دلش میخواست آقای خاص بازار ایران شود، ولی نشد. دلش میخواست پرچمدار فرانسویها لقب بگیرد، ولی نگرفت. دلش میخواست پای اروپاییها را به ایران باز کند، ولی نکرد. تحریم و مشکلات صنعت خودرو او را نیز به لیست محصولات «منفورِ کمیابِ پرحاشیه» اضافه کرد. در عوض، با اینکه دلش نمیخواست تبدیل به یک خودروی مونتاژی گران شود، ولی شد. دلش نمیخواست اینطور به کنار برود، ولی رفت. دلش نمیخواست کارش به اما و اگر برسد، ولی رسید.
”سیتروئن C3 بیش از آنکه شخصیتی خودرویی داشته باشد، کاراکتری بازاری دارد؛ یعنی حالا همه نگاهها روی آن اقتصادی است. هرچه از این خودرو در بازار است چون خرید ارزان قبلی است و اکنون قیمتی چند برابر پیدا کرده، تبدیل به کالایی سرمایهای شده. “سیتروئن C3 زیباترین خودروی شکستخورده بازار ایران است. فرانسوی نابی که داشت تازه طعم موفقیت را مزهمزه میکرد ولی ناگهان همهچیز به کامش تلخ شد. تصویر رنگی این خودرو زودتر از آنچه تصور میشد، با فیلتر سیاه و سفید شکل گرفت. چقدر درد دارد وقتی میبینیم خودروهای روز دنیا اینگونه میروند و به تاریخ سپرده میشوند و ارابههای گمنام از زیرپلههای گوانگجو و شنزن آنگونه میآیند و قد علم میکنند.
سیتروئن C3 از کجا آمد؟
سیتروئن در ایران، روزگار سینوسی داشته است. در دهه 50 وقتی کار خود را با ژیان (سیتروئن Dyane و نه 2CV) آغاز کرد به موفقیتی عجیب رسید. سالها بعد اوایل دهه 80 با زانتیا فاتح بازار ایران شد. کمی بعد با سدان C5 ناگهان سقوط کرد. مدتی که گذشت و ماجرای برجام مطرح شد، طرف ایرانی مذاکراتی را با فرانسویها برای تولید C4 مطرح کرد ولی این پروژه به سرانجامی نرسید. از سویی دیگر زیرمجموعه لوکس این شرکت یعنی DS نیز در ایران اقبال خاصی به دست نیاورد. دستآخر شاهد توافق برای تولید مدل C3 بودیم که اگرچه این توافق به فرجام رسید ولی در ادامه به گل نشست و تقریباً ایرانیها را 2 سال سر کار گذاشت.
سیتروئن C3 خودروی تأثیرگذاری در تاریخ این شرکت فرانسوی بوده است. بعید است اسم سیتروئن Saxo را شنیده باشید. هاچبک ریزاندامی که از 1996 تا 2004 بهعنوان یکی از پرفروشترین خودروهای اروپا شناخته میشد. ساکسو نه آپشن خاصی داشت و نه قوای محرکه عجیبی. یک هاچبک بود مثل بقیه هاچبکها؛ اما طراحی این خودرو خیلی جلوتر از زمان خودش بود. هنوز عمر ساکسو به انتها نرسیده بود که سیتروئن فهمید طراحی این خودرو دیگر جوابگوی نیاز بازار نیست. بیآنکه به کسی بگوید مدل C3 را در 2002 بهعنوان جانشین آن معرفی کرد.
طراحی نسل اول این خودرو حقیقتاً تاسفبار بود. از آنجا که سیتروئن و پژو شرکای تجاری هم بودند، بسیاری از قطعات C3 اولیه با پژو 206 یکی بود. نسل دوم این خودرو سال 2009 با یک کامبک جذاب در طراحی بازگشت. این خودرو از پلتفرم مشترکی با پژو 207 (نسخه اصل فرانسوی) بهره میبرد. سرانجام در 2016 بود که سومین نسل و صراحتاً زیباترین عضو این خانواده رونمایی شد. بد نیست بدانید این خودرو اصلاً در فرانسه تولید نمیشود. غیر از ایران که آمار تولید اندکی دارد، بخش اعظم تولید این خودرو در اسلوواکی و کمی هم در اندونزی بوده است.
طراحی ظاهری سیتروئن C3
بگذارید همین اول کاری یک چیزی را برایتان مشخص کنیم. سیتروئن C3 موجود در ایران یک کراساور کامپکت به شمار نمیآید. اصلاً این خودرو تحت عنوان هاچبک ساخته شده است. بنابراین قیاس آن با پژو 2008 حداقل از نظر کلاس طراحی، منطقی نیست. این خودرو در بازارهای جهانی با پژو 208 و DS3 مقایسه میشود. در واقع نسخه کراساور آن C3 AirCross نام دارد. مدل C3 Picasso آن نیز در سگمنت MPV (خودروی چندمنظوره یا مینی ون) دسته بندی میشود.
سیتروئن C3 از نظر زبان بصری به معنی واقعی کلمه بینقص است. چه فرانسویباز باشید چه نباشید، نمیتوانید گرافیک آیندهنگرش را انکار کنید. درباره تمام قسمتهای بیرونی این خودرو فکر شده است. منظور از تمام یعنی واقعاً تمام قسمتها. حتی دستگیره درها و محل قرارگیری آینهها. سیتروئن C3 تقریباً هفت هشت تا برگ برنده در ظاهرش دارد. تفکیک LEDهای نور روز از چراغهای اصلی و البته مهشکنها و قراردادن هریک در قاب منحصربهفرد و ایجاد شکل خاص، یکی از اقدامات تحسینبرانگیز این خودرو بوده است. قاب بزرگ چراغها با قبول ریسکپذیری در بحث اغراق اکنون خیلی منطقی به چشم میآید.
برخلاف بسیاری از خودروها که چراغهای جلوییشان تمام زور طراح را گرفتهاند و دیگر چیزی برای چراغهای عقب باقی نمانده، روی سیتروئن C3 شاهد هستیم که زیبایی قسمت عقب دستکمی از جلوی آن ندارد. البته بیایید خیلی جوگیر نشویم. بالاخره داریم درباره یکی از مدرنترین خودروهای اروپا صحبت میکنیم. پس این ریزهکاریها نباید چندان عجیب باشد.
شاید تکتک قسمتهای بیرونی این هاچبک دیدنی باشد ولی حقیقتاً محافظهای لاستیکی روی درهای آن موسوم به Airbump حکایت دیگری دارد. این آپشن شاید برای غربیها یک جلوه عجیب بصری باشد ولی برای ما ایرانیها یک موهبت الهی است. برای مایی که از هزارجور برچسب و گارد و زائده برای جلوگیری از برخورد درها به اجسام دیگر استفاده میکنیم، این نوار مقاوم پلاستیکی یکجور رؤیا است.
تریم بدنه 2 رنگ را پیش از این روی هموطنش یعنی رنو کپچر هم دیده بودی، اما متاسفانه تنها یک ترکیب رنگی از آن در بازار ایران موجود است.
طراحی داخلی سیتروئن C3
بالاخره یکی پیدا شد تا به این چینیهای تازهوارد نشان بدهد که میتواند از آنها زیباتر و مدرنتر باشد. طراحی داخلی سیتروئن C3 چیزی است که این روزها خیلی دنبالش بودیم؛ متفاوت و خاص. خسته شدیم از دیدن آن همه دریچه کولر تکراری. گویی این همان جلوپنجره مشبک بیرونی است که حالا کوچک شده. چقدر دستگیره داخلی درهایش جالب است. چیزی مثل بند کیف. این یعنی نوآوری. استفاده از امضای گرافیکی بیضی به طرزی استادانه در سرتاسر این خودرو دیده میشود. چراغها و جلوپنجره گرفته تا دایرههای پلاستیک ضربهگیر و اینجا داخل کابین بر روی فرمان. یکتریم ساده قرمز یا سفید روی داشبورد اشاره کوتاهی به باکلاس بودن آن دارد. دستهدنده حس متعادل لوکسگرایی دارد ولی بدون زیادهروی و تملق. اعداد و ارقام پشت آمپر حقیقتاً متفاوت و دیدنی است. مدتها بود که چنین فونت هیجانانگیزی را در این قسمت ندیده بودیم.
چون سقف این خودرو نسبت به سایر مدلهای مشابه کشیدهتر است افراد بلندقد به مشکلی خاصی با آن روبهرو نمیشوند. با این حال فاصله محوری کوتاه آن شاید برای سرنشیان جلو محسوس نباشد ولی برای عقبیها که دردآور است چون فضای کافی برای تحرک پا وجود ندارد. شاید محفظه بار این خودرو با حجم 300 لیتر باب میل خانوادهها نباشد اما طراح محترم از یک ایده جالب استفاده کرده میتوان صندلیهای عقب را چند سانتی روی ریل به جلو کشید. اگر میخواهید مطمئن شوید که خودروی فوق یک اروپایی اصیل است، نگاهی به لچکیهای جلو به منظور سهولت در استفاده از آینههای جانبی بیندازید.
تجهیزات و امکانات سیتروئن C3
از قرار معلوم میوه برجامی سایپاییها آنقدرها هم که نشان میداد وارد فاز تولیدی نشده بود. پیش از آنکه سیتروئن C3 توسط شرکت مشترک ایرانی-فرانسوی مونتاژ شود بهصورت محدود وارد ایران میشد. به همین دلیل است که الان در بازار مدل موسوم به ایرانیاش با مدل فرانسوی تفاوتهایی دارد. سادهترین راه برای تمایز بین این دو مدل طراحی رینگ است. مدلهای مونتاژ داخل دارای رینگ مشکی و مدلهای وارداتی مجهز به رینگ نقرهای هستند. حالا اگر در این میان چند نفر زرنگی کرده باشند و رینگهای فرانسوی را زیر مدل ایرانی انداخته باشند که دیگر اوضاع به هم میریزد.
راستش را بخواهید اگر با خودروهای هزار و یک دکمه چینی سر و کار داشتهاید، این محصول فرانسوی چیزی جز یک قوطی بیآپشن نیست. خب کروز کنترل و کنترل کشش و پایداری دارد، پس راه رفتنش حسابشده و هوشمند است ولی به طرزی عجیب خبری از حالات مختلف رانندگی نیست. با این حال فرمان آن نسبت به سرعت حساس است و به موازات آنکه سرعتتان بیشتر میشود، هیدرولیک آن نیز کمتر میشود. یک نمایشگر 7 اینچی و سیستم صوتی با 6 اسپیکر میتواند هر مشتری وسواسی نسبت به ضبط و باند را آرام کند.
این روزها که مدام عادت کردهایم خودروهایی با 5 ستاره ایمنی از موسسه یورو NCAP ببینیم، ثبت 4 ستاره از سوی سیتروئن C3 انگار یک کسر شان مرگبار است. دلیل عدم کسب یک ستاره نهایی، امتیاز پایینی است که آپشنهای ایمنی الکترونیکی و هوشمند آن به دست آوردهاند. خیلی عجیبتر آنکه این خودرو سنسور جلو ندارد ولی سنسور باران دارد. با داشتن 6 ایربگ و سیستم توزیع نیروی ترمز، ایمنی این خودرو در حد قابل قبول است. علاوهبراین سیتروئن C3 مجهز به سیستمی است که به راننده زمان استراحت او را یادآوری میکند.
قرار شد که این خودرو را اصلاً در خانواده شاسیبلندها به حساب نیاوریم. پس خیلی نسبت به فضای داخلی آن گیر ندهید. البته که میگویند سیتروئن C3 یک خودروی 5 نفره است ولی واقعاً نشستن یک نفر بالغ در صندلی وسط عقب محال است. چه توقعی دارید؟ این سیتروئن با طولی کمتر از 4 متر و ارتفاعی که به 1.8 متر هم نمیرسد، چگونه میتواند خودروی جاداری به حساب بیاید؟
این روزها دیگر صندلی سمند هم برقی است، چرا صندلیهای این خودرو 6 جهته دستی است، جای سؤال دارد. در مدلهای وارداتی است که میتوان گرمکن فرمان و صندلی را سفارش داد. در پایان باید به شما بگوییم که این خودرو حیاتیترین آپشن مربوط به بازار ایران را ندارد؛ سانروف.
مشخصات فنی سیتروئن C3
قلب توربوشارژ سیتروئن C3 مشابه همانی است که روی پژو 2008 تعبیه شده با این تفاوت که وزن کمتر خودرو نیروی مؤثر پیشرانه را بهتر هم کرده است. اگر راننده خوبی باشید، مطمئناً میتوانید به بهترین روش ممکن از 163 اسببخار آن استفاده کنید و چون گشتاور 243 نیوتنمتری آن در دور موتور 4000 به اوج میرسد پس قطعاً از شتابگیری عجیب و غریب این خودرو متحیر خواهید شد. زیاد پیش آمده که دیدهایم خودروها به اندازه چهره جسوری که دارند، راه نمیروند. درمورد C3 هم همینطوری بود ولی با این تفاوت که راه رفتنش خیلی از چهرهاش بهتر است. بگذارید یک آمار جالب از توانمندیهای این خودرو برایتان بگوییم. سیتروئن C3 از هیوندای النترا 2017، کیا سراتو 2017، امجی 6، میتسوبیشی لنسر و حتی مزدا 3 هم قویتر است. مصرف سوختش هم در قیاس با تمام مدلهای گفته شده، بهتر است.
همهچیز سیتروئن C3 خوب است. واقعاً همهچیزش. اگر هم فکر میکنید باک 45 لیتری آن کمحجم است، در نظر داشته باشید که مصرفش زیر 7 لیتر در هر 100 کیلومتر است؛ یعنی با توجه به اتوماتیک بودن جعبهدنده راحت روی پیمایش 600 کیلومتر با یک بار بنزین زدن حساب کنید.
در آخر بگذارید از یک شایعه عجیب و غریب که بعضیها درباره این خودرو ساختهاند پردهبرداری کنیم. عدهای میگویند پیشرانه این خودرو را بامو آلمان طراحی کرده. قضیه دروغ نیست ولی اصل ماجرا این است که پیشرانه سیتروئن C3 از خانواده Prince گروه PSA مشتق شده. خانوادهای با چندین عضو که مدل تعبیه شده روی سیتروئن فوق THP163 یا EP6DTM نام دارد. بامو آلمان تنها در بخش سوپاپهای مدل THP175 یا EP6DTS که اساساً ساختار دیگری دارد، مشاوره داده است. نکته مهمتر اینجاست که پیشرانه فوق توسط آلمانها روی برند زیرمجموعه یعنی مینی کوپر S آن هم مدل 2007 نصب شده است.
تجربه رانندگی با سیتروئن C3
اگر فکر میکنید سیتروئن C3 یک اتفاق عجیب در بازار ایران بوده، باید بدانید که گرانترین مدل این خودرو در آنسوی آبها حدود 33 هزار دلار قیمت دارد. پس این فرانسوی باید از نظر کارایی، معمولی باشد ولی اینطور نیست. وقتی هنوز در خودرو را باز نکردهاید، متوجه میشوید که نسبت به بقیه هاچبکها مانند هیوندای i30 و حتی فولکسواگن گلف، کمی ارتفاع بیشتری دارد. به همین علت مرکز ثقل آن بالاتر قرار داد که کاهش نسبی پایداریاش را موجب شده است.
وقتی پشت فرمان قرار میگیرید دو چیز اول از همه برایتان جلب توجه میکند. یکی اینکه چون ستونهای اول و شیشههای جلو به اطراف کشیده شدهاند همهچیز را واضح و وسیع میبینید. نکته دوم هم این است که فرمان این خودرو زیادی بالا است؛ یکجوری که انگار دارید با دستهایی به نشانه تسلیم شدن رانندگی میکنید. تعصبی نباشید و بیانصافی نکنید. صندلیاش حداقل نسبت به رقبای همکلاس و همقیمت تعریفی ندارد. به نسبت سفت است و اسفنج آن بویی از ارگونومی نبرده است.
چه حال خوبی دارید وقتی استارت میزنید. حال خوب قرار گرفتن درون خودروی روز دنیا با انبوهی از ریزهکاریهای اروپاییپسند. بیصدا و بیلرزه. اگر از آنهایی هستید که دوست دارید موقع گاز دادن غرشی، عربدهای، چیزی بشنوید، این خودرو راست کار شما نیست. جعبهدنده و پیشرانه سیتروئن C3 در هماهنگی محض به سر میبرند. در ساعتهای اول رانندگی بیش از آنکه نسبت به کنترل آن هراس داشته باشید، بیشتر در حال تعجب هستید که چطور میشود این هاچبک چشم و ابرو درشت اینقدر خوب راه برود. ولی مشکل بزرگ این خودرو پیچیدنش است. زوایای عرضی تایرهای آن برای سبک رانندگی ایرانی جماعت طراحی نشده است. وقتی حتی خیلی سرعت بالایی ندارید و ناگهان وارد پیچ میشوید، سر خودرو پایین میآید و چون شاسی آن یکپارچه است انتهایش بالا میرود. در ضمن فاصله محوری این خودرو با در نظر گرفتن محل دیفرانسیل آن کمی کوتاه است. این یعنی آیرودینامیک آن یارای تولید نیروی پایینبرنده برای غلبه بر وزن جلوی خودرو (با احتساب موتور جلو، محور متحرک جلو و جعبهدنده جلو) را ندارد.
در اتوبان آنچه انتظار ندارید را به نمایش میگذارد؛ آتشین و تند مزاج. در نظر داشته باشید چون این خودرو ذات اسپرتی ندارد ولی قوای محرکهاش کمی جسور است، باید نسبت به بازخورد ترمزهایش حساس باشید. معمولاً دیرتر از تصورتان وارد مدار میشوند. دیسکهایش در ترافیکهای طولانی سریع داغ میکند. پس یادتان باشد وقتی از ترافیک خلاص شدید با حداکثر سرعت به دل جاده نزنید.
راند نهایی با سیتروئن C3
اینکه خرید این خودرو خوب است یا بد، منطقی است یا غیرمنطقی، دیگر با این همه توضیح که دادیم به خودتان ربط دارد. با این حال باید یک چیز را بدانید. سیتروئن C3 قرار بود تبدیل به یک محصول بالارده در شرکت سایپا شود؛ اما حالا ماهیت آن تغییر کرده است. C3 بیش از آنکه شخصیتی خودرویی داشته باشد، کاراکتری بازاری دارد؛ یعنی حالا همه نگاهها روی آن اقتصادی است. کل تعداد سیتروئن تولیدی و وارداتی چیزی حدود 2000 دستگاه است. این روزها هرچه از این خودرو در بازار است چون خرید ارزان قبلی است و اکنون قیمتی چند برابر پیدا کرده، تبدیل به کالایی سرمایهای شده.
مالکان سیتروئن C3 یا آن را روی سایتهای خرید و فروش گذاشتهاند یا میخواهند بعداً بگذارند. 2000 دستگاه به اندازهای است که بتوانید حداقل هفتهای یکی دو تا از آن را در خیابان ببینید ولی چون این خودرو در انبارها و نمایشگاهها برای روز مبادا کنار گذاشته شده و میتوان آن را کمیاب تلقی کرد. این توضیحات به شما نشان میدهد که حالا وزن واسطهگری C3 بیشتر از اهمیت فنی آن است.
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای سیتروئن C3
یک چیز دیگر؛ این یک فرانسوی فضایی فانتزی است. مملو از جزئیات و ریزهکاری. یادتان باشد با این اوضاع رانندگی، اگر تصادف کنید فقط بحث صافکاری و نقاشی را ندارید. انواع و اقسام سنسور و کیت الکترونیکی و تابع فیوز و گیره و چه و چه است که باید کفش آهنی بپوشید و پیدا کنید. دستآخر یک جمله خبری ویژه برای رفقای «باخبر». در جریان باشید که خط تولید این خودرو به دلیل نبود قطعه اصلی، مدتی خوابیده بود. دیگر خودتان حساب و کتاب کنید که اوضاع قطعات یدکیاش در بازار چطور میتواند باشد.
*عکاس بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما