از نظر ابعاد که به پای کادیلاک اسکالید نمیرسد. از نظر آفرود که به پای جیپ گلادیاتور نمیرسد. از نظر قدرت هم که به پای فورد اکسپدیشن نمیرسد. از نظر آپشن اصلاً به پای نیسان آرمادا نمیرسد. پس چرا ما اینقدر دوستش داریم؟ تویوتا لندکروزر را میگوییم. برای این سؤال، جوابهای زیادی وجود دارد. شاید اول از همه ذهنیت خوبی باشد که لندکروزر برای ایرانیها تداعی میکند. دلیل بعدی میتواند طراحی باابهت و کلاسیکش باشد. تواناییهای فنی و سختجان بودنش را هم به لیست جوابها اضافه کنید؛ اما شاید مهمترین جواب این باشد که ما در ایران، دستمان به کادیلاک و فورد و جیپ نمیرسد. بنابراین با اجباری دوستداشتنی با بزرگترین شاسیبلند کشور میسوزیم و میسازیم.
لندکروزرر از کجا آمد؟
این قبول که کرولا پرفروشترین خودروی تویوتا و دنیاست ولی جایگاه دوم طولانیترین زمان تولید یک شاسیبلند در اختیار لندکروزر است. البته رکورد جهانی این بخش در دستان شورولت سابربن قرار دارد. این تویوتا از سال 1955 تا همین امروز روی خط تولید مانده است. بنابراین ثبت تیراژ فروش 10 میلیون دستگاهی (تا پایان سال 2019) نباید چندان تعجببرانگیز باشد.
یکی از دلایل موفقیت لندکروزر نه فقط استفاده گسترده آن توسط مشتریان حقیقی، بلکه اقبال آن از سوی خریداران حقوقی مانند نیروهای امنیتی، امداد و نظامی است. در جنگ تحمیلی خودمان هم لندکروزر یکی از بازیگران اصلی ناوگان لجستیک بود.
حتماً از نحوه تولد لندکروزر چیزهایی شنیدهاید. بگذارید سریع بگوییم و برویم. بعد از حمله کره شمالی به کره جنوبی در ماه ژوئن سال 1950، ایالاتمتحده آمریکا قصد داشت از کره جنوبی در برابر برادران شمالی خود که پشتیبانی شوروی را داشتند محافظت کند. برای این کار به تراکهای نظامی نیاز بود و آمریکا، که در آن زمان ژاپن را اشغال کرده بود، ژاپنیها را مجبور کرد تا یک خودرو برای این منظور طراحی و تولید کنند. ایده بسیار ساده بود: آمریکا میخواست از این خودرو در جبهههای جنگ منطقه استفاده کند. این گونه استارت تولید لندکروزر زده شد.
آنچه امروز به ملاقاتش رفتهایم متعلق به آخرین نسل یعنی کد J200 است؛ اما داستان اینجاست که این خودرو را دوستان داخلی به لطف یک کیت بدنه از مدل 2009 به فیسلیفت سال 2019 تغییر دادهاند. پروژهای که این روزها خیلی باب شده است.
بررسی طراحی تویوتا لندکروزر
تشخیص دادن یک لندکروزر فیسلیفت واقعی با یک نمونه دستکاریشده علیرغم هنر بالای بر و بچههای تیونر داخلی، کار سختی نیست. یادتان باشد J200 های فیسلیفت اصیل، گلگیرهای کاملاً برجستهای دارند. درحالیکه نمونههای استاندارد موجود، کمی نحیفتر هستند. از سوی دیگر روی رکاب و پایین درها در مدلهای فیسلیفت واقعی، نوارهای کروم دیده میشود ولی در لندکروزرهای ساده نوارهای ضدضربه پلاستیکی چسبانده میشود. بههرحال کاری است که شده و ما با این خودرو روبرو هستیم و باید آنچه میبینیم را تحلیل کنیم.
در اینکه خیلیها با طراحی نسخه جدید رابطه برقرار نمیکنند، شکی نداریم. به عقیده این گروه، مدرنیته اساساً به تیپ برخی خودروها نمیخورد؛ یعنی آنها را آنطور که هستند، دوست داریم. لندکروزر هم یکی از همین نوع محصولات است که تغییرات جدیدش باب میل بعضی از رفقا نشده. ولی خُب، نظر موافقان چیز دیگری است. آنها میگویند این خودرو بعد از سالها بالاخره به یک چنین تحولی نیاز داشت. دیگر چهرهاش نمیتوانست با موج جدید طراحیها همراه شود. هرچه هست، تویوتا بهتر از هرکس دیگری میداند که چگونه باید با این فرزندش رفتار کند.
انصافاً آنچه میبینیم یک تغییر چهره در حد و اندازه مفهوم سنتی FaceLift است؛ یعنی نیامده همهچیز را از اول بکوبد و بسازد. آمده کمی غلظت میکاپ لندکروزر را بیشتر کرده است. فارغ از چراغهای جلو که نمایی سفینهای به نسخه جدید بخشیدهاند، در چراغهای عقب اتفاق محیرالعقولی نمیبینیم. الگو، همان الگوی تویوتا لندکروزر استاندارد است. نهایتاً میتوان این چراغها را شبیه به لکسوس LX570 تلقی کرد.
بررسی تجهیزات و امکانات تویوتا لندکروزر
قبل از هرچیز یک توضیح کوتاه درباره تیپ و مدلهای این خودرو بدهیم. تویوتا لندکروزر J200 با پیشرانههای 6 سیلندر 4.0 و 4.5 لیتری و 8 سیلندر 4.7 لیتری در این حاضر است. حالا شما مدلهای سفارشی سپر بلند و سپر کوتاه و تکمحصولات وارداتی را فاکتور بگیرید. این سه مدل حسب سال تولید و نوع پیشرانه به آپشنهای متفاوتی مجهز میشدند. این را هم بگوییم که این خودرو خوراک اهالی تیونینگ برای نصب تجهیزات اضافی مانند وینچ و کولباس و مانیتور پشت صندلی و این چیزهاست.
آنچه امروز میبینید یکی از بهترین مدلهای VXR یعنی همان لندکروزرهای سری اول هشت سیلندر است. این را هم بگوییم که اصولاً لندکروزر استاندارد خودروی چندان پرآپشنی نیست. البته کسی هم در این غول تنومند دنبال آپشن نمیگردد. تویوتا برای این دسته از مشتریان خود لکسوس LX570 را تهیه کرده است. بااینحال همانطور که گفتیم خیلیها دلشان میخواهد که آپشن مدنظر خودشان را روی آن نصب کنند. درست به همین خاطر است که روی دو مدل مشابه، یکی فقط دوربین عقب دارد و آن یکی دوربین 360 درجه هم دارد.
یادتان باشد تمام آپشنهای استاندارد این خودرو مبتنی بر ویژگیهای آفرود هستند. بنابراین در این شاسیبلند فولسایز آپشنهایی مانند کنترل ایستایی در سربالایی و کنترل سرعت در سرپایینی با آنچه در سایر شاسیبلندهای مهجور دیدهاید متفاوت است.
کنترل کشش و کنترل پایداری در لندکروزر ربطی به سرعت ندارد. این سیستمها آمدهاند تا تعادل را در بدترین شرایط موجود حفظ کنند. شاید سنسور عقب و جلو برای همه خودروها فقط به درد پارک کردن بخورد ولی در این هیولای طول و دراز، حکم مرگ و زندگی را دارد. خداینکرده فکر نمیکنید که بشود با آینه عقب این خودرو را پارک دوبل زد؟ دیده شده روی همین مدل خودرو انواع رادار تغییر لاین، تصادف جلو و تصادف عقب هم نصب شده است. البته در خودرویی که امروز سراغش رفتیم سنسور جانبی نیز تعبیه شده بود. تویوتا برای کنترل وزن بالای این محصول به چیزی بیشتر از ترمز ABS و توزیع برقی نیروی ترمز موسوم به EBD نیاز داشت. اینجا است که بهطور استاندارد و البته از روی اجبار سراغ ترمز کمکی رفته است.
آن روزهایی که لندکروزر هشت سیلندر وارد بازار شده بود، سیدی چنجر برای خودش بروبیایی داشت. این خودرو حتی در حالت استانداردش هم با 9 اسپیکر غوغا میکرد. در ویرایش قبلی این خودرو غیر از یک نمایشگر ساده اطلاعات روی کنسول، یک مانیتور 8 اینچی سقفی هم تعبیه میشد. در مدل جدید یک نمایشگر بزرگ لمسی جای نسخه قدیمی را گرفته است. 6 ایربگ واقعاً برای این مینیبوس خانوادگی کم است. در بعضی از مدلها میتوان بهصورت سفارشی ایربگ زانویی و ایربگ جانبی برای سرنشینان عقب را نیز تعبیه کرد. یک نکته جالب دیگر درباره ایمنی این خودرو آن است که کمربندهای آن بهصورت استاندارد هم مجهز به فناوری پیش کشنده هستند و هم قابلیت محدودکنندگی. سیستم تهویه مطبوع لندکروزر را میتوان در خانه هم استفاده کرد.
وسواسیترین راننده دنیا در زمینه تنظیم صندلی هم باشید باز هم صندلی MBS با 6 حالته برقیاش شما را راضی میکند. بد نیست بدانید که روی صندلیهای عقب این لندکروزر هم گرمکن و سردکن و البته ماساژور تعبیه شده است. اگر واقعاً نسبت به حجم داخلی این خودرو شک دارید، صندلیهای عقب را بخوابانید تا ببینید یخچال چندفوت درونش جا میشود؟
بررسی مشخصات فنی تویوتا لندکروزر
ما در ایران خودروی 8 سیلندر کم نداریم. البته با احترام به ماسلهای کلاسیک آمریکایی. از پورشههای پانامرا 4S و کاین S گرفته تا مرسدس بنزهای SL500، CLS500 و S500. از لکسوسهای LS560 و LX570 گرفته تا باموهای 760، X5 و 650 گرنکوپه. مازراتیهای سری S و GTS را هم به این لیست اضافه کنید. جالب اینکه در میان کرهایها، کیا موهاوی V8 و هیوندای سنتنیال هم با پیشرانه هشت سیلندر بودند. خلاصه که تمام این هشت سیلندرها یا سدان اسپرت بودند یا شاسیبلند لوکس. تویوتا لندکروزر VXR یکی از معدود هشت سیلندرهای موجود در بازار ایران است که عملاً به سمت دنیای آفرودها گرایش دارد.
تویوتا شاتونهای این خودرو را به روش فورجینگ (پرسکاری) و سینترینگ (تفجوشی)، قویتر کرده است. خود پیستونها را هم از آلیاژ حرارتدیده مقاومشده ساخته است. حالا اهالی آفرودباز خیلی گیر ندهند که لندکروزر یک آفرودر واقعی نیست و این حرفها. داریم در دنیای تئوری صحبت میکنیم. داریم درباره یک خودروی 5 متری با وزن بیش از 2.5 تن صحبت میکنیم. لندکروزر نه ادعای سرعت دارد و نه سودای شتاب. به همین خاطر است که تمام قدرت 285 اسببخاری و گشتاور 445 نیوتنمتری پیشرانه 4.7 لیتریاش را یک راست به چهار چرخش منتقل میکند. بااینحال شتاب صفر تا صد این خودرو 9 ثانیه ثبت شده که در نوع خودش عالی محسوب میشود. سرعت نهایی 200 کیلومتر برساعتی این خودرو با توجه به ابعاد و وزنش واقعاً ترسناک است.
راستش را بخواهید مهمترین قسمت فنی این خودرو پیشرانهاش نیست. سیستم انتقال قدرتش است. ساختاری که از یک جعبهدنده 5 سرعته اتوماتیک با نسبت دنده بالا شروع میشود و درنهایت به دو دیفرانسیل حرفهای با قفل الکترونیکی و محدودکننده لغزش میرسد. این ساختار فنی به درد لوکسهای فانتزی بازار نمیخورد. اسپرتها هم که اساساً اگر این روش را استفاده کنند دیگر جانی برایشان باقی نمیماند.
مصرف سوخت تویوتا لندکروزر آن هم مدل هشت سیلندر، آدم را خوندماغ میکند. اینکه در کاتالوگها مصرف میانگین آن را حدود 14 لیتر اعلام کردهاند، فقط در رویاست؛ یعنی یک خودرو با باک سوراخ مصرف کمتری دارد نسبت به زمانی که تویوتا لندکروزر در شهر تردد میکند. تویوتا خودش میدانسته چه دستهگلی به آب داده. برای همین ظرفیت مخزن سوخت را تا 140 لیتر افزایش داده است.
تجربه رانندگی با تویوتا لندکروزر
جادوی تویوتا لندکروزر موافق و مخالفش را سحر میکند. حتی وقتی خودرو خاموش است و پشت فرمانش آرام نشستهاید، باز هم حال عجیبی دارید. با اینکه چهره خشنی ندارد ولی باز هم در دل بینندهاش ترس میاندازد. در مقابل لندکروزر خودمان را ضعیف نشان نمیدهیم ولی حرکت با خودرویی که در حالت عادی حدود 1.9 متر ارتفاع دارد، تجربهای نیست که بتوانید بهراحتی از کنار آن رد شوید. حالا اینکه لندکروزر جدید فیسلیفت شده تغییراتی در تایر و سیستم تعلیقش ایجاد کرده که بماند.
در خیابان حقیقتاً مثل یک پادشاه حرکت میکند. برخلاف تصور، وزن بالای لندکروزر تبدیل به یکی از برگهای برنده در سیستم تعلیقش شده است. تنش در سیستم تعلیق با کمترین واکنش ممکن به اتاق منتقل میشود. حرکت خرامان در جادههای شهری برای این خودرو اتفاق حیرتانگیزی نیست. این خودرو را به بیراه بزنید تا آرامش قبل و بعد و حین طوفان را مزهمزه کنید؛ اما یادتان باشد لندکروزر هرچه باشد یک خودروی شهری با قابلیتهای آفرود است. این یعنی با دید آفرودر واقعی به آن نگاه نکنید. هیجانزده و جوگیر نشوید. ارتفاع پایین خودرو از سطح زمین در این خودرو نمیگذارد مثل آب خوردن به کوه و کمر بزنید. اگر در فیلمها دیدهاید که این تویوتا روی رملهای شنی غوغا میکند هم به هنر رانندهاش ربط دارد و هم به اینکه ارتفاع رملها در حد و اندازه یک صخره سنگی نیست. بااینحال ترسی از حرکت در مسیرهای ناهموار نداشته باشید.
تویوتا لندکروزر میداند دارد چه کار میکند. این یک تعبیر طنازانه نیست. داریم درباره یک سیستم واقعی صحبت میکنیم. سیستمی موسوم به Crawl. این سیستم بهصورت ویژه برای پیمایشهای خارج جادهای تعبیه شده است. کراول بهصورت هوشمند کاری میکند که چرخها بدون هرزگردی در صورت گیرکردن در یک نقطه بدون اصطکاک (همان بکسووات) از تله خارج شوند. یادتان باشد سیستم کراول با قفل دیفرانسیل فرق دارد. در حقیقت این سیستم زمانی به یاری شما میرسد که دیگر کاری از دست قفل دیفرانسیل برنمیآید.
در بسیاری از شاسیبلندهای مدعی، وقتی به یک مسیر نامتعارف با دستاندازهای بیشمار و شیبهای پیشبینی نشده میرسید، زوایای ورود و خروج چرخها طوری تغییر میکند که احساس واژگونی دست میدهد. با تویوتا لندکروزر از این بازیها نیست. وقتی سیستم KDSS روشن باشد محور عقب و جلو بهصورت مکانیکی و الکترونیکی با هم دیالوگ میکنند. این کار باعث میشود تا شاسی یکدست که کابین روی آن سوار است، نسبت به چیزی که در آن پایینها دارد اتفاق میافتد، بیتفاوت باشد. فقط یکچیزی بهعنوان حرف آخر؛ هیچ مالک لندکروزری هرچقدر هم که ماجراجو، هرچقدر هم که بچه پولدار بدون تغییر در زیرساختهای فنی و ظاهری خودرویش، با این خودرو به آفرود سنگین نمیرود. برای بار هزارم؛ تویوتا لندکروزر یک خودروی شهری با ویژگیهای محدود بیراههنوردی است.
راند نهایی با تویوتا لندکروزر
قدیمیها میگفتند فلان خودرو مرگ ندارد. آب و روغنش را که سروقت بریزی دیگر، سربهسر رانندهاش نمیگذارد. ببخشید ولی این حرف دیگر این روزها خیلی علمی نیست. همین تویوتا لندکروزر بهظاهر جانسخت و بیآزار، اگر سروقت جک گازی کاپوتش را تعویض نکنید، داستاندار میشود. تعویض روغنموتور، روغن ترمز و روغن هیدرولیک از نان شب برای مالک این خودرو واجبتر است. شستشوی همیشگی زیروبند لندکروزر به دلیل جلوگیری از پوسیدگی، زنگزدگی و گرفتن شوره را فراموش نکنید. این خودروها بهویژه مدلهای 8 سیلندر در کیلومترهای مشخصی نیاز به شیمگیری و فیلرگیری دارند.
فرض کنیم با تمام این ریزهکاریها کنار آمدیم و اصلاً هم اصل آفرودبازی نیستیم. فراموش نکنید این خودرو که با بنزین معمولی سازگاری چندانی ندارد. حالا حساب کنید یک باک پر این خودرو با بنزین سوپر تقریباً 500 هزار تومان میشود.
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما