درست است که همه مردم ترجیح میدهند یک خودرو لوکس و تجملاتی داشته باشند؛ اما نگاهی به تیراژ تولید اتومبیلها نشان میدهد که هنوز هم بار اصلی جابهجاییها در جهان، بر دوش خودروهای اقتصادی قرار دارد. خودروهای ارزانقیمت و کمتوقعی که صاحبانشان آنها را نه به خاطر چشم و ابروی زیبا و عملکرد خارقالعاده، بلکه به دلیل دوام و هزینههای نگهداری پایین دوست دارند.
البته تعریف خودرو اقتصادی در کشورهای مختلف بسته به فاکتورهایی مثل سطح درآمد عمومی، قیمتگذاری خودرو، شرایط عرضه و مواردی از این دست متفاوت است و چه بسا در یک کشور، تویوتا کرولا یا فولکسواگن گلف و در کشور دیگر تاتا نانو، با چنین لقبی خطاب شوند.
مثلاً همین رنو ساندرو که امروز برای بررسی در نظر گرفتهایم با این هدف تولید شده که به عنوان یک خودرو ارزانقیمت و در دسترس عموم جامعه باشد؛ اما در شرایط فعلی بازار ایران و با این افزایش قیمتهای اخیر دیگر نمیدانم که با چه رویی آن را در گروه خودروهای اقتصادی طبقهبندی کنم! به هر حال امروز قصد داریم ببینیم این خودرو ساده و بیآلایش چه برگهای برندهای در دست دارد که توانسته در برابر چینیهای خوشرنگ و لعاب بازار قد علم کند و حتی با وجود افزایش قیمت همچنان مورد استقبال قرار گیرد. لطفاً در این «باما» همراه باشید.
طراحی بدنه
صحبت در مورد ظاهر ساندرو، مقداری سخت است. از طرفی هیچ قطعه زیبا و هیجانانگیزی در بدنهاش پیدا نمیکنم تا بتوانم آن را جذاب خطاب کنم و از طرف دیگر هیچ زشتی و ناهماهنگی هم در طراحیاش دیده نمیشود تا بتوان آن را به باد انتقاد گرفت. در حقیقت ساندرو یک خودرو ساده با طراحی محافظهکارانه است که اکثر قطعاتش با سیاست پایین نگاه داشتن هزینه تولید طراحی شدهاند. خوب این قضیه تا همین چند سال پیش خیلی طبیعی به نظر میرسید زیرا همه رقبای قیمتی ساندرو نیز با لباسهایی ساده در انظار ظاهر میشدند. اما چند وقتی است که چینیها این معادله را بر هم زدهاند و با ارائه محصولاتی با ظاهر جذاب و قیمت مناسب، توقعات را حسابی بالا بردهاند. البته طرفداران ساندرو معتقدند که رقبای چینی، هزینهای که میبایست روی کیفیت و ماندگاری صرف میشد را خرج بزک کردن ظاهر کردهاند و این قضیه شروعی خوش و پایانی تلخ را به همراه خواهد داشت. هرچند این ادعا تا حدودی درست است اما مشکلات طراحی ساندروهای مونتاژی، کمی بیش از این حرفهاست. در حقیقت اگر اکنون نسل جدید رنو ساندرو در کشور مونتاژ میشد این فاصله طراحی اینقدر شدید احساس نمیگردید اما متاسفانه در حال حاضر ما در کشورمان با نسل قبلی ساندرو سر و کار داریم که قدیمی بودن ظاهرش در برابر رقبا کاملاً مشهود است. البته با توجه به شرایط موجود و آغاز دور جدید تحریمها بهتر است که خیال جایگزینی این مدل با نسل جدید را فعلاً از ذهنمان خارج کنیم و روی همین نسل تمرکز کنیم.
اگر موافق باشید نگاهی گذرا به قسمتهای مختلف بدنه داشته باشیم. از روبهرو که چشمان نسبتاً درشت و سپر ساده ساندرو، ظاهری خوشرو و مهربان را پیش رویمان قرار دادهاند. در قسمت کناری هم در نگاه اول همه چیز در سادگی مطلق به سر میبرد؛ اما با کمی دقت متوجه خط منحنی در پایین درها میشویم که توانسته حالت خشک و جعبهای بدنه را تا حدودی تلطیف نماید؛ در پشت سر هم با طرحی کلاسیک برای یک هاچبک مواجه میشویم. در واقع شما به هر کسی بگویید یک خودرو هاچبک طراحی کند، احتمالاً همچین چیزی شامل دو چراغ عمودی، صندوقی صاف و یک سپر ساده مشابه با ساندرو را به شما تحویل خواهد داد. پس در این قسمت هم مثل سایر زوایا، خلاقیت خاصی دیده نمیشود.
اما با تمامی این صحبتها رعایت یک نکته باعث شده که همین طراحی ساده، نظر بسیاری را به خود جلب کند و آن نکته هماهنگی و هارمونی کلی خطوط است. در واقع بعضی از خودروها با اینکه از قطعات زیباتری بهره میبرند اما به دلیل عدم توازن و تناسب اندام، بخش بزرگی از زیبایی خود را از دست میدهند و پس از مدت کوتاهی چشم را خسته میکنند. اما اندام متناسب میهمان امروزمان باعث شده که ارزانقیمت بودن لباسهایش خیلی به چشم نیاید و به همین دلیل ساندرو پس از گذشت چندین سال، همچنان وجهه خود را در میان مشتریان حفظ نموده است.
خوب حالا که صحبت طراحی داغ است، کمی هم از برادر تجملاتیتر ساندرو یعنی استپوی بگوییم. خودرویی که با چراغهای تیرهتر، دیفیوزر نمایشی سپرها و فلاپ اطراف گلگیرها و رکاب، چهرهای خشنتر پیدا کرده و سعی میکند خودش را بهروز تر از برادرش نشان بدهد. تازه جدای از اینها، افزایش حدود دو سانتیمتری ارتفاع و استفاده از روف ریل، اعتماد به نفس این مدل را بیشتر کرده و حالا استپوی خودش را به عنوان یک هاچبک کراس شهری به مشتریان معرفی مینماید. در حقیقت در نمونه استپوی، سعی شده با کمترین هزینه، خودرو با سلیقه امروزی هماهنگ شود که میزان استقبال از آن نشان میدهد که رنو در این امر موفق بوده است. اما با احترام به طرفداران این خودرو، باید بگویم که به نظر من با توجه به اختلاف قیمت موجود، خرید استپوی در برابر نمونه ساده توجیه اقتصادی چندانی ندارد؛ زیرا میشود همین قطعات را با هزینه کمتر روی ساندرو معمولی هم نصب کرد. تازه در این مدل به دلیل افزایش ارتفاع و زیاد شدن فاصله میان چرخ و گلگیر توازن ظاهری نیم رخ خودرو هم مقداری به هم خورده است. البته میدانم که تب کراساور سواری به حدی جدی است که خیلیها از این حرف من خوششان نخواهد آمد و با ذکر جمله «استپ وی باکلاستر است!» به استقبال خرید این محصول خواهند رفت.
فضای داخلی
خوب تا اینجای کار توانستیم با طراحی ساده و نسبتاً بی روح ساندرو کنار بیاییم و با تکیه بر نکات مثبتی که اشاره شد، به این ظاهر بیآلایش احترام بگذاریم؛ اما با گشودن در خودرو و نشستن داخل کابین اوضاع به مراتب بدتر شد. حالا دیگر باید بگوییم که رنو واقعاً در سادهسازی زیادهروی کرده است. اینجا دیگر هرچقدر هم بر روی قیمت و یا اقتصادی بودن خودرو تکیه کنیم باز هم طراحان ساندرو تبرئه نمیشوند چون خودروهای قدیمیتر و ارزانتری مثل پژو 206 یا حتی نمونههای وطنی مثل دنا هم از نظر طراحی داخلی شرایط به مراتب بهتری دارند.
فکر نمیکنم هر چقدر هم که سعی کنید بتوانید کلیدی ابتداییتر از کلید شیشه بالابر، یا اهرمی زمختتر از اهرم تعویض دنده ساندرو را در ذهنتان تجسم کنید. متاسفانه سایر قسمتها مثل فرمان، دریچههای تهویه، کنسول و ... هم شرایط مشابهی دارند. شاید تنها قسمتی که بتواند نمره متوسطی را به دست آورد پشت آمپر باشد که با عقربههای خوانا و طرحی قابل قبول، پیش روی راننده قرار گرفتهاند. از نظر متریال هم همه جا از پلاستیک خشک پوشیده شده که هرچند کیفیت مونتاژ خوبی دارند اما حس بودن داخل یک خودرو ارزانقیمت را کاملاً به سرنشینان منتقل میکنند. در واقع ساندرو بر خلاف برخی از چینیها نتوانسته ارزان بودن مواد اولیه را پشت یک طراحی اغواگرایانه مخفی نماید.
البته ارگونومی کلی نسبتاً خوب است و کابین از نظر دید به اطراف و راحتی استفاده از ادوات شرایط مطلوبی دارد. نکته مثبت دیگر بحث ماندگاری است. در حقیقت چیزی که ساندرو را بر خلاف بسیاری از خودروهای چینی ارزانقیمت به عنوان یک خودرو اقتصادی واقعی به ما معرفی میکند همین استهلاک پایین حتی در قطعات داخلی است. در واقع ساندروهای با کارکرد نسبتاً زیاد هم به این راحتیها اسیر به صدا افتادن اتاق یا افت کیفی محسوس نمیشوند. ضمناً در خصوص جادار بودن هم ساندرو وضعیت خوبی دارد و با اینکه یک هاچبک است از برخی از خودروهای به اصطلاح سدان خانوادگی مثل پژو 206 صندوقدار (SD)، رانا یا حتی دنا پلاس، فضای دلبازتری در اختیار قرار میدهد. البته جای پای سرنشیان عقب متوسط است اما ستونهای بلند و شکل و شمایل جعبهای اتاق با اینکه از بیرون تاثیر منفی بر زیبایی خودرو گذاشتهاند ولی در داخل باعث بهبود فضای سر شدهاند و خلاصه مطلب اینکه 4 بزرگسال و یک کودک به راحتی داخل ساندرو مینشینند.
در مورد صندوق عقب هم وضعیت مناسب است و ساندرو بسته به ایستاده یا خوابیده بودن صندلیهای عقب، حجمی معادل 320 تا 1200 لیتر را در اختیار قرار میدهد که برای این سگمنت نکته مثبتی به حساب میآید.
امکانات رفاهی و ایمنی
رنو ساندرو به گزینههایی از قبیل کیسههای هوا برای راننده و سرنشین کناری، ترمزهای جلو دیسکی و عقب کاسهای مجهز به سیستم ضد قفل ((ABS و توزیعکننده الکترونیکی نیروی ترمز (EBD)، سیستم ضد سرقت (Immobilizer)، شیشهها و آینههای برقی، کنترل سیستم صوتی در زیر فرمان، تهویه دستی و مواردی از این دست تجهیز شده که برای این روزها امکانات پیش پا افتادهای محسوب میشوند.
در حقیقت یکی از نقاط ضعف ساندرو در برابر رقبای چینی، همین کمبود امکانات است. البته ما هم توقع صندلیهای برقی و تهویه اتومات دو منطقهای را نداشتیم اما جای خالی امکاناتی مثل حسگرهای پارک، سانروف، کروز کنترل و... واقعاً محسوس است. (حسگرهای دنده عقب اتومبیل مورد تست به صورت جداگانه و با هزینه شخصی مالک به اتومبیل اضافه شدهاند)
راستی در مورد ایمنی صحبت نکردیم؛ این نسل از ساندرو با برند داچیا در سال 2008 توسط موسسه Euro-NCAP مورد آزمایش قرار گرفته و موفق شده 3 ستاره از 5 ستاره ایمنی این موسسه معتبر را به دست آورد. پس ساندرو نسبت به بسیاری از خودروهای وطنی، که ایمنی مبهم و نامشخصی دارند شرایطی خوبی دارد؛ اما با اینکه ساندرو در مورد ایمنی کودکان و همچنین امنیت قسمت سر بزرگسالان شرایط مطلوبی داشته اما در برخی موارد امتیازات متوسط یا حتی ضعیفی به دست آورده است. مثلاً میزان آسیب به قفسه سینه در تصادف جانبی نسبتاً شدید است.
اما در قیاس با رقبای چینی که اکثراً توسط موسسه تست تصادف چین C-NCAP، بررسی میشوند باید گفت که هرچند آزمایشات Euro-NCAP سختگیرانهتر است اما با توجه به زمان تست (سال 2008) و پیشرفت استانداردهای این موسسه شرقی در سالهای اخیر، این 3 ستاره اروپایی در خوشبینانهترین حالت میتواند با 4 ستاره چینی برابری کند.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
با گشودن در کاپوت با همان پیشرانه معروف 1.6 لیتری K4M تندر 90 روبهرو شدیم. البته حتماً میدانید که این پیشرانه با کمی اصلاحات روی مگانهای 1.6 هم قرار گرفته بود. نسخهای نسبتاً قدیمی اما خوشساخت که قادر است در بهترین حالت 105 اسببخار قدرت و 140 نیوتنمتر گشتاور را در اختیارتان قرار دهد. خوب با توجه به وزن نه چندان زیاد خودرو همین میزان قدرت برای رانندگی بدون دردسر در شهر و جاده کافی به نظر میرسد. ضمناً تجربه نشان داده که دوام و کیفیت قطعات فنی پیشرانه هم خوب است و برخلاف برخی از رقبا شما را با تعمیرکار محله رفیق نخواهد کرد.
ضمناً این خودرو با دو نوع جعبهدنده 5 سرعته دستی و 4 سرعته اتوماتیک عرضه شده که امروز با مدل اتوماتیک آن سر و کار داریم.
اما مصرف سوخت اعلامی برای رانندگی ترکیبی عدد 8.3 لیتر در 100 کیلومتر را نشان میدهد که برای یک هاچبک شهری چندان مناسب به نظر نمیرسد. تازه با صحبتی که با مالک اتومبیل داشتیم متوجه شدیم که مصرف ساندرو در عمل از این هم بیشتر است و حوالی عدد 9 لیتر در 100 کیلومتر میچرخد.
تجربه رانندگی
خوب با مشخصات ظاهری و اعداد و ارقام به اصطلاح کاتالوگی ساندرو آشنا شدیم؛ اما تا وقتی با خودرو رانندگی نکنیم خیلی چیزها برایمان روشن نمیشود. مثلاً روی کاغذ، چعبهدنده 4 سرعته تیپترونیک پژو 206 با مزدا 3 نسل قبل مشابه هم به نظر میرسند اما با کمی رانندگی متوجه میشوید که از نظر نرمی تعویضها این دو قابل مقایسه با یکدیگر نیستند. پس بهتر است که هر چه زودتر سوییچ را در مغزی استارت بچرخانیم و دوری با خودرو بزنیم تا خوبیها و بدیهایش برایمان آشکار شود. در ابتدا باید بگویم که موقعیت قرارگیری راننده در پشت فرمان به شکلی است که تسلط مناسبی به اطراف داریم و سایز نسبتاً کوچک خودرو هم کار ما را برای رانندگی در شهر آسان میکند. از نظر ارگونومی نیز وضعیت کلی قابل قبول است؛ البته طراحی صندلیها به خصوص در قسمت عقب میتوانست بهتر از اینها باشد و محل قرارگیری کلیدهای شیشه برقی هم خیلی جالب نیست. اما به غیر از این موارد مشکل خاصی در طراحی سایر قسمتها دیده نمیشود.
فرمان ساندرو خیلی نرم نیست و با وجود عدم سبکی، باز هم اطلاعات دقیقی از مسیر به راننده منتقل نمیکند. اما در مورد کیفیت سواری باید بگویم سیستم تعلیق ساندرو که در جلو از نوع مکفرسون و عقب پیچشی با مقطع H است عملکرد نرمی دارد و این قضیه در کنار ارتفاع مناسب شاسی، خیال ما را برای گذر از خیابانهای پر از دستانداز راحت کرده است. به نظر میرسد که این تعلیق مختص جادههای ناهموار ساخته شده و به خوبی ضربات وارده را در خود هضم میکند. البته اگر اهل رانندگی تند و تیز هستید باید به شما هشدار بدهم که ساندرو به دلیل ارتفاع زیاد بدنه و شاسی، مرکز ثقل بالایی دارد و این قضیه در کنار عملکرد نرم سیستم تعلیق، خودرو را مستعد انجام حرکات گهوارهای نموده است. کمفرمانی هم که در اکثر خودروهای ارزانقیمت دیفرانسیل جلو دیده میشود و ساندرو هم از این قضیه مستثنی نیست؛ اما در مجموع میتوان گفت که پایداری مدل عادی ساندرو در سطح مناسبی است و این در حالیست که در خصوص مدل استپوی که دچار افزایش ارتفاع نیز شده است با چالشهای زیادی در این خصوص روبهرو هستیم. ضمناً اینجا از سیستم کنترل پایداری و اینجور چیزها هم خبری نیست که اشتباهات شما را جبران کند پس بهتر است که قبل از بازی با فرمان و عبور از پیچها از حدود توانایی خودرو و دست فرمان خودتان مطمئن باشید. البته شاید بتوان گفت که رنو استپوی به دلیل ارتفاع بیشتر، برای گذر از یک مسیر خاکی و روستایی (با آفرود حرفهای اشتباه گرفته نشود) همراه بهتری است اما بر روی جاده میل به واژگونی بیشتری از خود نشان میدهد.
اگر موافق باشید کمی هم با پدال گاز بازی کنیم. البته فکر نمیکنم کسی از یک خودرو 1.6 لیتری تنفس طبیعی توقع غرش رعد آسا و فرو رفتن در صندلی را داشته باشد! اما هر رانندهای انتظار دارد که در مواقع لزوم مثل سبقتگیریها پدال گاز به دستوراتش واکنش مناسبی نشان بدهد. ساندرو از این حیث عملکرد متوسطی دارد و شما را ناامید نخواهد ساخت. البته همانطور که گفتیم قرار نیست با این خودرو آسفالت را از جا بکنیم، حتی در همین رنج قیمتی میتوان خودروهای پرشتابتر نظیر دنا پلاس توربو هم خریداری کرد؛ اما ساندرو هم از نظر شتاب و سرعت کمبود بزرگی را نشان نمیدهد و چه در سفرهای شهری و چه سبقتگیریهای جادهای مشکلی از بابت تواناییهای حرکتی خودرو احساس نخواهید کرد. عملکرد جعبهدنده اتوماتیک ساندرو هم در مجموع مناسب ارزیابی شد زیرا نه مثل 206های اتوماتیک ما را با تقههای گاه و بیگاه بدرقه کرد و نه مشابه برخی از خودرو های چینی در تعویضهایش ناز و کرشمه به خرج داد. تنها مشکل جعبهدنده، کم بودن تعداد دندههاست که شما را مجبور میکند گاهی دور موتور را بالاتر نگاه دارید. شاید یکی از دلایل مصرف سوخت نسبتاً زیاد ساندرو هم در همین قدیمی بودن جعبهدنده نهفته باشد زیرا نمونه دندهای به شکل محسوسی کممصرفتر است. در مورد ورود صدا به داخل کابین هم باید بگوییم که در دورهای پایین وضعیت قابل قبول به نظر میرسد اما عایقبندی کابین برای سرعت و دور موتور بالا کافی نیست و نمیتواند جلوی ورود صدا به داخل را بگیرد.
در خصوص ترمزها نیز وضعیت کلی مناسب ارزیابی شد. البته ترمزهای عقبی که از نوع کاسهای هستند در ترمزگیریهای پیاپی مقداری زود داغ میکنند و این قضیه در مقایسه با ترمزهای چهار چرخ دیسکی رقبای چینی، یک نقطه ضعف به حساب میآید اما قدرت مناسب ترمزهای جلو باعث شده که این مشکل خیلی چشم نیاید و در مجموع میبایست از وضعیت ترمزها ابراز رضایت کنیم.
نتیجه گیری
فکر میکنم همه این جمله را شنیدهاید که میگویند ساندرو خودرو با کیفیتی است. اما شاید اکنون با خودتان بگویید کجای این داشبورد پلاستیکی و صندلیهای پارچهای با کیفیت بودند؟ در پاسخ باید بگویم که منظور از کیفیت بالای ساندرو، استفاده از قطعات لوکس و چرم و چوب و کروم نیست؛ بلکه منظور استهلاک پایین و ماندگاری مناسب است. در واقع اگر زرقوبرقهای ظاهری و آپشنهای رنگارنگ برایتان از اهمیت بالایی برخوردار است دور ساندرو را خط بکشید زیرا این خودرو اصلاً برای خودنمایی ساخته نشده و میانهای با تجملات ندارد. شما شاید بتوانید با این همین پول خودرو زیباتر، مجهزتر و لوکستری را خریداری نمایید. اما مساله اینجاست که آن خودروی جذاب ممکن است پس از چند سال با افت کیفی شدیدی مواجه شود. ولی ساندرو بیدی نیست که به این بادها بلزد و شما میتوانید با خیال آسوده برای سالهای سال از ثباتش لذت ببرید. پس اگر به دنبال خودرویی بیدردسر هستید که تا مدتها فقط با تعویض روغن و سرویسهای دورهای به شما خدماترسانی کند ساندرو مناسبتان خواهد بود. تازه این خودرو علاوهبر اینها از نظر شتاب، کشش و جاداری هم شرایط مناسبی دارد و به هیچ عنوان شما را ناامید نخواهد کرد. مساله کمبود آپشن نیز طبیعتاً با صرف چند میلیون تومان وجه ناقابل مملکت قابل رفع خواهد بود، اما آنچه اکنون باعث نگرانی مالکین ساندرو شده است، زمزمه کاهش فعالیت رنو در ایران و احتمال بروز کمبود قطعات یدکی است که میتواند به چالشی فراگیر برای ایشان تبدیل شود.
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای رنو ساندرو
در پایان جا دارد از آقای پوریا اویسینژاد مالک رنو ساندرو، که وقت و اتومبیل خود را در اختیار تیم بررسی قرار دادند تشکر و قدردانی نماییم.
نویسنده : امین امیریفر
منبع : باما