آرین موتور برندی است که از یک طرف به دلیل عرضه خودروهای خوشنام DS و میتسوبیشی به نیکی از آن یاد میشود و از طرف دیگر به علت عدم توانایی در ارائه طولانیمدت محصولات (البته با عذر موجه تحریم) کمتر از عرضهکنندگان ماشینهای چینی شهرت یافته است. در نهایت این کمپانی هم مثل تمامی رقبا متوجه شد که در شرایط خاص فعلی کشور چارهای جزء همکاری با رفیق آسیای شرقی وجود ندارد و بالاخره دست دوستی را به سمت چینیها دراز نمود که ماحصل آن ثبت برند آرین پارس موتور بود.
آنها پس از عرضه موفقیتآمیز محصولات تجاری JAC تصمیم گرفتند به بازار خودروهای سواری هم بازگردند و برای شروع کار، کراساور خوشقیافه و قدرتمندی از سرزمین اژدها برگزیدند تا به نوعی دست پر به میدان آمده و عقبماندگی سالهای اخیر را جبران نمایند. خودرو مورد بحث در حقیقت دانگ فنگ T5 EVO است، که شناسنامه ایرانی خود را با نام ایما - EAMA - و تحت برند لاماری دریافت نموده.
شاید اسم T5 به گوشتان آشنا باشد؛ بله میهمان امروزمان نسخه ارتقاء یافته و اسپرت همان FMC T5 خودروسازی فردا است که البته از لحاظ مشخصات ظاهری و فنی شباهت چندانی به برادرش ندارد و از بسیاری جهات پیشرفت محسوسی تجربه نموده. در ادامه «باما» همراه باشید تا در کنار هم نگاهی نزدیکتر به این گوزن چابک چینی بیاندازیم و ببینیم پشت چهره فریبنده و جذابش چه رازهای نهفته شده است.
بررسی طراحی ظاهری لاماری ایما
قبول دارم که اکثر خودروسازان چینی ارزش خاصی برای اصالت قائل نیستند و صرفاً از مد روز پیروی میکنند، ولی نمیشود از این بابت به آنها خورده گرفت. در حقیقت کمپانیهای جدید، شانس چندانی برای جلب نظر مشتریان متعصب ندارند و در رقابت نابرابر بر سر قدمت و اصالت، از پیش بازنده خواهند بود. حال بماند که اکثریت نسل امروزی برای اینجور چیزها تره هم خورد نمیکند و برعکس عاشق مدگرایی است! این قضیه تا جایی شدت یافته است، که حتی خودروسازان قدیمی هم بعضاً وادار به سنتشکنی شدهاند. خوب پس چه کار بهتر از اینکه سلیقه بازار را دریابیم، طراحان مطرح اروپایی را استخدام کنیم و خودرویی باب میل اکثریت، آن هم با قیمتی کمتر از رقبای معروف ارائه نمائیم؟ کاری که خودروسازان چینی استادش هستند و لاماری ایما نیز دقیقاً با همین منطق خلق شده. خودرویی که شاید هیچ کدام از صفات ظاهری پدر یا برادرانش را نداشته باشد اما به شدت مدرن و امروزی از کار درآمده و حتی اِلمانهایی از آینده به طرفدارانش پیشکش مینماید.
طراحی دماغه لاماری ایما بر مبنای سبک ترند روز طراحی شده است و با این دیلایتهای باریک، جلوپنجره بزرگ و چراغهای اصلی که همچون دو دندان نیش ترسناک از دو سمت دهانش بیرون زدهاند، خیلی وحشی و درندهخو به چشم میآید. خطوط کلی بدنه نیز سیال و شناور ترسیم شدهاند و اوج هنر طراحان این بوده که قوس کاپوت، شیب انتهای سقف و خطوط مواج بدنه، از هماهنگی بسیار خوبی با یکدیگر برخوردارند.
نقطهضعفهایی که معمولاً در ماشینهای چینی آزارمان میدهد هم اینجا روئیت نمیشوند. مثلاً رینگهای 19 اینچی جدا از رنگ و طراحی جذابشان سایز مناسبی دارند و با قامت بلند لاماری ایما متناسب نشان میدهند. سراگزوزهای 4 تایی عقب هم کاملاً واقعی هستند و دیگر خبری از مدلهای فیک نیست.
چراغهای باریک عقب هارمونی مطلوبی با دیلایتهای نازک دماغه دارند و خط پیوسته میان آنها یک بار دیگر ثابت میکند که برای طراحان لاماری هیچ چیز به اندازه پیروی از مد روز اهمیت نداشته. دیفیوزرهای اسپرت، بالچه جذاب با چراغهای ترمز سه تایی و همچنین فرورفتگی جسورانه در صندوق از دیگر نکات جالب توجه لاماری ایما هستند، که روحیات سرکش آن را یادآور میشوند.
خلاصه مطلب اینکه از هر زاویه به نماینده لاماری بنگرید، چیزی جزء زیبایی و هماهنگی نخواهید دید. تنها افرادی نمیتوانند با ظاهر ایما ارتباط بگیرند که دیدگاه سنتی دارند و ترجیح میدهند چراغهای اصلی جلو سر جای همیشگی خود باشند؛ به غیر از این دسته سایرین از نگاهش لذت خواهند برد.
بررسی کابین لاماری ایما
با گشودن در ماشین با فضایی مدرن و امروزی مواجه شدیم که شاید در برخی جزئیات به پای برندهای کرهای و ژاپنی نرسد، اما در مجموع فاصله عجیبی هم با آنها (البته در رده قیمتی مشابه) ندارد. در نگاه اول به دلیل یکپارچگی نمایشگرهای جلو (مرکزی و کلاستر) و همچنین استفاده از دریچههای تهویه دایرهای شکل، به یاد محصولات مرسدس بنز افتادیم. البته قصد ندارم با بیان این مطلب دانگ فنگ را به کپیکاری متهم کنم، چون شخصاً معتقدم تاکنون آنقدر ماشین در دنیا تولید شده که ناخودآگاه 90 درصد چیزهایی که به ذهن انسان میرسد در نهایت تکراری از کار در خواهند آمد! از این رو پیدا کردن شباهت میان خودروها کاملاً طبیعی است و من هم مشکلی با این قضیه ندارم.
مشکل من افراط در حذف کلیدهای فیزیکی است که متاسفانه در میان خودروسازان چینی به یک اپیدمی تبدیل شده است. البته این سبک مینیمال ظاهر اتاق را خیلی زیبا و شیک نشان میدهد، اما پیچیدگیهای غیر ضروری ایجاد میکند. کلیدهای زمخت شاید جذابیت ظاهری چندانی نداشته باشند، اما در عوض دقت خاصی از راننده طلب نمیکنند، حال آنکه برای عادت کردن به بسیاری از تنظیمات نهان شده در صفحات لمسی باید زمان صرف کنیم و حتی گاه چشم از جاده برداریم. البته این را قبول دارم که خودروهای امروزی آنقدر آپشن رنگارنگ دارند که اگر قرار باشد برای هر کدامش یک کلید جداگانه در نظر گرفت جا کم خواهیم آورد و اعتراف میکنم مهندسان دانگ فنگ هم تا حد امکان تنظیمات موجود را کاربرپسند (User Friendly) طراحی کردهاند، اما با تمامی این صحبتها همچنان جا داشت برای آپشنهای پرکاربرد، از دکمههای فیزیکی بیشتری استفاده میشد.
غریبلک فرمان لاماری ایما طراحی جذابی دارد و با توجه به فرم D شکل، جای پای مناسبی در هنگام سوار و پیاده شدن در اختیار راننده قرار میدهد. نمایشگرهای به هم پیوسته جلو هم عریض و کارآمد هستند. البته من شخصاً نشانگرهای آنالوگ (یا حداقل طرح آنالوگ) را به اعداد و ارقام دیجیتال ترجیح میدهم، اما باید اعتراف کنم چیدمان کلاستر ایما هم زیباست و هم اینکه اطلاعات خوبی را با وضوح کافی به تصویر میکشد؛ هرچند بهتر بود امکان تغییر پس زمینه فراهم میشد تا سلایق بیشتری تحت پوشش قرار گیرند؛ به خصوص که این کار هزینه خاصی هم برای کمپانی نداشت!
در خصوص کیفیت متریال هم اوضاع رو به راه است. البته برای رودریها و قسمتهای زیرین داشبود قدری خساست به خرج دادهاند که با توجه به قیمت جهانی لاماری ایما طبیعی است، اما کیفیت رویه داشبورد، کلیدها و چرم صندلیها مناسب به نظر میرسد.
حالا که صحبت صندلیها شد این را هم بگویم که لاماری برای 5 سرنشین بزرگسال با جثه متوسط یا 4 سرنشین درشت و یک کودک جای کافی دارد. دربرگیرندگی صندلیها و ارگونومی آنها نیز مناسب است و به این سادگیها از سواری خسته نخواهید شد. البته محفظه صندوق فضای متوسطی در حدود 480 لیتر دارد که با یک سدان ساده در سطح دنا تقریباً برابری میکند، اما در هر صورت کراساورها میتوانند اجسام با ارتفاع بیشتر را (البته با رعایت نکات ایمنی) در خود جای دهند و در صورت خواباندن صندلیهای عقب نیز محفظه کارآمدتری (در قیاس با یک سدان) در اختیار قرار میدهند.
داخل کابین لامای ایما محفظههای کوچک پرشماری تعبیه شده که برای قرار دادن وسایل شخصی کارآمد هستند. حتی در میان دریچههای تهویه مرکزی جای مخصوص هولدر موبایل مخفی شده، که در نوع خودش جالب توجه است. از دیگر جاذبههای کابین میتوان به سقف پانورامیک بزرگ، اهرم تعویض دنده الکترونیکی زیبا، رنگبندی هارمونیک و فرم جالب چند طبقه داشبورد اشاره نمود، که در مجموع حس خوبی به سرنشینان هدیه میکنند.
بررسی امکانات لاماری ایما
لاماری ایما از یک طرف آپشنهایی مثل دوربین ثبت وقایع رانندگی و سقف پانوراما بازشو دارد، که واقعاً امکانات ارزندهای هستند و از طرف دیگر با کسری مواردی از قبیل دنده تیپ ترونیک (که حتی روی 206 تیپ 6 هم کار شده) یا دوربین 360 درجه (که بصورت استاندارد روی ام وی ام X22 PRO اقتصادی قرار گرفته) حسابی توی ذوقمان میزند. تازه کمبودهای لاماری ایما به همین موارد ختم نمیشوند بلکه اینجا از گزینههای دیگر رایج در این رده نظیر: سنسور پارک جلو، درب صندوق برقی، تهویه دوکاناله، تنظیمات برقی صندلی شاگرد، گرمکن صندلیها، آینه وسط الکتروکرومیک و رادارهای مختلف هم خبری نیست. البته قرار شده در آینده نسخه فول ایما با امکانات تکمیلی عرضه شود، اما اگر قیمتش در بازار آزاد خیلی گرانتر از مدل پیش رو شود، به همان نسبت رقبایش هم قلدرتر خواهند شد و باز این مشکل کمبود امکانات به چشم خواهد آمد.
با تمامی این صحبتها اینجا گزینههای خوبی هم داریم که میتوانیم به آنها دلمان را خوش کنیم؛ مثلاً آپشنهایی نظیر: فرمان برقی چند حالته EPS، ترمز پارک برقی EPB، سیستم Auto Hold، صندلی راننده مجهز به تنظیمات برقی، چراغهای جلو با قابلیت تنظیم ارتفاع، نمایشگر 10.25 اینچی لمسی مرکزی، فرمان D شکل با کلیدهای کنترل مولتی مدیا، سنسور پارک و دوربین دنده عقب با خطوط پویا، قابلیت انتخاب حالتهای رانندگی ECO و Sport، سیستم ورود و استارت بدون کلید، سنسور نور، چراغهای روشنایی در روز، چراغ خوشآمدگویی، کروزکنترل، تهویه مطبوع اتوماتیک (تک کاناله) با پنل لمسی و فیلتر تصفیه، دریچه مجزای تهویه برای سرنشینان عقب و کول باکس روی لاماری ایما نصب شدهاند، که بخش اعظم نیازهایتان را پاسخ خواهند داد.
گزینههای ایمنی لاماری ایما در قیاس با رقبای قیمتی کم و کسر چندانی ندارد و با 6 کیسه هوا (جلو، جانبی و پردهای)، ترمزهای چهارچرخ دیسکی مجهز به ABS و EBD، سامانه هوشمند کنترل پایداری ESC و کنترل کشش TCS، سیستم کمکی حرکت در سرپاینی HDC و سربالایی HAC، ترمزهای کمکی HBA و BAS از جان شما محافظت خواهد نمود. در این بین کسب 5 ستاره کامل از موسسه تست تصادف چین (CNCAP) نیز مهر تائیدی بر عملکرد صحیح این آپشنها و همچنین استحکام شاسی و ستونهاست، که خیالمان را آسودهتر از قبل نموده است.
بررسی مشخصات فنی لاماری ایما
زیر کاپوت لاماری ایما یک پیشرانه 1.5 لیتری با کد 4A95TD قرار گرفته است، که به لطف طراحی میتسوبیشی، فنآوری تزریق مستقیم سوخت (GDI) و یاری پرخوران توربو میتواند چیزی در حدود 195 اسببخار قدرت را در دور موتور 5600 روانه چرخهای جلوئی کند. تازه در خصوص گشتاور اوضاع هیجانانگیزتر هم میشود و تورک بسیار عالی 285 نیوتنمتری که در بازه 1500 الی 4000 RPM در نقطه اوج قرار دارد، نشان میدهد که با یکی از قویترین کراساورهای صفرکیلومتر حال حاضر کشورمان طرف هستیم.
گیربکس لاماری ایما از نوع 7 سرعته تر (WDCT) است، که قطعاً لذت رانندگی بیشتری نسبت به رقبای CVT دارد و همزمان دردسرهای انواع کلاچ دوبل خشک را نیز به ما تحمیل نخواهد کرد. چنین مشخصاتی برای وزن 1550 کیلوگرمی ایما از کافی هم کافیتر است. البته تا زمانی که پشت فرمان قرار نگیرم و شخصاً ماشین را تست نکنم نمیتوانم به شکل قطعی در موردش نظر دهم چون خیلی وقتها اطلاعات روی کاغذ با شرایط کف خیابان فرق میکند؛ پس بهتر است صحبت بیشتر در این خصوص را به بخش تجربه رانندگی موکول نماییم.
پیشرانه لاماری ایما از استاندارد آلایندگی یورو 5 بهره میبرد و میزان مصرف ترکیبی آن 6.6 لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده است، که البته با توجه به اکتان پایین سوخت در کشور و این واقعیت که شرایط استاندارد ترافیکی با واقعیت متفاوت است باید حداقل 20 درصد به این عدد اضافه کنیم. برای سیستم تعلیق هم در جلو از مدل رایج مکفرسون و عقب مولتیلینک استفاده شده است و ترمزهای چهار چرخ دیسکی مجهز به انواع و اقسام سیستمهای کمکی وظیفه مهار خودرو را بر عهده گرفتهاند. عملکرد تمامی این قسمتها را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
تجربه رانندگی با لاماری ایما
لاماری ایما در رده کراساورهای کامپکت طبقهبندی میشود. برای درک ابعادش، جثهای مابین توسان و سانتافه را تصور کنید. خوب این یعنی در عین حال که با خودروی جاداری طرف هستیم، سایزش آنقدرها بزرگ نیست که برای رانندگی شهری دردسرساز شود؛ بهخصوص که شیشهها و آینههای جانبی بزرگ، دید پیرامونی خوبی در اختیارمان قرار دادهاند. البته گاه جای خالی دوربین 360 درجه احساس میشود و نقاط کور محدودی هم وجود دارند که مجبوریم به آنها عادت کنیم، اما در مجموع میزان تسلط روی خودرو مناسب به نظر میرسد. فرمان هم نرم و روان است و به غیر از مشکلی که در بخش بررسی کابین مطرح کردیم، در سایر قسمتها ارگونومی به خوبی رعایت شده است.
به هنگام رانندگی آرام سکوت خوبی بر فضا حکمفرماست، اما با فشردن پدال گاز و افزایش دور موتور صدای پیشرانه به داخل اتاق نفوذ میکند، که البته صدای چندان آزاردهندهای هم نیست. برای بهبود واکنشها به پدال گاز میتوان حالت رانندگی را روی مود اسپرت قرار داد. البته این کار مصرف سوخت را بالاتر میبرد، اما در عوض دندهها دیرتر سبک میشوند و گشتاور ناشی از بوست کامل توربو همیشه زیر پایمان حس میشود. گیربکس هم هرچند هنوز راه درازی تا رسیدن به رقبای اروپایی دارد، اما کارش را خوب انجام میدهد و از لحاظ دقت و نرمی تقریباً نزدیک به کرهایها عمل میکند.
قدرت بسیار خوب پیشرانه و حضور همین گیربکس 7 سرعته دوکلاچه امیدوارم کرده بود که شتاب (صفر تا صد) فوقالعادهای ثبت کنم، اما هر چه تلاش کردم نتوانستم به عددی بهتر از 10 ثانیه دست یابم، که هرچند رکورد قابلقبولی است ولی انتظارات شخصیام را برآورده نمیکند. میپرسید چرا؟ چون یک خودرو هموزن مثل ام جی 550 با تکنولوژی 15 سال قبل، 35 اسببخار قدرت کمتر، 70 نیوتنمتر گشتارو ضعیفتر و گیربکس 5 سرعته معمولی (بجای 7 سرعته دابل کلاچ)، شتابی تقریباً در همین حدود دارد که نشان میدهد یک جای کار میلنگد! البته میدانم سگمنت ماشینها متفاوت است اما این مثال را زدم چون وزنش تقریباً با لاماری یکسان بود.
حالا این وسط چند تئوری مطرح میشود. یا مهندسان دانگفنگ موفق نشدهاند هماهنگی ایدهآل را میان موتور و گیربکس برقرار کنند؛ یا مشخصات اقتصادی نظیر استهلاک و مصرف سوخت، یا حتی کاهش آلایندگی موتور در اولویت قرار داشته و به شتاب ترجیح داده شده؛ یا شاید هم حساسیت موتور پیشرفته ایما به عدد اکتان سوخت بیشتر از رقباست و در صورت استفاده از بنزین مناسب، اعداد بهتری (مثلاً عدد رسمی 9.5 ثانیه) را ثبت نماییم. تازه لاماری با همین شتاب 10 ثانیهای هم میتواند رقبایی نظیر فیدلیتی، دیگنیتی پرایم، کی ام سی K7 و چری تیگو 7 پرو را به تماشای اگزوزهایش دعوت کند. پس باید اعتراف کرد با اینکه میهمان امروزمان به سطح انتظاری که داشتم نرسید همچنان یکی از سریعترین کراساورهای این رده محسوب میشود. تازه قدرت زیاد موتور کاربردهای دیگری جزء شتاب هم دارد. مثلاً اگر جایی به زور بیشتر نیاز داشتید (مثلاً یدککشی یا حمل هرگونه بار اضافه) این قدرت و گشتاور اضافه به کارتان خواهد آمد و اجازه نمیدهد در مواجهه با چالشهایی مثل افزایش شیب یا وزن، با افت شتاب و کشش شدیدی روبرو شوید.
راستی حالا که حرف شیب شد این راهم بگویم که نبود حالت تیپترونیک برای گیربکس لاماری ایما واقعاً آزاردهنده است. در سرپایینی دندهها خود به خود سبک میشوند و در نتیجه برای کنترل ماشین چارهای جزء استفاده مداوم از پدال ترمز نداریم. سیستم کنترل حرکت در شیب هم برای سرعتهای کم و مسیرهای خاص کاربرد دارد نه جاده چالوس! البته ترمزها واقعاً قدرتمند هستند و به این سادگیها داغ نمیکنند اما اگر گیربکس حالت دستی داشت میتوانستیم با تعیین دنده دلخواه، از ترمز موتور نیز بهرهمند شویم و به کنترل بهتری دست یابیم. احتمالاً در تیپ فول ایما این آپشن به خودرو اضافه خواهد شد.
در سایر بخشها اوضاع مناسب بود. مثلاً سیستمهای کمکی ترمز و پایداری کارشان را به درستی انجام میدهند و سیستم تعلیق هم به خوبی حرکات عرضی و الاکلنگی رایج در این سگمنت را محدود و مهار مینماید. حالا نه اینکه مثل بامو سری 3 به زمین چسبیده باشیم، ولی هندلینگ لاماری ایما به نسبت توقعی که از یک کراساور بلندقامت دیفرانسیل جلو میرود مناسب است. نکته مهم اینکه برای رسیدن به این سطح از پایداری، راحتی سرنشینان را نادیده نگرفتهاند و سیستم تعلیق آنقدرها خشک تنظیم نشده که آزارمان دهد. البته قطعاً تکانهای کابین از سدانهای همقیمت بیشتر است؛ حتی در همین سگمنت کراساورهای نرمتر هم داریم، اما در مجموع رفتار سیستم تعلیق ایما نیز قابل قبول و منطقی ارزیابی شد.
در خصوص قابلیتهای آفرودی لاماری ایما هم باید مثل همیشه تاکید کنیم کراساورهای این چنینی به دلیل استفاده از شاسی یکپارچه، ساختار تک دیفرانسیل، عدم وجود دنده کمکی و قفل دیفرانسیل و ... برای بیراههنوردی کاربرد ندارند، اما در یک مسیر ساده و سبک آفرودی میشود با تکیه بر مواردی نظیر ارتفاع اندکی بیشتر شاسی (کمترین فاصله تا سطح زمین 195 میلیمتر)، گشتاور مناسب و آپشن کنترل حرکت در شیب، تا حدی روی لاماری ایما حساب باز کرد. البته به شرطی که این ماشین را با شاسیبلندهای آفرودر اشتباه نگیرید.
راند نهایی با لاماری ایما
لاماری ایما یک کراساور خانوادگی با چاشنی جاذبههای اسپرتی است که برخلاف بسیاری از خودروهای این رده میتوانید با آن لذت رانندگی را هم تجربه کنید. البته برای رسیدن به این مهم مجبورید با مشکلاتی مثل کسری آپشن کنار بیایید. ایما سعی دارد با اغواگری ظاهری و به رخ کشیدن اسبهای بیشترش این نقطه ضعف را کمرنگ جلوه دهد اما واقعیت این است که بسیاری از مشتریان این رده به سطح آپشن اهمیت زیادی میدهند.
مسئله دوم حساسیت بالای پیشرانه مدرن ایما به کیفیت سوختهای وطنی است. البته شاید بگوئید تمامی کراساورهای این رنج بازار کم و بیش با این مشکل روبرو هستند، اما ساختار GDI و حضور گیربکس دوکلاچه همگی به ما هشدار میدهند، که احتمالاً هزینههای نگهداری فنی از ایما مقداری بیش از امثال تیگو 7 پرو خواهد بود. ضمناً اگر اهل مسافرتهای شلوغ دسته جمعی باشید، کی ام سی K7 با کابین و صندوق جادارتر و امکانات بیشتر میتواند گزینه مناسبتری برایتان باشد. هرچند اگر این ماشینها را انتخاب کردید باید داخل جاده جنبه و ظرفیت داشته باشید و وقتی لاماری ایما برایتان چراغ زد راه را برایش باز کنید، چون شانس چندانی در برابر نماینده آرین پارس موتور نخواهید داشت!
عکاس: سیاوش سیدنژاد
نویسنده : امین امیریفر
منبع : باما