برخی از ماشینها هستند که بررسی آنها را صرفاً از روی وظیفه و به عنوان یک شغل انجام میدهم اما نوشتن از بعضی دیگر همراه با حس عشق و افتخار است. البته سعی میکنم این احساسات فانتزی روی اخلاق حرفهای و منطقم اثر نگذارد و همچنان ایرادات ماشین را با صراحت بازگو کنم اما حتی هنگام انتقاد هم زیر لب میگویم فدای سرت که این مشکل را داری! مرسدسبنز CLS یکی از همین خودروهاست.
نجیبزاده اشتوتگارتی ظاهر یک جنتلمن جوان را به خود گرفته است، اما زیر چهره متشخص و باکلاسش، یک هیولای وحشی را پنهان کرده که در هنگام عصبانیت همه را غافلگیر خواهد کرد. خودروی مورد بررسی نسل دوم از این سری محسوب میشود، که روی پلتفرم E کلاس توسعه یافته و خوشبختانه قبل از خودزنی گمرک در تصویب قانون منع واردات خودرو با پیشرانه حجیم، توانسته جواز حضور در ایران را دریافت کند تا ما هم از نعمت دیدار با الهه زیبایی مرسدس در خاک کشورمان بهرهمند شویم. مرسدسبنز CLS در فرم کوپه 4 در طراحی شده تا ویژگیهای یک سدان لوکس خانوادگی را با شور و هیجان خودروهای اسپرت درهم آمیزد و به مالکش هدیه دهد.
لطفا «باما» همراه باشید تا در کنار هم نگاهی نزدیکتر به این کشتی تفریحی مرسدس بیاندازیم.
بررسی طراحی ظاهری مرسدسبنز CLS500
اکثر محصولات مرسدس از لحظه تولد تا دوران کهنسالی، ابهت و کلاس ظاهری خود را حفظ میکنند و همچون ستارهای در آسمان خودروهای جهان میدرخشند. در میان تمامی این تولیدات شگفتانگیز، CLS همواره به عنوان یکی از خاصترینها مطرح بوده و هست. از نسل اول که با کد اتاق C219 معرفی شد، تا نسخه C218 که میهمان امروز ماست و نسل بعدی یعنی C257، همگی ظاهری منحصربهفرد را به نمایش گذاشتهاند و با استایل رویایی خود، حسابی دلبری میکنند. به خصوص که تولید کوپههای چهاردر برخلاف سدانها و کوپههای عادی، چندان رایج نیست و همین نکته باعث جلب توجه بیشتر چنین خودروهایی در خیابان میشود. البته CLS قصه ما نسخه 5 در استیشنواگن یا به قولی شوتینگبریک (Shooting Brake) هم دارد که با کد اتاق X218 شناخته میشود، اما با توجه به واردات بسیار اندک آن مدل، ما نمونه چهاردر کوپه را برای بررسی انتخاب نمودهایم.
در اولین نگاه میتوان فهمید که این شاهکار مرسدس یک خودرو معمولی نیست و در هر زاویه زیبایی را به زبان خاص خودش تعریف نموده است. در قسمت دماغه، جلوپنجره با حالتی عجیب از چراغها جلوتر آمده و با دقت و ظرافتی کمنظیر در خطوط کاپوت امتداد یافته است. زوایای تند و تیز سپر نیز با چشمان گیرا و نشان بزرگ مرسدس در مرکز پیشانی ترکیبی شیک و در عین حال خشن را پدید آوردهاند که در اوج وقار و اصالت، خصلتهای مسابقهای مرسدسبنز CLS500 را نمایان میکنند. البته با گذر از این قسمت و رسیدن به بخش کناری ویژگیهای اسپرت CLS نمود بیشتری خواهند یافت.
آینههای بیرون زده از درها، قوس ساختارشکن سقف و حالت هلالی شیشههای بدون فریم جانبی، باعث شدهاند که برای لحظاتی از یاد ببریم با یک خودرو 4 در طرف هستیم. خطوط جسورانه کناری هم در ترکیب با رینگهای درشت و برجستگی عضلانی گلگیر عقب، در القاء حس پویایی، تاثیر بسزایی داشتهاند تا فرم مدرن و آیرودینامیک مرسدسبنز CLS به نهایت جذابیت و تناسب ممکن دست یابد.
در بخش انتهایی نیز شاهد اوج نبوغ و خلاقیت مهندسان مرسدسبنز هستیم. در این قسمت ستون C با شیب تندی به صندوق و چراغهای افسونگر عقب متصل شده است و سپری برجسته و کوتاه با دیفیوزری ظریف، تندیس مرسدسبنز را به بهترین شکل ممکن به پایان رساندهاند. راستی در روزگاری که به سراگزوزهای فیک عادت کردهایم، مشاهده این خروجیهای 4 گانه پر سر و صدا حسابی سر ذوقمان آورد. بدون شک این اثر هنری همانند نسل قبلی تا سالهای سال مورد تحسین قرار میگیرد و به عنوان یکی از اسطورهها از آن یاد خواهد شد.
بررسی کابین مرسدسبنز CLS500
همانطور که مشاهده کردید در قسمت بیرونی شاهد ترکیبی از خصلتهای خانوادگی و ویژگیهای اسپرتی بودیم، اما در داخل کابین اوضاع قدری متفاوت میشود و آرامش خاصی بر فضا حکمرانی میکند که مختص سدانهای لوکس است. در واقع اینجا از قطعات فیبرکربنی پرشمار یا خطوط تند و تیز اسپرت و حال و هوای جوانپسندانه خبری نیست و داشبورد کلاسیک مرسدس با خطوط نرم و ملایمش چشمانتان را نوازش خواهد داد.
طراحی نسبتاً ساده غربیلک فرمان و کنسول میانی، ساعت آنالوگ، استفاده سخاوتمندانه از چوب مرغوب و حتی محل قرارگیری اهرم دنده در پشت فرمان، همگی نشان از تاکید مرسدس روی وقار و آرامش دارند، که تا حدودی با خصلتهای مسابقهای مرسدسبنز CLS500 در تناقض است، اما نباید فراموش کنید که کوپه 4 در 4 نفره بنز با هدف تلفیق راحتی با جاذبههای اسپرتی خلق شده و یکی از جذابیتهایش در همین پارادوکس جالب نهفته است.
میتوانید ساعتها روی مبلمان راحتش لم دهید و از کیفیت سواری مثالزدنی بهرهمند شوید، اما هر زمان اراده کنید اژدهای زیر کاپوت برای مبارزه آماده به خدمت خواهد بود! در واقع مرسدسبنز CLS500 مثل «جیسون استاتهام» در سری فیلمهای ترنسپورتر، همواره یک دست کت و شلوار شیک و رسمی به تن دارد، اما وقتی لازم باشد با همان لباسهای اتوکشیده خیلیها را به خاک و خون میکشد.
تنها قطعات اسپرت کابین در نشانگرهای پشتآمپر و صندلیهای دربرگیرنده خلاصه میشوند که حتی در این بخشها نیز ارگونومی و راحتی در اولویت قرار گرفته است. مثلاً صندلیهای جلو از نوع داینامیک با قابلیت پرشدن بالشتکهای کناری در پیچها هستند تا مبادا دربرگیرندگی مورد نیاز کنارهها، مانع رفاه و آسایش کامل شما شود.
در خصوص جادار بودن هم باید گفت که شرایط روی صندلیهای جلو ایدهآل است، اما شیب انتهای سقف، فضای بالای سر سرنشینان عقبی را اندکی محدود نموده است، که برای افرادی با قد بلندتر از 180 سانتیمتر مقداری آزاردهنده است. درهای بلند و شیشههای باریک کناری هم علیرغم تاثیر مثبت روی زیبایی و امنیت، دید پیرامونی را محدود ساختهاند که هرچند این مشکل با کمک سنسورها، رادارها و دوربینها تا حدود زیادی برطرف شده است، اما به هر حال در مسیرهای پرترافیک شهری (آن هم با رانندگی عجیب و غریب برخی از هموطنان!) نمیشود به آن تسلط ایدهآل مورد نظر دست یافت.
راستی صندوق عقب مرسدسبنز CLS500 هم از عمق بسیار خوبی برخوردار است، اما ارتفاع چندان زیادی ندارد و از این رو برای قرار دادن برخی اجسام حجیم ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید.
خوب هر چه تلاش میکنم نکته منفی یا مشکل خاص دیگری به ذهنم نمیرسد و فقط باید از ارگونومی کمنظیر ادوات و کیفیت فوقالعاده عالی متریال و مونتاژ دقیق و بینقص قطعات کابین، تعریف و تمجید نمایم.
بررسی مشخصات فنی مرسدسبنز CLS500
معمولاً برای صحبت از پیشرانه خودروها از کلماتی مثل موتور یا انجین استفاده میکنیم، اما برای توصیف آنچه زیر کاپوت مرسدسبنز CLS500 قرار گرفته، واژه «نیروگاه» مناسبتر به نظر میرسد! این غول 8 سیلندر خورجینی برای نسل امروزی که به موتورهای کوچک یا سیستمهای هیبریدی عادت کردهاند مقداری غریبه به نظر میرسد، اما حتی قبل از اعلام اعداد و ارقام خروجی هم میشود به احترام صدای غرش ترسناکش کلاه از سر برداشت.
برای هر سیلندر 4 سوپاپ به همراه سیستم پاشش مستقیم سوخت در نظر گرفته شده است، تا محفظه احتراق 4.7 لیتری مرسدسبنز CLS500 به راحتی تنفس کند و در این بین بوست مجموعه توئینتوربو مرسدس نیز به کمک میآید تا قدرت فوقالعاده 402 اسببخار (دور موتور 5000) و گشتاور وحشتناک 600 نیوتنمتر (از دور موتور 1600) در دسترس قرار گیرد.
مرسدسبنز CLS500 بواسطه ابعاد بزرگ، ایمنی بالا و انبوهی از امکانات جانبی، مقداری اضافهوزن پیدا کرده است، اما آنقدر اسب و گشتاور زیر کاپوت هست که با اشاره پدال گاز بتوان این کشتی فضایی 1.9 تنی را به پرواز درآورد! شتاب رسمی 5.2 ثانیه و حداکثر سرعتی که روی عدد 250 کیلومتر برساعت محدود شده نشان میدهند، که اصلاً نباید نگران تواناییهای حرکتی خودرو باشیم و شاید تنها مشکل در کنترل چنین قدرتی خلاصه شود.
برای انتقال قدرت نیز از گیربکس 7 سرعته اتوماتیک استفاده شده است، که وظیفه خود را به بهترین شکل انجام میدهد. در واقع تحمل چنین تورک بالایی برای هر نوع جعبهدندهای یک چالش بزرگ محسوب میشود، چه برسد به اینکه گیربکس بخواهد با نرمی مشابه CLS دندهها را برای پیشرانه سرو کند. دقت و سرعت تعویضها نیز تحسینبرانگیز است و اگر قصد مقایسه با گیربکس فوقسریع PDK پورشه پانامرا را نداشته باشیم، میتوانیم از چالاکی سیستم انتقال قدرت مرسدسبنز CLS500 ابراز رضایت کامل کنیم. نکته مهم دیگر مصرف سوخت ترکیبی حدود 9 لیتر در هر صد کیلومتر است، که با توجه به قدرت و وزن و شتاب خودرو واقعاً رویایی به نظر میرسد. برای درک بهتر شاهکار مرسدس بد نیست به یاد بیاوریم که این عدد تفاوت چندانی با مصرف سوخت یک سمند 1.8 لیتری (یعنی با 2.6 برابر اختلاف حجم!) نخواهد داشت.
بررسی امکانات رفاهی و ایمنی مرسدسبنز CLS500
نسخههای فول مرسدسبنز CLS500 از نظر سطح تجهیزات رفاهی و ایمنی شرایط بسیار خوبی دارند و حتی پس از گذشت این همه سال همچنان علاقمندان را از انواع و اقسام سیستمهای کمکی بینیاز خواهند ساخت. در واقع امکاناتی نظیر: سامانه هشدار خوابآلودگی راننده، کروز کنترل هوشمند و رادار پیشگیری از تصادف جلو، سیستم کمکی دید در شب، صندلیهای داینامیک (فعال در پیچها) و تعلیق بادی یا همان ایرماتیک هوشمند (با قابلیت تنظیم ارتفاع و میزان خشکی)، هنوز در خودروهای معمولی دیده نمیشوند و گزینههای تکمیلی از قبیل: رادار نقطه کور، هشدار تغییر لاین، صندلیهای جلو مجهز به تنظیمات برقی کامل با سه حافظه و ماساژور به همراه گرمکن و سردکن سه حالته، تهویه مطبوع خودکار چهارکاناله، سیستم اکونومیک Start-Stop، ایربگهای کامل، دستیار صوتی، کنترل ایستایی در سربالایی، کنترل کشش و پایداری هوشمند، سیستمهای ترمز کمکی و اضطراری، سنسورهای پارک، پایش فشار باد تایرها، چراغهای جلو تطبیقپذیر (چرخشی) مجهز به نوربالای اتومات و تنظیم ارتفاع خودکار، سنسورهای نور و باران، چراغشور، چراغهای خوشآمدگویی، مشایعت و پارک، نورپردازی داخلی، فرمان برقی چند حالته با مموری، شیفتر، سیستم صوتی حرفهای Harman Kardon، نمایشگر چند منظوره مرکزی به همراه مانیتورهای جداگانه برای ردیف عقب، نمایشگر TFT پشت آمپر، سیستم کمکی پارک، سامانه کنترلی COMAND مرسدسبنز، ورود و استارت بدون کلید، صندوق عقب برقی، آینه الکتروکرومیک، سانروف برقی، امکان انتخاب حالتهای مختلف رانندگی، پرده برقی و بسیاری موارد دیگر، لیست پر و پیمانی را تشکیل دادهاند که جای گله و شکایتی باقی نخواهد گذاشت.
نکته مهم دیگر نحوه کارکرد این آپشنهاست. مثلاً ترمز ABS، روی کاغذ برای تمامی خودروها به یک شکل نوشته میشود، اما سیستم ضد قفل به کار رفته برای مرسدسبنز CLS500 با آنچه روی یک خودرو معمولی کار شده تفاوت بسیار زیادی دارد.
تجربه رانندگی با مرسدسبنز CLS500
با قرار گرفتن پشت فرمان CLS برای لحظاتی فراموش میکنیم که این یک کوپه 4 در با شور و حال جوانی است. در واقع طراحی مجلل داخلی با این متریال لوکس و افراط در استفاده از چرم و چوب مرغوب، فضایی مشابه سدانهای لوکس خانوادگی را پدید آورده است و صندلیهای راحت و جادار جلویی حس آرامش عجیبی به انسان منتقل میکنند. اما کافی است با فشاری کوچک بر پدال گاز، هیولای خفته در زیر کاپوت را اندکی قلقلک دهیم تا نعرههای ترسناکش مو را به تنمان سیخ کند! اصلاً نمیدانم چرا برای همچین خودرویی سنسور هشدار خوابآلودگی راننده نصب شده است، آخر مگر میشود پشت فرمان این غول وحشی و پر سر و صدا حس خوابالودگی را تجربه کرد؟
گشتاور وحشتناک 600 نیوتنمتری که در مدلهای تکدیفرانسیل فقط به چرخهای عقب منتقل میشود برای رنده کردن آسفالت و نابود کردن اعتماد به نفس رقبا کافی است و اگر بتوانید هرزگری چرخها را کنترل کنید، میتوانید به شتابی نزدیک به عدد رسمی کمپانی دست یابید. البته برای رسیدن به این هدف با چالش بنزین مناسب روبرو هستید، اما خبر خوب این است که توربوها تا حد ممکن کمبود فشار هوا در شهر مرتفعی همچون تهران را جبران مینمایند.
شتابگیری با مرسدسبنز CLS500 با بلندشدن دماغه (چیزی مشابه ماسلکارهای امریکایی) همراه است و شتاب فوقالعاده خودرو، راننده و سرنشینان را در صندلیهای ارگونومیک مرسدس میخکوب میکند. البته کنترل این همه گشتاور در پیچهای تند کار سادهای نخواهد بود. در واقع طول نسبتاً زیاد، وزن سنگین دماغه و تعلیق تقریباً نرم خودرو باعث شدهاند که CLS حداقل در نسخههای تک دیفرانسیل چسبندگی ایدهآلی از خود نشان ندهد و علیرغم طراحی شاسی عالی و سیستمهای هوشمند کمکی، در سرعتهای بالاتر گاه به سمت بیشفرمانی متمایل شود. البته در نمونه 4MATIC (چهار چرخ محرک) اوضاع به شدت بهبود مییابد، اما در هر صورت باز هم اگر قرار بر مقایسه با رقیبی مثل پورشه پانامرا باشد، باید هندلینگ CLS را (حتی در خشکترین حالت سیستم تعلیق) متوسط ارزیابی کنیم.
شاید طرفداران مرسدس با آن شعار همیشگی «بهترین یا هیچ» از این حرف ما عصبانی شوند و بگویند چطور مرسدس نتوانسته در این پارامتر به خوبی پورشه عمل کند؟! پاسخ این است که آنها اصلاً همچین قصد و نیتی نداشتهاند! پانامرا یک خودرو کاملاً اسپرت با چاشنی قابلیتهای خانوادگی است؛ یعنی تمرکز اصلی خود را روی ویژگیهای مسابقهای گذاشته است، اما مرسدسبنز با دیدگاهی متفاوت خودرویی را خلق نموده که توازن مناسبی میان خصلتهای خانوادگی با قابلیتهای اسپرت دارد.
شما داخل کابین مرسدسبنز CLS500 به غیر از محدودیت فضای سر برای سرنشینان عقب، با چالش دیگری مواجه نخواهید شد و میتوانید از نظر راحتی، تجربهای مشابه با سدانهای لوکس را تجربه کنید، اما امثال پورشه پانامرا حتی در نرمترین حالت سیستم تعلیق هم ذات خشک و خشن یک خودرو اسپرت را به شما تحمیل خواهند نمود.
به رانندگی باز گردیم. از ابتدای بررسی آنقدر روی قدرت موتور مانور دادم که سایر مسائل مهم را فراموش کردم. مثلاً اینکه با بستن پنجرهها، شاهد سکوت مناسبی در داخل کابین هستیم، که نشان از عایقبندی مطلوب مرسدس دارد. از نظر دید به اطراف و احساس تسلط کلی هم باید گفت که ابعاد بزرگ و طول زیاد اتاق، در کنار پنجرههای کوتاه و فرم آیرودینامیک خودرو باعث شده است با محدودیتهایی مواجه باشیم، اما سیستمهای فعال کمکی تا حد امکان این مشکل را کمرنگ نمودهاند، تا لذت رانندگی خیلی کاهش نیابد. ترمزها نیز عملکردی مطمئن از خودنشان میدهند و با اشاره راننده سرعت را به سمت صفر متمایل میکنند. هرچند شتاب خودرو آنقدر عالی است که گاه احساس میکنید به افسار محکمتری برای مهار این اسبهای ژرمن نیاز دارید.
راند نهایی با مرسدسبنز CLS500
درست است که مرسدسبنز CLS500 یکی از جذابترین و دوستداشتنیترین خودروهای این رده به حساب میآید و همه جوره شما را از قدرت، زیبایی، راحتی، هیجان، تجهیزات و امنیت بینیاز خواهد ساخت، اما تمامی اینها باعث نمیشوند که رقبای ستاره درخشان مرسدسبنز را نادیده بگیریم. حتی در بازار محدود و بسته کشورمان نیز حریفان قدری مثل پورشه پانامرا و بامو سری 6 گرنکوپه در کمین هستند، تا با توجه به قیمت کم و بیش مشابه، جایگزین مرسدسبنز CLS500 شوند. به خصوص که نسخه توربو پورشه پانامرا و نمونه قدرتمند 650 بامو سری 6 از نظر شتاب هم دست برتر را در اختیار دارند و هر دو با فرمانپذیری بهتر و جذابیتهای اسپرتی بیشتر قادرند نظر عاشقان شتاب و سرعت را حسابی به خود جلب نمایند.
در این بین اما چند نکته وجود دارد که ورق را به سود مرسدسبنز CLS500 بازخواهد گرداند. اولی بحث کیفیت سواری است. نمایندگان پورشه و بامو شاید برای شرایط مسابقهای عالی باشند، اما جهت استفاده روزمره و خانوادگی هرگز توان رقابت با مرسدسبنز CLS500 را نخواهند داشت. از نظر استهلاک و قیمت قطعات یدکی هم وضعیت بنز همواره بهتر از پورشه بوده و از این نظر میتوان ریسک خرید یک محصول دستدوم نسبتاً قدیمی از این کمپانی را منطقیتر توصیف کرد. البته در این بین بامو نمایندگیهای خدماتی بیشتری در کشورمان دارد، که برگ برنده مهمی به حساب میآید اما در خصوص حساسیت به کیفیت سوخت و شرایط نگهداری، باز هم امتیاز برتر به مرسدسبنز CLS500 میرسد.
پس در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که مرسدسبنز CLS500 علیرغم چند نقطه ضعف کوچک در بحث هندلینگ و فضای سر صندلیهای عقب، توازن بهتری میان پارامترهای خانوادگی و مسابقهای ایجاد نموده و به عنوان یک خودرو دو منظوره (مجردی و خانوادگی) انتخاب کاملتری به نظر میرسد. با این حال نمیشود منکر جذابیت رقبای CLS شد و چه بسا برای بسیاری از سلیقهها، امثال پورشه پانامرا و بامو سری 6 گرنکوپه انتخابهای بهتری باشند.
عکاس: عرفان اسلامپناه
نویسنده : امین امیریفر
منبع : باما