چه جملهای است این که رفیق خوب را باید در سفر شناخت. پشت این عبارت به ظاهر ساده یک فلسفه عمیق پنهان شده است. در مسافرت است که بهترینها در بدترین شرایط به کمک شما میآیند و بدترینها در بهترین شرایط شما را غال میگذارند. سفر معجزه میکند. همینکه مدت طولانی دور از خانه با کسی باشید و نفهمید که چه شده، یعنی رفیق خوب را پیدا کردهاید. البته اینجور رفاقتها هزینه هم دارد. میگویند هیوندای توسان هم رفیق خوبی است. در سفر کنارتان میماند و اغلب با او خوش میگذرانید. از آن رفیقهای باحال روزگار. البته رفاقت با هیوندای توسان هم کم خرج ندارد. باید به پایش هزینه کنید تا برای شما رفاقت کند. هیوندای توسان از کره آمده ایران تا رسم دوستی به جا بیاورد اما مثل تویوتا راوفور اهل حاشیه نیست. مثل میتسوبیشی ASX خسیس نیست. مثل نیسان جوک مارموز نیست و مثل رنو کولیوس ندید بدید نیست. با این حال یادتان نرود و حواستان باشد که امروز با کسی قرار ملاقات داریم که سر برادر ناتنیاش (کیا اسپورتیج) را زیر آب کرده تا خود را به مسافرت برساند.
هیوندای توسان (ix35) از کجا آمد؟
اولینباری که نام هیوندای توسان شنیده شد، چیزی حدود 15 سال پیش بود. کرهایها که در تب تند حضور در بازار آمریکا میسوختند، این خودرو را به افتخار شهری به همین نام در ایالت آریزونا نامگذاری کردند تا بلکه بتوانند از مشتریان چشم آبی خود دلبری کنند. نسل اول توسان که اتفاقاً اولین تجربه ایرانیها با این خودرو بود، موفقیت چشمگیری در بازارهای جهانی به دست آورد. هم ایمن بود و هم قدرتمند. هم پرآپشن بود و هم ارزان. با اینکه طراحیاش کمی کهنه بود ولی چون شرایط فروش خوبی داشت، میشد آن را تحمل کرد.
سال 2009 که نسل دوم آمد، آن بازی عجیب اسم و فامیل شروع شد. این خودرو که طبق استراتژی جدید هیوندای جزئی از خانواده ix ها با کد ix35 به حساب میآمد در ایران ناگهان برای عدهای تبدیل به خودرویی خاص شد. اگر یادتان باشد شش هفت سال پیش برخی میگفتند: «این که توسان نیست، ما هیوندای ix35 خریدیم.» غافل از آن که کد سانتافه ix45 بود و کد وراکروز ix55. بگذریم. موفقیت این نسل هم تقریباً تضمین شده بود. چراکه هیوندای برای توسعه آن 225 میلیون دلار خرج کرده بود. دقت کردید؟ 225 میلیون دلار فقط برای یک نسل.
سومین عضو خانواده در 2015 رونمایی شد. خودرویی که فراوانی حضورش در خیابانهای کشور به اندازه دو نسل قبل نیست. چراکه او نیز مانند یک دوجین دیگر از مدلهای خارجی قربانی تیغ تیز ممنوعیت واردات شد. بد نیست بدانید که در نمایشگاه نیویورک 2018، هیوندای فیسلیفت زیبایی از توسان نسل سه رونمایی کرد جای خالیاش در ایران خیلی حس میشود.
طراحی ظاهری هیوندای توسان
خوب یا بد، هیوندای سانتافه در ادبیات خودرویی ما، نصفالنهار مبدأ ماشینبازها است. خودروها با شاقول سانتافه اندازهگیری میشوند. قویتر از سانتافه یا ضعیفتر؟ سریعتر از سانتافه یا کندتر؟ بزرگتر یا کوچکتر؟ ارزانتر؟ گرانتر؟ تقدس این خودرو به قدری است که حالا معیاری برای زیباییشناسی هم شده است. این روزها وقتی میخواهند درباره طراحی یک خودرو صحبت کنند، میگویند: «آره والا خوب چیزیه، از سانتافه که قشنگ تره.» یا در افاضاتی دیگر میفرمایند: «نه بابا چیه این، سانتافه خیلی سَرتره.» درباره هیوندای توسان حرف زیاد است. برخی او را از سانتافه زیباتر و گروهی او را خاک پای برادر بزرگتر هم نمیدانند. آنچه برای ما اهمیت دارد، زبان بصری است. گرافیک پویا و آیندهنگر. جسارت توام با وقار. یک پختگی متین در کنار سرخوشی جوانی است که توسان جدید دارد.
شاید خیلیها برگ برنده طراحی ظاهری هیوندای توسان را چراغهای کشیده با مغزی مدرنش قلمداد کنند؛ اما حقیقت این است که این چراغها در کنار جلوپنجره گسترده و پرابهت نسخه TL است که معنا میدهد. یک ششضلعی سنگین و رنگین که قرار است ورژن آسیایی فورد Escape را یادآوری کند. البته توسان جدید همچین آش دهانسوز و گل بیخاری هم نیست. کارشناسان میگویند محصول جدید خیلی زود عروس تعریفی از آب درآمد. وقتی پیتر شرایر (طراح آئودی TT) اسکچ اولیه هیوندای توسان را تمام کرد و تایید مدیران را گرفت، تازه یادش آمد که پس چراغ راهنمای جلو کجاست؟ به همین دلیل در آخرین دقایق وقتی مهندسان معطلش بودند و دیگر جایی برای تعبیه کردنش نبود، آن را یک جایی آن لالوها فرو کرد. همین شد که هیوندای فوق یکی از معدود شاسیبلندهای تاریخ خودرو است که چراغهای راهنمای آن منتهیالیه داخلی چراغ اصلی هستند. نمونه سنتی آن را سالهاست که روی پژو 206 میبینیم. البته توسان هنوز هم با مشکل بغل هم گذاشتن چراغ مهشکن و ردیف LED نور روز کنار نیامده. خیلی سوسکی و زرنگی آمده کسی متوجه نشود، مهشکنها را طوری بالای LED گذاشته که انگار مدلش این است. از آن کارها که مثلاً کسی حواسش نیست.
چراغهای اصلی با دو مغزی مجزای نور بالا و پایین، راهنما و فلاشر تو رفته، مهشکن با آن ابروی تتو کرده و در نهایت چراغ LED کشیده روی هم ترکیبی پر از زرق و برق زیادی را به نمای جلویی هیوندای توسان اضافه کردهاند. چشم و ابرویی به آن قشنگی، چه نیازی به این دندانهای لمینیت دوقرانی بود؟
طراحی داخلی هیوندای توسان
چه طرفدار هیوندای باشید و چه به خون این برند تشنه، باید قبول کنید که کرهایها کمکم دارند به بلوغ میرسند. بلوغی که برایشان صدها میلیون دلار هزینه برداشت و دهها سال برایش صبر کردند. هیوندای در یکی از سختگیرترین بازارهای دنیا یعنی آمریکا دفتر فروش دارد. این یعنی شرکت با گذر از سلیقه آسیاییها، مشتریان اروپایی را نیز راضی کرده و حالا برای آمریکاییها که با بیشترین تنوع خودرو از سرتاسر دنیا روبهرو هستند، کنار آمده است.
اگر فکر میکنید کابین هیوندای توسان TL آن هیجان قبلی را برایتان ندارد، متاسفانه باید به شما اطلاع بدهیم که سطح سلیقه شما هنوز در منطقه خاورمیانه گیر کرده است. اگر منتظر بودید هیوندای روی این خودرو دکمههای بزرگ و کلیدهای براق و پشت آمپر سبز فسفری تعبیه کند، متاسفانه باید به شما بگوییم که طالع شما با خودروهای چینی گره خورده است. اگر دوست داشتید دستهدنده آن از جنس چرم با چوب بلوط باشد و روی داشبورد آن فیبر کربن، متاسفانه باید بدانید که شما در گروه سنی «ب» هستید. هیوندای توسان TL یک منطق سیال دارد.
گروه هیوندای (شامل کیا و جنسیس) در روزهایی که خیز بلندی برای تبدیل شدن به بزرگترین خودروساز آسیا برداشته، خوب میداند که چگونه باید راننده را پشت فرمان خودروهایش راضی نگه دارد. همان بریدگی زیبای روی فرمان به صد لامپ LED میارزد. صندلیهای آرگونومی این خودرو بیش از تریم استیل صیقلی و چرم ناپا به شما آرامش میدهد. هیوندای برای آن دسته از مشتریانی که هنوز و چشم و دلشان سیر نشده، سانتافه را معرفی میکند. البته برای آنها که از سانتافه نیز منتفع نمیشوند، پالیسید تازهوارد را عرضه کرده است. هیوندای توسان در حد و اندازههای یک کراساور شهری ساده، کابین هماهنگی دارد. اگر میخواهید بفهمید یک برند چه اندازه معتبر و بزرگ است، در آرامش و سکوت با دکمههای روی داشبورد آن بازی کنید. این حقیقت دارد که صدای دکمه خودروهای پرافتخار، نرم و آرامشبخش است.
امکانات و تجهیزات هیوندای توسان
اگر این امکان وجود داشت و میتوانستیم در این قسمت تیک «مورد تأیید» است را بزنیم و برویم قسمت بعد، خیلی خوب میشد. به هر حال هیوندای توسان خودروی «مجهزی» است. نه برای آفرود و نه برای چشم و همچشمی. مجهز برای رانندهاش. کراساور فقیری نیست ولی خیلی هم ابتذال ندارد. خودرویی که کنترل کشش (با کروز کنترل اشتباه نکنید) دارد، یعنی یک چیزی از مهندسی سرش میشده. میگویند در برخی از مدلهای فول وارداتی اتوپارک هم دارد پس نور علی نور. فقط ای کاش شیفتر تعویض دنده پشت فرمان هم داشت تا لیست «آپشنهایی که قرار نیست هیچوقت استفاده شوند» تکمیل میشد.
اینکه عقب و جلواش سنسور دارد که تعجب ندارد ولی وجود سنسور تغییر لاین میتواند خبر خوبی برای مشتریانش باشد. باور کنید کیا اسپورتیج QL با تمام عظمتش چنین چیزی ندارد. نمایشگر اصلی این خودرو 8 اینچی است ولی کیا اسپورتیج 5 اینچی لمسی بود. یکی دیگر از مزایای این خودرو نسبت به برادر ناتنیاش سیستم نقشهخوان و مسیریاب است. باز هم بد نیست بدانید در برخی از مدلهای این خودرو Cool Box (محفظه خنککننده) وجود دارد که روی خودروهای همکلاسش بهویژه رقیب هموطن دیده نمیشود.
درباره بحث ایمنی هم که فکر میکنیم 6 ایربگ نشانه خوبی از اهمیت سازنده به جان راننده و سرنشین باشد. البته پای کارنامه ایمنی این خودرو مهر Euro NCAP با امضای 5 ستاره درج شده است. اینکه هیوندای توسان TL برای حفاظت از سرنشینان خود چه تمهیدی به خرج داده را بگذارید کنار. کافی است بدانید این خودرو در قسمت تست تصادف با عابر پیاده 71 درصد امتیاز را کسب کرده.
مشخصات فنی هیوندای توسان
همین اول کار اجازه بدهید یک چیزی را روشن کنیم. در بعضی از منابع و رسانهها قدرت این خودرو را 164 اسببخار اعلام کردهاند. در حالی که هیوندای توسان TL چه آن مدل وارداتی که توسط آسان موتور عرضه میشد و چه آن مدل مونتاژی که توسط کرمانموتور ساخته میشد، میتواند 155 اسببخار (دقیقاً 154.7 اسببخار) قدرت از پیشرانه 2 لیتریاش بیرون بکشد. اصلاً پیشرانه این خودرو بزرگترین محل مناقشه بین ماشینبازها است. برخی آن را برگ برنده و برخی دیگر آن را یک عقبگرد حساب میکنند. موافقان میگویند پیشرانه جدید شاید کمحجمتر و ضعیفتر شده ولی در عوض هماهنگی بهتری با جعبهدندهاش دارد. مخالفان هم که معلوم است چه میگویند. طعم شیرین پیشرانه 2.4 لیتری 177 اسببخاری نسل قبلی حسابی زیر دندانشان مزه کرده است.
اگر همه کیا اسپورتیج QL (که روی پلتفرم مشترک با توسان TL ساخته شده) را به لطف قوای محرکه 2.4 لیتری 181 اسببخاریاش با هیوندای سانتافه مقایسه میکردند، حالا بخت شوم هیوندای توسان است که آن را با میتسوبیشی ASX مقایسه میکنند که با همین 2 لیتر توانسته 148 اسببخار فراهم کند. به هر حال کاری است که شده. با این حال اوضاع آنقدرها هم که فکر میکنید فاجعه نیست.
پیشرانه هیوندای توسان TL یکی از معدود نمونههایی در بازار ایران است که از فناوری Cycle Atkinson (چرخه اتکینسون) استفاده میکند. چرخه اتکینسون اشاره به مکانیزمی دارد که طی آن فرایند بسته شدن سوپاپ ورودی سوخت با تأخیر حسابشدهای صورت میگیرد. این اتفاق باعث میشود تا تراکم روی پیستون و درون سیلندر افزایش چشمگیری پیدا کند. دقیقتر بخواهیم بگوییم، وقتی پیستون هنوز 30 درصد مسیرش را بالا رفته، تازه سوپاپ کیپ میشود. خلاصه که انفجار حاصل همیشه قویتر است و البته به دلیل اینکه همواره بخشی از سیلندر کامل پوشش داده نمیشود، مصرف سوخت فوقالعاده پایین میآید.
هیوندای توسان از نسخه قبلیاش بزرگتر و عجیب آنکه سبکتر است. که این موارد هم به کاهش مصرف آن کمک میکنند. پیشرانه این خودرو دیگر به خانواده سنتی Theta II تعلق ندارد. آنچه هیوندای برای این مدل تدارک دیده متعلق به سری نوظهور NU است که اغلب آن را روی مدرنترین خودروهایش مثل Mistra ،Creta و Forte LX تعبیه میکند. همینکه برخی از این اسامی برای شما ناآشنا هستند یعنی ماجرا مربوط به آینده است.
شاید تکوتوک مشتریان این خودرو نسبت به شتاب گیری آن شاکی باشند ولی صراحتاً میگوییم هیچکسی نیست که از مصرف این خودرو ناراضی باشد یا از سر و صدای آن ناله کند. بلوک مدرن برای هیوندای توسان جدید، هزینههای نگهداری آن را نیز کاهش داده است. از رفقایی که توسان قدیمی داشتند ماجرای یاتاقان زدنهای بیمورد را بپرسید.
تجربه رانندگی هیوندای توسان
کاهش هیچ سربالایی در جادههای دنیا نبود، تا مهمترین دلیل مقایسه خوب یا بد بودن خودروها از دید نوابغ این حوزه، به وجود نمیآمد. بله هیوندای توسان جدید نسبت به نسخههای قبلیاش در سربالاییها آن کشش لازم را ندارد. خُب بعدش؟ نمیگوییم این کراساور خوراک مسابقه درگ است ولی وقتی داریم درباره یک خودروی خانوادگی با قابلیتهای محدود مهندسی و مکانیکی حرف میزنیم که نباید همهچیز را فدای سربالایی کنیم.
برای هزارمین بار میگوییم که کیفیت تجربه در رانندگی با خودروها به خودروی قبلی شما وابستگی شدیدی دارد. اگر پیش از این یک جک S5 داشتید الان حس راه رفتن روی ابرها به شما دست میدهد؛ اما اگر قبل از آن مرسدس بنز GLK داشتید فکر میکنید سوار تیرآهن 18 شدهاید. مهم این است که این خودرو آرام و رام است. سر به زیر و سر به راه است. گوش به فرمان و مطیع است.
وقتی پشت فرمان کیا اسپورتیج، میتسوبیشی ASX که خیلیها سنگ ژاپنی بودنش را به سینه میزنند و حتی نسل قبلی همین خودرو مینشینیم شاهد یک اتفاق عجیب هستیم. جعبهدنده این خودرو بین 2 و 4 و بین 4 و 5 یک گیجی خاص دارد. میرود و برمیگردد. یک جایی زیادی دور موتور را بالا میبرد و یک جایی در پایینترین حد ممکن شیفت میکند. عقلمان میرسد که قضیه تغییر حالت رانندگی را لحاظ کنیم؛ اما در هیوندای توسان جدید از این خبرها نیست. پیشرانه و جعبهدنده مثل تازه نامزدها، حسابی دل میدهند و قلوه میگیرند. یک حساب و کتاب منطقی بین آنها است. به وقتش 2، به وقتش 4. انگار که زیر دست شما یک پکیج CVT است اساساً چرخدندهای وجود ندارد. میدانید دلیلش چیست؟ دلیل، همان پیشرانه NU است که حرص خیلیها را درآورده. وگرنه روی کاغذ ترکیب 155 اسببخار و 1.5 تن وزن، ترکیب ناجوری است. ولی آنچه درواقعیت و کف خیابان حس میشود حقیقتاً یک چابکی قابلقبول است.
حالتهای رانندگی که برای هیوندای توسان در نظر گرفته شده، بهدردبخور هستند؛ یعنی جایی که نیاز است روی Sport بگذارید دندهها در دور موتور بالاتری تعویض میشوند و واقعاً فرمان تیزتر میشود. در حالت Comfort هم سیستم تعلیق بازی بیشتری دارد و پیشرانه با کمترین تنش فیزیکی فعالیت میکند.
اگر تا حالا مفهوم نرم بودن فرمان را با هیچ خودرویی حس نکردید، هیوندای توسان برای شما یک تجربه طلایی است. فرمان برقی در اغلب خودروها به شکلی مضحک از آب درمیآید. درواقع شرکتها این فناوری را در لیست امکانات آن قرار میدهند تا بگویند فرزند برومندشان چیزی از بقیه کم ندارد. با این حال در توسان فوق فرمان برقی واقعی برقی است.
از ترمزهایش نگوییم. گذشت آن زمان که میخکوب کردن تنها بهانه برای برترین ترمزها بود. اینکه در سرعتهای بالا و ترمزگیریهای ناگهانی خودرو روی یک خط مستقیم قرار میگیرد، نمیلرزد، منحرف نمیشود و فیوزی نمیسوزد، واقعاً خوب است. کلام را کوتاه کنیم؛ رانندگی هیوندای توسان TL حداقل نسبت به نسل قبلی خودش، بهروزتر است. حس مدرنتری با آن لمس میکنید. بیشک راحتتر هستید. ایمنی بالاتری دارید. روی صندلی بهتری مینشینید. قبول داریم که شتابگیریاش نسبت به قبل تفاوت فاحشی دارد ولی این خودرو نمیتواند نامزد تنبلترین کراساور بازار باشد.
نظر نهایی
وقتی پای معامله واقعی در میان باشد آن وقت کار خیلی سخت است. بیایید ببینیم روی میز چه داریم. یک طرف رنو کولیوس جدید با پیشرانه 2.5 لیتری و قدرت 170 اسببخاری نشسته. یک فرانسوی شیکپوش و جنتلمن که چهرهای اروپایی پسند دارد. کیفیتش خوب است ولی خوب راه نمیرود. چون جعبهدنده CVT دارد. آپشنهایش به آن قیافه فضاییاش نمیخورد. مصرفش بالاست. هزینه نگهداریاش بالاست و البته قیمتش؛ طبق استعلام میدانی چیزی حدود 920 میلیون تومان. بعدی تویوتا راوفور است. ژاپنی باکیفیت و سرشناس. سرش به تنش میارزد. با همان 2.5 لیتر پیشرانه 177 اسببخار قدرت تولید میکند. جان میکند راه بیفتد، ولی وقتی روی دور افتاد، خوب شتاب میگیرد. خراب نمیشود ولی اگر شد بگذارید همان جا که هست بماند. چون تقریباً قطعات مهمش موجود نیست. نسخه 2018 این خودرو در بازار حول و حوش همان 900 میلیون قیمتگذاری شده است. گزینه آخر میتسوبیشی ASX است که کمی دربارهاش توضیح دادیم. این مدل نیز به زور به 720 میلیون تومان میرسد. (البته قرار شد کیا اسپورتیج QL را وارد بازی رقابت با این خودرو نکنیم.)با تمام اینها باور میکنید گزینه پیشنهادی ما باز همین توسان است؟
جدول کامل مشخصات فنی و آپشنهای هیوندای توسان TL
این روزها بازار خودرو شرایط عجیبی را سپری میکند. هرچقدر هم که ژن خوب باشید ولی باز هم نمیتوانید پا به پای افزایش هزینهها پیش بیایید. بنا بر این عقل سلیم میگوید خودرویی بخرید که در تمام گزینههای مورد انتظار امتیاز معقول بگیرد. اگرچه اغلب مشتریان روی مشخصات فنی و کارایی اصرار میکنند، ولی مطمئن باشید خدمات پس از فروش، قطعات، تعمیرکار در دسترس و البته بازار دستدوم خوب خودش یک نعمت است. هیوندای توسان TL به جای آنکه در یکی دو درس نمره 20 بگیرد و بقیه را 7 شود، همه درسها از دم 15 گرفته است.
*عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما