هنگامی که برادران خیامی در میانه دهه چهل مرزهای قاره سبز را برای یافتن یک خودروی مناسب برای ایرانیان درمینوردیدند، قطعاً انتظارش را نداشتند که این اتومبیل بیش از سی و پنج سال تولید شود و پنجاه و اندی سال بعد به بخشی از فرهنگ عامه دوران معاصر کشورشان بدل شود. پیکان بعد از یک دوره پرفراز و نشیب و قهر و آشتیهای مکرر، این روزها محبوب ایرانیان است و از آن به نیکی یاد میشود.
پیکان؛ داستان یک رویا
در مورد چرایی آمدن پیکان به ایران و سرنوشتش مطالب زیادی منتشر شده؛ از کتاب «پیکان سرنوشت ما» به قلم مهدی خیامی فرزند احمد خیامی براساس یادداشتهای پدرش گرفته تا مستند «این پیکان» ساخته شده توسط سهراب دریابندری و شاهین آرمین. گزارشها و بررسیهای بعضا طنزواری نیز در دهههای تولید پیکان در کشورمان نوشته میشدند. اولین نامههای عاشقانه به پیکان در همان اوایل زاده شدن این خودرو در دهه چهل نوشته شدند. فیلم مستند صنعتی «پیکان» ساخته کامران شیردل که در سکوتی مرگبار چگونگی مونتاژ خودرو را روایت میکرد نیز در سال 1348 به نمایش درآمد. خاطرهانگیز تر از همه نماهنگ بسیار کوتاه «تولدت مبارک» ساخته انوشیروان روحانی بود که در سال 1349 نمایش داده شد. پیکانی که در این نماهنگ از وسط کیک تولد بیرون میآمد، خودرویی بود که همه دوستش داشتند و حتی نخست وزیر وقت نیز به صورت نمادین از آن برای ترددهای روزمره استفاده میکرد.
احمد و محمود خیامی که در دهه سی با تعمیرگاههای اتوبوس مرسدس بنزشان در خراسان به شهرت و اعتبار خوبی دست یافتند، ادامه کارشان را با حمایت دولت وقت به تهران منتقل کردند. از اوایل دهه چهل این دو برادر سودای ساخت خودروی سواری در دسترس و بادوامی ایرانی در سر داشتند و با سفرهای مکرر و با توصیههای صورت گرفته، در نهایت پلتفرم Arrow کمپانی روتس بریتانیا را برگزیدند. در این گیر و دار بود که روتس توسط کرایسلر خریداری شد تا قصیده پیکان هنوز سروده نشده با مشکلاتی مواجه شد. در نهایت اما محصول کمپانی برادران خیامی یعنی ایران ناسیونال در 23 اردیبهشت 1346 زاده شد.
از آن زمان پیکان به خاطر قیمت خوب، دوام مناسب و جادار بودنش به خودروی ملی ایرانیان بدل شد. پیکان تاکسی جای فیاتهای مونتاژ ایران را در ناوگان تاکسیرانی کشور گرفت. پیکان کار به عنوان مدل بیس بدون آپشن این خودرو در دسترس بسیاری بود و ادارات از آن استقبال خوبی داشتند. پیکان دولوکس برای ایرانیان نماد خانواده متوسط بود و پیکان جوانان برای کسانی بود که دوست داشتند به پیکانشان کمی گاز بدهند! در این بین پیکان استیشن و اتوماتیک هم دو نمونه نسبتا کم تیراژی بودند که در سالهای اخیر پیدا کردن نمونه سالمشان تقریبا غیرممکن شده. پیکان وانت نیز ایرانیترین نمونه بود که توسط ایران ناسیونال توسعه یافت و تا همین چندی پیش با تغییر نام و پنهان کردن هویتش به صورت قاچاقی روی خط تولید بود!
دهه شصت، دوره گذار پیکان
پیکان با تغییرات و چندین به روز رسانی تا میانه دهه پنجاه خوب پیش آمده بود و به نحوی به بخشی از چرخ صنعت ایران بدل شده بود. ایرانیان بسیاری به لطف پیکان مالک خودرو شدند و قیمت این اتومبیل با وجود افزایش، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی هنوز در حوالی 30 هزار تومان میچرخید. ایران ناسیونال در آن زمان برنامه داشت تا پیکان را به تدریج از چرخه تولید حذف کند و پژو 305 مدرنتر را جایگزین آن کند. قرار بود تا پیکان با فیس لیفتی انجام شده در کرایسلر اروپا در سال 1358 برای آخرین بار به روز رسانی شود و در اوایل دهه شصت کلا از خط تولید کنار برود. این فیسلیفت که بعدها به چراغ بنزی معروف شد، در آخرین نمایشگاه بینالمللی تهران پیش از انقلاب اسلامی رونمایی شد و در نشریات به آن پرداخته شد.
با وقوع انقلاب، وضع تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران و حمله ناجوانمردانه دولت بعثی به کشورمان، اولویتها در ایران عوض شد و بیشتر ظرفیتهای صنعتی کشور متوجه جبههها و نیازهای اولیه زندگی مردم شد. از آن همه مدل رنگارنگ پیکان، فقط یک مدل ساده ماند و یک مدل وانت. بعدها وانت هم به همان فیسلیفت چراغ بنزی مزین شد تا پیکان با تغییراتی جزئی تا پایان چنگ تحمیلی به یک اتومبیل ساده و یکی از معدود تولیدات صنایع خودرویی ایران بدل شود. آن روزها دیگر ایران خودرو مانده بود و پیکانش!
سفر پیکان از عرش به فرش
از اواخر دهه شصت و با باز شدن تدریجی مرز به روی خودروهای مدرن وارداتی و آغاز مونتاژ محصولات جدیدتر در شرکتهای خودروسازی ایران، بازار کشورمان دگرگون شد و دیگر خریداران ایرانی از یک خودرو انتظاراتی داشتند که پیکان بیست و چند ساله توانایی برآورده کردنشان را نداشت.
سواری خشک، فرمان سفت، سر و صدای کابین، شتاب نسبتا کم و مصرف بالا شاید عوامل مهمی در از چشم افتادن پیکان بودند. اما این طراحی قدیمی و تلاشهای پی در پی نصفه و نیمه ایران خودرو در به روز رسانی پیکان بود، که این یار همیشگی ما ایرانیان را به یک جوک ملی تبدیل کردند. پیکان رفته رفته با انتقادات زیادی روبرو شد و با مطرح شدن اهمیت ایمنی و آلایندگی، رفته رفته عرصه برایش تنگتر شد تا آن که بالاخره در اردیبهشت 1384 با جشنی پیکان را بدرقه کردیم و آن را شتابزده به خیال خودمان به زبالهدان تاریخ سپردیم!
بازگشت یک اسطوره
ققنوس اسطورهای پس از مرگ در پیری و کهولت، میسوزد و بعدا از خاکسترش یک پرنده جوان و نیرومند سربرمیآورد. قطعا کمتر کسی در اوایل دهه هشتاد چنین سرنوشتی برای پیکان در نظر داشت. خودرویی که در آن زمان سوار شدن بر آن برای بسیاری افت شخصیت بود و همه حاضر بودند به جای پیکان سوار پرایدی بشوند که یک دهه بعد به سرنوشتی مشابه دچار شد!
پیکاندوستان و پیکانبازهای اصیل اما این یار همیشگی را فراموش نکردند و رهایش نکردند. روی بدنههای پیر و خسته پیکانهایشان لنگ راه راه قرمز کشیدند و سعی کردند تا آنها را حفظ کنند. حتی طرح تبدیل خودروهای فرسوده که در دهه هشتاد یک نسلکشی تمام عیار برای این اتومبیل بود هم نتوانست این علاقمندان را متقاعد کند تا دست از سر پیکان بردارند. رفته رفته و از اوایل دهه نود موجی از پیکاندوستی در بین ایرانیان به راه افتاد. این بازگشت به گذشته حتی در نسلهای جدیدتری که پیکان را در چند سال آخر عمرش دیده بودند شدیدتر بود. برای پیکان، کلوپهایی تاسیس شد و علاقمندان با پیکانهایشان در برنامهها و گردهماییهای متعددی شرکت کردند.
پیکان، بخشی از تاریخ معاصر ما
این روزها در بسیاری از رسانهها میبینید که گزارشگرانی که هیچ رنگ و بویی از ماشیندوستی نبردهاند، به دنبال این هستند که ببینید الان پیکان چند میلیون میارزد با آب و تاب از قیمتهای چند صد میلیونی صحبت کنند. محدود کردن پیکان به چنین اعداد و ارقامی بزرگترین کملطفی در حق آن است. خودرویی که چراغ صنعت کشورمان را در دشوارترین روزها روشن نگاه داشت، تا سالها پول نقد بازار ایران بود و بخشی از خاطرات تمام ایرانیان را شکل داده است.
امسال که در پنجاه و پنجمین سالگرد تولد پیکان مراسم مختلفی برای یادبود این خودرو برگزار شد، در لابلای تصاویر جمع شدن پیکانهای رنگارنگ و بریده شدن کیک و رژه پیکانها خبر بسیار خوبی شنیدیم. این که به صورت نمادین، اولین شناسنامه بینالمللی خودروی تاریخی در ایران به یک پیکان 1349 داده شده است.
در مراسمی که به همت کانون جهانگردی و اتومبیلرانی با حضور وزیر محترم میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، اولین شناسنامه معتبر که توسط FIVA به رسمیت شناخته میشود به پیکان اهدا شد. در این مراسم تیدو برسترس، رئیس فدراسیون بینالمللی وسایل نقلیه تاریخی نیز حضور داشت و شاهد اهدا شدن اولین ID کارت تاریخی ایران به پیکان بود.
باورش کمی دشوار است خودرویی که دو دهه پیش به سربار ملی بدل شده بود، این روزها صاحب افتخاری بینالمللی شده. سرنوشتی که امیدواریم برای نام سرمایههای تاریخ معاصر ما تکرار شود.
نویسنده : حامد معتمدی
منبع : باما