والا تو ایران با سه گروه اصلاً نمیشود بحث کرد. یک، اونایی که طرفدار بایرنمونیخ هستند. دو، اونایی که طرفدار سریال فرندز هستند و سه هم اونایی که طرفدار لندکروزر هستند. از قضای روزگار راه مذاکره با دو گروه اول باز است ولی به طرزی غیرقابل باور هیچرقمه نمیشود سر این ماجرای «حضرت» با گروه سوم به توافق رسید. الا و بلا که شاسیبلند یعنی لندکروزر؛ یعنی شما اگر بگویید الان شورولت تاهو جلوی روی ما است و داریم میبینیم یک سر و هفت هشت ده گردن از لندکروز بالاتر است، باز قبول نمیکنند؛ یعنی اگر شما بگویید شورولت خودش تویوتا سکویا را رقیب تاهو میداند، باز قبول نمیکنند. تست امروز شاید به این رفقا نشان دهد که حضرت ژاپنیها با حضرت آمریکاییها یک تفاوتهایی دارد!
شورولت تاهو از کجا آمد؟
اول از همه اجازه بدهید درباره اسم Tahoe صحبت کنیم. کلمه تاهو اشاره به دریاچهای به همین نام در بین کالیفرنیا و نوادا دارد. اینکه چرا این کلمه را تاهویی نمیخوانند به این قضیه برمیگردد که تاهو یک واژه به گویش واشویی (Washo) بوده که صرفاً توسط قبیلههایی در کالیفرنیا استفاده میشده است.
شورولت این خودرو را سال 1991 بهعنوان جانشین شاسیبلند معروف K5 معرفی کرد؛ یعنی همان بلیزر خودمان. اگرچه که این خودرو یک سال بعد به دست مشتریانش رسید. تاهو از همان ابتدا کارش را قوی استارت زد؛ یعنی پیشرانه بنزینیاش فقط 8 سیلندر بود. نسل اولش آنقدر خوب از آب درآمد که 9 سالی روی خط تولید باقی ماند. همان سال اول عرضه هم توانست جایزه بهترین شاسیبلند سال را از «موتور ترند» بگیرد. فرزند بعدی سال 2000 به دنیا آمد. مدلی که مشخص بود قصد نداشته یک تغییر حماسی را در طراحیاش ایجاد کند. بنابراین ساختار کلی خودرو به شکل قبلی باقی ماند و همچنان هم پیشرانههای V8 روی آن نصب میشد. در عوض جنرالموتورز سعی میکرد بار تجهیزات رفاهی این خودرو را بیشتر کند. به همین دلیل بود که در روزهایی که هنوز خودروها از سیستم صوتی کاست استفاده میکردند، تاهو از سیستم ارتباطی OnStar بهره میگرفت. نکته عجیب درباره نسل دوم پیشرانههایش بودند. چراکه تفاوت قدرت پیشرانه 4.8 لیتری پایه و 5.3 لیتری نهایی فقط 10 اسببخار بود.
سال 2007 سومین نسل از تاهو بالاخره بال گشود و چهره خاص خود را به نمایش گذاشت. حالا این شورولت بزرگتر هم شده بود. چراغهایش دیگر به فرم قدیمی دوبل افقی نبودند. تاهوی جدید از یک فناوری خاص به اسم ASH2 (سیستم هیبریدی پیشرفته 2) بهره میبرد که همان سال برایش جایزه بهترین فناوری خودرویی را به ارمغان آورد. داستان این هیبریدی با آن هیبریدی که فکرش را میکنید فرق دارد. در این پروژه علاوه بر جنرال موتورز رقیب هموطن کرایسلر و البته بامو هم مشارکت داشتند. درواقع ASH2 اشاره به ساختار چرخدندههای سیارهای اضافی روی موتور و گیربکس است که نیرویشان را از یک ژنراتور برقی تأمین میکردند. این ساختار برای کاهش مصرف سوخت و افزایش کارایی در پیمایش سنگین بسیار مؤثر بود. آن روزها که دونالد ترامپ در برنامههای تلویزیونی فعالیت داشت، وظیفه تبلیغ تاهو فوق را به عهده گرفت.
دوران مدرن این شورولت در سال 2015 و همزمان با نسل چهار آغاز شد. حالا دیگر با یک خودروی تشریفاتی و مجلل روبرو بودیم. خودرویی که درواقع نسخه اسپرتتر کادیلاک اسکلید به حساب میآمد. در این نسل دیگر خبری از پیشرانههای دیزل نبود. البته این را هم بگوییم که در اولین سال عرضه نسل چهارم تاهو، بحران آتشسوزی و فراخوان بزرگ آن مطرح شد. جنجالی که البته گفته میشد خرابکاری و عمدی است. با این حال جنرال موتورز روی این خودروی تجهیزات ایمنی جدیدترین نصب کرد.
دست آخر به سال 2021 و نسل پنج میرسیم؛ یعنی همین مدلی که امروز سراغش رفتهایم. شاید بهتر آنکه بگوییم او سراغ ما آمده است.
بررسی طراحی شورولت تاهو
اگر آدم فضاییها بیایند زمین و تاهو 2021 را از نزدیک ببینند، احساس غریبی نمیکنند. چون چیزی شبیه به سفینه خودشان را پیدا کردهاند. اگر خودروها آدم بودند، تاهو جدید قطعاً دنزل واشنگتن میشد. باوقار و پرابهت. سنگین و جدی. قبول داریم که شورولت استاد مسلم ساخت شاسیبلند فولسایز است ولی حقیقتاً روی این خودرو از کد تقلب استفاده کرده. وگرنه امکان ندارد چنین حس باشکوهی از یک هیولای مکعب مستطیلی لمس شود. چهره تاهو داد میزند که برای کارهای جوانانه نیست. نه اینکه ماجراجو نباشد و نه اینکه پیرمردی باشد. مثل یک میانسال بدنساز.
چراغهایش آنقدر بالا آمدهاند که احساس میکنید تاهو دارد با سینه ستبر راه میرود. استفاده درست از نوارهای کروم استیل روی رکاب و قاب پنجرهها، خیلی خوب حس شیک بودنش را به رخ میکشد. این تعادل در نمای پشتی هم حس میشود. جایی که اول از همه چراغهای قرمز عمودیاش به چشم میخورند. شک نکنید اگر غیر از آن دستگیره بزرگ در عقب، هر چیز دیگری نصب میشد بالانس بصری به هم میخورد.
حرف از بالانس شد. وقتی داخل کابین شورولت تاهو قرار میگیرید، یک حس دریانوردی به شما دست میدهد. یعنی تاهو کشتی است و شما سکان آن را به دست دارید. این یک تجربه ذهنی کاذب نیست. یک خیال انتزاعی نیست. شما درون خودرویی قرار گرفتهاید که به راحتی قابلیت حمل 8 تا 9 نفر را دارد. فاصله بین دو سرنشین جلو آنقدر زیاد است که اگر هر دو نفر بخواهند هولاهوپ هم بازی کنند باز به یکدیگر برخورد نمیکنند. همان باکس زیر دست راننده با آن ابعاد عجیب و غریبش نشان میدهد که چقدر عرض داخلی این خودرو زیاد است.
یکی از خاصترین قسمتهای این خودرو بخش مربوط به انتخاب حالت گیربکس است. بعید به نظر میرسد تا به حال همچین چیزی را دیده باشید. تاهو حالتهای PRND انتخاب دنده را به صورت دکمه روی داشبورد تعبیه کرده است؛ یعنی مثلاً برای دنده عقب رفتن انگار میخواهید کولر را روشن کنید. کلاً داشبورد تاهو عجیب است. دکمه فلاشر بیشتر از آنکه نزدیک راننده باشد، دم دست شاگرد است؛ یعنی واقعاً این خودرو با چنین قد رعنایی برای هشدار نیاز به فلاشر دارد؟
بررسی تجهیزات و آپشنهای شورولت تاهو
در این قسمت متوجه شدیم که عروسی تعریفی ما، کمی دچار نفخ معده شده است. این شورولت تاهو علیرغم آن همه اهن و تلپ تقریباً هیچ آپشن خاصی ندارد. چرا که آنچه ما امروز تست کردیم نسخه LT بود که در واقع فقط یک نسخه بالاتر از تیپ پایه (تریم LS) آن به حساب میآید. ببینید دیگر LS چه فاجعهای است.
گفتیم که آپشن خاصی ندارد، اما نه اینکه کاملاً لختوعور است. در واقع در مقابل با نسخه HighCountry غیرقابل مقایسه است. هرچه هست شخصیت یک شورولت را حفظ کرده است. هنوز هم مطابق با سلیقه آمریکاییها، تجهیزات مربوط به اتصال به یدککش و کاروان به همراه سیستم کنترلی کامپیوتری آن دیده میشود.
چند سالی است که جنرال موتورز برای مقابله با انتقادات درباره تولید پیشرانههای V8 از سیستم استارت موتور از راه دور استفاده کرده است. در همین رابطه برای این خودرو سیستم Auto Stop هم تعبیه شده که در صورت بیکار ماندن موتور به صورت مصنوعی آن را خاموش میکند.
اساساً محل قرارگیری دکمههای کنترلی در این خودرو کمی نامتعارف است. این هم از شصتی مربوط به ترمز پارک برقی که در منتهیالیه سمت چپ قرار گرفته است. تاهو هشدار ماندن در خط و هشدار برخورد از جلو هم دارد که حقیقتاً با توجه به ابعاد پهنپیکرش کاملاً واجب به نظر میرسد. به صورت استاندارد کنترل کشش در این خودرو فعال است و در صورت نیاز دکمه خاموش کردن آن وجود دارد.
نمایشگر اصلی شورولت تاهو 2021 در این نسخه بسیار ساده و ابتدایی است. بهتر بگوییم، این ابعاد اصلاً به فضای گسترده داخلی آن نمیخورد. هیچ عقل سلیمی برای شاسیبلندی با این طول بدنه از سیستم تهویه معمولی استفاده نمیکند. بنابراین تعبیه شدن سیستم تهویه مطبوع چند اقلیم با پنل مستقل، برای آن چیزی بیش از حال دادن به سرنشینان عقب بوده است.
بررسی مشخصات فنی شورولت تاهو
چون این خودرو تیپ پایه است، پس یک سری خبرهای بد برای دوستدارانش داریم. شاید پیشرانهاش V8 باشد ولی نه از آن 6.2 لیتریهای غولآسای 420 اسببخاری. آنچه اینجا میبینیم یک قلب متعارف 5.3 لیتری با 355 اسببخار قدرت و 519 نیوتنمتر گشتاور است. نه اینکه کم باشد، ولی دلمان میخواست که به یاد عضلانیهای کلاسیک حجیمتر از این حرفها باشد.
شاید بدترین چیزی که در این خودرو با آن روبرو شدیم، سیستم انتقال قدرت RWD باشد. راستش را بخواهید استفاده از تایرهای 265.65 میلیمتری 18 اینچی دیگر صرفهجویی نیست، نامردی است. حالا نه آن تایرهای 22 اینچی نسخه نهایی ولی دستکم انتظار سایز 20 اینچی را داشتیم. البته این اتفاق در شاسیبلندهای آمریکایی خیلی نادر نیست. شرکتهای بزرگ خودروسازی آمریکایی برای جذب حداکثری مشتریان از این تکنیکها استفاده میکنند.
ولی از آن طرف خبر خوب این است که تاهو 2021 مجهز به جعبهدنده 10 سرعته هیدراماتیک است. گیربکسی که به معنای واقعی کلمه خودکار است و عملاً نیازی به دخالت راننده ندارد.
شرکت میگوید شتاب صفر تا صد تاهو در این تیپ حدود 7.5 ثانیه است ولی راستش را بخواهید این عدد با بنزین E85 ثبت شده نه بنزین چالشبرانگیز ما. ولی با این حال اعتراف میکنیم که انتظار چنین کنده شدنی از این هیولای تنومند را نداشتیم.
وقتی درباره یک SUV حرف میزنیم دقیقاً منظورمان چنین چیزی است. یک غول درست و حسابی با طول دقیق 5252، عرض 2060 و ارتفاع 1923 میلیمتری که با عرض معذرت از حضرت ژاپنیها بزرگتر است.
وزن خالص تاهو به صورت خالص چیزی حدود 2.4 تن است. چه انتظاری از مصرف سوخت چنین محصولی باید داشت؟ قاعدتاً سوزاندن 13 لیتر بنزین در هر 100 کیلومتر با یال و کوپالی غیرمنطقی نیست. اگر در شرایط استاندارد رانندگی کنید با یک بار سوختگیری میتوانید چیزی حدود 690 کیلومتر با شورولت تاهو برانید. این را هم در نظر بگیرید که حجم باکش 91 لیتر است.
شورولت مثل برخی از خودروسازان که اسمشان را نمیآوریم، برای ارزانسازی یک محصول از ایمنی آن نمیزند. بنابراین در این خودرو 8 ایربگ به صورت استاندارد دیده میشود.
تجربه رانندگی با شورولت تاهو
نمیگوییم بهترین، نمیگوییم جذابترین، نمیگوییم هیجانانگیزترین ولی رانندگی با شورولت تاهو 2021 یکی از عجیبترین تجربههای راندن یک خودرو بود. مگر میشود احساس فخرفروشی را به تصویر کشید؟ تاهو این کار را کرده است. فقط تصور کنید در خیابان هستید و ناگهان یک جلوپنجره مشکی و لوگوی طلایی را در آینهتان ببینید. این درست لحظهای است که باید به موسسه کاشت مو مراجعه کنید.
این شِوی بیش از آنکه شاسیبلند باشد، شاسیدراز است؛ یعنی الزاماً قدبلندترین خودرویی نیست که تستش کردهایم ولی احتمالاً طویلترین محصولی است که تا به حال با آن سر و کار داشتهایم. طول تاهو حدود 8 سانتیمتر از هامر H2 هم بیشتر است. از نظر عرض هم چیزی از H2 کم ندارد. درست مثل دیوار چین. از کره ماه هم مشخص است. در خیابان که حرکت میکنید انگار دارید یک مینیبوس را میرانید.
مفهوم هندلینگ درباره این خودرو چندان با استانداردهایی که قبلاً شنیده بودیم، مطابقت ندارد. برای خودرویی که اغلب توسط FBI و نیروهای پلیس مورد استفاده قرار میگیرد، بیش از آنکه دقت در پیچیدن مهم باشد، شیوه پیچیدن مهم است. تاهو چابک است. حداقل در حد و اندازه خودش. رکوردشکنی اوسین بولت در مسابقات دوی 100 متر خیلی حیرتانگیز نیست ولی حتی حضور حسین رضازاده در مسابقات دوی 1000 متر هم تحسینبرانگیز است. نرمی در این خودرو یک تفسیر بدیهی است. تاهو آنقدر بزرگ و سنگین است که عملاً هیچ تکان و ضربهای را احساس نمیکنید. این قابلیت برای خودرویی در این قد و قواره واقعاً کار شاقی نیست.
جنرال موتورز با انتخاب پلتفرم GMT T1XX روی این خودرو حجت را در بحث پایداری تمام کرده است. همان ساختار استادانهای که پیشتر روی کادیلاک اسکالید، شورولت سابربن و جیامسی یوکان به طرزی فوقالعاده جواب داده بود. کاملاً مشخص است که وقتی با این خودرو سریعتر حرکت میکنید، سیستم تعلیقش تمایل دارد که مدام مرکز ثقل را پایین نگه دارد. این یک مزیت نیست، یک الزام است. برای خودرویی که وزن نهاییاش با احتساب مایعات (آب، روغن و بنزین) و البته سرنشین به حدود 2.7 تن میرسد، نامتعادل بودن گرانیگاه عواقب خطرناکی دارد. به همین دلیل بوده که رفتار قسمت انتهایی خودرو کاملاً متمدن و حسابشده است. این به معنی حرکت بدون تکان نیست. با وجود سیستم تعلیقی که در محور جلو از بازوهای ترکیبی کوتاه و بلند استفاده میکند و در محور عقب از تعلیق چندپیونده بهره برده، حرکت مواج به خصوص روی دستاندازها طبیعی است.
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما