دهه 1970 میلادی سرآغاز طراحی و تولید خودروهای اسپرت برای صنعت خودروسازی ژاپن بود. خودروسازان بزرگ این کشور مخصوصا برند نیسان و تویوتا با ورود به بازار آمریکا در دهه 1960 میلادی، تا میانههای دهه 1970 اسم و رسم مناسبی از دیدگاه مصرف سوخت کم و دوام قابل قبول کسب کرده بودند و حالا نوبت آن رسیده بود که جای پای خود را با ارائه برخی مدلهای زیبا و عملکرد محور محکم کنند، چراکه محصولات ژاپنی آن دوران به راه نرفتن مشهور بودند.
البته این مهم الزاما به معنای انقلاب در زمینه ارائه پیشرانههای توانمند و قدرتمند نبود، بلکه ژاپنیها ابتدا کار را با ارائه طراحیهای ظاهری پسندیدهتر و بعضا کپیهای مشهودی از محصولات مطرح وقت بازار آمریکای شمالی (بزرگترین بازار خودرو جهان) و الهامگیری مستقیم از المانهای پسندیده زبان طراحی این منطقه آغاز کردند. تویوتا سِلیکا (Celica) یکی از این دست خودروهاست که به دلیل طراحیهای ظاهری مخوصا در نسخه مفهومی، به ماستنگ ژاپنی مشهور شد.
آنچه در این بخش از تست و بررسی خودرو در باما میخوانید، آشنایی مختصر با نسل اول تویوتا سلیکا است که از قضا پرتیراژترین نسخه وارداتی این مدل در بازار ایران به حساب میآید.
آغاز تویوتا سلیکا
تویوتا سلیکا نامش را از معادل کلمهای لاتین کولیکِس (Caelicus) به معنای بهشتی و آسمانی (Celestial/سِلِسچال) قرض گرفته است. در نتیجه هر نوع تلفظ دیگر نظیر سیلیکا، کاملا اشتباه است. درست همانند فورد ماستنگ، هدف تویوتا از تولید سلیکا، سوار کردن اتاق اسپرت کوپه بر پلتفرم موجود یک خودرو تولید انبوه سدان بود تا فرایند تولید را تا جای ممکن ارزانتر و سریعتر سازد. نتیجه کار ارائه یک اسپرت کوپه دو در سوار بر پلتفرم تویوتا کارینا (Carina) بود، که از قطعات فنی مشابه به مدل کورونا (Corona) نیز بهره میبرد. نه تنها تویوتا برای تولید سلیکا مدلی چون فورد ماستنگ را زمینه طراحی و بازار هدف خود قرار داد، بلکه این خودرو پاسخ ژاپنیها (تویوتا) به خودروی محبوب و موفقی چون ماستنگ نسل اول بود.
سلیکا زاده تفکر ارائه یک خودرو اسپرت کوپه مناسب و روزمره بر اساس سبک ذهنی ژاپنی بود. این خودرو بر اساس هیچ مدل دیگری ارائه نشد و پس از تولید در هفت نسل مختلف از سال 1970 تا 2006، با هیچ محصول دیگری جایگزین نشد. این نام که در گذر بازه تولید 36 ساله اسم و رسم مناسبی کسب کرده بود، با ورود به دوران مدرنیته دهه 2000 ماهیت خود را برای همیشه از دست داد، تا به عنوان مثالی بارز بار دیگر ثابت کند که ژاپنیها درست برخلاف آمریکاییها، معمولا احترام زیادی برای هویتهای خلق و تثبیت شده قائل نیستند.
سلیکا در سه مدل نسل اول (1970-1977)، نسل پنجم (1989-1993) و نسل هفتم (نسل آخر: 1999-2006) به بازار ایران راه یافت که در این میان بیشترین تیراژ واردات مربوط به نسخه نسل اول و تیراژ واردات دو نسل دیگر بسیار انگشتشمار بود.
سرمشق آمریکایی برای تویوتا سلیکا
ژاپنیها از ابتدای صنعت خودروسازی خود چیزی شبیه به چینیهای دو دهه پیش امروز بازار جهان بودند. خودروسازانی که به تازگی به این صنعت پیچیده و گسترده دست یافته بودند و مرجع مشخصی برای طراحیهای ظاهری و فنی خود نداشتند. ازا ین رو جای تعجب نداشت که تویوتا برای تسریع موفقیت خود در سگمنت خودروهای اسپرت کوپه/کانورتیبل یکی از برترین خودروهای تاریخ، یعنی فورد ماستنگ را ملاک قرار دهد. البته با نگاه به نسخههای کوپه سلیکاهای موجود در بازار ایران شاید با خود بگویید، پس ماستنگش کجاست؟ الهامگیری مستقیم از فورد ماستنگ در حقیقت در نسخه لیفتبک (Liftback) سلیکا دیده میشود، که در آن سبک طراحی انتهای سقف تا لبه صندوق، دقیقا مشابه به نسخه فستبک (Fastback) ماستنگ است. از آن گذشته استفاده از چراغهای عقب راهراه عمودی عقب، شباهت به ماستنگ نسل اول را به شکل چشمگیری افزایش میدهد. چراغهای جلو نیز در نسخه کوپه و لیفتبک هر دو به صورت جفت چسبیده به هم هستند که فاصله سلیکا به نمای جلو ماستنگ را به خوبی حفظ میکند. نسخه لیفت بک حتی در لووِرهای شیشه عقب (کرکره شیشه عقب) نیز شباهت خود به ماستنگ را حفظ کرده است.
جای تاسف دارد که در میان نسخه های وارداتی بازار کشور، هیچ نمونهای از مدل لیفتبک سلیکا وجود نداشت. هر آنچه از سلیکا به ایران روانه شد از نوع کوپه با ابعاد خارجی بسیار جمع و جور 4170×1600×1300 با فاصله محورهای 2407 میلیمتری بود، که از دیدگاه ظاهر و مخصوصا ابعاد، میتسوبیشی گالانت سیگما نسل سوم کپی نزدیکی از سلیکا به نظر میآید.
استفاده از المانهایی چون سپرهای دربرگیرنده کرومی، انسجام طراحی اجزا بدنه نظیر چراغها، جلوپنجره و سپرها در دو بخش جلو و عقب، همگی الهامهای مستقیمی بودند که از سبک طراحی آمریکایی آن دوران (دهه 1970) الهام گرفتند. زبان طراحی بخش جلو سلیکا مخصوصا در بخش سپر، چراغها و جلو پنجره حتی شباهت بیمانندی به فورد فالکن نسل چهارم (مدل 1970) داشت.
به عنوان یک کوپه جمع و جور و بسیار کوچک ژاپنی، نمای داخلی سلیکا حرف زیادی برای گفتن ندارد. با این وجود بخش داشبرد به شکلی بارز از سبک طراحی آمریکایی الهام گرفته است. استفاده از تریم طرح چوب به عنوان بخش تزئیناتی داشبرد، بزرگترین و متمایزترین المان طراحی در نمای داخلی است که روح و زندگی به این فضای نسبتا تنگ میبخشد.
مجموعه نشانگرها و ادوات کنترلی قرار گرفته بر روی داشبرد از دیدگاه چیدمان بسیار شبیه به محصولات پایان دهه 1960 و ابتدای 1970 کرایسلر (داج و پلیموث) و از دیدگاه طراحی بسیار شبیه به ترکیبی از آمریکاییهای دوران مخصوصا فورد و کرایسلر است. دو نشانگر بزرگ دایرهای شامل دورسنج موتور و سرعت لحظهای به تنهایی جایگیری بسیار شبیه به خانواده ماستنگ دارد. سه نشانگر دیگر فاکتورهایی چون حجم سوخت موجود در باک، دمای پیشرانه، فشار روغن و جریان شارژ دینام را دربر میگیرند که سبک چیدمان کنار هم و ابعاد کوچکتر آنها مستقیما از داج/پلیموث الهامگیری شده است. جایگیری ساعت آنالوگ بر بخش اتصالی کنسول میانی به داشبرد نیز حرکت ظریف و توجه طراحان به جزئیات را به نمایش میگذارد. غربیلک فرمان فابریک سلیکا یک دایره بزرگ طرح چوب از نوع سه شاخه با تزئینات شبیه به سوراخ بر هر سه شاخه است، که شباهت بینظیری به غربیلک فرمان استاندارد ماستنگهای نسل اول دارد.
از دیدگاه کیفیت سواری، سلیکا خودرویی بسیار کم ارتفاع و نزدیک به زمین است، که حس اسپرت سواری را در برابر خودروهای امروزی به خوبی انتقال میدهد. فضای نشیمن سرنشینان جلو، جای پا و شیوه دربرگیری صندلیها به جز از دیدگاه عرض نسبتا مناسب است، اما داشتن ساختار کوپه چهار نفره 2+2 سلیکا عملا موضوعی نمایشی است، چرا که در صورت داشتن قد فراتر از 170 سانتیمتر سرنشینان جلو، نشتن در ردیف عقب تقریبا غیر ممکن است.
مشخصات فنی تویوتا سلیکا؛ نه چندان شبیه به ماستنگ
طیف قابل قبولی از پیشرانههای چهار سیلندر برای نسل اول سلیکا به بازار عرضه شد، که از حجم 1.4، 1.6، 1.9، 2.0 و 2.2 لیتر را دربر میگرفت. همچنین این پیشرانهها بر اساس سال تولید و بازار هدف در تیپهای مختلف و نوع سوخترسانی متفاوت به تولید میرسیدند. همچنین بر اساس بازار هدف، سه گیربکس چهار و پنج سرعته دستی و یک نمونه چهار سرعته اتوماتیک (ویژه بازار لوکس پسند آمریکای شمالی) نیز برای این خودرو عرضه شد.
بارزترین و رایجترین پیشرانه ارائه شده برای سلیکا در بازار وارداتی ایران، نسخه 1600 سیسی دو کاربراتور سولکس (Solex) معروف به تریم GT به همراه گیربکس پنج سرعته دستی است. این پیشرانه با قدرت تقریبی 113 اسببخار و گشتاور 142 نیوتون.متر، چندان جذاب و خیرهکننده به نظر نمیرسد، اما باید به یاد داشته باشید که وزن نهایی این خودرو بر اساس سال و تریم تولیدی، تنها بین 900 تا 1.1 تن است که نسبت نیرو به وزنی حدود 100 اسببخار به ازای هر تن به همراه میآورد.
این ستاپ فنی شتاب اولیه (0 تا 100) برابر با حدود 10.0 ثانیه برای سلیکا GT1600 به ارمغان میآورد، که برای یک خودروی اقتصادی اسپرت کوپه ژاپنی رقم قابل توجهی است. سلیکا هیچگاه خودروی تند و تیز و به واقع اسپرت نبود، اما اگر شتاب اولیه 10.0 ثانیهای شما را به وجد نمیآورد باید به شما متذکر شویم که بیشتر خودروهای چینی بازار امروز کشور با پیشرانههای توربو و سیستم تزریق مستقیم و گیربکسهای به ظاهر پیشرفته دو کلاچ اتوماتیک، شتاب اولیهای در همین حدود دارند. پس اگر تیگو 7 نسل اول با پیشرانه 1.5 لیتری توربو و جک S5 با پیشرانه 2.0 لیتری توربو برای شما خودرو خوش شتابی به حساب میآید، پس سلیکا هم یک اسپرت کوپه درخور توجه است.
بزرگترین مزیت سلیکا را باید در ساختار سیستم انتقال نیرو پیشرانه جلو/متحرک عقب (FR) و سبک طراحی اسپرت کوپه (دو در) آن دانست، که مهمترین المانهای یک خودروی اسپرت اقتصادی را به مالک هدیه میدهد. وزن نهایی این خودرو به اندازهای کم است، که بتواند در دوربرگردانها و زمین خیس، کمی شیطنت کند.
راند نهایی با تویوتا سلیکا
مهمترین رقابت تویوتا سلیکا نه با رقبای اسپرت کوپه 1.5 تنی 400 اسب بخاری آمریکایی، بلکه جدال با اسپرت کوپههای موفق ژاپنی حاضر در بازار آمریکای شمالی یا آمریکاییهای کوچک سایز بازار آمریکا یا برخی از آمریکاییهای بازار اروپا بود.
در نتیجه شاید بتوان نزدیکترین رقیب آمریکایی سلیکا را فورد موریک (Maverick) یا بیوئیک اسکایهاک (Skyhawk) و اصلیترین رقیب آن را داتسون 240Z شرکت نیسان دانست، که به عنوان یکی از پرفروشترین و محبوبترین اسپرت کوپههای ژاپنی تاریخ بازار آمریکای شمالی شناخته میشود.
اگرچه سلیکا در بخش طراحی ظاهری و مشخصات فنی هرگز نتوانست با داتسون سری Z سرشاخ شود، اما موفق شد جای پای خود را در بازار به اندازهای محکم کند که تولید خود در هفت نسل متفاوت در بازه زمان قابل توجه 36 سال را به خوبی توجیه کند. تویوتا سلیکا یکی از خوش قیمتترین و جذابترین اسپرت کلاسیکهای ژاپنی بازار کشور ایران است که تملک، حفظ و نگهداری آن کاری بسیار ساده و سواری با آن بسیار لذتبخش خواهد بود.
عکاس: عرفان اسلامپناه
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما