آمریکاییها در دهههای 1950 تا میانههای 1970 دوران اوج خودروسازی خود را تجربه کردند. نه به آن معنا که در دهههای 1980 به بعد شاهکارهای خودرویی به تولید نرساندند، بلکه برترین محصولات خودرویی آمریکایی تاریخ، بیشتر مربوط به این بازه 25 ساله بوده است. در این میان مدل Thunderbird با تلفظ ثاندربرد (ث برای تلفظ دو حرف Th) یا تاندربرد (در ایران) یکی از محصولات پرتیراژ آمریکایی است که بین سالهای 1954 تا 2005، در 11 نسل متنوع به تولید رسید که هریک ویژگیهای ظاهری و فنی منحصر به خود را دارند.
”فورد ثاندربرد مدل 1963 به صورت بسیار محدود در دوران کلاسیک وارد بازار ایران شد و خودرویی بسیار نادر و کلکسیونی به حساب میآید.“بر اساس باورهای برخی قبیلههای سرخ پوستی آمریکای شمالی، ثاندربرد یا پرنده صاعقه، پرندهای است افسانهای که با خود صاعقه و رعد و برق به همراه میآورد.
این خودرو در ساختارهای متنوع سدان و کوپه، اما در سگمنت خودرو لوکس شخصی به تولید رسید و از این رو با خودروهای لوکسی نظیر بیوئیک ریوییرا، کرایسلر 300G و بعضا استیودبیکر آوانتی رقابت میکرد و نه با خودرو اسپرتی چون شورولت کوروت. در این بخش از تست و بررسی خودرو به سراغ یک نسخه هاردتاپ کوپه مدل 1963 رفتهایم، که همانند سایر مدلهای ثاندربرد به صورت بسیار محدود در دوران کلاسیک وارد بازار ایران شد و خودرویی بسیار نادر و کلکسیونی به حساب میآید. در مجموع تعداد فراتر از 214 هزار دستگاه ثاندربرد نسل سوم به تولید رسید که تولید اندکی بیشتر از 63 هزار دستگاه، مربوط به مدل 1963، با کمترین تیراژ تولید در مقایسه با دو سال پیش از آن بود.
طراحی فورد ثاندربرد نسل سوم
نسلهای ابتدایی فورد ثاندربرد، طراحی خود را از مدل سری اسکایلاینر فورد الهام گرفتند و از این رو شباهتهای ظاهری بسیار زیادی میان آنها و مدل اسکایلاینر وجود دارد. نسل سوم میان سالهای 1961 تا 1963 به تولید رسید و نسخه مورد بررسی نیز تولید سری آخر نسل سوم به حساب میآید. نسل سوم شاهد تغییرات ظاهری بسیار زیادی بود که سبک طراحی گلولهای را در نمای جانبی آن به ارمغان آورد. در دوران تولید ثاندربرد نسل سوم، تقریبا هیچ خودرو دیگری شبیه به ثاندربرد نبود.
نمای کلی ثاندربرد نسل سوم مملو از خطوط نرم و آیرودینامیک است. نمای جلو از چهار چراغ گرد فرور رفته در جلوپنجره بزرگ و یکپارچه مشبک کرومی در ترکیب با سپر بزرگ فولادی کروم کاری تشکیل شده است. کاپوت نیز دارای یک برجستگی شکافدار است که بعدها در بیشتر محصولات فورد، به ویژه در سری ماستنگ با قدرت تکرار شد. خط شانه فورد ثاندربرد درست از دو سر گلگیرها آغاز شده و در راستای افق با تریم تزئیناتی کرومی تا انتهای خودرو و به سبک فین تیل (Fintail/دمدار) ادامه یافته است که بدون تردید مهمترین المان طراحی در ساختار کلی خودرو به حساب میآید.
نمای جانبی دو خط دیگر را نیز دربر میگیرد که هر دو کاملا موازی با خط شانه، از گلگیر جلو تا میانه درها و از گلگیر جلو تا انتهای خودرو امتداد یافتهاند. این دو خط در کنار تضاد رنگی سقف، قالپاقهای کرومی و تایرهای دور سفید، جلوهای کاملاً کلاسیک به همراه دارند و بر پیچیدگی ظاهری نمای جانبی خودرو میافزایند.
بخش انتهایی خودرو بسیار سادهتر از نمای جلو و جانب، تنها دارای یک المان بسیار بارز است که آن هم استفاده از چراغهای عقب دایرهای بزرگ، چیزی شبیه به چراغهای استفاده شده در خانواده محصولات اسکایلاینر و گلکسی فورد است. این سبک طراحی چراغها که به چراغهای توربینی مشهور است، ظاهر خود را از عصر تکنولوژی فضا در دهههای 1950 و 1960 میلادی آمریکا الهام گرفته است. این سبک طراحی در آن زمان بسیار رایج بود و چندی از محصولات کرایسلر و جنرال موتورز نیز در همان دوران از این سبک الهام گرفته بودند. دلیل شهرت این سبک طراحی چراغ به چراغهای توربینی به دلیل شباهت آنها به اگزوز خروجی موشکهای فضایی بود، که اهمیت و تاثیر شگرف تکنولوژی آنها به صنعت خودرو دوران نیز راه پیدا کرد.
نتیجه کلی کار پیدایش یک خودرو نوین با طول 5207 میلیمتر و عرض 1928 میلیمتر، سوار بر فاصله محورهای 2875 میلیمتری با ظاهری کاملاً متمایز و استایلی لاکچری بود که در طیف پایین خودروهای سایز متوسط قرار میگرفت.
کابین و امکانات فورد ثاندربرد 1963
نمای داخلی این خودرو نیز در نوع خود منحصربهفرد و خیره کننده است. استفاده از تریم داخلی دو رنگ در نمای خارجی و مخصوصا داخلی در میان خودروسازان آمریکایی بسیار رایج بود که بعدها خودروسازان اروپایی نظیر مرسدس بنز و بامو نیز به این جرگه پیوستند.
ساختار داشبرد به صورت قرینه به دو بخش تقسیم میشود. دقیقا همان سبک طراحی مخصوص به فورد که در مدل ماستنگ نیز با جدیت و قدرت تمام تکرار و پیگیری شد. البته شورولت کوروت نسل دوم (C2) نیز یکی از معدود محصولات جنرال موتورز بود که در نمای داخلی از سبک طراحی کاملا مشابه بهره میگرفت. در این نما، استفاده از تریم تزئیناتی آلومینیومی و کرومی به عنوان مهمترین المان ایجادکننده تنوع و تمایز در نمای داخلی به وضوح دیده میشود. داشبرد در سمت شاگرد نوشته Thunderbird کرومی با فونت منحصربهفرد را در بر میگیرد در حالی که پیچیدگی این قسمت در مقابل راننده به مراتب بیشتر است. فرمان سه شاخه استخوانی مجهز به شیفتر تعویض دنده قرار گرفته بر گلویی ستون فرمان (ملقب به شیفتر فرمانی)، با سه نشانگر دایرهای دارای اعداد بسیار بزرگ و خوانا به رنگ سفید دنبال شده و تمامی ادوات کنترلی در اطراف آن و در دسترس مطلق راننده چیده شدهاند.
همانند ستونهای C، نشان پرنده ثاندربرد در میان دو برجستگی داشبرد نقش بسته و به سمت پایین با سیستم رادیو پخش، در اتصال کامل به کنسول میانی با کلیدهای کنترلی شیشههای برقی جلو و عقب، دنبال میشود. سبک طراحی نمای داخلی به کمک اتصال و پیوستگی میان کنسول میانی، داشبرد و رودریها به شکلی خیره کننده فضایی سرنشین محور به نمایش میگذارد که در کمتر خودرو آمریکایی در آن دوران دیده میشد. انسجام این فضا با استفاده از تریم رنگی زرشگی در جای جای نمای داخلی، از پوشش صندلیها گرفته تا رنگ داشبرد، به زیباترین شکل ممکن شکسته شده اما اتحاد میان قطعات و ادوات به هیچ عنوان برهم نخورده است.
ثاندربرد نسل سوم به عنوان یک خودرو لوکس، اولینهای بسیار زیادی به همراه داشت که برخی از موارد آن، در سایر خودروهای تولیدی آن دوران تنها به صورت آپشن مضاعف و با پرداخت رقم اضافه در دسترس بود. گلویی فرمان خودرو قابلیت جابجایی به سمت شاگرد به اندازه 460 میلیمتر را دارد که سوار و پیاده شدن راننده را سادهتر میکند. آینه وسط مستقیما به شیشه جلو متصل بود که در آن دوران خارج از عرف به حساب میآمد، اما امروزه سالیان درازی است که این سبک اتصال آینه به شیشه، از سوی تمامی خودروسازان جهان تقلید میشود.
ویژگیهای رفاهی چون سیستم تهویه مطبوع، سیستم رادیو پخش AM، شیشه بالابرهای برقی، صندلی برقی، سیستم کمکی هیدرولیک فرمان، ترمز بوستردار، صندلیهای مجزا (Bucket Seat) و تایرهای دور سفید که از محبوبترین آپشنهای دوران هستند، به صورت استاندارد بر ثاندربرد عرضه شده در حالی که بسیاری از رقبا این ویژگیها را تنها با پرداخت رقم مضاعف در اختیار مشتریان قرار میدادند.
تغییرات در نسخه مدل 1963 بسیار مینیمال اما قابل توجه بود. افزوده شدن قفل وکیومی درها، سیستم رادیو پخش AM/FM، آینه جانبی سمت راننده با کنترل زاویه از داخل اتاق به ویژگیهای استاندارد مدل 1963 بدل شدند اما همچنان برخی از ویژگیهای رفاهی و لوکس، به صورت انحصاری و در یک مدل خاص، از سوی مشتری قابل انتخاب بود. این نسخه خاص با پسوند موناکو، تنها در تیراژ محدود 2000 دستگاه به تولید رسید که با پلاک دستکوب شماره خودرو و نام مالک همراه شد.
مشخصات فنی فورد ثاندربرد نسل سوم
نسل سوم ثاندربرد اولین بار شاهده استفاده از سری پیشرانههای جدید سری FE فورد بود. این پیشرانه که نامش را از مخفف واژگان Ford-Edsel الهام گرفته بود، جایگزین پیشرانههای Y-block فورد شد و از همان ابتدا با داشتن قابلیت ارتقا و استفاده بسیار گسترده به تولید رسید.
سری اول این پیشرانه به حجم 390 اینچ مکعب (6.4 لیتر) در مدل 1961 ثاندربرد به کار گرفته شد، اما دو نسخه دیگر 406 و 427 اینچ مکعبی (6.7 و 7.0 لیتر) نیز در این خانواده ارائه شد. مدل 1963 اما تنها با پیشرانه 390 مجهز به سه کاربراتور مجزا ملقب به Tri-Power عرضه شد، که قابلیت تولید قدرت 300 اسببخار در دور 4600 و گشتاور 580 نیوتونمتر در دور بسیار پایین 2800 را داشت و به یک گیربکس سه سرعت اتوماتیک با قابلیت انتقال نیرو به محور عقب به فروش رسید.
با وجود این که ثاندربرد هرگز ادعایی برای رقابت با محصولات سگمنت اسپرت را نداشت، این پیشرانه برای وزن 1900 کیلوگرمی نسل سوم به اندازهای قدرتمند بود که بتواند تایرهای عقب را در قالب حجم غلیظی از دود سفید رنگ آتش زده و به هوا بفرستد. این خودرو میتوانست در مدت زمان تقریبی بین 7 تا 8 ثانیه، به سرعت 100 کیلوکتر برساعت دست یابد و در نهایت به سادگی از مرز 200 کیلومتر برساعت عبور کند، این اعداد و ارقام برای یک خودرو لوکس از این سگمنت در آن دوران رقمی بسیار درخور توجه بود.
راند نهایی با فرود ثاندربرد 1963
از دیدگاه تیراژ واردات نسخههای خاص خودروهای آمریکایی به بازار ایران، محصولات فورد پس از جنرال موتورز در جایگاه دوم و کرایسلر در پس آن قرار میگیرد. اما خودرویی چون ثاندربرد نسل سوم با داشتن قیمت نهایی فراتر از چهار هزار دلار، یک خودرو لوکس و گران قیمت به حساب میآمد که از دیدگاه قیمت فروش به رقبای لوکس اروپایی دوران نزدیک بود. از این رو جای تعجب ندارد که ثاندربرد نیز همانند خودروهایی چون بیوئیک ریوییرا، کادیلاک فیلیت وود و کرایسلر سری 300، تیراژ واردات بسیار انگشت شمار داشته باشد.
این خودرو در 11 نسل تولیدی خود در حجمی برابر با 4.4 میلیون دستگاه به فروش رسید و یکی از محصولات موفق فورد به حساب میآید اما نادر بودن آن در بازار ایران و خاص بودن سبک طراحی آن (در مدلهای پیش از نسل ششم)، آن را به یک گزینه کلکسیونی و ارزشمند بدل میکند.
عکاس: امیرمحمد کلایی
نویسنده : شهاب انیسی
منبع : باما