است. استفاده از تایرهای گودیِر پالی گلس جیتی (Goodyear Polyglass GT) است که در حقیقت یک تایر پهنتر با استقامت بیشتر بود که اولین بار در سال 1967 از سوی شرکت تایرسازی آمریکایی گودیر به جهان معرفی شد. نکته مهم در خصوص این تایر استفاده از ساختارهای تقویتی تشکیل شده از سیمهای فلزی و الیاف شیشه به منظور تقویت دیواره و ساختار آجهای تایر بود که فرمانپذیری خودروهای آن دوران را چند سر و گردن ارتقا داد. این تایر منحصربهفرد در دهه 1970 میلادی به برترین تایر مورد استفاده خودروسازان آمریکایی و در نتیجه به یک نماد جدا ناشدنی از خودروهای کلاسیک ماسل آمریکایی بدل شد. از آنجایی که امروزه چنین تایرهایی به منظور تکمیل یک بازسازی بینقص بسیار ضروری هستند، بسیاری از تایرسازان بینالمللی اقدام به تولید تایرهای وینتج و کلاسیک با ظاهری قدیمی اما تکنولوژی روز میکنند تا یادآور ظاهر اصیل آن دوران باشند. این تایرسازها بیشتر خودروهای آمریکایی و ایتالیایی را پوشش میدهند چرا که در آن دوران برترین خودروهای عملکرد محور از خاک این دو کشور به جهانیان عرضه میشدند.
راند نهایی پونتیاک GTO
گفت و گو پیرامون مدل GTO پونتیاک به عنوان یکی از برترین مدلهای تولیدی این خودروساز نه چندان خوشبخت، تقریباً هرگز تمامی ندارد. GTO نسل دوم در زمان تولید به اندازهای توانمند بود که در سال 1968 در رقابت با محصولات داخلی جنرال موتورز و محصولات خارجی رقبای دیگر از جمله فورد، داج و پلیموث سربلند پیروز آمد و از سوی نشریه معتبر موتور ترند (Motor Trend) آمریکا جایزه خودرو برتر سال را کسب کرد.
قیمت ابتدایی محصولات پونتیاک مخصوصاً تریمهای خاص آن به اندازه ای بالا بود که در آن دوران نیز هر کسی توان خرید آنها را نداشت از این سو تعداد واردات نمونههای مختلف GTO به ایران در دوران پهلوی شاید از تعداد انگشتان یک دست نیز تجاوز نکند. خودرو مورد بررسی «باما» با صرف هزینهای بسیار گزاف و در طی بازه زمانی نزدیک به 18 ماه بازسازی شد که در کل کشور منحصربهفرد و بیمانند است.
ارزش مادی محصولات خاص پونتیاک مخصوصاً از نمونههای سقف تاشو در بازار جهانی رو به افزایش است اما این ارزش معنوی چنین خودرو استثنایی است که آن را ارزشمندتر و دست نیافتنیتر میسازد.
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما