شنبه 10 خرداد 1399. آمریکا. مرکز فضایی کندی. اینجا قرار است مهمترین رویداد فضایی قرن 21 رخ دهد. فالکن 9 بعد از 88 بار آزمایش سرانجام با دو فضانورد از جو زمین خارج شد و به ایستگاه بینالمللی رسید. میگویند اسپیسایکس اولین فضاپیمای بخش خصوصی را ساخته است. اما تاریخ حکایت دیگری دارد.
”بامو i8 با این طراحی فضایی و تکنولوژیهای منحصربهفردش، خیلی جلوتر از زمان خودش بوده و هنوز هم هست. “به یازده سال پیش برمیگردیم. یکشنبه 15 شهریور 1388. آلمان. نمایشگاه خودرو فرانکفورت. در یکی از غرفهها غوغایی برپا شده است. میگویند مهمترین رویداد خودرویی قرن 21 شکل گرفته. بامو Vision EfficientDynamics رونمایی شد. بهتر آنکه بگوییم به فضا پرتاب شد. خیلیها میگویند این اولین سفینه دو نفره بخش خصوصی است. کانسپتی که زبان بصری صنعت خودروسازی را برای همیشه تغییر داد.
خبر ترسناک این بود که این ابرپدیده حالا قرار است که تولید شود و به خیابان بیاید. سفینهای روی جاده. رویای بامو چهار سال بعد به حقیقت پیوست. نه 88 بار نه 880 بار، مهندسان تمام اجزای دیجیتالی و مکانیکی این خودرو را 8800 بار تست کردند.
محصول نهایی بامو i8 نام گرفت. چیزی که مانندش را تا آن روز ندیده بودیم و تا امروز هم ندیدهایم.
بامو i8 از کجا آمد؟
جاهطلبی که امروز بامو با اسم پروژه iNext در سر دارد، سالها پیش آغاز شده بود. شرکت میخواست برندی جدید به نام Project i را در کنار برند خودش و البته دیگر زیرمجموعهاش Mini راهی بازار کند. کانسپت ویژن افیشنتداینامیکس اولین محصول این ایدهپردازی بود. خودرویی که برای نخستینبار طی نمایشگاه فرانکفورت 2009 رونمایی شد.
یک سال بعد بامو قول داد که از ویرایش نهایی در سال 2013 پردهبرداری میکند و نام این خودرو i8 خواهد بود. سال 2011 در همان نمایشگاه فرانکفورت، باواریاییها نسخهای نزدیک به نمونه تجاریسازی شده را به اسم کانسپت i8 معرفی کردند. یک سال بعد هم ویرایش روباز این خودرو ولی باز هم به صورت کانپست معرفی شد. سرانجام شرکت سر حرفش ماند و در 2013 از بامو i8 نهاییرونمایی شد.
در آخر قصه، تولید بامو i8 دقیقاً در روز 5 تیر سال 99 به پایان رسید. درمجموع از این خودرو 20 هزار و 465 دستگاه فروخته شد.
بررسی طراحی بامو i8
بیایید خیال کنیم، سال 73 و 74 خودمان هستیم. گوشی موبایل با تاخیری 20 ساله وارد ایران شده است. مثلاً فکر کنید به یکی از معدود موبایلدارهای آن ایام که یک گوشی نیممتری صاایران را دست میگرفت، آیفون 12 نشان بدهید. چه میشود؟ اصلاً بندهخدا نمیفهمد که اینی که شما دست گرفتهاید، چیست؟ درکش نمیکند. قطعاً باور نخواهد کرد که این هم موبایل است. اصلاً نمیتوانید به او بقبولانید یک روز موبایلی میآید که هوش مصنوعی دارد و با فناوری پردازش تصویر میتواند چهره افراد را تشخیص بدهد. طرف خیلی اینکاره باشد میگوید چه تلویزیون کوچک بامزهای.
بامو i8 همین کار را با دنیا کرد. خیلی جلوتر از زمان خودش بود. هنوز هم هست. در روزهایی که باواریاییها دارند خودشان را به این در و آن در میزنند که محصولات iNext را بهعنوان گام بعدی خود معرفی کنند، هنوز هم رگههایی از طراحی این کوپه فرازمینی در آن دیده میشود.
راستش را بخواهید نمیدانیم که بررسی طراحی را باید از کجا شروع کنیم؟ همهجای بامو i8 میتواند یک نقطه آغاز باشد. حالا که بامو با خودش برای ساخت جلوپنجرههای بزرگ و بزرگتر رقابت میکند، این خودرو با آن جلوپنجره فانتزی و ظریفش یک امضای قدیمی به حساب میآید. بسته بودن گریل به این دلیل است که قوای محرکه برقی این خودرو در جلوی آن قرار دارد.
زوایا در نمای جلویی این خودرو بازی نمیکنند، معجزه میکنند. چراغهای باریک لیزری با یک LED رو به بیرون در اوج هماهنگی با هواکشهای زیر آن هستند. دریچه بزرگ هوا که روی کاپوت نقش بسته اگرچه بهمنظور خنک کردن ملزومات الکترونیکی است ولی آنقدر درست و دقیق سرجای خود نشسته که یادآور جیتیهای مسابقهای شده است.
نیازی نیست اطلاعات خاصی از علم آیرودینامیک داشته باشیم. همینکه به کنارهها نگاه کنیم میفهمیم که جریان هوای ورودی قرار است چطور عبور کند. بخشی که اغلب دیده نمیشد ولی اهمیت بالایی در طراحی آن دارد، بریدگی پشت رکاب است که یکی از مکملهای نیروی پایینبرنده بامو i8 به حساب میآید.
وقتی به پشت این خودرو نگاه میکنیم، انگار به جلوی یک خودروی دیگر نگاه میکنیم. میگوییم این محصول از فضا آمده، دلیلش همین بود. توضیح اینکه چه اتفاقی دارد اینجا میافتد، کمی سخت است. سقف با یک انحنای رقصان خودش را به بالای چراغها رسانده و از دو طرف کمی هم بالا آمده تا حکم اسپویلر دو تکه را بگیرد. این قضیه را فقط باید با رسم شکل توضیح داد. گلگیر عقب تا جایی بالا میآید که به لبه چراغها برسد. سقف از بالا و گلگیر از پایین، کانالی برای هدایت جریان هوا شکل داده است. چراغ عقبهای Uشکل چیزی است که هیچگاه در هیچ خودروی دیگری ندیده بودیم.
مفهوم سفینه بودن در طراحی بیرونی یک تعبیر دارد و در طراحی داخلی یک تعبیر دیگر. در سرتاسر کابین یک بینظمی منظم دیده میشود. گویی این شاتلی بوده که یک فضانورد برای خودش طراحی کرده است.
کابین بامو i8 چیزی است شبیه فیلمهایی که قرار است در آینده ساخته شوند. مثلاً سال 2040. اینجا ترکیبی را میبینیم که حتی در کانسپتهای تخیلی و انتزاعی امروزی هم مشاهده نمیشود.
اینجا قرار نبوده هیچچیز شبیه استانداردها باشد. بازی زیبای رنگ آبی، اشارهای مستقیم به آسمان و بلندپروازی شرکت دارد. نوار باریکی که روی فرمان وجود دارد، روی کنسول و حتی سویچ خارقالعاده آن هم میبینیم.
میدانید که برای ما هندسه دریچه هوا چقدر مهم است. قبلاً هم بارها گفتهایم که این دریچه شاید اهمیت چندانی نداشته باشد ولی هر خودرویی که فرم و محل جانمایی آن زیبا طراحی کند، به طور حتم خودش هم خودروی زیبایی است. بامو این تعبیر را به بهترین شیوه ممکن اجرا کرده است.
بررسی تجهیزات و آپشنهای بامو i8
اینکه چرا پرشیا خودرو عرضهکننده محصولات بامو در ایران زیر بار واردات بامو i8 نرفت بماند برای بعد ولی همان شرکتهای غیررسمی که زحمت واردات این خودرو را میکشیدند هم چند مدل مختلف از آن را به دست مشتریان رساندند. به همین دلیل به تفاوت در آپشنهایشان خیلی گیر ندهید.
آنچه امروز تست کردیم به معنی واقعی کلمه کروز کنترل هوشمند داشت. یعنی سرعت خود را با خودروها تنظیم میکرد. کنترل کشش و پایداری برای این اسپرت کفخواب یک الزام حیاتی است. اگر یک جا خواندید که خودرویی TCS هوشمند دارد ولی سیستم تعلیقش معمولی بود، باید به صحت قضیه شک کنید. حالا قرار نیست چون بامو i8 زیادی به زمین چسبیده، نیازی به سیستم تعلیق پیچیده نداشته باشد.
در ادامه به ست کاملی از سنسورها و رادارها برمیخوریم. از نقطه کور و تغییر لاین گرفته تا هشدار تصادف از جلو و رادار تابلوخوان. بامو از فناوری بازیابی انرژی ترمز که پیشتر در خودروهای فرمول یک استفاده میشد، بهره گرفته است. در این سیستم نیروی هدررفته ناشی از ترمز گرفتن به پکیج باتریها تزریق میشود. یکی از اعجابآورترین آپشنهای این خودرو سیستم CBC (کنترل ترمزگیری در پیچها) است که کمی جلوتر به آن بیشتر میپردازیم.
در بازار بین مدلی که چراغ لیزری دارد و مدلی که ندارد، تومنی صنار تفاوت وجود دارد. اگر خوششانس باشید میتوانید بامو i8 را بخرید که درون کابین کوچکش سیستم صوتی دلهرهآور 11 بانده از برند هارمن کاردون تعبیه شده است. این را هم بگوییم و تمام که بامو بر حسب قوانین اتحادیه اروپا مجبور بوده برای حالت رانندگی برقی، سیستم شبیهساز صدای پیشرانه را تولید کند. متوجه شدید؟ شبیهساز صدای پیشرانه.
بررسی مشخصات فنی بامو i8
بامو i8 بهانه خوبی برای آشتی با هیبریدیها بود. خودروهایی که اغلب به محافظهکاری محکوم میشوند. پیشرانه درونسوز 1.5 لیتری 3 سیلندر توربوشارژ این خودرو در انتهای بدنه قرار دارد. پیشرانهای که به تنهایی میتواند 228 اسببخار قدرت و 320 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. موتور برقی هم که پیشتر گفتیم در جلوی خودرو تعبیه شده و قدرتی 129 اسببخاری در کنار گشتاوری 250 نیوتنمتری فراهم میکند.
مجموع خروجی بامو i8 در حالت استفاده همزمان از برق و بنزین، 375 اسببخار قدرت و 570 نیوتنمتر گشتاور است. این قدرت برای خودرویی که حدود 1600 کیلوگرم وزن دارد، فوقالعاده است.
آلمانها خودشان را قربانی دشواری توزیع وزن نکردهاند. این یعنی در حالی که بلوک پیشرانه بنزینی در عقب قرار گرفته بود، محور متحرک را نیز روی چرخهای عقب تعبیه کردند. البته تعادل در وزن جلو و عقب با قرارگیری موتور برقی در جلو، پکیج باتریها در زیر بدنه و جلوتر کشیدن جعبهدنده 6 سرعته، با استادی تمام کاملاً 50-50 شده است.
بامو نمیخواست i8 فقط یک سمبل مهندسی باشد. با این کوپه میتوان صفر تا صد را در 4.4 ثانیه پیمود و در نهایت به سرعت 250 کیلومتر برساعت رسید.
مصرف ثبتشده در این خودرو آنقدر پایین است که کمی باورنکردنی به نظر میرسد. پراید در حال ایستاده و خاموش هم از 2.1 لیتر در هر 100 کیلومتر بیشتر بنزین مصرف میکند. با این اوصاف یک باک 25 لیتری هم برای این خودرو کافی بود ولی بامو برای این فرزند برومندش 42 لیتر فضای سوخت در نظر گرفته است.
باید اعتراف کرد که احتمالاً بامو i8 بزرگترین چرخ را بین تمام خودروهای استاندارد ایران دارد. تایر 20 اینچی را پیشتر فقط روی برخی از تیپهای غول تنومند لکسوس LX570 دیده بودیم. فاصله محوری 2800 میلیمتری i8 در قیاس با طول 4680 میلیمتریاش واقعاً حیرتانگیز است. عجیبتر، عرض این خودرو است که از 1.9 متر هم بیشتر شده است. این ترکیب تحسینبرانگیز را قبلاً کجا دیده بودید؟
تجربه رانندگی با بامو i8
تجربه رانندگی در سرعت و حال و هوای درون کابین و اینها را بگذارید کنار. اول از همه باید یاد بگیرید که چگونه در بامو i8 را باز کنید و درونش بنشینید. تقریباً چیزی شبیه Lambo Door یا همان درهای لامبورگینی. ابتدا باید کمی کنار بایستید تا وقتی لولای پروانهای رو به بالا باز شد، به شما برخورد نکند. بعد اینطوری نیست که مثل خودروهای عادی پایتان را بگذارید و بروید داخل. نیمخیز میشوید، نشیمن مبارک را روی صندلی میگذارید و سپس پاها را به زیر فرمان میکشید. دست آخر هم نوبت بستن در است.
جدا از شوخی، مثل اغلب خودروهای مسابقهای، به دلیل کوتاه بودن ارتفاع و نزدیک بودن مرکز ثقل به زمین، سوار و پیاده شدن با این خودرو لِم دارد.
قسمت اکشن فیلم تازه از اینجا شروع میشود. اینکه شما واقعاً درون یک کپسول نجات فرستادهشده از سوی یک فضاپیما نشستهاید. آنچه از بیرون میبینید آینه به پایین خودروها و کمربند به پایین آدمهاست. دید عقب که تقریباً هیچی. استارت تویوتا پریوس مقابل بامو i8 حکم روشن شدن خاور را دارد. اینقدر که این بامو بیصداست. بازی زیبای رنگها و اعداد و علائم پشت فرمان، واقعاً حال عجیبی است.
همین ابتدا باید تعیین کنید که قصد دارید در حالت تمام برقی eDrive راه بیافتید و یا سه حالت دیگر اکو، کامفورت و اسپرت. جنون تواناییهای فنی قوای محرکه این خودرو را هرگز تست نکنید. شتابگیری برقآسای آن مو بر تن راست میکند. فرمانپذیری با این بامو مثل تکان دادن موس کامپیوتر است. نرم و سریع. فرایند انتقال قدرت به قدری مهندسی و حسابشده است که تصور میکنید برای هر چرخ یک موتور جداگانه در نظر گرفته شده است.
در پیچها فرقی نمیکند که زاویه تند باشد یا باز، بامو i8 مثل یک کارت (خودروی مخصوص کارتینگ) رفتار میکند. چسبنده و پایدار. اما ایراد بزرگ خودروهایی بهشدت به زمین نزدیک هستند، عدم کنترل نیروی گریز از مرکز در زمان ترمزگیری است. بهعبارتی دیگر وقتی در سرعت بالا و بهویژه هنگام پیچیدن ترمز میکنید، نیرویی بالا سر خودرو را به سمت داخل و انتهای آن را به سمت بیرون میکشد. این نیروی نامتقارن اگرچه منجر به واژگونی نمیشود ولی به طور حتم انحراف را در پی دارد. بامو بهتر از من و شما میداند این قضیه چیست و چطور باید با آن رفتار کند. ماجرای CBC در بخش آپشنها را که یادتان میآید؟ با این سیستم میزان ترمز گرفتن هر چرخ بر حسب سرعت و میزان زاویه درون و بیرون فرق میکند. در حالی که شما فقط دارید پدال ترمز را فشار میدهید.
بعد از لوتوس الیزه، این دومین خودرویی بود که درونش به خوبی میشود شکافت هوا را تجربه کرد. کیفیت نهچندان جالب آسفالت خیابانها و دستاندازهای متعدد پس از مدت کوتاهی امان شما را میبرد. اینکه مدام مراقب باشید از کجا بروید و از کجا نروید، تمام آن داستانهای مربوط به فضا و سفینه و اینها را فراموش میکنید. دیگر فرقی ندارد که با پژو RD میروید یا بامو i8 مهم این است که این اقلیم ناجور، رمق شیرین رانندگی با این هیولای مدرن را از بین میبرد.
عکاس: محمدرضا اناری
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما