داستان سانگیانگ در ایران چیزی مثل قصه شاه پریان است. چیزی مثل قصه دیو و دلبر. مثل قصه گدایی که پادشاه شد. یا مثل قصه سیندرلا که از کلفتی به بانوی اول دربار رسید. حکایت سانگیانگ در ایران مثل فیلمهای هندی است. اوایلش گریه آدم را درمیآورد و در آخر خوب تمام میشود.
”رکستون برای سواری گزینه بینقصی نیست اما تقریباً نمره خوبی از همه سلایق میگیرد.“سانگیانگ کار خود در کشور را با مجموعهای از فجایع پشت سر هم آغاز کرد. البته مدتی بعد توانست خودش را کمی جمع و جور کند. چند سالی که گذشت تازه با لوازم آرایش و داروهای تقویتی آشنا شد و آرام آرام مدلهای بهتری را روانه بازار کرد. بعد از آن یک غیبت کوتاه داشت و سپس بازگشتی طوفانی را در تاریخ ثبت کرد. امان از این قانون ناگهانی ممنوعیت واردات خودرو که سانگیانگ را درست در زمانی که به کمال رسیده بود، کلهپا کرد. امروز با سانگیانگ رکستون G4 قرار داریم. میوه رسیدهای که کرم به جانش افتاد.
سابقه سانگیانگ رکستون در ایران
این کرهای اوایل حضورش آنقدر ناآشنا و غریبه بود که در نخستین حضورش یعنی اوایل دهه 80 همه از آن به اسم یک برند چینی یاد میکردند. سانگیانگ سال 1382 استارت کاری خود در ایران را با موسو زد. شاسیبلندی با طراحی بحثبرانگیز که شرکت واردکنندهاش مانور شدیدی روی بنز بودن پیشرانهاش میداد. این شعار هنوز هم در یادمان است که میگفت «با قلب تپنده مرسدسبنز».
موسو تجربه جدیدی را در دنیای شاسیبلندها میسر کرده بود. بهخصوص در مدل فول آن پیشرانه 3.2 لیتری هم دیده میشد که قدرت قابل قبولی را به نمایش میگذاشت. فروش موسو رکورد بدی از خود به جای نگذاشت ولی این کرهای نتوانست از خلأ آن روزهای بازار خودرو نهایت استفاده را کند.
اواخر سال 1389 چند مدل جدید از سانگیانگ به بازار ایران معرفی شد. که شاسیبلند سایز بزرگ رکستون با مدل 2010 یکی از آنها بود. میتوان این خودرو را اولین محصول استاندارد سانگیانگ تلقی کرد. البته مشکلات مربوط به عرضه و قیمت بالا کمی توان رقابتی آن را کاهش داد.
در پایان داستان به نسخه جدید رکستون با کد G4 میرسیم. خودرویی که پیشفروش آن در سال 2018 آغاز شده بود. رکستون جدید هرآنچه مشتری سختگیر امروزی انتظار داشت را برآورده میکرد. چه از نظر طراحی و چه از نظر امکانات و البته مشخصات فنی. رکستون جدید زمانی که آمد بسیار خبرساز شد چراکه قیمتش چیزی در حد و اندازههای هیوندای سانتافه و کیا سورنتو بود. دست آخر دیدیم که این شاسیبلند زیبارو نیز قربانی ممنوعیت واردات خودرو شد. سانگیانگ رکستون در بهترین مکان ممکن اما در بدترین زمان ممکن ظهور کرد.
بررسی طراحی سانگیانگ رکستون
بیاید قبول کنیم که دیگر نباید سانگیانگ را به خاطره کارنامه دبستانش توبیخ کنیم. هرچه بود گذشت. این کرهای حالا ایام دانشگاه و دانشجویی موفقی را پشت سر میگذارد. رکستون جدید نه فقط در قیاس با نسل قبلی خود بلکه در مقابل تمام دیگر تولیدات شرکت یک فرزند سرآمد و شاخص است.
طراحی جلوپنجره همیشه برای شاسیبلندهای سایز بزرگ یک معضل است. اگر بزرگتر از استاندارد ساخته شود خودرو را بیهوده شبیه تانک میکند. اگر زیادی کوچک و باریک شود هم که خودرو را مانند یک گوریل در لباس تنگ میکند. در رکستون جدید این مسئله خیلی خوب بالانس شده است. جلوپنجره ساده آن بهخوبی حدفاصل بین چراغهای بزرگ را پوشش داده است. یک نوار موجدار کرومرنگ که گویی از داخل کاسه چراغها عبور کرده، امضای لوکس بودن رکستون را نشان میدهد. یک نکته جالب دیگر در نمای بیرونی این خودرو آن است که مهشکنها بیآنکه کسی متوجه شود و یا آزاردهنده باشند، در میانه توری سپر و اسپلیتر تعبیه شدهاند.
دست سانگیانگ در برجسته کردن گلگیرها قبلاً رو شده است. این تکنیک را با تیوولی هم دیده بودیم. شیب ندادن به انتهای سقف، نماد اصلی شاسیبلندهای تنومند است که رکستون هم بهخوبی آن را اجرا کرده است. اما در نمای پشتی چیزی که دوست داریم را نمیبینیم. چراغهای عقب کمی قدیمیتر از مدل خودرو به چشم میآیند.
راستش را بخواهید در اینکه سانگیانگ پیشرفت چشمگیری کرده شکی نیست ولی نکته اینجاست که هنوز نتوانسته خودش را در حد و اندازه کیا و هیوندای بالاتر بکشد. در بهترین سناریو میتوان آن را شبیه به یک چینی زیبا تلقی کرد. با این حال اتاقش یک چیز دیگر است.
در کابین سانگیانگ رکستون ترکیبی دوستداشتنی از المانهای مدرن و سنتی را میبینیم که کاملاً به دل مینشیند. فرمان شلوغ و پلوغش را دوست داریم. همینطور نمایشگر اصلی 8 اینچی که از نظر هندسی هماهنگی خوبی با ردیف دکمههای کنترل سیستم صوتی و سیستم تهویه مطبوع در زیر آن دارد.
در رودریها به سبک خودروهای لوکس اروپایی دوخت لوزی دیده میشود؛ اما ببخشید چرا این سبک طراحی در تریم روی داشبورد هم دیده میشود؟ مثل مادربزرگهایی که با پارچه گلگلی هم پیژامه درست میکنند و هم دمکنی و هم رومبلی.
اگر فکر میکنید کیا سورنتو ابعاد بزرگی دارد کافی است یک بار آن را در کنار سانگیانگ رکستون ببینید. این کرهای با طول کلی نزدیک به 4.9 متر و عرض تقریباً 2 متری جایی برای گلهگذاری درباره فضای داخلی اندک باقی نمیگذارد.
بررسی امکانات و آپشنهای سانگیانگ رکستون
واقعیت این است که سانگیانگ آن اوایل هم که محصولاتی با طراحی وحشتناک تولید میکرد، از نظر آپشن چندان فاجعه نبود. حتی همان موسو هم در زمان خودش حرفهایی برای گفتن داشت. با این اوصاف تجهیزات پروپیمان رکستون جدید خیلی هم دور از ذهن نیست.
سانگیانگ رکستون در یک تیپ وارد کشور شد که البته از نظر آپشن فول به حساب میآید. رکستون کلیه سیستمهای کنترل پیمایش و پایداری را دارد. از کروز کنترل هوشمند و کنترل سرعت در سربالایی و سرپایینی گرفته تا کنترل کشش و البته سیستم ضدواژگونی. از نظر سنسور و رادار نیز روی رکستون کاملاً حساب کنید. سنسورهای جلو، عقب، باران، فشار باد لاستیک در کنار رادارهای نقطه کور، تغییر لاین و تصادف جلو و عقب شما را با خودرویی مدرن روبرو میکند. این شاسیبلند با ست کاملی از مکانیزمهای کنترلی مربوط به ترمز وارد بازی شده است. دیگر نیاز به اشاره نیست که این یعنی سیستم توزیع نیروی ترمز، ترمز کمکی و ترمز اضطراری دارد.
همانطور که دیدیم سانگیانگ روی سیستم ترمز خیلی وسواس داشته است. این را باید بگذاریم به حساب حساسیت آنها در بحث ایمنی. حساسیتی که با تعبیه 9 ایربگ برای این خودرو خودش را بهخوبی نشان میدهد.
کیفیت صدای سیستم صوتی سانگیانگ رکستون واقعاً شنیدنی است. نه اینکه برند خاصی داشته باشد ولی با 6 اسپیکر میتواند صدای فراگیری را تولید کند. دوربین 360 درجه این خودرو چنگی به دل نمیزند. علیالقاعده در سال 2018 نباید کیفیت تصویر آن در حد تلویزیونهای دهه 90 میلادی باشد. البته نمایشگر 7 اینچی نیمه دیجیتال صفحه کیلومتر آن در تضاد واقعی با آن شده و عملاً مانند محصولات آلمانی مدل 2020 است.
همه صندلیهای این خودرو گرمکن دارند ولی فقط صندلیهای جلوی آن هستند که به سردکن هم مجهز شدهاند. حالا که بحث به اینجا کشید این را هم بدانید که صندلی راننده 8 حالته و صندلی شاگرد 6 حالته برقی است.
بررسی مشخصات فنی سانگیانگ رکستون
برای مشتریان قدیمی و البته سنتی سانگیانگ رکستون کاهش حجم پیشرانه از 3.2 به 2 لیتر میتواند شوکهکننده باشد؛ اما دیگر چقدر دیگر باید بگوییم که فلسفه «پیشرانه هرچه حجیمتر، بهتر» واقعاً این روزها معنی نمیدهد. رکستون جدید با پیشرانه 2 لیتری توربو خود هم قدرت بیشتری دارد و هم گشتاور بیشتر؛ اما با این حال هنوز هم جزء شاسیبلندهای تنبل بازار است.
سانگیانگ بهوضوح نشان میدهد که همچنان نتوانسته با مشکل همیشگیاش یعنی رژیم لاغری کنار بیاید. رکستون جدید با وزن 2110 کیلوگرمیاش حتی از فورد F150 غولآسا نیز سنگینتر است. البته یادتان باشد که این خودرو یکی از تنومندترینها در بازار ایران است.
در کنار پیشرانهای که حداقل روی کاغذ جوابگوی وزن 2 تنی این خودرو نیست، بهترین خبر ممکن جعبهدنده 6 سرعته اتوماتیک آن است. اینکه چرا تا این اندازه روی جعبهدندهاش مانور میدهیم، به این دلیل است که آن را آیسین ژاپن ساخته است. به همین خاطر است که شتاب صفر تا صد با ثبت رکورد حدود 11 ثانیهای آنقدرها هم برای چنین خودرویی با چنین ابعادی، تابو نیست. شاید در برخی منابع سرعت نهایی آن را 185 کیلومتر برساعت اعلام کرده باشند ولی حقیقت آن است که سانگیانگ رکستون بیش از اینها میرود.
از آنجایی که تخصص اصلی سانگیانگ شاسیبلندسازی است، خوب میدانسته که چطور باید روی سیستم انتقال قدرت کار کند. جایی که شاهد یک مکانیزم دو دیفرانسیل پارت تایم هستیم؛ یعنی راننده به معنی واقعی کلمه میتواند در سه حالت نیروی خروجی را بین دو محور تقسیم کند. این از آن کارهایی است که فقط از پس آفرودرها برمیآید. دقت کنید. نمیگوییم که سانگیانگ رکستون جدید یک آفرودر است. منظور این بود که این سبک از انتقال قدرت را شاسیبلندهای معمولی استفاده نمیکنند.
مصرف سوخت همواره برای تولیدات سانگیانگ یک شوخی قدیمی بوده است. مصرف میانگین 10.5 لیتر برای این خودرو فقط در حالی است که خودرو درجا روشن باشد. قید سهمیه بنزین 60 لیتریتان را بزنید. یک باک این خودرو فقط 70 لیتر گنجایش دارد سانگیانگ رکستون واقعاً بنزین را میسوزاند، مصرف نمیکند.
تجربه رانندگی با سانگیانگ رکستون
چرا دروغ، ما هم قبل از رانندگی با رکستون جدید ذهنیت مثبتی دربارهاش نداشتیم؛ یعنی سانگیانگ از نظر برندینگ آنقدر خوب عمل نکرده بود که پیش از سوار شدن احساس کنیم که اتفاق خوبی در انتظارمان است. با این حال وقتی کنارش قرار میگیریم و قد و بالای آن را نگاه میکنیم، دلمان میخواهد که یک دوری هم بزنیم.
بزرگی عجیب کابین، اولین چیزی است که یک راننده تازهوارد را حیرتزده میکند. وقتی از آینه وسط به آخرین ردیف صندلی نگاه میکنید طول واقعی خودرو برایتان بیشتر ملموس میشود. صندلیهایش حقیقتاً راحت و آرگونومیک هستند. مثل هر شاسیبلند سایز بزرگ دیگر، اگر دوربین نباشد عملاً نمیتوانید روی آینههایش حساب باز کنید.
اینکه کمی برای حرکت با عشوه رفتار میکند، به دلیل رینگهای بزرگ 20 اینچی، وزن بالا و البته توربویی است که هنوز به دور موتور برای شارژ نرسیده است. صدای پیشرانه کمی بیش از استاندارد در قیاس با حداقل دو شاسیبلند معروف در شرکتهای هموطن هیوندای و کیا است ولی آنقدری نیست که بگوییم ترسناک یا آزاردهنده است.
در خیابان که حرکت میکنید احساس قدرت خاصی دارید. روی همهچیز مشرف هستید و این حس چقدر دوستداشتنی است. پیدا کردن عیار ابعاد خودرو و لِم رانندگی با گلگیرهای بیرونآمدهاش کمی زمانبر است. شک نکنید نه فقط سانگیانگ رکستون بلکه اغلب شاسیبلندهایی که با این ابعاد هستند، کمی در سیستم تعلیق محور عقب خود تنش و تحرک بیشتری دارند.
فرمان سانگیانگ رکستون میتوانست خیلی بهتر از اینها عمل کند. کمی لوس و لجباز است. بهخصوص وقتی خودرو در حالت دندهسنگین است. حرکت بیوقفه محور عقب بهگونهای است که انگار مدام یک چیزی از عقب در حال هُل دادن باشد. افت محسوس سرعت و سروصدای پیشرانه و زیربندی چارهای غیر از انتخاب حالت نرمال رانندگی حتی در شرایط خاص نمیگذارد.
برای گاز دادن با این خودرو عجله نکنید. جعبهدنده 6 سرعته آن نمیگذارد در شتابگیریهای ثانویه چندان ماجراجو باشید. در دستاندازهای تقریباً شدید یک صدای کوبیدن به گوش میرسد. حالا یا صدای خوردن سینی کف شاسی به جاده است یا اینکه فنر لول آن به هم برخورد میکند.
سانگیانگ رکستون با متانت خاصی بالا میرود ولی در زمان پایین آمدن، محور عقب یک نیروی غیرمنطقی را از پشت به چرخهای جلو وارد میکند که میتواند در صورت ناآشنا بودن کمی شما را دستپاچه کند. بگذارید خلاصه بگوییم که این خودرو یک روحیه کاملاً بااقتدار را در سرعتهای زیر 100 کیلومتر برساعت از خود نشان میدهد. ولی وقتی به سرعتهای بالاتر میرسید کمی نامطمئن و پرخاشگر میشود.
راند نهایی با سانگیانگ رکستون
خریداران شاسیبلند در بازار ایران به دو دسته تقسیم میشوند. گروه اول مشتریان هیوندای سانتافه و گروه دوم، بقیه. اینکه چرا و چگونه سانتافه شد نصفالنهار و مرجع محبوبیت یک شاسیبلند در ایران را در مطلب تست سانتافه توضیح دادیم. این را گفتیم چون ندید میدانستیم که برخی میگویند چرا یک میلیارد و 200 میلیون (قیمت فعلی نسخه صفر کیلومتر) بابت سانگیانگ رکستون بدهیم، خُب میرویم سانتافه میخرید و صد میلیون هم در جیبمان میگذاریم.
حقیقتاً مقایسه سانگیانگ رکستون G4 با هیچ خودروی دیگر در ایران معقول نیست. نه اینکه رکستون از سانتافه یا هر شاسیبلند دیگری بهتر است یا بدتر. به قولی هرکدام از این خودروها طعم خاص خود را دارند. اینکه رکستون با این همه آپشن نتوانست در بازار موفق شود و حتی خیلیها اسمش را هم نشنیدهاند، بگذارید به حساب جبر روزگار. البته خدمات پس از فروشی که مشتری را به امان خدا رها میکند هم بیتأثیر نیست.
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای سانگیانگ رکستون G4
رکستون برای سواری گزینه بینقصی نیست اما تقریباً نمره خوبی از همه سلایق میگیرد. با چهرهاش که کنار بیایید داخل کابین، احساس خوبی خواهید کرد. شخصیت اصلیاش را در مسافرت طولانی خواهید شناخت. دوست خوبی برای پول شما نیست اما بابت هزینهای که به پایش میریزید، حسابی مرام میگذارد.
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما