تیپ 1، کیفر، باگ، بیتل یا غورباقهای، تمامی نامهای متفاوتی است که برای یک خودرو واحد در نظر گرفته شدهاند. خودرو مردمی تیپ 1. خودرویی که تیراژ تولید آن در گذر 65 سال تولید پیوسته، رکورد غیر قابل باور بیش از 21 میلیون دستگاهی از خود برجای گذاشت تا یکی از منحصر به فردترین خودورهای قرن بیستم باشد.
تیپ 1 یا همان بیتل، خودرویی زاده یک نیاز ابتدایی بود، خودرویی اقتصادی و تولید انبوه که به شکلگیری برند فولکس واگن، به معنای خودرو مردمی منجر شد. برخواسته از تامین نیاز مردم به یک خودرو، آدولف هیتلر، رهبر حزب نازیها، خواهان طراحی و تولید خودرویی بسیار ارزانقیمت بود که هر خانواده آلمانی بتواند یک دستگاه از آن را با حداقل حقوق صاحب شود. خلق بیتل با چنین تیراژ تولید بالایی، به ثبت رکوردهای جهانی از جمله بالاترین تیراژ تولید یک خودرو با یک پلتفرم ثابت منجر شد، که بین سالهای 1938 میلادی تا 2003 به طول انجامید.
آنچه در ادامه از این مقاله میخوانید، آشنایی با فولکس واگن تیپ 1، معروف به بیتل، مدل 1974 از نوع سقف تاشو (کانورتیبل) است که به همت کلکسیونر، راننده سابق مسابقات و متخصص ایرانی/فرانسوی، تیمور ریشار، بازسازی شده است.
طراحی فولکس واگن بیتل، ساده، زیبا، کاربردی
خلق اثر هنری تیپ 1 (اولین محصول برند فولکس واگن) که در گذر زمان به بیتل (Beetle/به معنای سوسک) مشهور شد، در سال 1932 و به دستان توانمند طراح و مهندس اتریشی/مجارستانی فردیناند پورشه (خالق و موسس برنده پورشه) انجام گرفت. بر اساس روایتهای قدیمی، ایده ابتدایی اثر از سوی شخص آدولف هیتلر ارائه شد که نشاندهنده یک خودرو بسیار اقتصادی، ارزانقیمت و با حداقل نیاز به تعمیرات و رسیدگیهای فنی بود. در نتیجه بیشتر شاهکارهای مهندسی در باطن فنی خودرو انجام گرفت، اما ظاهر خودرو نیز همچنان نشاندهنده برخی المانهای سادهنگری و کاربردگرایی بود.
نقاله شاید سادهترین کلمه برای توصیف ظاهر بیتل باشد. خودرویی که در طول دوران طراحی خود با قوس 180 درجهای در ساختاری دو در (کوپه یا کانورتیبل) و با قابلیت حمل چهار یا پنج سرنشین طراحی شد. گلگیرهای برجسته و چراغهای گرد بیرون زده جلو، به سادگی آن را به دسته حشراتی چون کفشدوزک و انواع سوسکهای وحشی شبیه ساخت و در نهایت لقب جهانی بیتل را برای آن به ارمغان آورد.
ابعاد بسیار کوچک 4070×1539 میلیمتری آن که بر فاصله محورهای 2400 میلیمتری سوار بود، تنها از تعدادی قوس نرم و ورقهای پرس شده بدنه تشکیل شده بود. حتی لولای درها نیز از نوع بیرونزده بودند و نمای خارجی جزء تعداد اندکی قطعات کرومی، هیچ قطعه تزئیناتی دیگری با خود به همراه نداشت چرا که هدف از تولید چنین خودرویی پایین نگه داشتن هزینههای تولید بود. با این حال این سبک طراحی بعدها به خانواده مشهور محصولات پورشه نیز راه یافت که تا به امروز به عنوان یک سبک طراحی جاودان، همچنان در مدلهای امروزی این برند پرآوازه تکرار میشود.
با وجود بازه تولید بیش از شش دهه، حتی در نمونههای نوینتری سری دوم معروف به نیو بیتل (بیتل جدید/از 1997)، غیر ممکن است با این خودرو منحصر به فرد مواجه شوید اما قادر به شناسایی آن نباشید، چراکه المانهای اصلی طراحی این خودرو در گذر بیش از شش دهه، تقریبا بدون تغییر باقی ماند.
اما چرا نسخه کانورتیبل (سقف تاشو) دارای اهمیت بیشتری است؟ از بین 21.5 میلیون بیتل ساخته شده در بازه 65 سال، تنها اندکی بیش از 330 هزار دستگاه آن از نوع کانورتیبل بودند. در نتیجه نسخههای کانورتیبل این خودرو در تیراژی بسیار محدودتر به تولید رسیدند. در حالی که بیتل هرگز به عنوان یک خودرو لوکس به تولید نرسید، نسخه کانورتیبل به صورت پیش فرض، اندکی چاشنی لوکسگرایی به آن افزود و از این رو در مقایسه با نمونههای کوپه، از محبوبیت جهانی بیشتری برخوردار است. خوشبختانه طراحی بسیار ساده بیتل به تولید دو خودرو مشابه دیگر به نامهای تیپ 2 (ون ترنسپورتر، کامبی یا میکروباس) و کوپه 2+2 کارمن گیا (Karmann Ghia) انجامید.
نمای داخلی بیتل نیز از روایتی مشابه با نمای داخلی بهره میگیرد. داشبرد بسیار ساده و راننده محور از جنس پلاستیک، فرمان چهار شاخه بزرگ (در نسخه مورد بررسی)، چیزی شبیه به فرمان بیشتر پورشههای ساخته شده تا پایان دهه 1980 میلادی، نشانگر نسبتا بزرگ و بسیار ساده سرعت، ادغام شده با نشانگر میزان کارکرد و میزان سوخت موجود در باک، به معنای ارائه حداقل امکانات مورد نیاز برای رانندگی با این خودرو بسیار اقتصادی است.
در لیست امکانات فولکس واگن بیتل نه از فرمان هیدرولیک خبری است، نه از ترمز دیسکی یا بوستردار، نه گیربکس اتوماتیک، نه بالابر برقی شیشهها، نه سیستم تهویه مطبوع و نه حتی قفل مرکزی. وجود ساعت آنالوگ، رادیو پخش و بخاری، تمام آن چیزی است که به عنوان مایحتاج سواری در اختیار مالک قرار میگرفت. طبیعتا در نسخه کانورتیبل، سقف خودرو نیز عملکردی دستی داشت. هرچند در گذر زمان ویژگیهای دیگری نظیر گرامافون به عنوان آپشنهای قابل سفارش به خودرو اضافه شد، اما این خودرو هیچگاه به عنوان محصولی لوکس و آپشنال خطاب نشد.
صندلیهای خودرو بسیار ساده و فاقد پشت سری بودند، سوار شدن در بخش ردیف دوم صندلیها با توجه به ابعاد بسیار کوچک درها که از فاصله محورهای بسیار کم بیتل نشات میگرفت، تنها از طریق خم شدن صندلیهای جلو امکانپذیر بود. نشیمن ردیف عقب نه چندان جادار و فراخ و نه آنچنان تنگ و غیر قابل تحمل بود. البته سقف شیبدار نقالهای در بخش انتهایی، برای افراد بلند قد که از بیماری کلاستروفوبیا (ترس از فضای تنگ) رنج میبرند، بسیار آزاردهنده خواهد بود.
نکته مهم در طراحی نمای خارجی و داخلی بیتل 1974 مورد بررسی، بازسازی دقیق و بسیار تمیز با قطعات و سبک طراحی اصلی روز تولید خودرو است که به دور از هر گونه اغراق و اعمال سلیقه شخصی، از سوی تیمور ریشار بر این خودرو دوست داشتنی پیاده شده و اصالت خود را حفظ کرده است.
مشخصات فنی فولکس واگن بیتل، کاربرد و باز هم کاربرد
بیتل به ذات نه قرار بود سریع باشد و نه قدرتمند. این خودرو از یک ستاپ مونوکوک (شاسی و اتاق پیوسته) بهره میگرفت که در جلو بر تعلیق مستقل استرات و در عقب بر تعلیق مستقل محور نوسانی (Swing Axle) به طراحی و اختراع ادمون الیاس رامپلر (طراح اتریشی خودرو و هواپیما) سوار بود. این سیستم تعلیق در مدلهای پس از 1970، در جلو با مکفرسون استرات و در عقب با محور نیمه شناور جایگزین شد. بیتل در مجموع بین 800 تا کمتر از 900 کیلوگرم وزن داشت و از این رو برای به حرکت درآمدن نیازی به پیشرانه قدرتمند نداشت. در نسخه کانورتیبل که پس از سال 1948 میلادی و از سوی شرکت کارمن (Karmann) به تولید رسید، به منظور جبران استحکام شاسی در غیاب سقف خودرو، مهندسان کارمن، با نصب قطعات استحکامی اضافه نظیر جوشهای متعدد در دو طرف شاسی و افزودن یک ستون عرضی در زیر نشیمن عقب و دوبل ساختن ساختار داشبرد، اقدام به تقویت شاسی کردند.
با این وجود همچنان استفاده از یک پیشرانه با حداقل نیاز برای رسیدگیهای دورهای مد نظر بود تا با ذات ارزانقیمت فولکس واگن بیتل جور باشد. در ابتدا پیشرانه هوا خنک رادیال (ستارهای) پنج سیلندر برای آن پیشنهاد شد، اما فردیناند پورشه استفاده از پیشرانه هوا خنک چهار سیلندر تخت (باکسر/Boxer) را انتخاب بهتری دانست چرا که به دلیل فشردگی و ارتفاع کم پیشرانه، نقطه ثقل خودرو را نیز به شکل قابل توجهی کاهش میداد و پایداری و فرمانپذیری خودرو را بسیار بهبود میبخشید. از آن گذشته، هوا خنک بودن پیشرانه در کاهش نگرانیهای مربوط به آسیبها و رسیدگیهای احتمالی در میدان جنگ جهانی دوم نیز بسیار موثر و کاربردی واقع شد.
از ابتدای تولید بیتل، پیشرانههای مختلفی برای آن عرضه شد که تنها در حدود 30 اسب بخار قدرت داشتند. در گذر زمان، پیشرانههای بزرگتری در حدود 1.6 لیتر نیز بر روی آن نصب شد. اما پیشرانه 1.3 لیتری بیتل مورد بررسی، چیزی در حدود 40 اسببخار قدرت و نزدیک به 87 نیوتونمتر گشتاور دارد که با گیربکس چهار دنده دستی به محور عقب منتقل میشود.
این توان فنی بسیار پایین از تراکم بسیار کم پیشرانه شامل میشد، که چیزی در حدود 7.5:1 (7.5 به یک) بود. یعنی به مراتب پایینتر از تراکم 8.0 تا 8.5 به کار رفته در بیشتر محصولات آمریکایی دهه 1970. این تراکم بسیار کم با افت چشمگیر قدرت همراه بود، اما یک مزیت بزرگ به همراه داشت و آن این که، پیشرانه طول عمری بالاتر و دوامی استثنایی به همراه داشت و فاکتور دوام موضوعی بود که در تاریخ تولید نسخههای ابتدایی بیتل، همواره بر عملکرد و توان فنی ارجحیت داشت. از این رو صحبت از ویژگیهای سرعتی و شتاب بیتل عملا موضوعی پوچ و بیهوده است.
فولکس واگن بیتل در ایران
بیتل در مدلهای متنوع و در تیراژ قابل توجهی به کشور وارد شد. این خودرو همواره به دلیل داشتن توان فنی بسیار محدود، تنها بر ارزش تاریخی و هویت قدرتمند خود تکیه میکرد. اما در گذر زمان بیشتر بیتلها، حتی آنهایی که الزاما وینتج و ارزشمند نبودند، به شکل غیر قابل باوری با افزایش قیمت مواجه شدند که از محبوبیت ناگهانی خودروهای کلاسیک و جذاب بودن طراحی تاریخی این خودرو نشات گرفت. این رویه تاجایی پیش رفت که امروزه با قیمت یک دستگاه فولکس واگن بیتل به سادگی میتوان یک بامو سری 3 یا 5 دهه 1980 میلادی در صحت و سلامت قابل قبول خرید.
راند نهایی با فولکس واگن بیتل
قیمتگذاری اشتباه در بازار ایران، توان فنی محدود، فضای تنگ داخلی و حتی نداشتن آپشنهای رفاهی ابتدایی، هیچ یک از ارزش معنوی بیتل به عنوان یک خودروی تاریخساز و ارزشمند کم نکرد. کسی که بیتل را به عنوان گزینه کلاسیک منتخب خود انتخاب میکند، درست همانند خودرویی چون مینی موریس، جذب تاریخچه و هویت بسیار غنی آن شده است و نه توان فنی یا میزان مصرف سوخت و شتاب اولیه. بیتل یکی از به یادماندنی و موثرترین خودروهای زاده قرن بیستم است که آثار طراحی و هویت معنوی آن تا به امروز همچنان در محصولات پورشه دیده میشود.
عکاس: محمدرضا اناری
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما