«من لباس طراحی نمیکنم، من رؤیا طراحی میکنم.» این یکی از معروفترین جملات رالف لورن، طراح مُد و مالک برند Polo است. همان ایده فوقالعادهای که جگوار 50 سال برای ساخت این خودرو صرف کرد. یک سدان لوکس، نمیتواند تمام آنچه این خودرو طی این سالها به نمایش گذاشته را تعریف کند. از 1968 تا 2019 دنیا شاهد حضور یکی از رویاییترین محصولات انگلیسیها بود. جادویی که تا آخرین روزی که تولید شد پای عقایدش ایستاد و قبل از آنکه تبدیل به یک اسباببازی برقی شود، هاراگیری کرد و روزهای فانتزی بعد از خود را ندید. امروز به ملاقات آخرین نسل از XJ رفتهایم. آن هم تیپ لانگ.
غرور، تعصب، ناسیونالیستی، تجمل و خودخواهی ویژگیهای اصلی بریتانیاییها است. از اسکاتلند و ولز گرفته تا ایرلند شمالی و خود انگلیس. این ویژگیهای شخصی به طرزی شاخصی روی خودروهایشان هم تأثیر گذاشته است. مثلاً لندرور را ببینید. یا مکلارن را. بنتلی و رولزرویس که هیچ. البته استون مارتین و لوتوس. حالا بگذریم که مالکیت جدید این برندها اغلب انگلیسی نیست. اصلاً چرا راه دور؟ همین جگوار. همین XJ. ببینید چطور مغرورانه و متکبرانه زندگی کرده است. به هر حال یک چیزی بوده که این خودرو همیشه گزینه اول نخستوزیران انگلیس بوده.
جگوار XJ-L از کجا آمد؟
تاریخچه این خودرو شاید روی کاغذ خیلی پر فراز و نشیب باشد، ولی جگوار در این نزدیک به 50 دهه آنقدر XJ را تمیز تولید کرد که هیچ اتفاق خاصی نتوانست در شخصیت این خودرو تأثیر بگذارد. این محصول جگوار همیشه سبک ویژه خودش و مشتری ویژه خودش را داشت. تا دهه 90 که نسخههای مرسدسبنز E کلاس و بامو سری 5 راهی انگلیس شدند و برای اولینبار سدان انگلیسیها احساس خطر کرد. این پرتنشترین اتفاق تمام عمر XJ بود. جالب این است که در بازار آمریکا، XJ اصلاً خودش را رقیب آن دو آلمانی نمیداند.
اجازه بدهید بیاییم جلوتر. خیلی جلوتر؛ یعنی برسیم به نسل آخر که خورههای «جَگ» به آن X351 میگویند. داستان از 2009 شروع میشود. زمانی که جگوار هنوز زیر نظر جگوار تولید میشد. چون 4 سال بعد جگوار با لندرور ادغام شد. از این قضیه ساده عبور نکنید. به دلیل همین همکاری از 2014 بخشی از تولیدات جگوار مخصوصاً همین در هند تولید شد. چون شریکش لندرور از قدیم در هند تولید میشد.
غیر از تفاوت در پیشرانهها، این خودرو در تیپهای مختلفی هم تولید میشد. غیر از این مدل لانگ XJ-L یک مدل اسپرت وحشی به اسم XJ-R هم تولید میشد که محض پیچیدن نسخههای AMG و M-Power گربه سیاههای آلمانیاش آمده بود. هرچه بود، روزهای آخر عمر XJ، باشکوه و اعتبار گذشت.
اواسط سال 2019 بود که رسانههای انگلیس خبر از توقف تولید X351 دادند. این خودرو در حالی به پایان خط میرسید که قرار بود راه برای عرضه نسخه برقی همین خودرو باز شود. درواقع این خودرو قبل از آنکه شخصیت خود را از دست بدهد، از بازی بیرون رفت. جگوار هیچوقت این موضوع را تأیید نکرد ولی مشخص بود که شرکت XE را بهعنوان جانشین XJ معرفی کرده بود. یک فروپاشی روانی آن هم یک سال قبل از توقف تولید.
خداحافظی ناگهانی و تلخ با یکی از سدانهای درخشان کلاس لوکس-اسپرت خیلی هم خوشیمن نبود. پروژه نسخه الکتریکی نیامده کنسل شد. تا جگوار XJ با همه زیرمجموعههایش بهویژه همین تیپ Long Wheelbase برای همیشه در تاریخ جاودانه شود.
بررسی طراحی جگوار XJ-L
از آن خودروهایی نیست که «همهپسند» باشد. بهتر آنکه بگوییم از آن خودروهای «ویژهپسند» است. چراغهایش کاملاً ماهیتش را لو میدهد؛ یک پلنگ وحشی. این همان تضادی است که اغلب در لوکسهای امروزی نمیبینیم؛ یعنی طراحان از این سبک گرافیکی صرفاً برای مدلهای اسپرت استفاده میکنند.
جگ بیآنکه ترسی از انتقاد داشته باشد، آنطور که خودش خواسته رفتار کرده. خودخواه بودن. چقدر داریم این واژه را تکرار میکنیم. این خودپسندی شاید در چراغهای جلو نوعی گستاخی باشد ولی در چراغهای عقب عملاً تبدیل به جنون میشود. شرکت دیگر در این قسمت به سیم آخر زده. یک چیزی ساخته که فقط امضای خودش است. ترکیبی عجیب از فضاهای خالی و برشهای قرمزرنگ. اشرافیگری به زبان جگوار، ترجمه منحصربهفردی دارد. مثلاً شاید فقط همین خودرو باشد که یک نوار استیل کرومی روی سپر عقبش داشته باشد. مغرورِ جذاب!
بررسی مشخصات فنی جگوار XJ-L
لامبورگینی و فراری هم کمکم به سمت برقی شدن میروند. این یعنی باید دست و پای مدلهای شاخصی که هنوز از پیشرانههای درونسوز استفاده میکنند را ببوسیم. بهویژه همین جگوار که با احترام به سنت قدیمی خودش هنوز از سوپرشارژر برای تقویت قدرت خروجی استفاده میکند.
شرکت برای این مدل از XJ-L سراغ یک قلب 3 لیتری شش سیلندر V شکل رفته که مثل آب خوردن 335 اسببخار نیرو تولید میکند. گشتاور بالا معجزه سوپرشارژر است که برای این خودرو عدد 450 نیوتنمتر را نشان میدهد. تفاوت مدل استاندارد و لانگ تاثیری روی پیشرانه ندارد. درواقع بزرگترین تفاوت نسخه L فاصله محوری و طول آن است که نسبت به مدل استاندارد 125 میلیمتر بیشتر شده است. قاعدتاً این افزایش طول در وزن هم تاثیرگذار است. به طوری که در این مدل شاهد سازهای 25 کیلوگرم سنگینتر نسبت به ویرایش استاندارد هستیم.
بریم سراغ اصل کاریها. شتاب صفر تا صد 5.5 ثانیه و سرعت نهایی 274 کیلومتر برساعت. پیمایش 400 متر 13.8 ثانیه و پیمایش یک کیلومتر 24.9 ثانیه. شاید کمی عجیب باشد ولی طبق یک عادت قدیمی، جگوار هنوز هم برای بعضی از مشتریان متعصب خود، مدلهای دیزلی همین خودرو را عرضه میکند.
این بالا و پایینهای عجیب و غریب برای خودرویی که صندلیهایش 8000 دلار و هر کدام از رینگهایش 200 دلار قیمت دارند، کاملاً طبیعی است. بالاخره عشق و حال هزینه داره!
عکاس: پژمان ترابکی
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما