جایگزینی برای سوپراسپرت نداشته

ملاقات با ب‌ ام‌ و M8 Competition

11 فروردین 1404 14:00

خیلی‌ها می‌گویند چرا ب ام و در بین محصولاتش اَبَرخودرو (Super Car) ندارد. خُب به نظر شما محصولی که بتواند با پورشه 911 Turbo S، مرسدس GT63S، آئودی R8، فورد ماستنگ شلبی GT500، نیسان GT-R نیسمو، دوج Challenger هلکت و شورولت کوروت C8 مبارزه کند، اگر ابرخودرو نیست، پس چیست؟ امروز میزبان خودرویی هستیم که بعد از 20 سال از خواب پرید و به سمت مریخ شلیک شد. این افسانه M8 است. یک M8 کامپتیشن.

ب ام و M8 Competition از کجا آمد؟

بعد از درخشش کورکننده نسل اول سری 6 (تیپ E24) شرکت با خودش گفت حالا که کوپه سایزِ بزرگ جواب داده، بیاییم یک کوپه سایزِ بزرگِ لوکسِ اسپرت بسازیم؛ بنابراین برای اولین‌بار در تاریخ بود که نسل دوم یک ب ام و خودش تبدیل به نسل اول یک سری دیگر شد. جانشین سری 6 نسل یک، اولین عضو خانواده جدیدالورودی به اسم سری 8 نام گرفت. البته اونجوری هم نبود که تا سری 6 رفت، سری 8 بیاید. توسعه این خودرو از اواسط 1981 شروع شد.

باید اعتراف کنیم که شرکت برنامه خاصی برای طراحی محصول جدید نداشت. فقط می‌دانست که باید یک چیزی بسازد که هم پولدارپسند باشد و هم جوان‌پسند. ب ام و برای ساخت یک پادشاه جدید به قدری رؤیاپردازی می‌کرد که آن سال‌ها بیش از 40 سال پیش معادل تقریباً یک میلیارد دلار امروزی برای این پروژه سرمایه‌گذاری کرد. پروسه طراحی و ساخت خودروی جدید تا اواخر 1989 ادامه پیدا کرد و درنهایت همان سال با کلی امید و آرزو از محصول جدید به اسم 8 Series در نمایشگاه فرانکفورت رونمایی شد.

باواریایی‌ها می‌خواستند سری 8 بیاید و در سطحی بالاتر از سری 6 قرار بگیرد. باورکردنی نیست که ب ام و در حالی که هنوز دهه 90 میلادی شروع نشده بود، از نرم‌افزارهای کامپیوتری برای طراحی بدنه این خودرو استفاده کرده بود. به همین دلیل است که ضریب اصطکاک نسل اول سری 8 حتی از 635CSi افسانه‌ای (مدل 1987) هم کمتر بود.

شاهکار جدید شرکت در همان گام اول، طوفانی ظاهر شد. شرکت این خودرو را با قلب 5.6 لیتری 12 سیلندر عرضه کرد؛ اما کمی که گذشت، بازی تغییر کرد. اوضاع اصلاً آنطور که شرکت انتظار داشت، پیش نرفت. سری 8 نتوانست فروش خوبی را تجربه کند. جنگ خلیج‌فارس یکی از مهم‌ترین بازارهای این خودرو را از بین برد. شرکت روند تولید را با جان کندن تا چند سال بعد هم ادامه داد. در نهایت پروژه خوابید.

از آن طرف بعد از نسل اول سری 6 ، همه‌چیز سوت و کور شد. هرچقدر سدان‌ها و کوپه‌های سایز کوچک شرکت می‌تاختند و می‌رفتند، انگار کوپه‌های سایز بزرگ شرکت طلسم شده بودند. مهمانی عجیب‌ترین مدل باواریایی‌ها خیلی زودتر از انتظار در سال 1990 تمام شد. رویای سری 8 به بایگانی سپرده شد. ب ام و تمرکز یک خودروی لوکسِ سایزِ بزرگ را با سری 7 پیش برد. انگار نه انگار اصلاً سری 8 بوده. این سکوت تا سال‌ها ادامه پیدا کرد. ادامه پیدا کرد تا دوباره سر و کله سری 6 پیدا شد.

نسل سوم این خودرو 2011 با ترکیب عجیب و غریبی از فرم‌های بدنه تولید شد. هم 2 در روباز (کانورتیبل)، هم 2 در مسقف (کوپه) و عجیب‌تر از همه یک سدان فول‌سایز (گرن‌کوپه). سری 6 جدید دوباره رویای یک کوپه لوکسِ سایزِ بزرگِ اسپرت را برای ب ام و زنده کرد. به همین دلیل در پایان تولید نسل سوم سری 6 (سال 2018)، جایگزین نسخه کوپه آن با رونمایی از نسل دوم سری 8 همراه شد. یک بازگشت اسطوره‌ای. خودروی جدید شرکت کوسه‌ماهی هولناکی بود که بالاخره آن چیزی شد که شرکت می‌خواست. صبر کنید بازی تمام نشده. ما هنوز چیزی درباره جادوگری به اسم M8 Competition نگفتیم. صبر کنید.

بررسی طراحی ب ام و M8 Competition

ب ام و سری 8 در دنیایی متولد شد که خشونت بخش جدایی‌ناپذیری از طراحی بدنه سوپراسپرت‌ها بود؛ اما اصالت این خودروساز اجازه نمی‌داد که از سر جوگیری برود سراغ طراحی‌های بی‌هویت. از طرفی دیگر سنت طراحی شرکت هم اجازه نمی‌داد تا یک زبان بصری متفاوت را خلق کند. ب ام و با وجود تمام این محدودیت‌ها، یکی از جسورترین طراحی‌هایش را خلق کرد.

در حالی که ب ام و روی محصولات جدیدش به طرزی دیوانه‌وار از جلوپنجره‌های عظیم‌الجثه استفاده می‌کرد، اما در اقدامی تحسین‌برانگیز روی سری 8 ملاحظه‌کاری کرد و جلوپنجره‌ای متناسب با زبان تهاجمی آن را تعبیه کرد. با استادی هرچه تمام‌تر در M8 شاهد یک اخم و تخم دلهره‌آور هستیم. این الگوریتم ترسناک حتی در جزئیات هم رعایت شده است. چراغ‌های کشیده، سپری پر از هواکش و توری هندسی. برش‌های روی کاپوت حجیم آن نه تنها باعث شده حس و حال یک خودروی عضلانی را به بیننده القا کند بلکه روی آیرودینامیک هوشمندانه آن هم تأثیر گذاشته است.

محفظه موتور بسیار کشیده این خودرو آدم را یاد نزدیک‌ترین و اصلی‌ترین رقیبش یعنی مرسدس AMG GT S می‌اندازد. در نمای جانبی یک چیز خاص به چشم می‌آید و آن هم توپُر بودن گلگیر عقب این خودرو است. همان تکنیک خاصی که آمریکایی‌ها روی عضلانی‌های درشت‌اندام خود اجرا می‌کنند. ماستنگ و چلنجر. در همین نما، قوس زیبای سقف و پنجره‌های کوتاه M8 به چشم می‌خورد که کاملاً ذات اسپرت‌گرا بودنش را به رخ می‌کشد. آنچه در پشت این خودرو می‌بینیم، برشی آشنا از خودروهای آینده‌نگر شرکت یعنی iX است. چراغ‌های باریک و کشیده که با زوایایی تند و شکننده هماهنگی چشم‌نوازی با سپر و اگزوز و دیفیوزر پیدا کرده‌اند.

اگر با دنیای بیمربازی آشنا نباشید به طور حتم از طراحی داخلی این خودرو شوکه می‌شوید. در ظاهر که همه‌چیز ساده و سنتی است؛ اما گفتیم که در ظاهر. ما آنقدر طراحی‌های اجق‌وجق چینی‌ها را دیده‌ایم که کم‌کم اصیل بودن به زبان آلمانی را یادمان رفته است. آنچه می‌بینید بیش از صد سال تجربه در طراحی خودرو آن هم در بالاتری سطح خودش است. جذابیت به استفاده از فانتزی‌های مثل نمایشگرهای پت و پهن نیست. جذابیت یعنی طراحی خاص رودری که مثل چراغ جلو خشن شده است؛ یعنی ولخرجی در استفاده از فیبر کربن واقعی روی کنسول؛ یعنی نمایشگر دیجیتالی ساده روی دنده و زیر صفحه سلکتور آن.

بررسی تجهیزات و آپشن‌های ب ام و M8 Competition

وقتی آپشن‌های یک خودرو به‌نوعی به مشخصات فنی‌اش ارتباط پیدا می‌کنند، یعنی جای درستی هستیم. مثلاً شاید هر خودروی اسپرت دیگری مُدهای رانندگی Comfort و یا Sport را داشته باشند. ولی کمتر اسپرت واقعی است که تنظیمات ویژه‌ای مخصوص «دریفت» داشته باشد. یا مثلاً دکمه تنظیم صدای خروجی دریچه اگزوز که بر حسب سلیقه راننده می‌تواند ملایم یا خشن و پرابهت باشد. تنها نسخه‌های اصلی M Power است که می‌توان رینگ‌های 20 اینچی مخصوص M را دید. هم‌چنین اسپویلر باریک روی صندوق و اسپلیتر جلو هم از این دست قطعات سفارشی هستند.

داخل کابین صندلی‌های اسپرت با چرم Trauma را می‌توان دید که با همان لوگوی 3 رنگ مخصوص M خودنمایی می‌کنند. لوگویی که روی سردنده، فرمان و حتی رکاب نیز دیده می‌شود. یک امضای ترسناک که می‌گوید یا یک خودروی بی‌اعصاب طرف هستید. روی آینه‌ها، دمپرهای هوا، بخشی از سپر و جلوپنجره هم پلیمر فیبر کربن به کار رفته تا هم وزن خودرو را کمتر کند هم به جذابیت بصری آن افزوده شود.

نمایشگر اصلی 1025 اینچی است. سایزی منطقی و عقلانی برای یک خودروی بااصالت. نمایشگر پشت فرمان هم 12.3 اینچی تمام دیجیتال است. هدآپ در M8 فوق چیزی فراتر از سرعت را نشان می‌دهد. درواقع روی شیشه جلو می‌توان نقشه مسیر و محدودیت‌های راهنمایی و رانندگی را هم مشاهده کرد. فرمان چرم، نورپردازی داخلی و شارژر بی‌سیم موبایل که گفتن ندارد.

از نظر تجهیزات ایمنی هم شرکت چیزی در حد و اندازه‌های نام بزرگ خودش ساخته. از کیت کامل فناوری هوشمند کمک راننده مثل ترمز اضطراری گرفته تا هشدار فیزیکی خروج از خط. مجموعه‌ای از رادار و لیدار برای رانندگی خودران در بزرگراه هم بخشی از تجهیزات فانتزی‌پسندهای امروزی است.

بررسی مشخصات فنی ب ام و M8 Competition

یادتان هست گفتیم هنوز M8 را نشناخته‌اید؟ پس بیایید ببینیم واقعاً با چه اعجوبه‌ای طرف هستیم. خودرویی که بر اساس پلتفرم نوظهور ب ام و به اسم CLAR (معماری خوشه‌ای) توسعه یافته است. پلتفرمی که شامل یک شاسی فوق سبک و فوق مستحکم می‌شود که ترکیبی است از فولاد، آلومینیوم و فیبر کربن. همش گفتیم که M8 یک کوپه 2 در است؛ اما نه از آن 2 دربها که فکر می‌کنید. طول این ب ام و بیش از 4.8 متر است؛ یعنی حتی بزرگ‌تر خیلی از سدان‌های معمولی بازار.

ب ام و M8 کامپتیشن یک موشک هایپرسونیک واقعی است. بگذارید قضیه را اینجوری توضیح بدهیم. قوی‌ترین نسخه سری 8 با یک پیشرانه 4.4 لیتری هشت سیلندر دو توربو می‌تواند 523 اسب‌بخار قدرت تولید کند. نسخه استاندارد M8 با همین پیشرانه می‌تواند 591 اسب‌بخار قدرت فراهم کند؛ اما ویرایش Competition از همان بلوک توانسته 617 اسب‌بخار قدرت بیرون بکشد. این عدد در کنار گشتاور 750 نیوتن‌متری چه معجزه‌ای می‌کند.

شتاب صفر تا صد این خودرو مثل لامبورگینی‌ها و فراری‌های موجود است؛ یعنی 3.2 ثانیه. تازه این صفر تا صد بود. شتاب صفر تا 200 کیلومتر آن هم 10.8 ثانیه ثبت شده است. اگر جایی خواندید سرعت نهایی این خودرو 264 کیلومتر برساعت است، خیلی جدی نگیرید. به کسی نگویید ولی سرعت نهایی اصلی این محصول 305 کیلومتر برساعت است. البته رسیدن به این رکوردها بدون حضور جعبه‌دنده استپ‌ترونیک 8 سرعته ZF (سری 8HP76) و سیستم انتقال قدرت xDrive (چهار چرخ متحرک) M8 شدنی نبود. همان ترکیبی که روی غول فوق لوکس شرکت یعنی X7 هم نصب می‌شود. مثل M5 Competition در صورت نیاز به رفتار جنون‌آمیز، گشتاور خودرو فقط و فقط به‌صورت RWD به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود.

برخلاف مدل‌های معمولی، ترمزهای سرامیک-کربنی در این مدل، به‌صورت استاندارد تعبیه شده‌اند. بعد از انتقادات مربوط به احساس ناسازگاری پدال ترمز، شرکت با سیستم هوشمند iDrive می‌تواند نیروی وارده به ترمزها را بر حسب انتخاب حالت رانندگی «راحتی» یا «اسپرت» کنترل کرد.

وزن خالص 1885 کیلوگرمی (مدل کوپه) برای یک همچین خودروی واقعاً سحرآمیز است. عملکرد سیستم تعلیق و فرمان‌پذیری هم به‌صورت کامپیوتری قابل ست شدن روی حالت پیست و جاده است.

اگر این سوپراسپرت نیست، پس چیه؟

عکاس: عرفان اسلام‌پناه

قیمت خودرو
دیدگاه کاربران