از آن بچه پرروهاست. تخس و لجباز. برادر بزرگترش هم اینطوری بود. اصلاً خانوادگی شرور و یکدندهاند. قیافهشان هم نشان میدهد که اینطوری هستند. ولی خُب همین خودخواهی و منممنم کردنش هم جذاب است. کاری به این ندارد که بقیه چه میگویند. کار خودش را میکند. نه با رفقایش سر سفره مینشیند و نه با دشمنانش سر جنگ دارد. با شاه فالوده نمیخورد چه برسد به اینکه با همردهاش گپ بزند. داریم درباره کرایسلر 300S صحبت میکنیم. سدانی که شبیه هیچیک از آمریکاییهایی که میشناسیم نیست. کلاً کرایسلر اینطوری است که دوست ندارد شبیه کسی باشد.
دوستداران کرایسلر را نمیتوان آمریکاییباز لقب داد. برند، برندِ آمریکایی است ولی آمریکاییباز بودن یک چهارچوبهایی دارد که این شرکت اصلاً دوست ندارد شبیه آنها باشد. این داستان کرایسلر است دیگر. خودروسازی که هرگز همرنگ جماعت نشد. وقتی شرکت مدلهای بحثبرانگیزی مثل CrossFire و PT Cruiser را ساخت از همان اول زمین و زمان گفتند که به خاطر طراحی فاجعهبارشان، میبازند و شکست میخورند. اما در اوج نفرت همگانی به اندازه خودشان مشتری داشتند و خوب فروختند. ماجرای کرایسلر 300، ماجرای همین یکهتازیهای دوستداشتنی و غرور شیطنتآمیز است. راستی این شعر از کی بود که میگفت: پررو قرنیه مشکی، قلدر چهارشونه کشتی.
کرایسلر 300 از کجا آمد؟
داستان کرایسلر 300 کم و بیش به مدل C-300 دهه 50 میلادی گره خورده است. یک 2 در هاردتاپ با طراحی ساختارشکن که در دوره خودش یکی از جنجالیترین پیشرانهها را داشت. قوای محرکه این کلاسیک زیبا 5.4 لیتری هشت سیلندر Vشکل از خانواده FirePower بود. پیشرانهای که شرکت در مدلهای مسابقهای NASCAR هم از آن استفاده میکرد. خروجی مدل پایه 300 اسببخار بود و عدد 300 در نام آن هم به همین دلیل است.
اگرچه از آن تاریخ به بعد کرایسلر صدها مدل جدید ساخت ولی همچنان به دنبال تکرار نسخهای بود که هم تا حد جنون قوی باشد، هم بزرگ باشد، هم لوکس باشد و البته موفق. 48 سال بعد از C-300 کلاسیک، کرایسلر در نمایشگاه نیویورک 2003 بود که رویای خودش را واقعی کرد و نسخه کانسپت جدیدترین محصولش 300 (بیپسوند و بیپیشوند) رونمایی شد. وقتی عوام گفتند که چرا این خودرو تا این اندازه زشت است، کرایسلر فهمید که کارش را درست انجام داده. چون همزمان نقدهای مثبتی از روزنامهنگاران و کارشناسان خبره دریافت میکرد. سال بعد تولید مدل اصلی آغاز شد و در 2005 اولین سری 300 به مشتریانش تحویل داده شد.
این خودرو سبک خاصی از عضلانیهای آمریکایی را به نمایش میگذاشت که تا پیش از آن نمونهاش را ندیده بودیم. راستش بعد از آن هم فقط یک نمونهاش را دیدیم که البته نسل دوم خودش بود. خودرویی که سال 2011 آمد تا همین امروز دلبری میکند. امروز سراغ یکی از خاصترین تیپهایش رفتهایم. کرایسلر 300S.
بررسی طراحی کرایسلر 300S
باشکوه، کمترین چیزی است که میشود دربارهاش گفت. این چیزی است که طراحی خودرو در دنیای امروز به آن نیاز دارد. صلابت و اقتدار. ساده و متقارن. کمی بیرحم، کمی عصبی. کرایسلر 300S نه قصد سوپرلاکچری بودن دارد نه ادعایش را. ولی ببینید چطور با آن چشمان جدی، بیننده را مسحور میکند. هیچ اضافهکاری در چهرهاش نیست. هرچه باشد کرایسلر از سرزمینی آمده است که مهد خودروهای عضلانی است. از این حیث نمیتواند ورزیده بودن بدنهاش را پنهان کند. این را میشود خیلی راحت از گلگیرهای درشت و توپُرش هم فهمید. با این حال سقف صاف و بدون شیب آن نشان میدهد که هنوز هم دارد ساز خودش را میزند. البته شاید به نظر بیاید که طراح این خودرو حسابی سرخوش و مغرور بوده ولی ضریب اصطکاک کرایسلر 300S هماندازه فراری کالیفرنیا مدل 2008 و تویوتا سلیکا مدل 1994 است.
در نمای عقب جادوی منحصر به فرد و درخشان کرایسلر را میبینیم؛ چراغهای عمودی. چیزی که در ظاهر خیلی عجیب و غریب نیست ولی آنقدر درست سر جای خودش خوب نشسته که گویی صدها سال است که این خودرو با همین ساختار تولید میشود.
داخل کابین هم چنین هماهنگی فوقالعادهای را میبینیم. تلاش بیوقفه برای متفاوت بودن که البته تبدیل به یک امضای خاص شده است. باید اعتراف کرد که کرایسلر 300S در فضای داخلیاش کمی بیشتر انعطاف دارد و بیشتر به سمت جوانان کشیده میشود. فرمان چرم دستدوز دورنگ اولین چیزی است که در این زمینه به چشم میخورد. وقتی این فرمان خوشدست و جذاب را دست میگیرید، چشمتان به آن پشت آمپر نورانی مکانیکی-دیجیتالی میافتد که نمونهاش را جای دیگری ندیده بودیم. این نور آبی با نوارهایی همرنگ در بخشهایی از داشبورد هم حرکت کرده است.
جواب این سوال از قبلش هم مشخص است ولی نمیدانیم چرا در زبان داخلی آن الگوی بیضیشکل تا این حد استفاده شده است. مخصوصاً آن ساعت لوکس که در عجیبترین جای ممکن فرو رفته است. درمجموع کابین کرایسلر 300S طوری است که هم خانوادهها را شاد میکند هم عقابهای تنها را.
بررسی تجهیزات و آپشنها کرایسلر 300S
همان روز که داشتیم شورولت کامارو و شورولت تاهو را تست میکردیم گفتیم که از نظر خودروسازان آمریکایی، آپشن معنا و مفهومی دیگر دارد. شاید بهتر است بگوییم برای ما فولآپشن یک معنی دیگر میدهد. راستش را بخواهید برخلاف آنچه ما اینجا در ایران دنبالش هستیم، اغلب مشتریان خودرو در کشورهای بزرگ بیشتر به دنبال ایمنی هستند. یعنی به همان اندازه که برای ما گرمکن صندلی و سانروف مهم است برای مشتریان بازارهای اروپایی و آمریکایی پشتسری فعال و ست کامل ایربگها اهمیت دارد. چیزهایی که در این خودرو اصلاً آپشن به حساب نمیآیند و یک ابزار اجباری هستند.
یکی از تجهیزات جالب کرایسلر 300S سیستم Post Collision Safety یا همان سامانه ایمنی پس از برخورد است. سیستمی که با در صورت بروز تصادف اول، با فعال کردن خودکار ترمزها از خطرات ثانویه جلوگیری میکند. از آپشنهای پیش پا افتاده مثل کنترل کشش، دوربین عقب، نویگیشن، کیلس و اینها بگذریم.
از آنجایی که این کرایسلر یکی از مدلهای ویژه 300S به حساب میآید، سیستم صوتی حیرتانگیز Beats روی آن نصب شده است. یک زمان میگوییم سیستم صوتی فلان خودرو آنقدر قوی است که میخواهد سقف ماشین را پاره کند. اما درباره آنچه اینجا دیدیم باید بگوییم آنقدر باکیفیت است که انگار خودتان نوازنده و خواننده شدهاید.
بررسی مشخصات فنی کرایسلر 300S
اول اجازه بدهید که بگوییم کرایسلر 300 چند نوع پیشرانه دارد و 300S کجای بازی است. کرایسلر برای این مدلش سه نوع قوای محرکه تعریف کرده است. 3.6 لیتری Pentastar و 5.7 لیتری HEMI و 6.4 لیتری HEMI برای نسخه دیوانهوار SRT-8. خوب یا بد مهمان امروز ما مدل پایه است. یعنی خودرویی که درون سینهاش یک قلب شش سیلندر Vشکل با فیکس 300 اسببخار قدرت تعبیه شده است. کرایسلر یک دوجین محصول معروف را با همین پیشرانه ساخته است. از چلنجر و چارجر SXT گرفته تا دورانگو و اونجر. این همان چیزی است که درون سینه زیرمجموعههایش یعنی جیپ رانگلر 2018، گلادیاتور 2020 و حتی رام 1500 هم دیده میشود. بلوکی تنفس طبیعی که 358 نیوتنمتر هم گشتاور دارد.
سدانی که فاصله محوریاش بیش از 3 متر باشد قطعاً در زمره کشتیها قرار میگیرد. درست مثل همین کرایسلر 300S که حالا طولش از 5 متر بیشتر است و عرضش کمی تا 2 متر شدن فاصله دارد. ابعاد مثل شاسیبلند، ارتفاع مثل کفخوابها. این کرایسلر از سطح زمین فقط 12 سانتیمتر فاصله دارد. راستش را بخواهید وزن خالص 1800 کیلوگرمیاش بیشتر از انتظارمان بود. وزنی که با استادی تمام 52 درصدش روی محور جلو سنگینی میکند چرا که قرار است دُم این اژدهای RWD برای شلاق زدن آزاد باشد. مثل همه آمریکاییها تنومند، باک 70 لیتریاش نشان میدهد که کرایسلر در تمام همایشهای جهانی کاهش مصرف سوخت غیبت داشته است.
خودرویی با این وزن و پیشرانهای بدون توربوشارژ نمیتواند ادعای شتابگیری خاصی داشته باشد ولی آخه صفر تا صد 7 ثانیه بیانصاف؟ حالا قبول که جعبهدندهاش 8 سرعته است ولی آئودی A3 هم از این سریعتر راه میرود. گفتیم که کرایسلر واقعاً به هیچ صراطی مستقیم نیست.
تجربه رانندگی با کرایسلر 300S
خوششانس بودیم که تا اینجای کار تقریباً یک دوری با همه مدعیان زدهایم. با بنتلی کانتیننتال که ادعای لوکس بودن داشت. با لامبورگینی هوراکان که ادعای اسپرت بودن داشت. با هامر H2 که ادعای آفرود بودن داشت. با لوتوس الیزه که ادعای هندلینگ داشت. با آئودی S8 که ادعای آپشن داشت. ولی امروز با سر قرار با خودرویی رفتیم که ادعای هیچچیز ندارد ولی از طرفی خیلی هم شاخ است. همان اول کاری به شما اثبات میکند که حسابی تخس و سرتق است. غرش مهیب اگزوزش دستکم نشان میدهد که با بچه طرف نیستید.
شاید در ظاهر آن سلکتور تعویض دنده کمی فانتزی به نظرمان آمد ولی در عوض اهرم تعویض دنده پشت فرمان هم داشت. ولی خُب گفتیم که کرایسلر 300S نسبت به قیافهاش خودروی سریعی نیست. بله سریع نیست در شتاب اولیه. ولی وقتی روی دور افتاد، مو را از رنگدانه سفید میکند آقای ضیا. موتورش HEMI نیست ولی آنقدری کارش را بلد است که میتواند تا 6400 rpm را هم تحمل کند. وقتی به شما بگویند مثلاً یک گلوله سرعتی معادل 500 متر بر ثانیه دارد، خیلی تعجب نمیکنید. چون به گلوله و جثهاش میخورد که تا این اندازه سریع باشد. ولی وقتی بگویند یک بیل مکانیکی به سرعت 200 کیلومتر برساعت رسیده، آنوقت سکته میکنید. به قد و قواره مهیب این کرایسلر نمیخورد که مثل کوپههای 2+2 اینقدر ورجه وورجه کند. اینقدر چابک و جسور باشد. ترمزها در این خودرو ابزاری برای توقف نیستند. بلکه ابزاری برای کنترل سرعت هستند.
ما که این قضیه را امتحان نکردیم ولی بچههای بالا میگویند که پایداری این خودرو تازه خودش را در تست Figure 8 (مسیری شبیه 8 انگلیسی) نشان میدهد. این پیست به دلیل پیچش مداوم برای سنجش میزان چسبندگی خودروها بسیار کاربردی است. کرایسلر 300S این مسیر را در 27 ثانیه و با فشار جانبی 0.65 واحد G پیموده است. میدانید یعنی چی؟ یعنی انگار ماشین داشته مسیر صاف را میرفته است. این وسط نباید نقش تایرهای 245.45 میلیمتری 20 اینچیاش را هم فراموش کنیم که چهارچنگولی به زمین پنچه میزنند.
از اول بحث هِی داریم میگوییم که کرایسلر به مدل خودش رفتار میکند و کلاً نظر منتقدین برایش اهمیتی ندارد. مثلاً اگر بگوییم کابین این خودرو یکجورایی حس بیکیفیتی به آدم القا میکند، چه میشود؟ هیچی. نه اینکه واقعاً فاجعه باشد. منظور این است که آدم درون کابینش حس باکلاسی نمیکند. رانندگی معرکه ولی حس و حال پشت فرمان معمولی. البته شما بیا به طرفداران سختگیر این خودرو ثابت کن که این داستان ربطی به هندلینگ و قدرتش ندارد. البته واقعاً هم ندارد. کسی این خودرو را نمیخرد که با آن در خیابان فخرفروشی کند و چشم و چال دربیاورد. برای این کار، کادیلاک در خدمت شماست. کرایسلر 300S مثل تارانتینو است. قرار نیست همه را راضی کند ولی آنهایی را که راضی کرد، به خاک و خون میکشد.
عکاس: بامداد صفائیان
نویسنده : نیما حدادی
منبع : باما